مصاحبه|فعال سیاسی یمنی: موضع عربستان درباره راهکار سیاسی جنگ یمن تابع سیاست آمریکا در منطقه است
روزنامهنگار و فعال سیاسی یمنی معتقد است که سخنان الجبیر درباره راهکار سیاسی برای پایان جنگ یمن تابع سیاست آمریکا در منطقه است و تصریح کرد که عربستان میخواهد یمن را به روش خود تقسیم کند و براساس این روش، ستیزه بین مردم یک میهن واحد ادامه مییابد.
منی صفوان روزنامه نگار و فعال سیاسی یمنی در گفتوگو با خبرنگار بینالملل خبرگزاری تسنیم به سوال های مختلف درباره یمن از جمله اظهارات اخیر عادل الجبیر درباره یمن، نقش عربستان و امارات در این کشور و دورنمای پایان جنگ و برقراری صلح در یمن پاسخ گفته که محور اصلی این گفتوگوها به شرح زیر است:
- سخن الجبیر در این زمان با سیاست آمریکا در ارتباط است. این سیاست میخواهد عربستان را به سمت سیاست آرام سازی اوضاع و آرامش فضا با همه همسایگان و نه فقط یمن سوق دهد.
- عربستان میخواهد یمن را به روش خود تقسیم کند. براساس این روش، ستیزه بین مردم یک میهن واحد ادامه مییابد. عربستان –همانند هر استعمارگری در جهان- از جمله اهدافش این است که اختلافات بین یمنیها باقی بماند و کشمکشهای منطقهای و قبیلهای و طائفه ای را به راه بیاندازد.
- عربستان نمیخواهد که هادی را به یمن بازگرداند زیرا او تا سال 2014 میلادی با حوثیها بود. هیچ مشکل سیاسی بین هادی و حوثیها نبود. این واقعیتی موثق و شناخته شده است. عربستان این امر را میداند لذا این عربستان است که نمیخواهد هادی را به یمن بازگرداند زیرا اگر به یمن بازگردد، ممکن است عازم صنعا شود و قراردادی بین هادی و سید عبدالملک الحوثی اتفاق بیفتد.
- عربستان خواهان بازگرداندن مشروعیت (دولت هادی) نیست و توجهی به حوثیها ندارد بلکه میخواهد که بر یمن سلطه یافته و آن را اشغال کند و اولین سلطهگر باشد زیرا یمن بیش از 50 سال تحت قیمومیت عربستان بوده است اما هم پیمانان داخلیاش در یمن در باقی نگه داشتن این سیطره و قیمومیت سعودی شکست خوردند زیرا نیروی جدیدی یعنی نیروی حوثیها (انصارالله) پا به عرصه گذاشت.
- طرح امارات در یمن نیز از روز اول روشن بوده است. امارات خواهان سیطره نه تنها بر بنادر یمن بلکه بر بنادر شاخ آفریقا است. این طرح اعلام شده امارات است زیرا نمیخواهد هیچ یک از بنادر عربی یا آفریقایی با بنادر جبل علی و دبی رقابت کنند.
- راه حل واقعی برای یمن این است که یک دموکراسی مشارکتی وجود داشته باشد. ما مشکلاتی قدیمی داریم. این مشکلات مربوط به جنگ نیست بلکه مربوط به جنوب، مناطق مرکزی و شمالی یمن است. این مسائل نیاز دارد که یمنیها به یک راه حل از طریق مشارکت در حکومت برسند؛ به گونهای که همگان در حکومت مشارکت داشته باشند.
