چرا بحران لیبی برای روسیه مهم است؟
روسیه از طرفهای خارجی مهم در بحران لیبی است که مواضع این کشور تاثیر مستقیمی بر روند حل بحران دارد.
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم، کنفرانس برلین با موضوع حل بحران لیبی ظاهرا به نتیجه مشخصی نرسید و ارتش آزادیبخش ملی لیبی با دستور ژنرال حفتر دوباره حملات خودش را به طرابلس، یعنی مرکز دولت وفاق ملی لیبی آغاز کرد. پیش از این کنفرانسی در مسکو با حضور طرفین برگزار شد که در آن نیز ژنرال حفتر بدون امضای تفاهمنامه جلسه را ترک کرد.
شواهد نشان میدهد که اختلافات بین ارتش آزادیبخش ملی لیبی (National Liberation Army) و دولت وفاق ملی به ریاست فایز السراج بسیار زیاد است و برقراری آتش بس به سختی صورت میگیرد. اما از دلایل اصلی عدم برقراری آشتی ملی بین آنها به سیاستها و منافع کشورهای خارجی در رابطه با لیبی باز میگردد. از یک سو کشورهای اروپایی خواستار کنترل لیبی و برتری دولت وفاق ملی جهت تامین منافع خود هستند و از سوی دیگر کشور روسیه با رویکردهای دوگانه، مواضع خود را پیگیری میکند.
*منافع روسیه در لیبی
برای بررسی منافع روسیه در لیبی ابتدا باید اشاره کرد که مسکو استراتژی مشخصی را برای حضور خود در شمال آفریقا تعریف نکرده است. در واقع ترسیم یک راهبرد فقط در تعیین منافع یک کشور خلاصه نمیشود، بلکه راهبرد یک نقشه از پیش تعیین شده است که حتی نوع مواضع حمایتی را مشخص میکند، اما روسیه از نظر زمانی برنامه طراحی شدهای را برای حضور مؤثر در خاورمیانه نداشته است. بنابراین پرداختن به مواضع روسیه بر اساس منافع این کشور بهتر از یافتن راهبرد مسکو درباره لیبی است.
بخش اول منافع روسیه در لیبی اقتصادی و تجاری است. لیبی کشوری در حاشیه دریای فوق استراتژیک مدیترانه با خط ساحلی 1770 کیلومتر است. در سواحل این کشور بنادر مهمی قرار دارد که از جمله آنها بندر طرابلس است. این بندر بیشتر کاربرد گردشگری دارد و تحت کنترل دولت وفاق ملی است.
افزون بر آن بندر البوری (Bouri) در غرب لیبی قرار دارد که بزرگترین میدان نفتی لیبی است که تخمین زده میشود میزانی در حدود دو میلیارد بشکه نفت خام و حجم زیادی از گاز طبیعی را در اختیار داشته باشد. بنادر دیگری مانند بندر بنغازی، دارنا، ترمینال نفتی مارسا برگا (Marsa Brega) و مارسا الحریقا (Marsa Al-hariga) همگی بیانگر اهمیت سواحل این کشور در زمینه انتقال انرژی به اروپا و تجارت کالاها به قاره آفریقا است.
روسیه با توجه به نشست سران روسیه و آفریقا که اواخر سال گذشته میلادی برگزار شد، برنامه بلندمدتی را برای گسترش ارتباطات تجاری با کشورهای این قاره ترسیم کرده است و در پایان نشست مذکور قرار شد که سهم تجاری روسیه در رابطه با آفریقا به رقمی بیش از 10 میلیارد دلار افزایش پیدا کند. بنابراین برای مسکو بسیار مهم است که بتواند با تسلط بر بنادر مهم لیبی، کنترل تجارت کالا به قاره آفریقا را به دست بگیرد. روسیه در سال 2011 بخش مهمی از بدهیهای کشور لیبی را بخشیده بود اما همچنان بدهی لیبی (شرقی) به روسیه در حال افزایش است که ممکن است روسیه در قبال آنها، توسعه بنادر این کشور مانند بازسازی و وصل کردن خطوط داخلی به این بنادر دنبال کند.
