یادداشت| اربکان و تحولات سیاسی دهههای اخیر ترکیه
احزاب سیاسی اسلامگرای ترکیه هر کدام به نوعی از زیر شنل اربکان بیرون آمده و نقش او، هم در قامت یک متفکر سیاسی اسلامگرا و هم به عنوان یک رهبر جریانساز٬ غیر قابل انکار است.
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم٬ حزب اسلامگرای سعادت به عنوان حزب قدیمی شاگردان مرحوم نجمالدین اربکان٬ این روزها را در ترکیه به عنوان «هفته اربکان» نامگذاری کرده است.
روزهایی که مصادف با کودتای مدرن سال 1997 میلادی است. یعنی همان کودتای بیسرو صدایی که در جریان آن٬ به اربکان پیام داده شد: یا از قدرت کنارهگیری کن و تسلیم خواستههای نظامیان و ملیگرایان شو و یا تانکها را به خیابانها خواهیم فرستاد.
احزاب سیاسی اسلامگرای ترکیه هر کدام به نوعی از زیر شنل اربکان بیرون آمده و نقش او، هم در قامت یک متفکر سیاسی اسلامگرا و هم به عنوان یک رهبر جریانساز٬ غیر قابل انکار است.
اربکان کیست؟
نجم الدین اربکان در سال 1926 میلادی در سینوپ به دنیا آمد. مادرش از چرکزهای ترکیه اما پدر او عضوی از خاندان میرنشین قدرتمند کوزان اوغلوی آدانا بود.
اربکان در رشته مکانیک و تولید موتور تحصیل کرده و پس از مقطع کارشناسی ارشد به آلمان رفت و پس از اخذ مدرک دکترا در شرکت تحقیقاتی DVL مشغول به کار شد. یعنی همان شرکت بزرگی که بر روی موتورهای دیزلی ویژه نفربرها و ادوات نظامی آلمان تحقیق میکرد.
با این حال٬ اربکان موقعیت علمی و اقتصادی قابل توجهش را در آلمان کنار نهاده و به کشورش بازگشت. او در ترکیه به خدمت سربازی رفت و سپس مدیر پروژه تولید موتور ملی در ترکیه شد و در سالیان جوانی در کنار سیاستمدار نامدار ترکیه سلیمان دمیرل٬ وارد عالم سیاست شد و به عنوان نماینده مردم قونیه وارد مجلس شده و ظرف مدتی کوتاه٬ معاون نخست وزیر شد.
اما خیلی زود از دیگران فاصله گرفت و نخستین حزب اسلامی خود را به نام حزب سلامت ملی تاسیس کرد و «نگرش ملی» را به عنوان رویکرد سیاسی و ایدئولوژیک خود و همفکرانش اعلام کرد.
نگرشی برگرفته از امتزاج دو اصل اسلامگرایی و توجه به آرمانهای دین اسلام و سبک زندگی مسلمانان مبارز و مخالف غربگرایی و همچنین اصل ملیگرایی ترکی و توجه به میراثهای تاریخی٬ سیاسی و نظامی عثمانی و ترکی.
اهداف و آرمانهای سیاسی اربکان
میزان ادویه ملیگرایی در غذای مطبخ نگرش ملی٬ چنان تند نبود که اربکان و یاران او را به ترکهای راست افراطی و کمالیستها نزدیک کند و نه برعکس٬ موجب آن شد که توجه به مسلمانان و محافظهکاران در داخل ترکیه و کشورهای قدرتمند در جهان اسلام به اصلیترین اهداف مکتب فکری اربکان و نگرش ملی٬ تبدیل شوند.
اربکان در رویکرد سیاسی منطقهای خود٬ اهمیت ویژهای به ایران میداد و جالب اینجاست که آخرین سفر خارجی او پیش از وفات٬ سفر به تهران در سال 2009 میلادی بود و در سخنرانی مبسوط خود در دفتر مطالعات وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی ایران٬ در مورد فناوری دفاعی و موشکی و ضرورت استفاده صحیح از دانش در حوزههای دفاعی٬ علمی و اقتصادی٬ به مطالب مهمی اشاره کرد.
مهمترین اصل نوآورانه در مکتب فکری و سیاسی اربکان و شاگردان او٬ عبارت بود از:
1.بها دادن به تفکر اسلام سیاسی و الهام گرفتن از تاریخ صدر اسلام در سیاست روز.
