بحرینی:‌ باند بازی معضل بزرگ هنرهای تجسمی است/ اقتصاد هنر در شهرستان‌ها تعطیل است

بحرینی:‌ باند بازی معضل بزرگ هنرهای تجسمی است/ اقتصاد هنر در شهرستان‌ها تعطیل است

«علی بحرینی» هنرمند برجسته رشته نقاشی می‌گوید که اقتصاد هنر در شهرستان‌ها تعطیل است و اندک کورسوهایی که در تهران مشاهده می‌شود نیز اسیر باندبازی شده است.

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم،‌ «علی بحرینی» هنرمند مجرب و شناخته شده رشته نقاشی است. وی بازنشسته سازمان تبلیغات اسلامی و متولد 1349 در شهر برازجان است. وی فعالیت هنری حرفه‌ای خود در رشته‌ نقاشی را از سال 1368 به صورت جدی آغاز کرده و اکنون یکی از هنرمندان شناخته شده دو رشته نقاشی و خطاطی به پرورش شاگردان وهنرجویان جوان مشغول است.

وی تاکنون بیش از 18 نمایشگاه انفرادی در استان بوشهر و افزون بر 11 نمایشگاه انفرادی نیز در سراسر کشور برپا کرده است و در نمایشگاه‌های گروهی متعدد نقاشی نیز حضور داشته است. از جمله نمایشگاه‌های برگزار شده توسط این هنرمند می‌توان به: «مهر و ماه»، «فصل سرخ» و... اشاره کرد. 

به بهانه پایان دوازدهمین جشنواره هنرهای تجسمی فجر به سراغ این هنرمند برجسته کشور رفتیم و نظرات او را درباره اهم سیاست‌ها، کم و کیف و کلیت جشنواره دوازدهم جویا شدیم. بحرینی بر این باور است که شکوفایی اقتصاد هنر که یکی از شعارهای اصلی جشنواره تجسمی فجر در طول سالیان اخیر بوده، اساساً در شهرستان‌ها و استان‌های دیگری غیر از تهران دنبال نشده و نمی‌شود و عملاً باید گفت که اقتصاد هنر در شهرستان‌ها تعطیل است. او معتقد است تنها اتفاقی که گاهاً این راستا رخ می‌دهد، اندک کورسوهایی است که صرفاً در تهران مشاهده می‌شود اما در حال حاضر این کورسوهای اندک نیز اسیر باندبازی و گروه‌بازی شده و شرایط به گونه‌ای است که عنان کار از دست نهادهای عمومی و دولتی متولی امر هنر خارج شده است.

در ادامه مشروح گفتگوی خبرنگار فرهنگی تسنیم با این هنرمند شناخته‌شده رشته نقاشی و خوشنویسی را از نظر می‌گذرانید:

دوازدهمین جشنواره هنرهای تجسمی فجر امسال با وجود موانع، چالش‌ها و حواشی متعددی که فرارویش قرار داشت، به ایستگاه پایانی رسید؛ تحلیل شما از برگزاری جشنواره دوازدهم چیست؟ 

در ابتدا باید بگویم که تحریم دوازدهمین جشنواره هنرهای تجسمی فجر به بهانه سقوط هواپیمای اوکراینی، ازجمله مصادیق بارز یک سیاسی‌کاری هماهنگ بود؛ خطاهای انسانی در همه جای دنیا رخ می‌دهند؛ درست است که ما عزیزانمان را در این سانحه دلخراش از دست دادیم اما به یقین این اتفاق یک پیشامد سهوی و ناخواسته بود و تحریم جشنواره توسط جمعی از دبیران و داوران جشنواره دوازدهم که به بهانه بروز چنین حادثه‌ای صورت گرفت، پیامد بسیار بدی برای نظام در انظار کشورهای دیگر داشت و در مجموع من سیاست تحریم را رفتار صحیح و پسندیده‌ای نمی‌دانم.

