الگویی از نشر کتاب و تولید مستند تا فعالیت جهادی و تربیت راوی
کار جهادی جلوه دیگری از فعالیت فرهنگی است. علاوه بر آن باری را از روی دوش مردم محروم برمیدارد.
به گزارش گروه رسانه های خبرگزاری تسنیم، کار جهادی جلوه دیگری از فعالیت فرهنگی است. علاوه بر آن باری را از روی دوش مردم محروم برمیدارد. به همین خاطر ما گروه جهادی شباب الزهرا (س) را تشکیل دادیم که با ترکیبی از رزمندههای دوران جنگ و جوانهای منطقه، 10 روز در سال را به مناطق صفر مرزی سیستان و بلوچستان میروند و فعالیت میکنند.
اگر بخواهیم مجموعهای از فعالیت نهادهایی، چون بنیاد حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس، بنیاد شهید، سازمانهای متولی راهیان نور و حتی حرکتهای جهادی و کارهای پژوهشی را در یک مجموعه خلاصه ببینیم «مؤسسه فرهنگی و هنری راویان فتح شهرستان لنجان» همه این فعالیتها را به صورت خودجوش انجام میدهد. این مؤسسه که به همت تعدادی از رزمندگان زرینشهری (مرکز شهرستان لنجان) در اواخر سال 1394 تأسیس شد، با همکاری جوانان این منطقه روز به روز فعالیتهای خود را گسترش داد تا اکنون علاوه بر تولید کتاب، مستندهای تلویزیونی و محصولات رادیویی و... در عرصه جهادی و راهیان نور هم دستی بر آتش داشته باشد. اما ارزش فعالیتهای این مؤسسه زمانی دوچندان میشود که بدانیم تمامی این کارها بدون کمک گرفتن از نهادهای رسمی و صرفاً با همت و بودجه اعضای مؤسسه انجام میگیرد. در گفتوگویی که با رزمنده جانباز محسن عزیزالهی مدیرعامل مؤسسه فرهنگی و هنری راویان فتح شهرستان لنجان انجام دادیم، سعی کردیم با گوشههایی از فعالیتهای این مؤسسه آشنا شویم.
چه شد که رزمندههای زرینشهری تصمیم گرفتند به فعالیتهای فرهنگی و هنری در قالب یک مؤسسه بپردازند؟
بعد از اتمام دفاع مقدس خیلی از رزمندهها احساس میکردند وظیفهشان را در میادین جنگ انجام دادهاند و دیگر دینی به گردن ندارند، اما حضرت آقا در اولین سالهای بعد از اتمام دفاع مقدس فرمودند: آخرین حلقه رزم یک رزمنده نوشتن خاطرات است، نه تحویل دادن اسلحهاش. این سخن به این معنا بود که یادگاران جنگ باید در عرصه فرهنگی و زنده نگه داشتن یاد و خاطرات دفاع مقدس کوشا باشند، اما خیلی از ما اهمیت امر را درک نکردیم و در مقابل، برخی جریانهای سیاسی سعی کردند جنگ تحمیلی را یک موضوع تاریخی و تمامشده قلمداد کنند. در چنین شرایطی حضرت آقا بارها در رفتار و گفتارشان دغدغههای فرهنگیشان را مطرح میکردند. حتی ایشان یک بار فرمودند که از دغدغههای فرهنگی خواب به چشمانشان نمیآید. همه اینها کدهایی بود تا ما را تکان بدهد؛ لذا به اتفاق تعدادی از دوستان رزمنده در زرینشهر تصمیم گرفتیم به عرصه فعالیتهای فرهنگی ورود کنیم.
از چه زمانی شروع کردید؟ ترکیب مؤسسه از چه افرادی بود و قدم نخست را چطور برداشتید؟
تقریباً اواخر سال 94 بود که سنگ بنای مؤسسه را گذاشتیم. اغلب اعضا از رزمندههای دفاع مقدس بودند و الان هم هیئت مدیره از همین بچههای جبهه و جنگ تشکیل شده است. بعدها از رویشهای انقلاب که جوانها هستند استفاده کردیم و کارمان را گسترش دادیم. در اولین قدم تصمیم داشتیم یک بانک اطلاعاتی از دوران دفاع مقدس ایجاد کنیم، اما هرچه جلوتر میرفتیم، میدیدیم عرصه و میدان فعالیت گستردهتر میشود. لنجان به ظاهر یک شهرستان کوچک است، ولی میانگین حضور مردم این منطقه در دفاع مقدس بسیار بیشتر از میانگین حضور مردم کل کشور است. اگر درصد مشارکت مردمی در دفاع مقدس 3 درصد باشد، این آمار در لنجان به 12 درصد میرسد که واقعاً رقم بالایی است. لنجان نگین صنعت ایران است و بین چند قطب صنعت ایران مانند ذوبآهن، مجتمع فولاد و صنایع دفاع اصفهان محاصره شده است. ما وسط اینها هستیم. به همین خاطر شهرستان لنجان محل اسکان اقوام مختلف کشورمان است و این ترکیب جمعیتی باعث شده لنجان یک ایران کوچک باشد و سهم شایستهای را در دفاع مقدس ایفا کند. وقتی ما متوجه چنین ظرفیت بالایی در منطقه شدیم، تصمیم گرفتیم تنها روی همین شهرستان تمرکز کنیم و به دیگر نقاط، حتی دیگر شهرهای استان اصفهان کاری نداشته باشیم. بعد تصمیم گرفتیم این ظرفیت عظیم را از عدد و آمار بالاتر ببریم و به وسیله کتاب یا سایر تولیدات فرهنگی و هنری به معرفی شهدا و حماسهآفرینان این منطقه بپردازیم.
