میزگرد// توجه به نیاز گردشگر خارجی به معنای دایر کردن مراکز فساد نیست/ استراتژی ما "پوست کلفتی" است!
مشکلات حوزه گردشگری را باید از فعالان آن جویا شد و افرادی که در بخش خصوصی فعالیت میکنند دردآشنای فعالیت در این حوزه هستند؛ با اعمال تحریمهای جهانی و مشکلات ارزآوری کشور، گردشگری میتواند کلید این قفل نفتی باشد.
به گزارش خبرنگار اجتماعی خبرگزاری تسنیم؛ حوزه گردشگری غلیرغم پتانسیل بالایی که در ارزآوری و شکوفایی اقتصادی کشور دارد چندان مورد توجه برنامهریزیهای کلان دولتی قرار نگرفته است.
در شرایط فعلی جاذبههای گردشگری ایران میتواند کلید بازگشایی برخی تحریمهای بینالمللی باشد؛ با وجود تمام مشکلات و پروپاگاندای جهانی علیه ایران دریچه گردشگری همچنان باز است و گردشگران ماجراجوی جهانی به ایران سفر میکنند، جدای از سیاستگذاریهای دولتی باید بر خلاقیتهای بخش خصوصی و فعالان گردشگری تکیه کرد که با وجود تمام مشکلات در این حوزه همچنان به کار خود ادامه میدهند و اشتغالزایی و ارزآوری را پیگیری میکنند.
درباره چالشها و راهکارهای توسعه حوزه گردشگری با چند نفر از فعالان گردشگری بخش خصوصی به گفتوگو نشستیم؛ در این نشست علی کشفی بنیانگذار استارتآپ فلایتو، بابک سهرابی بنیانگذار استارتآپ جاجیگا، رضا جمیلی فعال حوزه گردشگری و مدیرعامل خبرگزاری گردشگری سلامت ایران و حسین یاراحمدی از بنیانگذاران و عضو هیئت مدیره استارتآپ آریا مدتور حضور داشتند و به بررسی چالشها و ارائه راهکار درباره مشکلات توسعه حوزه گردشگری پرداختند. بخش اول این نشست را در ادامه میخوانید:
مشکل اصلی فقدان ایده نیست بلکه اجرای آن است
تسنیم: فارغ از گلایهها و شکایتها از عملکرد دولت یا هر ارگان مرتبط دیگری ما به دنبال این هستیم تا با خلاقیت بتوانیم چالشها و مشکلات عرصه گردشگری را مرور و در صورت لزوم برای رفع آن پیشنهاد ارائه کنیم البته نمیتوان سهم دولت و نهادهای مرتبط را نادیده گرفت اما با تمام این مشکلات، استارتآپهایی توانستهاند از کانال گردشگری جذب توریست خارجی داشته و اشتغالزایی کنند؛ تمرکز ما بیشتر بر روی چالشها و راهکارهاست. حال اگر در این باب به بحث بپردازیم بهتر است.
سهرابی: سهرابی: این که میگوییم از دولت و سیستم دولتی ناکارآمد در حوزه گردشگری دل بریدهایم، با نگاه به نیمه پر لیوان اتفاق خوبی است؛ تحریمها هم از دیگرسو باعث شده از فروش نفت دل ببریم، و این زمان مناسبی ست که به پتانسیلهای دیگر ایران از جمله صنعت گردشگری توجه کنیم.
ما در دوره گذار صنعت گردشگری هستیم، گذار از نگاه دولت محور و سنتی به نگاه مردم محور و مدرن. کافی است ایدههای موفق دنیا را برای توسعه گردشگری داخلی بهکار بگیریم؛ در واقع مشکل اصلی فقدان ایده نیست بلکه اجرای ایده است. خلاقیت باید در اجرای ایدهها باشد. کافی است به خوبی ایدههای موفق دنیا بررسی کنیم و آنها را در اجرا با شرایط داخلی کشور تطبیق دهیم و بومیسازیاش کنیم. در استارتآپها هم بحث ایده زیاد است اما مهم اجرای آنهاست، باید دید کدام یک از استارتآپها این ایدهها را اجرا میکنند.