هنرهای تجسمی , نقاشی , دوازدهمین جشنواره تجسمی فجر , جشنواره هنرهای تجسمی فجر ,

اگر از تحریم جشنواره، چالش‌ها و خسارات متعددی که به واسطه این سیاست نسنجیده فراروی جشنواره دوازدهم فجر قرار گرفت بگذریم، باید گفت یکی از شعارهای کلیدی که طی سالیان اخیر از سوی مدیران و دست‌اندرکاران برگزاری جشنواره هنرهای تجسمی فجر مورد تأکید و تکرار قرار گرفته، معرفی این جشنواره به عنوان بستری برای شکوفایی ظرفیت‌های اقتصاد هنر است؛ فکر می‌کنید این سیاست در عمل چقدر موفق بوده است و آیا می‌توان گفت که مدیران و سیاستگذاران جشنواره تجسمی فجر توانسته‌اند ظرفیت‌های بالقوه هنرهای تجسمی را با موفقیت از مرحله ایده به منصه فعلیت درآورند؟ 

درباره شکوفایی اقتصاد هنر که یکی از شعارهای اصلی جشنواره تجسمی طی سالیان اخیر و امسال بود، باید بگویم که در شهرستان‌ها و استان‌های دیگری غیر از تهران، چنین سیاستی دنبال نشده و نمی‌شود و عملاً باید گفت که اقتصاد هنر در شهرستان‌ها تعطیل است؛ در این راستا تنها اتفاقی که رخ می‌دهد، اندک کورسوهایی است که در تهران مشاهده می‌شود اما متأسفانه این کورسوهای اندک نیز اسیر باندبازی و گروه‌بازی شده و شرایط به گونه‌ای رقم خورده است که عنان کار از دست نهادهای عمومی و دولتی متولی هنر نیز خارج شده است؛‌ این معضل بسیار بزرگی است که گریبان هنرهای تجسمی در کشور ما را گرفته است و اکنون بسیاری از اساتیدی که می‌توانند مبدع و ایده‌پرداز باشند، به حاشیه رفته‌اند؛ در این فضا بسیاری از بده بستان‌ها صوری است و از دایره اتفاقات طبیعی هنری خارج است؛ به نظرم در کشور ما که هنر جایگاه واقعی خود را به دست نیاورده است، دولت باید فضای موجود را به نحوی مدیریت کند که هنرمندان سراسر کشور به ویژه آنهایی که حرفی برای گفتن دارند، ذینفع باشند تا بتوان اقتصاد هنر را به سمت و سویی جهت داد که معیشت هنرمندان تأمین شود و سود حاصل از رونق بازار اقتصاد هنر نصیب آنها شود؛ مادامی که آثار هنرمندان فروخته نشود‌، آنها نمی‌توانند اثر تازه‌ای را تولید کنند و تداوم چنین وضعیتی به انزوای هنر و هنرمند منجر خواهد شد. وقتی بسیاری از اتفاقات حوزه هنرهای تجسمی را رصد می‌کنیم، متوجه می‌شویم که پشتوانه برگزاری آنها گروه خاصی هستند؛ یا مجموعه‌داران در پس این اتفاقات قرار دارند و یا گالری‌داران آنها را راهبری می‌کنند؛ افراد خاصی وجود دارند که این جریان را مدیریت می‌کنند و کسی هم نمی‌تواند وارد حلقه آنها شود؛ مگر اینکه مراوده‌ای با یکی از این افراد داشته باشد.