متن مصاحبه «منی صفوان» روزنامه نگار و فعال سیاسی یمن به شرح زیر است:
تسنیم: عادل الجبیر وزیر مشاور در امور خارجه عربستان اخیر در موضع گیری خواستار راهکار سیاسی برای پایان جنگ یمن شد این موضع گیری دیرهنگام عربستان تا چه جدی است ایا می توان طرح این سخنان را تاکتیکی دانست یا اینکه واقعا عربستان خواهان خروج آبرومندانه از جنگ یمن است؟
منی صفوان: در خصوص عربستان باید بگویم که این کشور امروز به جنبش حوثی به عنوان بخشی از نظام سیاسی یمن اذعان میکند. این موضوع را عادل الجبیر اعلام کرد. در طول پنج سال جنگ، مراحل فراز و فرودی وجود داشت. یعنی گاهی صحبت از بین بردن حوثیها میشود و گاهی هم (همانطور که خود الجبیر گفت) از اینکه حوثی ها بخشی از نظام سیاسی هستند و آنها مورد قبول واقع خواهند شد و همه یمنیها از جمله حوثیها در آینده یمن نقش ایفا میکنند، صحبت میشود. گاهی عربستان اینگونه سخن میگوید و گاهی نیز به عقب بر میگردد و میگوید که آنها را به رسمیت نخواهد شناخت و خواهان حزب الله جدیدی نیست و از اینگونه حرفها میزند. موضوع با سیاست آمریکا در منطقه ارتباط پیدا میکند.سخن الجبیر در این زمان با سیاست آمریکا در ارتباط است. این سیاست میخواهد عربستان را به سمت سیاست آرام سازی اوضاع و خنک کردن فضا با همه همسایگان و نه فقط یمن سوق دهد. از این رو، می بینیم که زمان آشتی قطر و آرام کردن فضا با سلطان نشین عمان و سایر منطقه نزدیک شده است. آمریکا این آشتی و آرام سازی اوضاع را در منطقه میخواهد. شاید آمریکا نمیخواهد که جنگ یمن در درگیریاش با ایران تاثیر بگذارد یا می خواهد که یمن را در درگیری با ایران بیطرف کند. به نظر میرسد که این امر ارتباطی با آرامکو و همچنین حمله به تاسیسات و ناوچههای آمریکا در خلیج (فارس) داشته باشد لذا میخواهند این منطقه آرام شود و یک پیمان آمریکایی قوی تحت مدیریت عربستان وجود داشته باشد. این سیاست آرام کردن اوضاع است که شاید موفق شود و شاید هم نه. این امر پیش از انتخابات آمریکا انجام میشود و شاید بخشی از سیاست آرام کردن اوضاع باشد که راه را برای مذاکره با ایران درباره پرونده هستهای همواره خواهد کرد.
تسنیم: نتایج جنگ یمن را از نظر عربستان براساس میزان سود و زیان و شکست در رسیدن به اهداف چطور ارزیابی میکنید؟
منی صفوان: هر جنگی در جهان اهدافی اعلام شده و اهدافی پنهانی دارد. هیچ کشوری نمیآید و به شما بگوید که میخواهد وارد جنگ یمن شود تا این کشور را تحت سیطره خود در آورد اما اهداف اعلام شده دروغینی را مطرح خواهد کرد و خواهد گفت که میخواهد مشروعیت (دولت هادی) را به یمن بازگرداند. این درحالی است که در واقعیت خود عربستان است که هادی را از یمن اخراج کرده و جلوی بازگشت او به یمن را میگیرد و چه بسا این عربستان بوده باشد که به هادی اشاره کرده است که باید استعفا دهد. بنابراین چطور میخواهد هادی را بازگرداند؛ درحالی که خودش مانع از بازگشت امروز او به یمن است. عربستان نمیخواهد که هادی را به یمن بازگرداند زیرا او تا سال 2014 میلادی با حوثیها بود. هیچ مشکل سیاسی بین هادی و حوثیها نبود. این واقعیتی موثق و شناخته شده است. هیچ مشکلی بین هادی و جریان الاصلاح و بین