جنگلهای اردبیل در مرز نابودی است؛ مسئولان در رویای طرحهای فاقد خروجی + تصاویر
۵ جنگل واقع در محدوده استان اردبیل طی سالهای اخیر به حدی با تخریب گسترده همراه شده که کارشناسان معتقدند تداوم آن بیبازگشت و غیرقابل جبران خواهد بود.
به گزارش خبرگزاری تسنیم از اردبیل، اهمیت جنگل در تنفس مساعد طبیعت، رویش گیاهان و تکمیل چرخههای زیستی، ممانعت از فرسایش خاک و تامین برخی مواد غذایی و مورد استفاده انسان بر هیچکس پوشیده نیست.
در استان اردبیل وجود جنگلهایی که بخشی از آن برابر با عمر کره زمین شناخته میشود طی سالهای گذشته به حدی با دست درازی انسان دچار تخریب شده که متاسفانه بخشی از آن غیرقابل جبران است و طرحهای رویایی مسئولان نیز نتوانسته گرهی از این معضلات بگشاید.
آفت در جنگل «حاتم مشه سی»
مطابق بررسیهای میدانی و مصاحبه با کارشناسان مهمترین آسیبهای متوجه جنگلهای واقع در محدوده استان اردبیل، بیماری، قطع درختان، آتش سوزی و از بین بردن پوشش گیاهی و همچنین شکار غیرمجاز گونههای جانوری است.
در جنگل حاتم مشه سی وضعیت نامناسبی از بیماری و آفت گزارش میشود که چرای بی رویه دام نیز آن را تسریع کرده است.
از سویی برداشت بیرویه و آتش سوزیها معضلات قابل توجهی در این جنگل به وجود آورده و مدیریت نامناسب و عدم آموزش بومیان پیرامون جنگل موجب شده تا بهرهبرداری و برداشت بیرویه جان جنگل را تهدید کند.
در جنگل گندیمان که به جنگل بلوط شناخته میشود، مشکل قطعی درختان و تخریب گونههای گیاهی مشاهده میشود.
در جنگل اندبیل که در ارتفاع 1100 متر واقع شده است ساختمان سازیهای بیرویه به معضل جدی تبدیل شده و جالب آنکه برخی پروژهها به نام توسعه و تفریح احداث میشود.
در جنگل ارس خلخال واقع در ارتفاع 1550 متری که از جنگلهای مهم ایران محسوب میشو زادآوری جنگل با مشکل مواجه است و متاسفانه طرح احیا و نجات بخشی مناسبی در آن به اجرا درنیامده است.
در جنگل فندقلو نیز تخریب گسترده جنگل، ریختن زبالههای انسانی، لگدکوب شدن گونههای گیاهی و قطع درختان و بوتهها به بهانه تفریح و روشن کردن آتش به همراه طرحهای در ظاهر توسعه محور مشکلات جدی به دنبال داشته است.
طرح احیای اراضی با گونههای غیربومی
کارشناسانی که مدتها در جنگلهای اردبیل مطالعات میدانی داشتهاند معتقدند این وضعیت برای اکوسیستمی مانند جنگل پذیرفته نیست. بسیاری از نگرانیها به مسئولان از زبان کارشناسان و رسانهها انتقال یافته اما در نهایت نه مردم و نه نهادهای متولی به عمق معضلات باور ندارند و به عنوان مثال طرح احیای اراضی جنگلی به عنوان یک پروژه کم نظیر مرتبا اطلاعرسانی میشود.
منابع طبیعی و آبخیز داری استان که با بیل و کلنگ تصاویر نهال کاری را به عنوان اقدامی برای احیای جنگلها اطلاع رسانی می کند، به اعتقاد کارشناسان از بسیاری از مشکلات محیط زیستی جنگلها غافل است.
طرح کاشت همگانی نهال هرچند فی نفسه درست اما به شکل مناسبی اجرا نمیشود که یکی از دلایل آن کاشت گونه های غیربومی کاج در استان است.
مدیرکل منابع طبیعی و آبخیز داری استان پیش از این در جمع رسانهها گفته بود سال گذشته 2 میلیون و100 نهال جنگل کاری در استان انجام شد و امسال 3 میلیون و 600 هزار نهال تولید شده که تا سال 99 این میزان به پنج میلیون نهال خواهد رسید.