هنرهای تجسمی , نقاشی , دوازدهمین جشنواره تجسمی فجر , جشنواره هنرهای تجسمی فجر ,

از نظر شما راهکار مقتضی جهت خروج از وضعیت فعلی، بهبود شرایط خلق و عرضه مناسب و منصفانه آثار هنری به ویژه با تمرکز بر بستری چون جشنواره هنرهای تجسمی فجر چیست؟ 

اگر ما تصمیم گرفتیم به صورت سالانه جشنواره هنرهای تجسمی فجر را برگزار کنیم، باید کمیته‌هایی در سراسر استان‌ها داشته باشیم تا آثار برگزیده هنرمندان هر استان‌ را شناسایی و اولویت‌بندی کنند و در ادامه این آثار منتخب را برای نمایش در نمایشگاهی که در تهران برگزار می‌شود ارسال کنند؛‌ از این رو لازم است که در جشنواره هنرهای تجسمی فجر غرفه‌هایی از سراسر کشور تدارک دیده شود و در آن آثار منتخب هنرمندان هر استان به نمایش درآید؛‌ از طرف دیگر باید منطق قیمت‌گذاری‌ها نیز منصفانه و یکسان باشد و همه هنرمندان از فرصتی برابر برای فروش آثارشان بهره‌مند شوند؛ تحقق چنین وضعیتی افزون بر اینکه به شناسایی طیف وسیعی از هنرمندان مستعد در مقیاس همه استان‌های کشور کمک می‌کند، شرایط اقتصادی هنرمندان را نیز بهبود می‌بخشد؛ بنابراین لزوم تشکیل کمیته شناسایی آثار در سراسر استان‌ها که با هیأت داوران جشنواره هنرهای تجسمی نیز هماهنگ و در ارتباط است، امری ضروری است؛ در پرتو اجرای چنین سیاستی می‌توان امیدوار بود که هنرمندان سراسر کشور به ویژه هنرمندان شهرستانی بیش از پیش دیده و مورد توجه قرار گیرند.

هنرهای تجسمی , نقاشی , دوازدهمین جشنواره تجسمی فجر , جشنواره هنرهای تجسمی فجر ,

سیاست دیگری که می‌تواند در این راستا مورد توجه مسئولین و دست‌اندرکاران عرصه هنرهای تجسمی کشور قرار گیرد، برگزاری نمایشگاه‌های مشترک به منظور نمایش آثار هنرمندان برگزیده کشور در کشورهای هدف همسایه است؛ این اتفاق علاوه براینکه زمینه پیوند و گفتگوی هنرهای مختلف در مقیاس بین‌المللی را فراهم می‌کند، امکان راهیابی آثار هنرمندان به بازارهای جهانی را نیز رقم می‌زند؛ بنابراین به نظر می‌رسد که می‌توان کارهای خوبی را در این راستا انجام داد اما متأسفانه ما اکنون در یک حلقه باطل دور خودمان می‌چرخیم؛ در حال حاضر کشور ما در وضعیتی است که ما به لحاظ فرهنگی صدمات بسیاری را متحمل می‌شویم اما در عین‌حال کمترین توجه و اهتمام را به حوزه فرهنگ معطوف می‌کنیم؛ کمترین اعتبار و برنامه‌ریزی را به بهبود حوزه فرهنگ اختصاص می‌دهیم؛ این یک معضل جدی است که شوخی‌بردار هم نیست. در شرایط کنونی دشمن به صورت هدف‌مند در تلاش است تا مردم ما را ناامید کند؛ بی‌شک در چنین شرایطی ‌اگر پای هنر به میدان باز شود، می‌تواند کارکردی مفید و تأثیرگذار داشته باشد و نقشه‌های دشمنان و بدخواهان کشور را خنثی کند.

وضعیت کنونی رشته نقاشی در سپهر هنرهای تجسمی کشور را چگونه ارزیابی می‌کنید؟ از منظر شما به عنوان یک نقاش، در حال حاضر مهم‌ترین آسیب‌ها و عارضه‌های موجود بر رشته نقاشی چیست؟ 