بعد از ایده به مشکل نیروی انسانی میرسیم، نیروی انسانی که باید در این دوره گذار پرورش یابد و از محیط خود و هم از دنیای گردشگری بیاموزد. کارآفرینانی هم وارد این حوزه می شوند در واقع از خودگذشتگی می کنند و دانسته پا در مسیری پر چالش می گذارد. بعد از نیروی انسانی هم نوبت به مخاطب اصلی یعنی گردشگر میرسد که تا ذهنی توام با آرامش و امنیت نداشته باشد نمیتواند به سفر رفتن فکر کند.
ما با برندی که از خود میسازیم برای توریست دعوتنامه ارسال میکنیم
جمیلی: از نظر من توریست شباهت زیادی به مهمان دارد و هیچ مهمانی بدون دعوت به جایی نمیرود. دعوت از توریست یک دعوت رسمی نیست و در یک پروسه طولانی مدت اتفاق میافتد. ما با برندی که از خود میسازیم برای توریستها دعوتنامه ارسال میکنیم. اما ما طی بیست سال گذشته پیامهای خوبی برای توریستها ارسال نکردیم. ما چند هتل، با کیفیتِ در سطح جهانی ساختهایم که به توریستِ علاقهمند به سفر پر هزینه، ارائهاش کنیم. برخی توریستهای غربی علاقهای به اینکه از سبک زندگی خود دور بشوند ندارند و میخواهند اگر به کشور دیگری سفر میکنند با همان سبک زندگی حضور داشته باشند.
همچنان میتوان به مشکلات زیرساختی اشاره کرد که خدمات حمل و نقل هم در همین دسته قرار میگیرد. با نگاه به زیرساختهای گردشگری میتوانیم به این نتیجه برسیم که هنوز آن دعوتی که لازم بودهاست ایجاد نشده. چرا ما فکر میکنیم با توجه به قدمت تاریخی و تمدنی ما همه جهان باید با کشور ما آشنایی داشته باشند؟! باور کنید هنوز خیلی از گردشگران خارجی اطلاعات زیادی از کشور ما ندارند.
وقتی شما با توریستهایی که برای نخستین بار به ایران سفر کردهاند صحبت میکنید، نخستین حسی که درباره آن به شما میگویند حس تعجب است. تعجبی ناشی از عدم شناخت پتانسیلهای ایران. پس یعنی هیچ شناخت پیشینی از ایران نداشتهاند. در کنار این عدم شناخت یک پروپاگاندای دیگری در جهان وجود دارد که میخواهد ایران را کشوری توسعه نیافته و ناامن نشان دهد. پس نه تنها ما گردشگران را دعوت نکردهایم بلکه با یک جریان خارجی مواجهایم که تلاش میکند جلوی ورود گردشگر به ایران را بگیرد. ببینید کشور مصر شباهت زیادی به ایران دارد و مانند ایران در دسته تمدنهای بزرگ باستانی قرار میگیرد. مصر با وجود جنگ و درگیریهای داخلی که داشت در سال 2018 حدود 16 میلیارد دلار درآمد از گردشگری داشته است.
تسنیم: آیا واقعاًً با نگاه به تمام گلایههایی که در بخش گردشگری وجود دارد، اوضاع داخلی و امنیتی ما بدتر از مصر است که نمیتوانیم جذب گردشگر داشته باشیم؟ مصری که بعد از بیداری اسلامی با کودتا و جنگ داخلی مواجه بوده است!
جمیلی: به هیچوجه اینطوری نیست! وضعیت امنیت ما در بحث توریست نهتنها از مصر بلکه از ترکیه هم بهتر است. وقتی شما به ترکیه سفر میکنید کاملاً متوجه میشوید که این کشور در یک جنگ نامحسوس قرار دارد. از مشکلاتشان با کردها بگیر تا جنگ با سوریه.