شهامت هدایت بارها به ضرورت عزم ملی در جنگل کاری اشاره کرده و خواستار مشارکت تمامی نهادها شده است.
این خواسته به حق و به جا است و کارشناسان و فعالان محیط زیست میگویند در فاز نخست منابع طبیعی باید مطالعات جدی از وضعیت جنگلها را در دستور کار قرار داده و در ادامه با پیگیری و فرهنگسازی عزم عمومی را جلب کند.
فرصت سوزی اردبیل در ثبت جهانی جنگلهای هیرکانی
در وضعیتی که ادارات متولی کمبود اعتبارات را بهانه نخست خود برای اجرای پروژههای احیای جنگلها میدانند برخی اقدامات از جمله ثبت ملی و جهانی عرصههای جنگلی میتواند اعتبارات مناسب و برنامههای جامعی را به همراه داشته باشد.
از جمله ثبت جهانی جنگلهای هیرکانی که رویشگاه نخست آن جنگلهای فندقلو در اردبیل است میتوانست توجه مجامع جهانی به اردبیل را جلب کند.
5 استان گیلان، مازندران، سمنان، گلستان و خراسان شمالی مشترکا در ثبت جهانی جنگلهای هیرکانی سهم دارند اما در مقابل اردبیل در زمان مطالعات ثبت جهانی نتوانسته سهمی برای خود کسب کند و مطابق گفته مسئولان الحاق اردبیل بعد از ثبت جهانی پیشنهاد شده است.
جنگلهای هیرکانی از بقایای جنگلهای دوران سوم زمینشناسی هستند که از آن به عنوان فسیل زنده یاد میشود و به لحاظ پایداری و قدمت از اهمیت بسزایی برخوردارند؛ حدود دو میلیون هکتار از این جنگلها در ایران بویژه شمال کشور قرار دارد که ثبت جهانی آن بعد از کویر لوت تحول قابل توجهی محسوب میشد.
مردم برای خوردن کباب جنگل تخریب میکنند
دغدغه کارشناسان از وضعیت اسفبار جنگلها صرفا برنامههای جامع مدیریت جنگل نیست و خود مردم نیز همکاری و مشارکت مطلوبی ندارند.
به اعتقاد فعالان محیط زیست شهروندی که با تخریب بوته و درخت برای خود هیزم جمع کرده و کباب درست میکند اعتقادی به صیانت از جنگل ندارد.
نه تنها قطع درختان و از بین بردن پوشش گیاهی بلکه ساخت و سازهای بیرویه که فقدان مسئولیتپذیری را گواهی میدهد به صورت عیان در گردنه حیران مشاهده میشود.
جنگل بر خلاف بنای دست ساز انسان برای ترمیم خود صدها سال زمان نیاز دارد و این در حالی است که تخریب آن در کمترین زمان و گاهی از بین بردن یک گونه نادر گیاهی که از سر جهل گردشگر و شهروند مسافر چیده میشود در کسری از ثانیه انجام میشود.
میزان مسئولیتپذیری شهروندان در مقابل جنگلها که در مقابل زیبایی جنگل، زبالههای خود را به یادگار می گزارند گویای بیکیفیت بودن برنامههای آموزشی است.
نهادهای آموزشی نه تنها حداقل در یک دهه اخیر نتوانستهاند حساسیتی در بین شهروندان ایجاد کنند بلکه سازمانهای مردم نهاد نیز نتوانستهاند با مطالعه، آموزش و استمرار برای نجات و حفظ جنگلها تلاش درخوری به یادگار بگذارند.
جمع کردن زباله در وضعیتی که از سوی دیگر زباله ریخته میشود نه تنها اقدامی تبلیغی است بلکه حداقل برای همان شهروندانی که در معرض اخبار چنین اقدامی بودهاند نتوانسته فرهنگ سازی داشته باشد.کارشناسان میگویند جنگلها نیازمند اقدامات فوری کوتاه مدت، آموزش بومیان و جلب مشارکت مردم به ویژه سازمانهای مردم نهاد در میان مدت و احیای جنگلها با بهرهگیری از علم کارشناسان متعهد و متخصص در بلند مدت است. بیتوجهی به این موضوع موجب میشود نسل حاضر در انتقال میراث طبیعی ناکام و ناموفق باشد.
گزارش از ونوس بهنود
انتهای پیام/136/ز