۶۰۰ میلیون مخاطب اسپانیایی زبان داریم / دلایل عدم پخش مصاحبه با مورالس از شبکههای داخلی ایران
فهیمه اسماعیلپورمتولد اسپانیاست. گرافیک و هنر را در نیکاراگوئه خوانده و هشت سال پیش با افتتاح تنها شبکه اسپانیایی زبان برونمرزی ایران، به هیسپان تیوی میآید. حالا چند سالی است مدیر تولیدوتامین برنامهها و مستندهای این شبکه است.
به گزارش گروه رسانه های خبرگزاری تسنیم، متولد اسپانیاست. گرافیک و هنر را در نیکاراگوئه خوانده و هشت سال پیش با افتتاح تنها شبکه اسپانیایی زبان برونمرزی ایران، به «هیسپان تیوی» میآید. حالا چند سالی است مدیر تولید و تامین برنامهها و مستندهای این شبکه است، با وجود همه سختیها، تحریمها، مشکلات و بیمهریهای دولتمردان در عدم حمایت، همچنان پرتلاش و با روحیه انقلابی در حال جنگ رسانهای با خودیها و غیر خودیهاست... اینبار با فهیمه اسماعیلپور، مدیر تولید و تامین برنامهها و مستندهای «هیسپان تیوی» هم کلام شدهایم.
چه شد که سر از شبکه اسپانیایی زبان «هیسپان تیوی» درآوردید؟
متولد اسپانیا هستم و حدود 10سال در آنجا زندگی کردهام و در مقطعی دیگر،نزدیک به چهار سال در نیکاراگوئه به دانشگاه رفتم و در آنجا گرافیک و هنر خواندم و به اغلب کشورهای آمریکای لاتین سفر کردهام و بهواسطه تسلط به زبان و فرهنگ اسپانیایی، تقریباً از افتتاح شبکه «هیسپان تیوی» با شبکه همکاری داشتم. ابتدا بهعنوان ارزیاب و بعد از یک سالونیم مدیر برنامههای شبکه شدم، بعدها با حفظ سمت تولید مستند و فیلم هم به آن اضافه شد و الان بهعنوان مدیر تولید و تأمین برنامهها و مستندهای «هیسپان تیوی» فعالیت میکنم.
بهعنوان کسی که سالها در آنجا زندگی کردهاید، درباره ویژگیهای فرهنگی، اجتماعی و سیاسی کشورهای آمریکای لاتین بگویید.
بهعنوان کسی که آنجا زندگی کردهام، میگویم آمریکای لاتین یک گیرایی خاصی دارد و یک چیزهایی آنجا میبینید که شاید جای دیگری نبینید. من فقر مطلق را آنجا دیدم، تبعیض و بیبضاعتی را به معنای واقعی در آنجا درک کردم. وقتی میگویند آمریکای لاتین، حیاط خلوت آمریکاست، چیزی دور از ذهن و واقعیت نیست. آمریکا از رسانه و فرهنگ گرفته تازندگی خصوصی مردم رخنه و تأثیر داشته و شما نمیتوانید آمریکا را جدای از آمریکای لاتین ببینید. آمریکا در این سالهای حضور با محدودیتهایی که ایجاد کرده، آگاهی و پیشرفت را از مردم گرفته است. اکثر منابع طبیعی و پولساز وابسته به شرکتهای آمریکایی، فرا ملیتی و کانادایی است. احزاب راست و چپ در آمریکای لاتین با اروپا بسیار متفاوت است. در آنجا تفاوت راست و چپ یعنی تفاوت آمریکا با مردم آمریکای لاتین. یعنی اگر راستیها بیایند، مستقیماً با آمریکا در ارتباطاند و اگر چپیها باشند، ضد آمریکا و دیگر هیچ حد وسطی وجود ندارد و قدرت هر چند سال یکبار بین اینها تقسیم میشود و شما در نهایت یک بیثباتی قدرت در آنجا مشاهده میکنید چون هر حزبی که به قدرت میرسد، حزب مقابل را کنار میگذارد و کل سیاست کشور تغییر میکند. چرا در آمریکای لاتین آنقدر کودتا زیاد است؟ که آخرین آنها هم مربوط به «اوا مورالس» در بولیوی بود. چون آنقدر ساختارهای سیاسی ضعیف است که اگر ارتش در اختیار شما نباشد، بهراحتی از بین میروید. چرا همین آشوبها و کودتا در ونزوئلا و علیه مادورو اثری نداشته است؟ تفاوت بین این دو کشور در وجود ارتش است. زمانی که ارتش مستقیماً زیر نظر دولت باشد و زیرساختهای آن را قوی کند، کاری که از زمان چاوز در ونزوئلا اتفاق افتاد، برای همین نتوانستند بهراحتی مادورو را عوض کنند، ولی در بولیوی، ارتش علیه مورالس کودتا میکند و او را سرنگون کرد.