کشفی: شما وقتی با تورهای زمینی از استانبول خارج میشوید، باور نمیکنید اینجا همان ترکیهای باشد که در استانبول میدیدید! کیفیت خدمات بسیار پایین است و امنیت در پایینترین سطح خود قرار دارد.
جمیلی: من با یکی از دوستانم در خیابان استقلال استانبول قرار گذاشته بودم و او وقتی به آنجا آمد، اظهار داشت طی چند سالی که در استانبول زندگی میکند برای نخستین بار است که به این خیابان میآید؛ او میگفت که خیابانهایی مانند استقلال به عنوان دام توریستی شناخته میشود و علت ایجاد آن هم این است که توریست به این مناطق بیاید تا پولش را در اینجا خرج کند. ما در داخل ایران چند محل مانند خیابان استقلال ترکیه داریم؟
اغلب توریستهایی که به ایران سفر میکنند روحیه ماجراجویی دارند که با وجود تمام تبلیغات منفی باز به ایران سفر میکنند. ما باید به این نکته توجه کنیم که علیرغم تمام تلاشهای خارجی که وجود داشته جریان توریستی ایران هنوز قطع نشده، جریان توریستی افغانستان که به صورت کامل از بین رفته است؛ فکر میکنم این قطع نشدن جریان توریستی کشور به دلیل تلاشهای فردی است همچنین در کنار این تلاشهای فردی به دلیل وجود فرهنگ مهماننوازی در ایران، توریستی که یکبار به کشور سفر کند دوباره مشتاق آمدن به ایران خواهد بود و این سفر را به دیگران پیشنهاد خواهد کرد. اگر یک نظرسنجی از توریستهای خارجی صورت بگیرد و درباره مهمترین جاذبه گردشگری ایران از آنها سؤال شود، آنها به مهماننوازی مردم ایران اشاره خواهند کرد.
اما تمام این پتانسیلها تا یک جایی جواب میدهد؛ باید مراقب بود که این جریانِ اندک ورود توریست به ایران به صورت کامل بسته نشود، وقتی این اتفاق بیفتد باید هزینههای زیادی صورت بگیرد تا دوباره این جریان به راه بیفتد. اگر نگاهی به حوزه گردشگری امارات بیندازیم متوجه این موضوع خواهیم شد. جریان توریست در این کشور وجود نداشت، این کشور میلیاردها دلار هزینه کرد و یک ورزشگاه بزرگ را در لندن خریداری کرد، تنها به این دلیل که نامشان در کشورهای غربی دیده شود. در کنار این کارها، اسپانسر رویدادهای بزرگ جهانی شدند و از شبکههای خبری حمایت کردند تا تبلیغ بزرگترین مسجد جهان را با عنوان مسجد شیخ زاید بکنند؛ حالا اگر مقایسهای کنیم متوجه میشویم که مسجد شیخ لطفالله ما چند برابر زیباتر است و ارزش تاریخی دارد اما مانند این مسجد در جهان تبلیغ نشده است! ما در کدام شبکه خارجی تبلیغ این مسجد را کردهایم؟
صنعت گردشگری نیاز به تصمیمات پایدار دارد
تسنیم: بله درسته. ما تاکنون از پتانسیلهای تبلیغاتی جهان به درستی استفاده نکردهایم و هر آنچه برای جذب گردشگر در ایران اتفاق افتاده است صرفاً پتانسیلهای خود ایران بوده است.
یاراحمدی: ببینید یک تناقض در اینجا وجود دارد؛ ما در سخن همواره گفتهایم که بهدنبال توسعه گردشگری، جذب توریست خارجی و جدایی از نفت هستیم اما در عمل چیزی نمیبینیم. ما در حوزه توریست سلامت فعالیت میکنیم و این حوزه کاری، کمی با گردشگری تفریحی متفاوت است. ما در حال حاضر برای جذب گردشگر تفریحی مشکل داریم چه برسد به اینکه این گردشگر بخواهد به ایران بیاید و خود را بهدست پزشکان ایرانی بسپارد؛ پس نیاز به اعتماد بیشتری دارد.
