پدیدهای به نام سهامدارِ یکبار مصرف
صدور ۳۵۱ هزار کد معاملاتی جدید در بازار سرمایه از ابتدای امسال تا کنون. این آماری است که به تازگی منتشر شده و با این اتفاق شمار کدهای معاملاتی صادر شده در تالار شیشهای به ۱۱ میلیون و ۱۹۳ هزار رسیده است.
به گزارش خبرنگار اقتصادی خبرگزاری تسنیم، صدور 351 هزار کد معاملاتی جدید در بازار سرمایه از ابتدای امسال تا کنون. این آماری است که به تازگی منتشر شده و با این اتفاق شمار کدهای معاملاتی صادر شده در تالار شیشهای به 11 میلیون و 193 هزار رسیده است.
این عددها و رقمها بیانگر این است که از ابتدای امسال تا کنون بازار سرمایه برخلاف بازارهایی مانند ارز و طلا، بیشتر مورد توجه سرمایهگذاران قرار گرفته و از قضا سود خوبی را هم نصیب سرمایهگذاران خود کرده است.
این در شرایطی است که آمارها نیز حکایت از این دارند که بازدهی بازار سرمایه از ابتدای امسال تا کنون بیش از 70 درصد بوده و در مقابل بازارهایی مانند ارز و طلا به ترتیب حدود 13 و 14 کاهش سرمایه را برای سرمایهگذاران خود به ارمغان آوردهاند.
در این میان در خصوص چرایی این رخداد و پیشی گرفتن بازار سرمایه در کورس رقابت بازدهی از سایر بازارها باید گفت عمده دلیل رشد بازار سرمایه که رالی آن از سال گذشته آغاز و در سال 98 هم ادامه داشت و شاید ادامه داشته باشد، افزایش ارزش ریالی بازار سرمایه در پی تورم تحمیلی به اقتصاد کشور عنوان میشود؛ که این تورم بهصورت سنتی با تاخیر به بازار سهام رسیده است.
البته برخی کارشناسان بهانه آغاز این تورم افسارگسیخته که از سال 96 آغاز و تا بهار امسال نیز غول تورم در کوچه پسکوچه های اقتصاد سرگردان بود را به مصوبه بانک مرکزی نسبت میدهند که با کاهش چشمگیر نرخ سود بانکی به بهانه تکرقمی بودن تورم در سال 96، غول خفته نقدینگی بیدار و از بانکها به سمت بازارهای مختلف سرازیر شد. ضمن این که به این موضوع نیز باید فشرده نگه داشتن فنر نرخ ارز طی سالهای گذشته و البته مشکلات ساختاری و زیرساختی اقتصاد کشور را نیز اضافه کرد.
در هر حال موارد یاد شده به همراه چاشنی هیجاندگی سرمایهگذاران به بهانه کسب سود بیشتر یا حفظ ارزش پول و دارایی موجب شد عطش خرید و تقاضا در بازارهای مختلف از جمله مسکن، ارز، سکه، طلا، خودرو و ... بیش از پیش شعلهور شود و مجموعه این عوامل هم مساوی شد با افزایش چند برابری قیمت همه کالاها، محصولات، خدمات و ...؛ و در نتیجه یکی از بیسابقهترین تورمهای تحمیلی به اقتصاد کشور اتفاق افتاد. هر چند که عدم نظارت و رسیدگی کافی متولیان امر به اقتصاد کشور و سروسامان دادن به وضعیت آن را هم به عنوان یکی دیگر از این عوامل نباید از قلم انداخت.
این در شرایطی است که بازار سرمایه نیز تحت تاثیر این تورم، رشد آرامی را در شاخص بورس و قیمت سهام شرکتها تجربه میکرد، تا جایی که در سال 96 شاخص بورس رشد 25 درصدی و در سال 97 رشد 86 درصدی را تجربه کرد. با وجود این اما به باور کارشناسان و فعالان این حوزه، رشد بازار سرمایه متناسب با سایر بازارها و تورم تحمیلی به اقتصاد نبود و ملموسترین قیاسی هم که میشد این بود که قیمت دلار 3 برابر افزایش یافته است، در نتیجه شاخص بورس و قیمت سهام شرکتها نیز متناسب با این موضوع دستکم باید 3 برابر افزایش پیدا کند.
در هر حال سال 98 در حالی برای اقتصاد کشور آغاز شد که حرکت تورم در کوچه پس کوچههای اقتصاد تا اوایل خردادماه امسال نیز ادامه داشت تا این که غول تورم سرانجام خسته شد و فعلا به کنجی نشسته است. این در حالی است که از یک سو بهصورت سنتی تورم تحمیلی به اقتصاد با تاخیر به بازار سرمایه رسید و از سوی دیگر افزایش نقدینگی و رکود حاکم بر سایر بازارها و نیز عدم جذابیت نرخ سود بانکی دست به دست هم داد تا سرمایهگذاران و برخی از افراد کمتجربه و کمسواد در زمینه مباحث مالی و مرتبط با بازار سرمایه نیز به هوس کسب سود بیشتر نقدینگی خود را به سمت تالار شیشهای بیاورند.