هادی و کنگره کل وجود نداشت. هادی مردی پراگماتیسم هست که می توانند با هر کسی توافق کند. مهم این است که در قدرت باقی بماند. این همان ماهیت قدرت است. این ماهیت سیاست است. عربستان این امر را میداند لذا این عربستان است که نمیخواهد هادی را به یمن بازگرداند زیرا اگر به یمن بازگردد، ممکن است عازم صنعا شود و قراردادی بین هادی و سید عبدالملک الحوثی اتفاق بیفتد. بعید نمیدانم که این امر ساده اتفاق بیفتند وهادی رئیس جمهورهمراه با بقای دولت حوثیها باقی بماند. این ماهیت سیاست پراگماتیسم است. همانطور که ملاحظه میکنید کسانی که در جنگهای صنعا جنگیدند، هم پیمان شدند؛ نظیر کنگره مردمی کل و علی عبدالله صالح و حوثیها یا بین جریان الاصلاح و کنگره مردمی کل. این همان تاریخ یمن است. کسانی که امروز میجنگند، فردا ممکن است هم پیمان شوند. حوثیها امروز بخشی از بازی سیاسی هستند. کسانی که امروز با آنها میجنگند، ممکن است فردا با آنها هم پیمان شوند. بنابراین در سیاست دوست دائمی وجود ندارد بلکه منافع عمومی است که از آن محافظت میشود. عربستان که این واقعیت را میداند، میخواهد برای افزایش جنگ و نبرد، طرفهای یمنی را از یکدیگر دور کند.لذا اهداف علنی عربستان است که به نظر میرسد ناکام مانده است. اهداف واقعی جنگ همان افزایش درگیری بین یمنیها است.
چهارمین هدف همان در گروگان داشتن تصمیمات سیاسی یمن است. امروز عربستان میگوید که دخالت کرده است و این امر موفق شده است. عربستان نمیگوید که دخالت کرده است زیرا رئیس جمهور (مستعفی) یمن از این کشور خواسته است . وی نمیتواند از عربستان بخواهد که دخالت نکند زیرا تصمیم سیاسی وابسته و غیرمستقل است. عربستان میخواهد یمن را به روش خود تقسیم کند. براساس این روش، ستیزه بین مردم یک میهن واحد ادامه می یابد. یعنی مشکل در فدرالیسم نیست زیرا یمنیها اتفاق نظر دارند که به سمت فدرالیسم حرکت کنند و اتفاق نظر دارند که یمن به چند اقلیم تبدیل شود اما در سایه این وضعیت هم یمن واحد باقی خواهد ماند و روند تقسیم توافقی خواهد بود که درگیری ایجاد نخواهد کرد و اختلافی را تشدید نخواهد شد. اما عربستان –همانند هر استعمارگری در جهان- از جمله اهدافش این است که اختلافات بین یمنیها باقی بماند و کشمکشهای منطقهای و قبیلهای و طائفه ای را به راه بیاندازد. متاسفانه همگان به این سمت کشیده شدند.دولت شرعی (دولت هادی) اشتباه کرد که با این منطق رفتار میکند که خودش یک طرف هست و تلاش میکند با سایر طرفها نظیر حوثیها یا جنوبیها دشمنی کند. امروز این دولت با شورای انتقالی جنوب نیز مشکل دارد و نه فقط حوثیها. لذا این مشکلات داخلی در یمن است که جنگ را طولانی خواهد کرد. این مشکلات است که جنگ را تغذیه میکند و به عربستان برای بقا کمک میکند. عربستان یا هر کشور دیگری نمیتواند باقی بماند. بریطانیا 150 سال در یمن باقی ماند زیرا توانست اختلاف بین سلاطین و مسولان یمنی را تشدید کند. همان تئوری معروف «تفرقه بنداز و حکومت کن». الان عربستان همین کار را می کند. امروز شش سال است که عربستان در یمن حضور دارد. اگر طرفهای یمنی با هم تماس نداشته باشند ، ممکن است 60 سال دیگر باقی بماند. لذا باید طرفهای یمنی