حالا ببینید چرا من از تناقض صحبت میکنم. هندوستان در زمینه گردشگری سلامت خیلی خوب عمل میکند اما حاکمیت به صورت کامل از این جریان حمایت میکند و برای برندسازی توریسم سلامت در هند فعال است. درست است که ما میخواهیم بدون نیاز به دولت کار خود را ادامه دهیم اما به هر حال یک حداقلهایی نیاز است. همانطور که دوستان اشاره کردند بسیاری از گردشگران پیش از ورود به ایران هیچ تصویری از این کشور ندارند و فکر میکنند برای حمل و نقل در ایران باید از کاروان شتر استفاده کنند!
به نظر من کار روی بحث گردشگری نیاز به حمایتهای حاکمیتی دارد و این جدای از حمایتهای دولتی است. چرا که دولت ممکن است دارای سلایقی باشد که این سلیقهها هر 4 سال تغییر کند اما صنعت گردشگری نیاز به تصمیمات پایدار دارد. صنعت گردشگری نیاز به تصمیمگیریهای کلان و چند ده ساله دارد.
آیا واقعاً میخواهیم از صنعت گردشگری ارزآوری داشته باشیم یا خیر؟
کشفی: متأسفانه ما از ظرفیتهای رسانهای استفاده نکردهایم. میگویند بزرگترین لشگر دنیا، هالیوود است و ما هنوز به پتانسیل بالای رسانه پی نبردهایم. دوبی چه پتانسیل گردشگری دارد که تنها از پروازهای خارجیاش درآمد این چنینی کسب میکند و رقم این تراکنشهای پروازی در دبی 5 برابر کشور 80 میلیونی ایران است؟ حالا سؤال اصلی برای ما اینجاست که چرا این برندسازیها در کشور ما انجام نمیشود. پاسخ این سؤال اصلی هم در صحبتهای آقای یاراحمدی بود یعنی همان تناقض در گفتار و عمل. الان دیگر وقت آن رسیده که تکلیفمان را با خودمان مشخص کنیم؛ آیا واقعاًً قصد داریم صنعت گردشگری را توسعه بدهیم و از کنار آن فرآیند ارزآوری به کشور را آغاز کنیم. نباید برخورد با اصطلاح توسعه گردشگری مانند مواجهه با مفهوم بانکداری اسلامی شود. هنوز بین نظر مراجع ما و نحوه اداره بانکهای کشور اختلاف جدی وجود دارد.
معتقدم در تناقض امکان رشد وجود ندارد. وقتی عدهای معتقدند اگر پولشان را به بانک بسپارند ممکن است دچار مشکلات اعتقادی شوند پول را وارد بازار میکنند و درست نمیدانند این پول را چگونه باید هزینه کنند. در حوزه گردشگری هم باید از تناقضات پرهیز کرد و راهکاری برای آن اندیشید. اگر میخواهیم گردشگری را توسعه بدهیم باید بدانیم که توریست یکسری نیازهایی دارد. معنی رفع نیازهای توریست در کشور دایر کردن مراکز فساد نیست و این تصور غلط باید از بین برود. ما میتوانیم با بومیسازی نیازهای توریستها حتی جذابیت بیشتری به گردشگری کشور ببخشیم. این تغییرات در سایه تغییر تفکر نسبت به گردشگر خارجی اتفاق خواهد افتاد.
ضعیفترین دولت در بحث گردشگری دولت یازدهم و دوازدهم
تسنیم: حال چگونه میتوان بخشی از این تفکرات را تغییر داد تا به توسعه گردشگری منجر شود؟ باید رویکرد حاکمیتی تغییر کند یا دولت هم میتواند راهگشا باشد؟
جمیلی: انتقاداتی جدی در حوزه گردشگری دولت آقای روحانی وجود دارد و شاید ضعیفترین دولت در بحث گردشگری دولت یازدهم و دوازدهم باشد اما مشکلات گردشگری را نباید به یک دولت تقلیل داد. مسائل و مشکلات حوزه گردشگری به تمام حوزهها ارتباط پیدا میکند که برای این موضوع هم مصداق زیاد است. ما وقتی به دنبال جذب توریست هستیم باید یک همت همه جانبه از تمام دستگاهها و نهادهای کشوری داشته باشیم و این وسط شاهد تضاد رفتارهای سیستمی نباشیم.