با همه این شرایطی که عرض کردید، چه قرابت و نزدیکیای بین ما و آن منطقه وجود دارد؟
در اصل این روحیه ضد آمریکایی و ضد امپریالیستیای که از سالهای گذشته در ایران وجود داشته و بعد از انقلاب تقویت شده، در آنجا نیز این روحیه و هیجان وجود دارد. آنقدر در آنجا به مردم ظلم میشود که مردمی با تفکرات ضد آمریکایی در آنجا به فراوانی یافت میشود و شاید شما در اروپا کمتر این تفکر را پیدا کنید. ولی در آمریکای لاتین این تفکرات ضد استکباری و هم سو با ما به شدت وجود دارد و حرف همدیگر را میفهمیم. نکته دیگری نیز که درباره آمریکای لاتین وجود دارد، این است که کشورهای شرقی آسیا همیشه برای آمریکا دارای منابع انسانی بودهاند، ولی آفریقا و آمریکای لاتین ظرفیتها و منابع طبیعی برای آمریکا دارند. یعنی بیشترین سرمایهگذاریای که آمریکا و کشورهای غربی در آمریکای لاتین انجام میدهند، روی منابع طبیعی آنجاست. چون به شدت منابع غنی و قوی دارند. مثلاً بولیوی سرشار از لیتیوم است، ونزوئلا نفت دارد و تمام سرمایهگذاریها به این سمتوسو هدایت میشوند.
اسرائیلیها و یهودیها به شدت در آمریکای لاتین مخصوصاً در بخش رسانه ، تقویت و حمایت شدهاند. همه بحثها نهایتاً به تفکرات یهود ختم میشود. چون آنقدر این تفکرات از ابتدا در مدارس به آنها گفته و آموزش داده شده، که به شدت از این تفکرات دفاع میکنند. آنها اسم ایران با عراق را اشتباه میگیرند ولی در خصوص رژیم اسرائیل آنقدر موشکافانه و با استدلالهای تاریخی با شما صحبت میکنند که کاملاً مشخص است این اطلاعات در ذهن آنها تثبیت شده است.
بحث مردم بومی منطقه نیز اهمیت بالایی در این ماجرا دارد. در طول تاریخ ظلمهای فراوانی به بومیان آمریکای لاتین شده است. در کشورهای مختلف تا توانستهاند، از بومیان منطقه کشتهاند، زنان آنها را عقیم کردهاند و تلاش کردهاند نسل آنها را کمکم منقرض کنند. ما معتقدیم که این سرزمین برای بومیها بوده و الان اکثر آنها در حاشیه نگه داشته شدهاند. شخصی مثل «اوامورالس» در بولیوی که خود از بومیهای آن کشور است، بهراحتی کنار گذاشته میشود. همه این جمعبندیها باعث شد ایران به فکر تأسیس شبکهای با زبان اسپانیایی باشد.
با چه تعداد مخاطب اسپانیایی زبان سروکار دارید؟
تا سال2020 به نظرم جمعیتی که به زبان اسپانیایی و بهعنوان زبان اول تکلم میکنند، حدود 600میلیون نفر باشند. البته خیلی از آنها به انگلیسی هم آشنایی دارند، ولی مهم است که شما با همان زبان مادریشان یعنی اسپانیایی با آنها ارتباط برقرار کنید. به جرات و بدون تعصب کاری، یکی از دستاوردهای نظام ، همین بخش اسپانیایی زبان برونمرزی صداوسیماست. چون هر چقدر شما به لحاظ رسانه هم قوی باشید، تأثیر اندکی در کشورهای اروپایی خواهید داشت. چون آنقدر ساختارهای منظم و شکل گرفتهای دارند، که تغییرات را به سختی میپذیرند ولی در آمریکای لاتین اولاً آنها همدرد شما هستند و ثانیاً با مردم به شدت بکری مواجهید چون نگذاشتهاند اطلاعات به آنها برسد. به همین دلیل کار کردن در آنجا سهلتر است و آنها آمادگی پذیرش خیلی چیزها را دارند.
