چرا باید برای ایران در انتخابات شرکت کنیم؟/ تشکیل جبههی «برای ایران» علیه جریان ضدایران
واقعیترین دوقطبی در ماجرای مشارکت در انتخابات، دوقطبی ایران و ضدایران است. مشارکت در انتخابات با تقویت قدرت ملی ایران و تبلیغ برای عدم مشارکت با زمینهسازی برای افزایش تحریم و تهدید ایران ارتباط مستقیم دارد.
گروه سیاسی خبرگزاری تسنیم- یکی از مبانی قدرت کشورها مشارکت مردم در اداره امور کشور و ابراز احساس رضایت از سازوکارهایی است که برای حضور و تجلی اراده ملی طراحی شده است. اگر کشوری از پشتوانهی خوب مردمی برخوردار باشد، میتواند با به کار بستن میزان کمتری از قدرت سیاسی، به اهدافش نائل آید. در واقع توسعه و تقویت میزان مشارکت هم در تأسیس یک نظام و هم در استمرار آن، نقش سازندهای دارد.
برخلاف نظامهای توتالیتر و استبدادی که بیشتر از راههایی غیر مردمی مانند کودتا یا فشار خارجی بر روی کار میآیند، نظامهای مردمسالار اداره کشور را از راه اتکا به آراء عمومی پیش میبرند. در این نظامها، مردم یکی از پایههای اصلی اقتدار ملی محسوب میشوند و مشارکت سیاسی بالای مردم در امور کشور و در شکل متداول آن یعنی انتخابات، تولید قدرت ملی میکند و توانایی لازم را برای رفع آسیبها و بی اثر کردن تهدیدات افزایش میدهد.
جمهوری اسلامی در سال 57 با مشارکت آحاد مختلف ملت ایران توانست از طریق یک انقلاب، رژیم استبدادی را سرنگون و نظام "جمهوری" را پایهگذاری کند. بهرغم اینکه استقرار این نظام خواست همه ملت ایران بود اما 60 روز بعد از انحلال رژیم سلطنتی، اولین انتخابات برای تعیین شکل حکومت برگزار شد و جمهوری اسلامی با پشتوانه 98درصدی کار خود را آغاز کرد.
دومین انتخابات نیز رفراندوم قانون اساسی بود که 11 آذرماه سال 58 برگزار شد و از آن زمان تاکنون مردم شاهد برگزاری انتخابات مختلف و گردش نخبگان و سیاستمداران از جناحهای گوناگون هستند. انتخابات برگزار شده اکثراً با میانگین مشارکت بالای 60 درصد برگزار شده و این مشارکت حداکثری مردم در انتخابات و ایفای نقش فعال در ساختار تصمیمسازی و تصمیمگیری، نشان از میزان اعتقاد آنها به ساختار سیاسی کشور دارد.
برخلاف آنچه در رژیم گذشته شاهد بودیم، هرگونه امکان چرخش نخبگان از طریق صندوقهای رای غیر ممکن بود و اراده مردم جایی در واگذاری مسئولیتها به اشخاص نداشت اما در جمهوری اسلامی -بخصوص در انتخابات ریاستجمهوری- هر 8 سال شاهد روی کارآمدن یک جریان و جناح سیاسی خاص بودیم.
انتخابات فرصتی برای پیگیری مطالبات سیاسی از طریق انتخاب نامزدها و برنامههای آنهاست. جامعهای که مطالبات سیاسی در آن انباشته شود و به درستی مدیریت و هدایت نشود، میتواند زمینههای بروز ناهنجاریهای امنیتی و تعارضات خشونتآمیز فراهم کند. یکی از تأثیرات مشارکت حداکثری در انتخابات، مدیریت مطالبات و کاهش تعارضات و ناهنجاریهای امنیتی است. واقعی بودن انتخابات در نظام جمهوری اسلامی موجب شده است تا آنها که زمانی راهکار تغییر را در تحریم انتخابات میدیدند به اشتباه خود پی برده و حتی اصرارشان بر این راهکار به مرگ سیاسی آنها منجر شود. نمونه عینی این جریان، نهضت آزادی بود که از اواسط دهه 60 اقدام به تحریم انتخابات کردند اما بهجای به نتیجه رسیدن به مرور نامشان از قاموس سیاست ایران حذف شد تا جایی که محمد توسلی دبیرکل این تشکیلات در اردیبهشت سال جاری در مصاحبهای «تحریم انتخابات» را عملاً مشی براندازی تلقی کرده و از آن اعلام برائت تلویحی جست و خواستار مشارکت مشروط در انتخابات شد.
