نقد توئیت منتقدان به فیلمهای روز ششم جشنواره فیلم فجر | از دلالان دلار تا سیاهنمایی ایران
برخی از منتقدین سینما نظرات خود را درباره فیلمهای روز ششم جشنوراه فیلم فجر منتشر کردند.
به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا، نقدهای کوتاه منتقدین سینما به فیلمهای روز ششم جشنواره منتشر شد.
فیلمهای اکران شده در این روز عبارتند از کشتارگاه ساخته عباس امینی و مردن در آب مطهر ساخته نوید محمودی.
#کشتارگاه
سعید مستغاثی: وال استریت در گاراژ ماشین های قراضه
امینی در "#کشتارگاه" ماجرای #قاچاق گوسفند زنده به کشورهای همسایه، آوردن دلار در قبال آنها به ایران و فروش دلارها به قیمت بازار آزاد را روایت کرده که برخی از مفسدان اقتصادی زیر لوای دامپروری به آن مشغول بوده و بحران ارزی و به دنبال آن کمبود گوشت و بالارفتن سرسام آور قیمت آن را طی سالهای اخیر باعث شدند.
فیلم "کشتارگاه"به عنوان فیلمی که به یکی از علل ثانوی بحران ارزی و برخی گرانیهای یکی دو سال اخیر میپردازد، فیلمی به روز محسوب میشود اما مانند دیگر فیلمهای به اصطلاح اجتماعی اخیر در سطح طرح مسئله باقی مانده و به پس زمینهها و ریشهها و علت العلل، نقب نزده و سرک نمیکشد. یعنی موضوعی را مطرح میکند که بسیاری از آن باخبر بوده و بعضا آن را تجربه کردهاند.
محل پر و سرصدای خرید و فروش ارزهای قاچاق و حوالههای ارزی را خیلیها در سبزه میدان و یا در همین گاراژ ماشینهای اوراقی و قراضه که در فیلم رویت میشود، دیدهاند. اما اولا فیلم به پس زمینههای این معضل اقتصادی و اجتماعی نپرداخته و ثانیاً تاثیر این وال استریتی که در گاراژ فوق تشکیل شده و گوسفندانی که قاچاقی صادر میشوند را در زندگی مردم حتی همان شخصیتهای فیلم نشان نمیدهد. گویا افراد درون فیلم جزو مردم به حساب نمیآیند!
شخصیت پردازیهای ناقص و ابتر (مثل گیج زدن امیر و نامعلوم بودن جهت گیری های وی) یا کاراکتر تخت "عبد" که باید نقش اساسی در داستان داشته باشد و یا حتی حضور دختر و پسر هاشم یعنی مقتول اصلی که در صحنهای متعدد اضافی دیده میشوند و شاید با حذف آنها لطمه چندانی به فیلم و فیلمنامه نخورد، از جمله نقایص کار محسوب شده، همچنین داستانکهای اضافی مثل رابطه امیر و دختر هاشم و یا مسافرت امیر به جنوب و ... فقط فیلم را طولانی تر و خسته کنندهتر ساخته است.
سهیل کریمی: یک قصه کش دار از مافیا و قاچاق ارز. بازی های خوب بودخصوصا امیرحسین فتحی و صداگزاری و صدابرداری عالی بود. خیلی ماجرا کش آمد و خیلی ایرانی به پایان رسید. کاری که شاید با یک تله فیلم هم میشد جمعش کرد.
بهنام قاسمی: کشتارگاه میتوانست فیلم خوب و حتی درخشانی باشد. برگرفته از یک موضوع به روز و تازه اجتماعی. بحث فروش احشامهای ایرانی به کشورهای عربی اطراف یک توطئه خطرناک بود که میتوانست به معضلی بزرگ تبدیل شود. فیلم با اشاره به این موضوع تنها به طمعکاری و خباثت صاحب یک سردخانه اکتفا کرده و فراتر نمیرود. قصه هم کم جان است و ماجراهای فرعی کشش لازم را ندارند. برای همین فیلم از نیمه نیمه جان شده و پیش نمیرود.
پی نوشت: موضوعات داغ اجتماعی بسیاری اوقات بستر مناسبی برای یک فیلم ایجاد میکند، به شرطی که عجله ای در کار نباشد و متریال لازم برای یک فیلم بلند فراهم شود.
میلاد دخانچی: یکی از کم نقص ترین فیلم های جشنواره تا این لحظه. آگاه به مسأله طبقه و تضاد طبقاتی، آگاه به قدرت زن، اخلاق و از همه مهم تر کارکرد مردم شناسانه(آنتروپولوژیک) سینما. فتحی نشان دادن بهرام رادانی است که میتواند بازی کند. کوثری هم راضی کننده بود. من از این فیلم یاد گرفتم.
امیررضا مافی: کشتارگاه امینی، فیلم کوتاه تلخی که به اشتباه بلند شده است. شبیه سایر آثار او، کشدار و حوصلهسربر، با آدمهای بیخانواده و مجهول که میخواهد به دلالی ارز بپردازد، با یک پایان غیراخلاقی باز. یک جهنم زمهریر.
جبارآذین: ساخته و پرداخته نوروزبیگی و امینی نمایش سطحی کشتار مال و اموال ارزی ملت در قالب یک فیلم زیر متوسط است. بد نیست نوروزبیگی با پول رنجکشان درباره کشتار اموال مردم و ارزشها در سینما هم یک کشتارگاه بسازد.
علی نعیمی: کشتارگاه عباس امینی فیلم زمانه خویش است؛ روایت یک جنایت در لابلای زرق و برق دلار و جامعهای که در زیر پوست شهرش انسانیت را میان حوالههای ارزی خرید و فروش میکنند. به نظر میرسد تماشای کشتارگاه میتواند یک هشدار جدی به مردمان دیاری باشد که روزگاریست جز خودشان و سایه وحشتشان چیز دیگری را نمیشناسند. فیلم جزو آثار مطرح جشنواره امسال است و میتواند در اکران حرفهایی برای گفتن داشته باشد.
#مرد_ در_آب_مطهر
سهیل کریمی: یک سیاه نمایی دیگر از برادران محمودی. محمودیها را در همان افغانستان هم تکفیر میکنند. قاببندیها خوب نیست. نماهای بسته هدفدار. قصه آزاردهنده است و خستگی آور و کسل کننده. تقابل همیشگی دین و عاطفه و بازنده دین.
جبارآذین: ساخته نوید محمودی اثری قابل اعتنا در مضمون و محتوا و ساختار هنری است. فیلمی بالای حد متوسط با سلطه نگاه تصویری. با این حال مردن در آب مطهر به سیاهی و تلخی می زند که آزاردهنده است.
مهرزاد دانش: مردن در آب مطهر، ظرفیت قصهگویی اندکی دارد برای پر کردن زمان فیلم؛ مشکل اساسی اغلب فیلمها.