با هم تماس داشته باشد و هر یک از آنها موضعی مسئولانه بگیرند و احساس مسئولیت ملی کنند و از تحریک علیه یکدیگر دست بردارند و امتیازی که میدهند، به خاطر یمن باشد. اگر راه حلی وجود داشته باشد، هادی قادر به بازگشت نیست و عربستان جلوی او را برای بازگشت میگیرد و مشروعیت در دست اوست و هادی رئیس جمهور مشروع است. پس باید از طریق مجلس نمایندگان کنار گذاشته شود یا برکنار شود زیرا دلایل قانونی زیادی وجود دارد که میتوان از طریق آن هادی را کنار گذاشت؛ از جمله این دلایل قانونی، این است که او خواهان دخالت خارجی شد. در مرحله بعدی نیز یک رئیس جمهور جدید به طور قانونی و در قالب یک انتخابات قانونی انتخاب و معرفی شود و مشرعیت به یک رئیس جمهور جدید توافقی با همه طرفها داده شود. شخصیتهای ملی محترمی در شمال و جنوب کشور هستند که از هوشیاری و درک و ملی گرایی برخوردار هستند و میتوان یکی از این شخصیت ها را نامزد کرد و یک شورای ریاست جمهوری تعیین کرد که بدون استثناء نماینده همه یمنیها از همه قبایل و مذاهب و جریانهای سیاسی گرفته تا همه طرفها و احزاب باشد و در مرحله بعدی نیز امور سیاسی بین آنها مدیریت شده و حلوفصل شود و این تصمیم همان سلب مشروعیت دخالت خارجی و پایان دادن به دخالت خارجی ائتلاف باشد و به آنها گفته شود که از شما تشکر میکنیم که اگر خواهان بازگشت مشروعیت بودید، بازگشته است. مشروعیت از آن ملت است و ملت از یمن خارج نشده است و لذا مشروعیت در یمن حضور دارد و جایی برای دخالت خارجی نیست و ما مشکلاتمان را بین خودمان حل خواهیم کرد و اینگونه یمن به عنوان یک کشور دموکراتیک بازمیگردد و نمیشود که دموکراتیک نباشد زیرا یک دولت غیردموکراتیک چطور میتواند یمن را اداره کند زیرا یمنیها ممکن است جنگ داخلی بزرگی بین آنها بروز کند اما بعد از آن بین خودشان درباره یک راه حل سیاسی توافق کنند؛ به شرط اینکه هیچ گونه دخالتی نباشد و یک قانون اساسی جدید را در داخل و نه در خارج تدوین کنند و یک هوشیاری و درک وجود داشته باشد.
تسنیم: کشورهای غربی عربستان را به سلاحهای مدرن تجهیز کردند و رژیم سعودی هم از این سلاح بر ضد ملت یمن استفاده کرده، تحلیل شما در این باره چیست؟
منی صفوان: عربستان بزرگترین کشور تسلیحاتی در منطقه است. روشن است که اکثر جنگها برای خرید سلاح در راستای خدمت به کارخانههای اسلحهسازی که سیاستمداران مالک آن هستند، انجام میشود و لزوما بدان معنا است که این امر (جنگ) بخشی از یک قرارداد جهانی است. جنگها بخشی از این قرارداد جهانی هستند. متاسفانه در جنگ یمن، سلاحهای جدیدی استفاده و آزمایش شد. یمن بخشی از میدان آزمایش سلاحهای جدید بود. ارزش قراردادهای تسلیحاتی صدها میلیارد دلار بود. اگر به اهداف اعلام شده از این جنگ نگاه کنیم میفهمیم که جنگی بیهوده است. این اهداف اعلام شده است. اما از نظر اهداف اعلام نشده، این جنگ، پوچ نبوده بلکه جنگی ویرانگر برای ملت یمن بوده است. نمیتوانم به جنگی که 250 هزار نفر یمنی را به قتل رسانده، جنگ پوچ اطلاق کنم. نمیتوانم به جنگی که یمن را ویرانی و به پنجاه سال قبل بازگردانده، جنگ پوچ بگویم. این جنگی ویرانگر و جنایتکارانه است. جنگی عمدی است و نه پوج.