علاوه بر اینکه مشارکت مردمی از جلوههای اقتدار است. بین ثبات سیاسی در کشور با امنیت و مشارکت حداکثری رابطه مستقیم وجود دارد.
افزایش سطح مشارکت سیاسی بالا، از آسیب پذیری کشور در مواجهه با تهدیدات داخلی و خارجی میکاهد. ایران در طول سالهای پس از پیروزی انقلاب همواره با موجی از تهدیدات و تحریمهای متنوع و پیچیده با هدف به هم زدن نظام محاسباتی مردم و مسئولان و مخدوش کردن امنیت و اقتدار ملی روبرو بوده است با اینحال مشارکت مردم و ایستادگی آنها موجب شده است تا نقشههای دشمنان با شکست روبهرو شود. پیام روشن مشارکت حداکثری مردم در انتخابات، بیاثر بودن هر نوع تحریم و تهدیدی برای ایجاد انحراف فکری در توده مردم و یا دست برداشتن مردم از آرمانها و اعتقاداتشان در خصوص نظام حاکم تفسیر میشود.
بهمین دلیل است که یکی از راهبردهای دشمنان در آستانه انتخابات در دورههای مختلف، تلاش برای کمرنگ کردن حضور مردم در عرصه انتخابات با ادعای بی تاثیر بودن رای مردم یا تقلب در فرایند رای دادن است تا از این طریق بتوانند مشارکت را پایین آورده و از طریق کاهش حضور مردم در پای صندوقهای رای، سعی در کاهش اقتدار کشور و تشدید تحریمها و تهدیدهای خارجی داشته باشند.
هربار که اتحاد مردم ضربه خورده و دشمنان با سوار شدن بر موج اعتراضات مردم به اغتشاشات دامن زدند، شاهد افزایش فشارها یا ضربه به منافع ملی بودهایم. برای مثال بعد از اغتشاشات سال 88، جبهه کشورهای ضد ایرانی به افزایش تحریمها روی آوردند و قطعنامه 1929 در 9 ژوئن 2010 به تصویب شورای امنیت رسید و تحریمهای اقتصادی شدیدی را علیه ایران وضع کرد. همچنین دشمن بعد از اتفاقات آبانماه امسال و اعتراضات مردم به افزایش قیمت بنزین که با ورود ضدانقلاب به اغتشاش کشیده شد، با تصور ضعف نظام و دوقطبی در داخل کشور، اقدام به ترور سردار سلیمانی کرد، هرچند حضور بینظیر مردم در تشییع پیکر شهدای مقاومت و سردادن فریاد انتقام، اشتباه بودن تصورات آنها از داخل ایران را نشان میداد.
دشمنان ملت ایران پی بردهاند اگر بتوانند پیوستگی و وحدت ملی را بر هم بزنند بدون شلیک حتی یک گلوله امکان پیروزی وجود دارد بنابراین وجود سرمایه اجتماعی موجب قوی شدن ملت شده و ایران را به کشوری تبدیل میکند که هیچ فشار و قدرت خارجی قادر به استعمارش نخواهد شد. مشارکت بالا جنبه بازدارندگی دارد و قدرتِ چانهزنی و مقاومتِ کشور را در برابرِ جبههی دشمن، بسیار افزایش میدهد.
دشمنان برای پیاده کردن نقشه خود در روزهای گذشته از پیاده نظام خود استفاده میکنند. جریان ضدانقلاب که در گذشته سابقه نامهنگاری با مسئولان ایالات متحده داشتند تا تحریمها را بر مردم ایران افزایش دهند، این روزها با فراخوان برای رای ندادن بصورت غیرمستقیم اهداف همان نامهنگاریها را دنبال میکنند تا با کاهش مشارکت زمینه را برای افزایش فشار بر مردم ایران از سوی آمریکا و سایر دشمنان مردم ایران بالا ببرند.
مشارکت اندک در انتخابات، اردوگاه دشمن را برای تشدید فشارها و نتیجهبخش کردن تهدیدات امیدوار میکند و آنهایی که در این روزها بر طبل کاهش مشارکت میکوبند دقیقا در جبهه دشمنان ایران قرار دارند.
انتهای پیام/