شهرستان لنجان چند شهید دارد؟
این منطقه 750 شهید دارد که جالب است بدانید تا قبل از فعالیت مؤسسه ما، تنها 20 برنامه رادیویی یک دقیقهای از این تعداد شهید توسط رادیو اصفهان پخش شده بود، اما با تلاش دوستان ما در مؤسسه فرهنگی و هنری راویان فتح لنجان، در یک مقطع 18 ماهه حدود 300 برنامه رادیویی چهار دقیقهای ضبط و تهیه شد که در برنامه پرمخاطب قاف عشق از صدای اصفهان پخش شد. همچنین 10 الی 12 کلیپ از شهدای شاخص شهرستان ساختیم که هر کلیپ حدود 10 الی 12 دقیقه است. این کلیپها بدون اینکه یک دقیقهشان کم شود از صدا و سیمای اصفهان پخش شد.
مستندها را خودتان ساختید؟ تجربه این کار را داشتید؟
تجربه قبلی که نداشتیم، ولی همه این مستندها و برنامههای رادیویی به همت بچههای مؤسسه و با کمک و مشارکت جوانهای منطقه ساخته شد؛ آنهم با کمترین امکانات. اگر همت و انگیزه باشد، میشود هر کاری را با کمترین امکانات انجام داد و بچههای ما هم با توسل به شهدا، این مستندها را تهیه کردند.
گویا چند کتاب هم از شهدای شاخص منطقه لنجان منتشر کردهاید. اگر میشود به معرفی اجمالی این شهدا هم بپردازید.
تاکنون حدود هفت الی هشت کتاب منتشر شده و چند کتاب هم در دست تهیه داریم. دو کتاب دزلی و کاش او را میشناختم در خصوص سردار شهید حسین قجهای است. من خودم سال 60 از نیروهای این شهید بزرگوار در کردستان بودم. قجهای سوگلی جاویدالاثر احمد متوسلیان بود. از این شهید بزرگوار تاکنون چندین کتاب منتشر شده است. روایت میشود که در یک واقعه وقتی افرادی، چون شهید همت، شهید شهبازی و دیگر بزرگان نسبت به جان احمد متوسلیان بیمناک میشوند، حاجاحمد میگوید نگران نباشید که حسین قجهای اینجاست. کتاب دیگر ما در خصوص سردار شهید محمدعلی شاهمرادی جانشین لشکر 44 قمر بنیهاشم (ع) تحت عنوان «شیر شبهای شلمچه» است. این شهید بزرگوار از شهدای بزرگ دفاع مقدس است که وقتی از محسن رضایی میپرسند شجاعترین فرمانده جنگ چه کسی بود، اسم شهید شاهمرادی را میآورد. شهید شاهمرادی آنقدر جای کار دارد که اکنون یک کتاب دیگر را در خصوص ایشان سفارش دادهایم. کتاب متولد ماه کامل زندگینامه داستانی شهید حاجمحمد باغبانی از دیگر کتابهای مؤسسه است. کتاب مراد دلها هم به زندگی و خاطرات شهید خدامراد ملکی فرمانده گردان زرینشهر میپردازد. شهید ملکی بسیار شبیه شهید برونسی است. هم کارگر بود، هم اهل دل، هم عیالوار و هم فرمانده و... «پهلوان اسماعیل» هم گذری بر زندگی جوانمرد شهید اسماعیل سلیمیان از شهدای ورزشکار منطقه است که صاحب چندین عنوان در رشته ورزشی کشتی بود. یک کتاب دیگر تحت عنوان خلیل طائیه (زندگی شهید ابراهیم خلیلی) هم منتشر کردهایم که ماجرای جالبی دارد. بعد از شش ماه تحقیق که روی کتاب این شهید داشتیم، یک ماه مانده به مراسمش یک نفر آمد و گفت پنج، شش دفترچه روزنوشت شهید خلیلی را در اختیار دارد. ما تحقیقات خودمان را کنار گذاشتیم و 80 درصد کتاب را بر اساس دستنوشتههای خود شهید تهیه کردیم.