تسنیم: امارات در یمن به دنبال چیست آیا به دنبال تداوم جنگ با انصار الله است یا بیشتر به دنبال اهداف اقتصادی است؟
منی صفوان: همانند طرح عربستان و همه کشورها، طرح امارات در یمن نیز از روز اول روشن بوده است. روشن بود که امارات خواهان سیطره بر نه تنها بنادر یمن بلکه بنادر شاخ آفریقا است. این طرح اعلام شده امارات است زیرا نمیخواهد هیچ یک از بنادر عربی یا آفریقایی با بنادر جبل علی و دبی رقابت کنند. بندر عدن موقعیت راهبردی دارد. بندر المخا در منطقه الحدیده در دریای سرخ است. اهمیت این بندر از بنادر عدن و جبل علی و دبی بیشتر است. از این رو امارات بر المخا و سقطری سیطره دارد.همچنین تلاش کرده است تا به سومالی و جیبوتی در شاخ آفریقا برود تا اینکه بندر دبی همچنان بهترین امتیاز را داشته باشد. این هدف اقتصادی است. این هدفی صد درصد اقتصادی است. یعنی امارات توجهی به تقسیم یمن یا نبرد با حوثیها ندارد. میخواهد این بنادر وضعیتی خنثی داشته باشند و بنادر رقیبی وجود نداشته باشند. این هدف اقتصادی است که امارات از طریق حضور مستقیم نظامی خود در جنگ علیه یمن و تشکیل گروههای شبه نظامی دنبال می کند. امارات بیش از 50 هزار یمنی را در جنوب آموزش داده است تا بخشی از تشکیلات شبه نظامیاش باشند. آنها را با قویترین و جدیدترین سلاح ها مجهز کرده است. امارات میلیاردها دلار برای شبه نظامیان خود در یمن به منظور حفاظت مستقیم و غیرمستقیم از حضورش در این کشور هزینه میکند. امروز یمن تحت اشغالگری نظامی مستقیم امارات و عربستان قرار دارد لذا نمی توانم بگویم که جنگ عربستان ناکام مانده است. جنگ عربستان علیه یمن از قیمومیت به اشغالگری رسیده است بنابراین چگونه بگویم که ناکام مانده است. کشورم را اشغال کرده است. امروز 80 درصد بنادر و گذرگاههای دریایی و زمینی زیر سیطره عربستان و امارات است. همه فرودگاهها از جمله فرودگاه بسته شده صنعا تحت سیطره عربستان یا ائتلاف سعودی که نمیتوان آن را بازگشایی کرده یا بست و هیچ کشتی حتی اگر کشتی حامل کمکهای انسانی باشد، نمیتواند بدون موافقت عربستان عبور کند و هیچ هواپیمایی حتی هواپیمای سازمان ملل نمیتواند بدون موافقت عربستان به زمین بنشیند.