اساساً هنرهای تجسمی در کشور ما در مقایسه با سایر هنرها از غفلتی تاریخی رنج می‌برد؛ اکنون هنرهای ایرانی-اسلامی بسیار مورد غفلت است و اگر بخواهیم مسئله را از حیث تکنیکی تحلیل کنیم، می‌بینیم که بیشتر دانشجویان رشته نقاشی در کشور ما مقلد آثار و تکنیک‌های انتزاعی هنرمندان غربی هستند؛ اثر انتزاعی می‌تواند صرفاً شامل رنگ‌آمیزی باشد یا به لحاظ محتوا اثری بی‌مفهوم باشد که تنها بازتاب‌دهنده احساس لحظه‌ای هنرمند است. مسئله دیگری که باید به آن اشاره کنم این است که ما در هنر امروزمان از تولید محتوا فاصله گرفته‌ایم؛ حال آنکه وقتی آثار خلق شده در بستر هنرهای تجسمی کشورهای دیگر را رصد می‌کنیم، مشاهده می‌کنیم که هنرمندان این کشورها در تمامی رشته فعالیت مستمر و پرنگ دارند و به واسطه محتوای آثارشان مخاطبان خود را پرورش می‌دهند؛ ‌نه اینکه او را پس بزنند. ما هم‌اکنون در ایران دیگر مخاطب آثار رئال نداریم؛ اگر شما تصمیم بگیرید در تهران یک نمایشگاه رئال برگزار کنید، بیشتر گالری‌داران زیر بار اجرای چنین نمایشگاهی نمی‌روند و به شما می‌گویند کارتان باید انتزاعی یا آبستره باشد! تداوم ‌چنین وضعیتی آینده مطلوبی را در حوزه هنرهای تجسمی پیش روی ما قرار نمی‌دهد.

هنرهای تجسمی , نقاشی , دوازدهمین جشنواره تجسمی فجر , جشنواره هنرهای تجسمی فجر ,

با توجه به مختصات وضعیت کنونی، مهمترین بایسته‌ها و الزامات حاکم بر عملکرد دانشگاه‌ها و نهادهای آموزشی و تعلیمدهنده در عرصه هنرهای تجسمی کشور را چگونه ارزیابی می‌کنید؟ 

به اعتقاد من دانشگاه‌های هنری ما باید به این باور برسند که همه هنرها و تمامی سبک‌ها قابل احترام هستند؛ بنابراین باید برای رشد و پرورششان برنامه‌ریزی کرد؛‌ چنین برنامه‌ریزی و تمهیدی تاکنون صورت نگرفته و مدت‌هاست که با آن دست به گریبانیم؛ در حال حاضر به جز هنرمندانی که خودشان از سر ذوق و تعهد، بی هیچ پشتوانه‌ای آثار ارزشمند خلق می‌کنند، در دانشگاه‌ها و سایر بخش‌های مرتبط به عرصه هنرهای تجسمی شاهد تحقق چنین اتفاقی نیستیم؛ همین امر باعث شده است که هنر امروز ما از جامعه فاصله بگیرد و شکاف قابل توجهی میان هنر و جامعه وجود داشته باشد؛ در حال حاضر شما مشاهده می‌کنید که مخاطبان هنر در جامعه ما مشتمل بر قشر خاصی از جامعه هستند و هنرهای تجسمی نتوانسته است در میان آحاد جامعه عمومیت و مقبولیت پیدا کند؛ چنین روندی معیوب بوده و ضروری است که تغییر پیدا کند.

هنرهای تجسمی , نقاشی , دوازدهمین جشنواره تجسمی فجر , جشنواره هنرهای تجسمی فجر ,

سخن پایانی؟

امیدوارم در آینده نزدیک مسئولین و دست‌اندرکاران عرصه هنرهای تجسمی هنر ارزشی را دریابند و با اتخاذ تصمیمات صحیح بتوانند وضعیت موجود را به سمت وضعیت مطلوب سوق دهند.

---------------------------

گفتگو و تنظیم: محمد خاجی

---------------------------

انتهای پیام/

واژه های کاربردی مرتبط
واژه های کاربردی مرتبط
پربیننده‌ترین اخبار فرهنگی
اخبار روز فرهنگی
آخرین خبرهای روز
فلای تو دی
تبلیغات
رازی
مادیران
شهر خبر
فونیکس
او پارک
پاکسان
میهن
طبیعت
triboon
گوشتیران