کتابهای شما بر اساس زندگینامه شهداست یا کارهای پژوهشی را هم در دستور کار دارید؟
اتفاقاً اکنون یک کتاب در خصوص شهدای تخریب لنجان و لشکر 44 قمر بنیهاشم (ع) داریم که قرار است به یادواره کشوری شهدای تخریب در اصفهان ارائه کنیم. در زمینه فعالیتهای پژوهشی همین قدر عرض کنم که وقتی نمونه فعالیتها و آثار را به سردار رحیم صفوی ارائه دادیم، ایشان گفتند کاری که شما در این سه، چهار سال کردید نظیر همان حکمی است که سرلشکر باقری به من داد و گفت برو یک پژوهشگاه دفاع مقدس تشکیل بده. کار شما در سطح ایران نه تنها کمنظیر که بینظیر است.
قاعدتاً تولید کتاب یا مستند و کارهایی از این دست نیاز به هزینه دارد، بودجه این کار از کجا تأمین میشود؟
ما هیچ بودجهای از هیچ نهاد یا سازمان رسمی دریافت نمیکنیم و همه اینها به همت خود بچهها و با هزینهای که از طرف اعضا تهیه میشود، انجام میگیرد.
مؤسسه قرار بود فعالیت فرهنگی و نرم انجام بدهد، چطور شد که به سمت فعالیتهای جهادی رفتید؟
اینها لازم و ملزوم یکدیگر هستند. حضرت آقا فرمودند حضور یک جوان جهادگر در یک منطقه محروم، مصداقی از آیههای مجسم قرآن است و ارزشهای انقلاب اسلامی را در مناطق محروم رواج میدهد. در واقع کار جهادی جلوه دیگری از فعالیت فرهنگی است. علاوه بر آن باری را از روی دوش مردم محروم برمیدارد. به همین خاطر ما گروه جهادی شباب الزهرا (س) را تشکیل دادیم که با ترکیبی از رزمندههای دوران جنگ و جوانهای منطقه، 10 روز در سال را به مناطق صفر مرزی سیستان و بلوچستان میروند و فعالیت میکنند. 10 روز را هم به استان چهارمحال و بختیاری میروند و عرصهیابی میکنند. یعنی به شناسایی مناطق محروم استان میپردازند و آنجا فعالیت میکنند. این گروه جهادی به تازگی به عنوان یک گروه نمونه کشوری معرفی شده است. تنها در چند ماه گذشته حدود 2 هزار دست لباس برای بچههای پنج تا هشت ساله با کمک مردم منطقه جمعآوری کردیم و به سیستان و بلوچستان فرستادیم.
در زمینه راهیان نور چه فعالیتهایی دارید؟
بخش عمده کار ما معرفی و شناساندن شهدا و ارزشهای دفاع مقدس است. بر این اساس گاهی پیش میآمد که برای اعزام یک راوی به منطقه، باید با سپاه استان یا منطقه هماهنگ میکردیم که وقتگیر بود و گاهی هم به نتیجه نمیرسید، لذا فکر کردیم چرا نباید خودمان از پتانسیلهای موجود در منطقه برای روایتگری استفاده کنیم؛ بنابراین در بین رزمندههای منطقه استعدادیابی کردیم و آنهایی را که شرایط لازم مثل انگیزه و سابقه و فن بنیان و... داشتند را انتخاب کردیم و برایشان کارگاههای آموزشی راهاندازی کردیم. الان حدود 45 راوی داریم که کارت روایتگری خودشان را از تهران دریافت کردهاند. این عزیزان در ادارات و مدارس و اردوهای راهیان نور فعال هستند. ما حتی اعلام آمادگی کردیم که میتوانیم راویهایمان را در اختیار دیگر کاروانهای راهیان نور قرار دهیم. چنانچه هر سال 15 راوی به یادمانهای جنوب کشور اعزام میشوند. در این خصوص جوانها را هم وارد گود کردهایم و اقدام به آموزش راویهای جوان میکنیم. در سال 97 فقط 900 ساعت روایتگری در مدارس منطقه داشتیم که در نوع خودش کمنظیر است.
سخن پایانی؟
شاید تلاشهای ما در سطح منطقه لنجان باشد، اما دوست دارم این حرف را به دیگر عزیزان رزمنده یا فعالان فرهنگی در سراسر کشور بگویم که اگر همت و کار برای رضای خدا باشد، میتوانیم با استمداد از شهدا بزرگترین کارها را انجام دهیم. در همین شهرستان لنجان تا همین اواخر تصویر مناسبی از شهدای شاخص منطقه وجود نداشت، اما الان به همت بچههای مؤسسه، از 27 شهید شاخص منطقه 30 هزار پوستر با بهترین کیفیت تهیه شده و در سراسر منطقه توزیع شده است. نظیر این کارها میتواند در تمام مناطق کشورمان انجام بگیرد. شاید این فعالیتها همگی متولی رسمی داشته باشند، ولی وقتی آن متولی کمکاری میکند یا به هر روی توان انجام کار ندارد، ما نباید دست روی دست بگذاریم و باید آستین همت بالا بزنیم تا قدمی ولو کوچک برای رفع دغدغههای فرهنگی حضرت آقا و کشورمان برداریم.
منبع : روزنامه جوان
انتهای پیام/