هدف و شعار اصلی «هیسپان تیوی» چه بوده است؟
ما در این هشت سال خیلی تلاش کردیم تا خودمان را به آنها نزدیک کنیم که البته با محدودیتها، تحریمها و کارشکنیهای فراوانی روبهرو بودیم و برای پخش برنامههای خود دچار مشکلات زیادی هستیم. ما در این شبکه علاوه بر اینکه سعی کردیم اخبار واقعی ایران، خاورمیانه و منطقه را به گوش لاتینیها برسانیم، تلاش داشتیم تا آنها را از واقعیات و اتفاقات موجود در خود کشورهایشان که معمولاً سانسور میشود، آگاه کنیم. نکته دیگری که شاید یکی از دلایل تشکیل «هیسپان تیوی» نیز باشد، آگاهسازی مهاجران لاتینی بود که در آمریکا زندگی میکنند و جمعیتی بالغ بر 50میلیون نفر هستند و تلاش کردیم تا واقعیتهای آمریکا را به گوش آنها هم برسانیم. و همه اینها در کنار هم باعث شده تا «هیسپان تیوی» تبدیل به یک پل ارتباطی شود. و این «پلی به سوی آمریکای لاتین» شعار اصلی «هیسپان تیوی» است. پلی که هم میتواند از سمت ما و خاورمیانه به قلب آمریکای لاتین برود و هم خود لاتینیها را به هم وصل کند و هم آمریکای لاتین را به مهاجرانی که از کشورهای خود دور شدهاند و به آمریکا سفر کردهاند.
«هیسپان تیوی» با چه شبکههایی در حال رقابت است و توانسته در این میدان موفق باشد؟
باید ملاکهای مختلفی را در نظر بگیریم. من بهعنوان یکی از مدیران شبکه از تمام سختیها مخصوصاً در این چند ساله بهخاطر تحریمها باخبرم. به لحاظ مالی، ترانسفر، توزیع، برنامهسازی ما را محدود کردهاند و نمیشود شرایط «هیسپان تیوی» را با هیچ شبکه خارجی دیگر مقایسه کنید. ولی با همه این محدودیتها به نظرم موفق عمل کردهایم و لااقل دوشادوش شبکههای رقیب مثل «تله سور» ونزوئلا یا «آرتی» اسپانیایی متعلق به روسیه قدم برداشتیم و حتی یک جاهایی بهتر از آنها عمل کردهایم. چند شب پیش شبکه ثروتمندی مثل «الجزیره» و «تله موندو» با مورالس مصاحبه داشتند، ما هم با همه محدودیتها مصاحبه کردیم و سعی کردیم از قافله عقب نمانیم. البته با ذکر این نکته که «آرتی» اسپانیایی یک قدرت ملی پشت خود دارد ولی متاسفانه دولت هیچ حمایتی از شبکههای برونمرزی ندارد. آقای روحانی و ظریف چه حمایتی از ما داشته در صورتی که پوتین توانسته با تلاش خود شبکه آرتی را جزو شبکههای کشورهای آمریکای لاتین معرفی و بستر پخش آن را مهیا کند. آقای روحانی اصلاً اسم «هیسپان تیوی» را تا به حال شنیده؟ متاسفانه دولت کمترین حمایتها را از ما داشته است. حالا فکر کنید که ما از نظر بینالمللی چقدر در مضیقهایم. آقای پوتین درک کرده که اگر یک شبکه برونمرزی تأسیس میکند، همین شبکه تبدیل به صدای او و وسیلهای برای تسهیل سیاستهای روسیه در آن منطقه خواهد بود. ولی عملاً مسوولان ما این سیاست را درک نکردهاند. وقتی شما هیچ اهمیتی به شبکههای برونمرزی خود ندارید، اصلاً چرا باید برای تأسیس آنها هزینه کنید؟ اصلاً آقای روحانی تا حالا به صورت اختصاصی با «پرستیوی» مصاحبه داشته؟ «هیسپان تیوی» جای خود دارد.