مسکو در زمان حکومت معمر قذافی، قراردادهایی را در رابطه با احداث زیرساختیهای حمل ونقل و خطوط ارتباطی امضا کرده بود که از جمله آنها خط راه آهن سرت-بنغازی است. بنابراین روسیه تلاش میکند علاوه بر احیای این قراردادها، مواردی جدیدی را هم امضا کند.
افزون بر آن، لیبی بیشترین منابع انرژی در میان کشورهای آفریقایی را دارد که بنا به گفته کارشناسان، هنوز بسیاری از این میدانها کشف نشده است. مقصد بیشتر این منابع انرژی مانند گاز، کشورهای اروپایی هستند که به وسیله خط لوله کف دریا منتقل میشوند.
روسیه ظرفیت گستردهای در تولید و انتقال صنایع سنگین دارد. مسکو در حال حاضر با ارسال تکنسینهای شرکت روسنفت، ایجاد برخی تاسیسات جدید نفتی، تعمیر و نگهداری دائمی زیرساختهای انرژی و کشف منابع جدید، تلاش میکند تا کنترل خود را بر منابع انرژی لیبی گسترش دهد.
بنابراین با توجه به بخش اول منافع روسیه در لیبی یعنی اقتصادی، میشود منافع سیاسی این کشور را نیز تبیین کرد که عبارتند از:
الف) روسیه خود تامین کننده بزرگ گاز اروپاست که با کنترل بر منابع انرژی لیبی میتواند اهرم فشار بهتر و مؤثرتری را در قبال کشورهای اروپایی به دست آورد.
ب) مدیریت بحران لیبی و موارد نظیر آن میتواند از شدت بحرانها در اوکراین و مرزهای روسیه بکاهد و با توجه به مواضع مسکو در لیبی، امکان کاستن از تحریمهای اتحادیه اروپا علیه روسیه از طریق معاملهگری وجود دارد.
ج) روسیه میتواند سهم خود از تجارت و تعاملات با قاره افریقا را افزایش دهد و حضور قویتری چه از نظر ناوگان نظامی و چه از نظر بازرگانی در دریای مهم مدیترانه داشته باشد.
د) از جمله اقدامات روسیه در زمان کنونی، تلاش این کشور برای کسب وجهه بینالمللی است که تلاشهای میانجیگرانه برای حل بحران (چه به صورت ظاهری) میتواند پرستیژ جهانی روسیه را افزایش دهد.
ه) کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس مانند عربستان سعودی و امارات متحده عربی برای حمایت از ژنرال حفتر هزینههای زیادی کردهاند و ترکیه نیز مواضع مشخصی را در قبال بحران لیبی دارد. روسیه در این شرایط در قبال هماهنگی و در نظر گرفتن مواضع این کشورها، امتیازهایی را از انها کسب میکند که کمترین آن حضور اقتصادی روسها در کشورهای حاشیه خلیج فارس است.
*چالشهای روسیه در لیبی
دولت وفاق ملی لیبی با تعیین سازمان ملل متحد به صورت موقت به روی کار آمده است. این دولت مورد حمایت کشورهای اروپایی است، پول ملی این دولت در کشور انگلستان به چاپ میرسد که در مقابل، دینارهای قسمت شرقی لیبی در روسیه چاپ و منتقل میشوند. این وضعیت وضعیت پولی دوگانهای را به وجود آورده است که در قسمت شرقی روز به روز نقدینگی در حال افزایش است. بنابراین بدهیهای ارتش ملی از یک سو و افزایش نقدینگی از سوی دیگر، رویه فروش انرژی و کسب درآمد در این منطقه را با چالش پیچیدهای مواجه کرده است که این هزینههای مسکو را بیش از بیش افزایش میدهد.
افزون بر آن، نامعلوم بودن پیروز نهایی بحران موجب شده که روسیه ارتباط خود با طرفین درگیر را حفظ کند و این موضوع کار را برای مسکو سختتر کرده است، چراکه هماهنگ کردن مواضع کشورهای دیگر با رویکرد مشخص، برای کشوری با رویکرد دوگانه بسیار دشوار است، با این حال تامین منافع سیاسی و اقتصادی گفته شده برای مسکو اولویت دارد که این منافع جهت کنفرانسهای صلح در فرمتهای مختلف را تعیین میکند.
* میکائیل مدیرروستا
انتهای پیام/