نتیجه این عوامل و اتفاقات در کنار هیجانزدگی تازهواردان به بورس موجب شد تا سهام شرکتهای مختلف و شاخص بورس از ابتدای امسال تا کنون حدود 70 درصد رشد را تجربه کند؛ هر چند که این روزها عطش و هیجان ورود به تالار شیشهای و خرید و فروش سهام شرکتهای مختلف در حال فروکش کردن و رسیدن بازار سهام و شاخص بورس به تعادل است.
بر این اساس باید گفت رشد ریالی دارایی و اموال شرکتها در پی افزایش نرخ ارز و تورم اقتصادی، امری اجتنابناپذیر است و متناسب با سایر کالاها، محصولات و خدمات سهام شرکتها و شاخص بورس نیز باید رشد پیدا کنند. بر این اساس حالا که رکود، دوباره سر تا پای بازارهای مختلف و اقتصاد کشور را گرفته است، بازار سرمایه نیز به عنوان آئینهتمام نمای اقتصاد کشور از این قائده مستثنی نیست و رفته رفته در حال ورود به فاز رکودی است.
در این میان اما نکته قابل تامل و بیان این است که نقدینگی سرگردان جامعه به هر دلیل و توضیحی که طی چند سال گذشته وارد بازار سرمایه شده باشد، جای این پرسش مطرح است که آیا رفتار و عملکرد متولیان بازار سرمایه در این مدت منجر به افزایش فرهنگ سهامداری و تعمیق بازار سرمایه شده است؟ یا این که صرفا هیجان ورود نقدینگی در تالار شیشهای اتفاق افتاده و این روزها این هیجان در حال فروکش کردن است، تا شاید چند سال دیگر دوباره به بهانهای دیگر نقدینگی و در پی آن هیجانزدگی به سمت تالار حافظ روانه شود؟
از این رو رصد رفتار و عملکرد متولیان بازار سرمایه در یکسال و نیم گذشته که تقریبا شروع و اوج صعود قیمتها و شاخص بورس را در تالار شیشهای شاهد بودیم، نشان میدهد در این مدت یکی از مشکلات بازار سرمایه وضع قوانین جدید برای بازار پایه فرابورس بود که بارها و بارها دستخوش تغییر و موجبات زیان و ضرر سهامداران و نیز اعتراض آنها شد؛ و مانند همیشه عدم ثبات قوانین و مقررات در این مدت نیز سهامداران و سرمایهگذاران در بازار سهام را آزار داد.
از سوی دیگر در حالی رشد شاخص بورس و قیمت سهام شرکتها در تالار شیشهای در این مدت ادامه داشت که نه وزارت اقتصاد و سازمان خصوصیسازی از این شرایط برای عرضه سهام دولت بهصورت بلوکی، خرد و تدریجی در راستای اجرای اصل 44 قانون اساسی، کوچکسازی دولت، متعادل کردن شرایط بازار سهام و نیز افزایش شمار سهامداران و گسترش فرهنگ سهامداری استفاده کردند، و نه متولیان بازار سرمایه دست به عرضههای اولیه متعدد و بزرگ زدند تا نقدینگی وارد شده به بورس از این طریق نیز جذب و جلوی رشد کاذب قیمت سهام برخی شرکتها در اثر تقاضای مفرط برای خرید سهام گرفته شود.
در نتیجه این دو اتفاقِ نیفتاده، در برخی موارد تقاضا برای خرید سهام و عطش کسب سود به سمت سایر شرکتهایی رفت که بعضا از پتانسیل رشد نیز برخوردار نبودند و صرفا تقاضای خرید موجب شد تا این دسته از شرکتها رشد قیمت را تجربه کنند و در نتیجه این روزها که بازار سهام رفته رفته به فاز استراحت و اصلاح و به نوعی رکود وارد شده، شاهد افت شدید ارزش سهام این شرکتها و در نتیجه ضرر و زیان سرمایهگذاران بویژه تازهواردان به بازار سهام باشیم.
این زیان به مفهوم این است که ظرفیت خوب و بالایی که بازار سهام میتوانست در اختیار سرمایهگذاران و تازهواردان به تالار شیشهای قرار دهد، رهآوردی جز بیبرنامگی متولیان امر برای نقدینگی سرگردان جامعه نداشته است؛ و در نتیجه با از میان رفتن سرمایه این دسته از سرمایهگذاران در روزهای ناخوشِ بورس، نقدینگی جدید و تازهواردان به بورس یکبار برای همیشه به این بازار وارد شده و از آن با ضرر و زیان خارج خواهند شد.
و همه اینها یعنی "سهامداران یک بار مصرفی" دیگر به تالار شیشهای سر نخواهند زد!
مهدی حاجیوند - کارشناس بازار سرمایه
انتهای پیام/