ترکیش ایرلاین برای گردشگران سلامت تخفیف قابل توجهی در نظر میگیرد اما گردشگران سلامتی که ممکن است با ویلچر یا بانداژ باشند در ایر لاینهای ما مورد بیتوجهی قرار میگیرند. اگر قرار است قطب توریست درمانی شویم باید این موضوعات را هم بپذیریم و با توریستهای سلامت برخورد بدی نداشته باشیم.
هر توریست سلامت حداقل 1600 دلار بیشتر از یک توریست معمولی خرج میکند
طبق آمار مجله توریست سلامت بینالمللی هر توریست سلامت حداقل 1600 دلار بیشتر از یک توریست معمولی خرج میکند. یک توریست سلامت وقتی یک جراحی در بیمارستان ما انجام میدهد بدون اینکه از پول بیمه ایرانی استفاده کند 10 هزار دلار خرج میکند و بهصورت نقد پرداخت میکند. این جدای از هزینههایی است که یک توریست معمولی متقبل میشود یک توریست سلامت هم باید آنها را بپردازد مانند هزینه غذا و هتل همچنین اغلب توریتهای سلامت چند همراه هم با خود میآورند که آنها هم به نوبه خود هزینههایی دارند.
یعنی ما با یک عمل بسیار ساده در بیمارستان، 10 هزار دلار از یک امریکایی دریافت میکنیم، آمریکایی که برای همان درمان در کشور خود باید 500 هزار دلار هزینه میکرد و کشورش هم ما را تحریم کرده است! حالا بپرسید برای دریافت یک ویزایی امریکایی، انگلیسی، نیوزلندی یا کانادایی فعالان گردشگری سلامت ما چه دردسرهایی دارند!
این بسیار عجیب است که گردشگر امریکایی خود به ما میگوید که من دشمن ترامپ هستم و حاضرم تمام هزینههای آمدن به ایران را بپردازم و دلار به کشور شما بیاورم اما خود ما برای ورود او مشکل ایجاد میکنیم. با تمام این مشکلات همچنان گردشگران خارجی به ایران میآیند و به بیمارستانهایی میروند که با وجود بهترین پزشکان دنیا 50 درصد ظرفیت خالی دارند و وضعیت اقتصادی بدی را پشت سر میگذارند. به گفته همین بیمارستانها آنچه آنها را سرپا نگهداشته همین توریست سلامت است. یک توریست سلامت وقتی به ایران میآید جراحی میکند و زمان بازگشت وقتی از او میپرسند برای عمل کجا رفتی میگوید ایران؛ این موضوع پیام دارد، یعنی نه تنها من به ایران رفتهام بلکه در آنجا جراحی هم کردهام پس خود نوعی تبلیغ است.
استراتژی ما «پوست کلفتی» است
سهرابی: در میان صحبت دوستان حرف از امنیت شده بود و باید در این رابطه به موضوعی اشاره کنم. برای درک امنیت سفر به ایران کافی است شما به چند کشور دیگر سفر کرده باشید. بعنوان مثال من به آفریقای جنوبی سفری داشتم و در آنجا به من توصیه میشد از ساعت 5 عصر به بعد در خیابان نباشم! حالا آفریقای جنوبی با این مشکلات امنیتی که دارد ببینید سالیانه چند هزار گردشگر مشتاق دارد. در آفریقای جنوبی تمام مدارک و پولهای من را به سرقت بردند اما با این وجود در نهایت من از حضور در این کشور لذت بردم!