در این هشت سال چه برنامههای موفقی تولید شده که توانستهاند شاخص و برندی برای «هیسپان تیوی» باشند؟
یکی از مهمترین برنامههای شبکه که از روزهای اول به روی آنتن رفته، «دژ آپاچی » بوده که اسم آن برگرفته از آن سرخپوستانی است که علیه آمریکا فعالیت میکردند. مجری این برنامه (پابلو ایگلسیاس) در ابتدا شناخته شده نبود ولی کمکم به شهرت رسید، تشکیل حزب داد و به یکی از رهبران و مخالفان اصلی دولت وقت اسپانیا تبدیل شد و حزب او (پدوموس) تبدیل به یکی از احزاب اصلی انتخابات اخیر اسپانیا شده است. این یکی از برنامههای اصلی ما بود که شبکه را گاهاً با این برنامه میشناختند. یک برنامه ضد آمریکایی که موضوعات روز دنیا در آن بررسی و موشکافی میشد. از روز دوشنبه تا جمعه برنامه «در جستوجوی حقیقت» به صورت زنده پخش میشود که «روبرتو دلا مادرید» مکزیکی مجری معروف آن است. این برنامه بیشتر به وقایع منطقه میپردازد و بهنحوی زبان گویای ماست. این برنامه بهگونهای تهیه میشود که سیاستهای اصلی ما در منطقه را تأمین کند. بررسی تحولات خاورمیانه، یمن، عراق، فلسطین، از جمله محورهای این برنامه است. برنامه «نبض» نیز به صورت مشترک با شبکه «تله سور» ونزوئلا به روی آنتن میرود که انرژی و نفت از کلید واژههای اصلی این برنامه است. پخش مشترک از طریق «تله سور» باعث میشود که ما از طریق زمینی نیز از کشورهای مختلف آمریکای لاتین برنامه داشته باشیم.
ما هر هفته پخش فیلم سینمایی ایرانی با بهترین دوبله اسپانیایی داریم که خوشبختانه بینندگان زیادی پیدا کرده و استقبال خیلی خوبی از سینمای ما شده است. سینمای ما بهخاطر این تفاوت فرهنگی که با لاتینیها داریم، خیلی مورد توجه قرار گرفته و در یوتیوب بازدیدهای میلیونی داریم. واقعاً همین بکر بودن سینما و فرهنگ ما از نظر آنها باعث جذب بیننده بالا شده و فیلمهای اخیری که پخش شده میتوان به «نفس»، «یتیم خانه ایران»، «چ»، «ماجرای نیمروز» و «سیانور» اشاره کنم که دوبله و کیفیت بسیار خوب آن در این دیده شدن تأثیر داشته است.
با چه تعداد خبرنگار در سراسر دنیا کار میکنید؟
به صورت میانگین حدود 50نفر خبرنگار از کشورهای مختلف و در جایجای دنیا و بیشتر آمریکای لاتین برای ما خبر تهیه میکنند و بر حسب اهمیت آن کشور، تعداد خبرنگارهای ما نیز کم و زیاد میشوند.
سیاست و برنامهای برای دیده شدن برنامههای مهم «هیسپان تیوی» از شبکههای داخلی داشتید؟ چرا همین مصاحبه با مورالس، دوبله و در شبکههای داخلی پخش نشد؟
ما اصلاً با این کار مشکل و مخالفتی نداریم و اتفاقاً بارها به مسوولان مربوطه در جلسات مختلف این قضیه را پیشنهاد دادهایم ولی هیچ اشتیاق و استقبالی از آنها تا به حال ندیدهایم. خود شبکهها آنقدر باید اصطلاحاً تشنه این موضوع باشند که پیگیر این کار شوند. این باید جزو سیاستهای شبکههای داخلی باشد که شما وظیفه دارید بخشی از کنداکتور خود را به اتفاقات و آشنایی با این منطقه اختصاص دهید و مطمئن باشید مستندها و برنامههای ما از آمریکای لاتین آنقدر جذابیت دارد که بیننده خود را بهراحتی پیدا کند ولی متاسفانه این درخواست تا به حال نبوده است.
منبع : صبح نو
انتهای پیام/