استاد جامعه شناسی: ممیزیها پایان فیلمها را امیدآفرین کرده است/ مخاطب از سینمای «روشن» استقبال میکند
یک استاد جامعهشناسی دانشگاه علامه طباطبایی درباره تغییرات احتمالی سینمای انتقادی و اجتماعی ایران گفتوگو کرد.
به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا، سینمای ایران از جشنوارههای فجر دو سال اخیر کمابیش شاهد فیلمهای تلخ و انتقادی است که پایان آن تاحدودی روشنتر از فیلمهایی است که تا قبل از آن ساخته شده است. فیلمهایی که با پایان باز خود و یا با پایانی به شدت تیره و سیاه کام مخاطبان سینما را تلخ میکردند و همین رویکرد یکی از عللی است که سینمای ایران دچار ریزش کرده است.
اما برخی فیلمها جزو معدود فیلمهاییاند که در پایان خود نسبت به دیگر فیلمهای درام و انتقادی پایانی بهتر دارد و تلاش میکند تا مخاطب را امیدوار از سالن سینما بیرون ببرد.
تسنیم برای بررسی این مسأله در گفتوگویی کوتاه با دکتر کرمی استاد جامعه شناسی دانشگاه علامه طباطبایی، به بررسی اجمالی آن پرداخته است.
اشاره اعضای شورای پروانه ساخت
دکتر کرمی در ابتدا در بررسی مسأله تغییر فضای پایان برخی از فیلمهای سینمایی تلخ به سمت امیدآفرینی گفت: باید به این نکته در ابتدا اشاره کرد که مقداری از تقلیل پیدا کردن فضای تلخ پایان فیلمهای سینمایی به دلیل ممیزی فیلمنامهها است که مدیران و مسئولین پروانه نمایش به این مسأله توجه دارند و از سینماگران میخواهند که پایانهای تلخ را از فیلمهای خود حذف کنند. در غیر این صورت ممکن است که کماکان پایان تلخ در فیلمها به وضح حتی بیشتری دیده شود.
نکته دوم این است که جامعه ما نسبت به فیلمهای طنز واکنش بسیار مثبتی نشان داده است و فیلمهایی که پایان بندی تلخی داشته باشد چندان مورد استقبال مردم قرار نمیگرید. فیلمهای مانند «ابد و یک روز» و یا «متری شیش و نیم» دارای استثنائاتی مانند جوایز در جشنواره فجر نیز بودند و همینطور جاذبههای دیگری نیز در فیلم وجود داشت که منجر به دیده شدن و برخورداری از مخاطب بود.
اما میل جامعه چندان با تمهای تلخ و تراژدیهای سنگین سازگاری ندارد و بیشتر تمایل به شنیدن صدای امید و دیدن کورسویههای نشاط در سینما دارد.
سینمای افراط و تفریط
وی در ادامه درباره دیگر عواملی که به جهت بخشی این سینما کمک میکند اشاره کرد و گفت: بخش دیگری از علت این رویکرد این است که سینمای ما دورههای نمایشی دارد که روزگاری به سمت امید میرود و البته در آن افراط میکند و روزگاری دیگر به سمت تلخی و سیاهی میرود و در آنجا افراط میکند. به نظر من این وضعیت معلول یک خودآگاهی درونی است که به کمک آن سینماگران به این نتیجه میرسند که این هجمه از تلخی و سیاهی نمیتواند دوام داشته باشه و باید فضای سینمای ما عوض شود. البته ناگفته نماند سطحی از این ماجرا با مسائل سیاسی پیوند میخورد که مثلاً به سینماگر گفته میشود که فضای فیلمت را آنقدر سیاه و یا آنقدر شاد نبند. این نکته نیز نباید فراموش شود که آنچه که ما امسال در سینما تماشا میکنیم محصول سال قبل تولید سینمای کشور است. بنابریان امکان دارد که به عنوان مثال در حال حاضر فضای جامعه تلخ باشد اما فیلمهای کمدی سال قبل را تماشا کنیم یا فضای امیدآفرین و خوبی داشته باشد اما فیلمهای تلخی را که در سال قبل تولید شده است را تماشا کنیم. این نکات در کنار هم و در مجموع عجیب نیست و میتواند باعث شود که سینمای ما تاحدودی دچار تغییرات شود. سینما هر از چند گاهی باید برگردد و به نتایج متفاوتی نسبت به قبل برسد.
نمایی از فیلم «جدایی نادر از سیمین»
این استاد دانشگاه علامه در پاسخ به این سوال که وضعیت مطلوب برای سینمای ما از این حیث چیست و آیا میتوان سینمایی مرکب از واقعیت و حقیقت داشت بیان کرد: نمیتوان گفت که الگوی مطلوب به صراحت چیست. سینما یک واقعیت متکثر مانند جامعه است و میتواند در اوج اینکه تم تلخ در سینما غلبه پیدا کرده است، فیلمهای امیدبخش هم داشته باشیم و برعکس. من فکر میکنم که بهتر آن است که ما همه نوع گونه و مضمونی در سینمای خود داشته باشیم: درام انتقادی، کمدی، دفاع مقدس، خانوادگی و بانشاط و...
بازنماییهای ما در سینما اشتباه است
باید یادآور بشوم که یکی از اتفاقاتی که در این میان رخ میدهد این است که بازنماییهایی که توسط خود سینماگران و منتقدین میشود این گونه وانمود میکند که به عنوان مثال فیلمی مانند «ابد و یک روز» نماینده تام و تمام سینمای درام است و بعد از آن هم هر فیلمی که در این گونه ساخته میشود باید جا پای این فیلم بگذارد. انگار که تمام سینمای اجتماعی ما در آن یک فیلم خلاصه میشود.
البته به نظر من تازه این فیلم در مجموع پایان روشنی داشت اما اخباری به من رسیده است که پایان این فیلم را ممیزی دادند و قرار بود که پایان این فیلم به صورتی دیگر تمام شود. این شیوه بازنمایی بد است و باعث میشود که فیلمهای دیگر سینما اصلاً دیده نشود. نباید به این سمت برویم که یک تم بر همه سینما غالب باشد.
انتهای پیام/