این امنیت ایران، موهبتی است، همه میدانیم. اما برای حفظ این امنیت نباید مانع از ورود گردشگر به ایران شد. من به عنوان یک فعال حوزه گردشگری وظیفه ام فعالیت در ایران است و وظیفه نهادهای امنیتی هم کمک به فعالین گردشگری برای توسعه این صنعت است. بررسی کنید ببینید چه تعداد ایرانی به کشورهایی دیگر سفر میکنند و ارز از کشور خارج میکنند این بد نیست ولی این جریان تبادل گردشگر باید دوطرفه باشد. وظیفه من به عنوان فعال گردشگری این است که راهکار ارائه کنم و این جریان را وارونه کنم و به داخل کشور ارز بیاورم. وجود امنیت باید به شکلگیری و استمرار ورود گردشگر کمک کند و این حاکمیت است که میتواند با تصمیمهای درست این امکان را برای توسعه صنعت گردشگری فراهم کند.
ما فعالان بخش خصوصی در واقع در یک اقتصاد دولتی گیر افتادهایم و نمیتوانیم کارمان را مطابق با پتانسیل های موجود توسعه دهیم، چرا که ممکن است با این گسترش فعالیت ها با برخی فعالان اقتصادی وابسته به دولت رقیب شویم. کسی باور نمی کند ما در آستارتآپ جاجیگا تنها با 12 نیرو، کاری با این وسعت را جلو ببریم. ما با این 12 نفر شبانه روز مشغول فعالیتیم بهعلاوه اتوماسیون دقیق و حساب شده که البته این روش کار کردن در نهادهای دولتی قابل تصور نیست.
بهترین شرایط زمانیست که نهادهای دولتی مربوطه به کمک ما فعالین بخش خصوصی بیایند. نهاد مستقیم مرتبط با گردشگری وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی است که متأسفانه سالها با نیاز روز حوزه گردشگری فاصله دارد و آنطور که باید هم دغدغه توسعه گردشگری ندارد و تلاش خود را تنها برای حفظ وضع موجود بهکار گرفته است چرا که از محل فروش مجوزهای متعدد و دست و پاگیر کسب درآمد میکند. اگر روزی سخن همین فعالان خصوصی صنعت گردشگری و میراث فرهنگی شنیده شود و در تصمیم سازی ها به کار گرفته شود وضعیت این صنعت دگرگون خواهد شد. البته تا آن زمان ما تلاش خود را ادامه خواهیم داد و تنها استراتژی ممکن در وضعیت فعلی «پوست کلفتی» است.
کشفی: سال 2018 یکی از دوستان ما که به ترکیه سفر کرده بود طی یک سرقت تمام مدارک و اموالش را از دست داد و در همان سال آمار اعلام کرد که 36 میلیون گردشگر به ترکیه سفر کردهاند! این اتفاق چطور میافتد؟ جواب، تبلیغات است. شما وسط چک کردن اینستاگرام با یک کلید واژه تبلیغاتی مواجه میشوید و آن این جمله است: «go turkey»؛ حال ما با این امنیت طبق آمار اعلامی وزارت میراث فرهنگی 5 میلیون گردشگر خارجی داشتیم که این آمار البته به صورت واقعی کمتر هم خواهد شد.
ما برای فعالیت در بخش خصوصی عادت به گلایه کردن نداریم و به قول یکی از اساتیدم دنبال اثبات بحران نیستیم و میخواهیم راه حل ارائه دهیم؛ دولت باید فعالیت خود را بر نظارت و تسهیل کارها محدود کند اما تجربه گاهی به ما نشان داده برخی نهادهای دولتی به جز اینکه کمکی نمیکنند بلکه پیش میآید که سنگاندازی هم دارند؛ ما نمیتوانیم بگوییم سرمایهدارها نباید حمایت شوند و بعد بگوییم باید کارآفرینی صورت بگیرد. همین سرمایهداران هستند که کارآفرینی میکنند و به طور حتم انگیزههای مادی هم دارند اما بیشتر از انگیزههای مادی این روحیه مبارزهطلبی آنهاست که منجر به کارآفرینیشان شده است ...
"پایان بخش نخست"
گفتوگو از امیرحسین مکاریانی
انتهای پیام/