نباید در دام تبلیغات عربستان بیفتیم که میگوید هدفش بازگرداندن مشروعیت (دولت مستعفی عبدربه منصور هادی رئیس جمهور مستعفی و فراری یمن) یا اخراج حوثیها است. این هدفهای اعلام شده، هدفهای واقعی جنگ نیستند. ما در دام افتادهایم. عربستان خواهان بازگرداندن مشروعیت (دولت هادی) نیست و توجهی به حوثیها ندارد بلکه میخواهد که بر یمن سلطه یافته و آن را اشغال کند و اولین سلطه گر باشد زیرا یمن بیش از 50 سال تحت قیمومیت عربستان بوده است اما هم پیمانان داخلیاش در یمن در باقی نگه داشتن این سیطره و قیمومیت سعودی شکست خوردند زیرا نیروی جدیدی یعنی نیروی حوثیها پا به عرصه گذاشت که می خواهد قدرت سعودیها در یمن را تضعیف کند و از این رو، عربستان به طور مستقیم وارد شد و مدیریت جنگ را به طور مستقیم و نظامی برعهده گرفت و قراردادهای میلیاردی و تسلیحاتی بست و از همه جهان مزدور آورد و امروز عربستان ، یمن را به اشغال درآورده است و امروز باید به این واقعیت توجه کرده و در خود بازنگری کنیم. این حقیقت دردناکی است که بسیاری می خواهند از آن فرار کنند . چطور می توانیم بگوییم که جنگ ناکام مانده است و به عربستان کمک کنیم که از یمن خارج شود؛ درحالی که اهرمهای مستقیم و غیرمستقیمش امروز حضور دارند.؟ نخست وزیری برای دولت مشروع (دولت هادی) تعیین نمیشود؛ مگر با موافقت سفیر سعودی.امروز همه اهرمهای دولت مشروع (دولت هادی) دنباله روی سفیر سعودی هستند. علاوه بر این، عربستان امروز اولین تصمیم گیرنده نظامی و سیاسی و اقتصادی است. امروز حقوقها پرداخت نمیشود؛ مگر با موافقت عربستان. امروز بانکها به خاطر عربستان تعطیل است. درآمدهای نفتی در استانهای مارب و شبوه و الجوف و حضرموت به عربستان می رود. ما از صادرات و واردت در بنادر یمن ممنوع هستیم. ما به خاطر عربستان پنج سال است که از صادرات نفت و مشتقات نفتی و گاز ممنوع هستیم. ما از واردات هم ممنوع هستیم. اقتصاد ما به علت عربستان متوقف شده است. یک اشغالگری اقتصادی و نظامی وجود دارد و نه صرفا سیاسی. تصمیمگیری سیاسی نیز کاملا در دست آنها است. اگر تصمیمگیری یمنیها آزاد و در دست خودشان بود، نه مشکلی بین یمنیها و نه بین جریان الاصلاح و نه بین حوثیها و نه بین کنگره کل و نه بین دولت شرعی (دولت هادی) وجود میداشت. اگر تصمیمگیری یمنیها آزادانه بود، می دیدید که یمنیها گردهم می آمدند و قدرت را در بین خودشان تقسیم میکردند. هیچ مشکلی نیست و هر طرف دیگری را قبول خواهد کرد. مشکل این است که تصمیمگیری سیاسی مستقل نیست. هادی نمیتواند (آزادانه) تردد کند. او فردی پراگماتسیم است و او اگر او آزاد بود می توانست تردد کرده و به یمن بیاید، با حوثیهای یمنی دارای ماهیت پراگماتیسم معاملهای کرده بود و به صنعا بازمیگشت و اوضاع آرام میگرفت و قدرت را با حوثیها تقسیم میکرد. مشکلی نیست اما از آنجا که عربستان میداند هادی فردی پراگماتیسم است، به او اجازه بازگشت به یمن نمیدهد زیرا به محض بازگشت، معاملهای بین نیروهای یمنی برای پایان جنگ بسته خواهد شد.
تسنیم: درباره نقش مستقیم عربستان و امارات در جنایت جنگی که در یمن به وقوع پیوسته و گزارش نهادهای حقوقی و بین المللی هم بر این جنایت ها صحه گذاشته ، در این باره صحبت کنید؟
منی صفوان: در خصوص جنایتهای جنگی، معتقدم که بیشترین سهم را امارات و عربستان دارند. دخالت مستقیمی از طرف آمریکا نبوده است. شاید آمریکا حملات هوایی علیه القاعده و برخی گروههایی که آنها را تروریسم میخواند، انجام داده باشد. این افراد کشته شده و این امر اعلام شده است. اینها وابسته به القاعده بودهاند و در میان آنها کودکان و قربانیان و غیرنظامیان هم وجود داشتهاند. چنین حملات هوایی اعلام شده است. عملیات هلی برن آمریکا در برخی از استانهای یمن نظیر البیضاء و شهر الرادع در این استان انجام شده است. آمریکا در این استانها عملیات هلی برن انجام داده و با نیروهایی که گفته شده است تروریستی هستند یا آمریکا آنها را متهم میکند که وابسته به القاعده هستند، درگیر شدهاند. آمریکا از طریق حملات هوایی خود علیه القاعده در یمن وارد شده است؛ با وجود اینکه کودکان از جمله قربانیان آن بودهاند. اینها حملات هوایی و درگیری با تروریستها بوده است. یعنی این حملات آمریکا از 10 سال پیش انجام میشده است و تازگی ندارد. شاید اولین حمله در سال 2007 میلادی در مارب انجام شد. اما این یک جنگ موازی است و ارتباطی با جنگ تحت فرماندهی سعودیها ندارد که در جریان آن به طور عمدی ساختار زیربنایی و مدارس و خانهها ویران شد و کودکان و روستاها و کارخانهها و انبارها و سیلوهای غله هدف قرار گرفت.عربستان مسئول این جنگ ویرانگر است. کمیته کارشناسان گفت که عربستان 60 تا 70 درصد مسئول است. بیشترین سهم از آن عربستان است. این کمیته گفت که میتوان نام محمد بن زاید و محمد بن سلمان را در چارچوب کمیته تحریمها درج کرد زیرا ممکن است در آینده تحریمهایی علیه آنها اعمال شود لذا پیش بینی میکنم که تحریمهایی در آینده علیه عربستان و امارات و به طور مشخص به نام محمد بن زاید و محمد بن سلمان وجود داشته باشد.
تسنیم: گزارشها از تلاشهای عربستان و امارات برای تجزیه یمن حکایت دارد ، به نظر شما یمن به چه سمتی حرکت خواهد کرد تجزیه خواهد شد یا اینکه حاکمیت خود را حفظ خواهد کرد؟
منی صفوان: در وهله اول درخصوص تقسیم باید گفت که موضوع تقسیم در کنفرانس گفتوگوی ملی زیر نظر عربستان تصویب شد. در این کنفرانس همه طرفها از جمله انصارالله و حراک جنوبی شرکت داشتند. توافق شد که یمن به شش اقلیم تقسیم شود. مشکلی با طرفهای یمنی درخصوص تقسیم یمن و حرکت به سمت یک یمن فدرال نبود اما مشکل واقعی الان درگیری بین این طرفها است که در کنفرانس گفتوگو حضور داشتند. راه حل واقعی برای یمن این است که یک دموکراسی مشارکتی وجود داشته باشد. ما مشکلاتی قدیمی داریم. این مشکلات مربوط به جنگ نیست بلکه مربوط به جنوب و مناطق مرکزی و شمالی یمن است. این مسائل نیاز دارد که یمنیها به یک راه حل از طریق مشارکت در حکومت برسند؛ به گونهای که همگان در حکومت مشارکت داشته باشند. اگر حکومت مرکزی در یمن تمام شده است و آنها درخصوص ایده تشکیل اقلیمها مصمم هستند که قانون اساسی جدید آن را تصویب خواهد کرد، پس باید به سمت تقسیم (یمن به) اقلیمها حرکت کنند اما این امر باید تحت پرچم یمن واحد و یکپارچه یا یمنی فدرالی باشد. این امر باید همراه با یک گفتوگوی یمنی باشد. یعنی یک بار دیگر به میز مذاکره و گفتوگو بازگردند. هیچ راه حلی به جز این روش وجود ندارد که آنها یکدیگر را بپذیرند و طرف مقابل خود را قبول کنند.
انتهای پیام/