2.توجه به سبک زندگی دینی و تلاش برای تقویت تفکر زندگی اسلامی.
3.سازماندهی محافظهکاران که در دوران قدرت کمالیستها و چپها به حاشیه رانده شده بودند.
4.تلاش برای فاصله گرفتن از غرب و نزدیک شدن به جهان شرق.
5.تقویت گفتمان امت اسلامی و وحدت در جهان اسلام٬ تشکیل دی 8 و اندیشیدن به ایدهآل ارزشمندی همچون هدف مشترکی به نام قدس و واحد پول مشترک بین کشورهای اسلامی به عنوان مثال دینار.
6.بها دادن به علم و فناوری به عنوان مهمترین سلاح جهان اسلام به منظور رقابت با قدرت های غربی و به ویژه آمریکا.
دولت ائتلافی٬ کودتای پست مدرن و توطئه علیه اربکان
در انتخابات سراسری سال 1995 میلادی٬ اربکان با اتخاذ استراتژی ارتباط خانه به خانه٬ شاگردان خود را وادار کرد تا با همه اقشار جامعه ارتباط برقرار کنند. این استراتژی جواب داد و حزب رفاه توانست بیشترین رای را به دست بیاورد و اربکان از طرف دمیرل رئیس جمهور٬ مامور تشکیل کابینه شود.
اما با این حال٬ میزان نمایندگان مجلس کمتر از آن بود که اربکان را نخست وزیر کند و به مدت چند ماه کوتاه٬ قدرت به دست مسعود ییلماز و تانسو چیللر افتاد. اما آنها نتوانستند با هم کار کنند و دمیرل٬ یک بار دیگر دست به دامان اربکان شد و او دولت ائتلافی خود را با شراکت تاسنو چیللر تشکیل داد.
اما ژنرالهای ملیگرا و کمالیست و همچنین طیفی از قضات و مقامات امنیتی لائیست٬ از سیاستهای اربکان ناخشنود بودند و آشی برای او پختند که یک وجب روغن بر روی آن بود و بهانههای کوچک و بزرگی برای کنار نهادن اربکان داشتند. بهانههایی که برخی از آنها به این شکل مطرح شدند:
1.اربکان در نهاد نخست وزیری از سران طریقتهای عرفانی و درویشهای نقشبندیه استقبال کرده و بارها در مراسم و آئینهای آنان حضور پیدا کرده است.
2.اربکان به دنبال تغییر نظام آموزشی کشور و گنجاندن اسلام در متن کتب درسی است.
3.اربکان به دنبال ایجاد یک کشور و جامعه دینی و زدودن لائیسم و کمالیسم است.
4.اربکان از ناتو و غرب فاصله گرفته و آمریکا و اروپا را نسبت به ترکیه بدبین کرده است.
5.حضور اربکان در چادر سنتی معمر قذافی در لیبی به معنی تحقیر مقام نخست وزیری جمهوری ترکیه است.
آشکار و هویدا بود که هم طیف سیاسی کمالیست و ملی گرا همچون تاسو چیللر و دیگران و هم طیف ژنرالها و امنیتیها٬ خواهان کنار زدن اربکان هستند و در نشست طولانی شورای امنیت ملی٬ همگی به اربکان حملهور شدند. طولی نکشید که اربکان کنار نهاده شده و قدرت به دست دولت ائتلافی بلنت آرنچ٬ مسعود ییلماز و دولت باغچلی افتاد و حزب رفاه هم به حکم دادگاه تعطیل شد.
اربکان و آکپارتی
پس از تعطیلی حزب رفاه٬ برای مدتی مدید٬ شاگردان اربکان و خود او٬ در ممنوعیت فعالیت سیاسی به سر میبردند تا این که توانستند حزب فضیلت را تاسیس کنند. اما بین دو طیف فضلیتیها دعوا و اختلاف نظر به وجود آمد و این دعوا منجر به آن شد که افراد مهمی همچون گل٬ اردوغان٬ آرنچ٬ شنر و چندین کادر برجسته شاگردان اربکان٬ از استاد و همراهان پیشین خود جدا شده و حزب جدیدی را تاسیس کنند.
روایتهای مختلفی از تحسینها و گلایههای اربکان در مورد شاگردانش وجود دارد. به عنوان مثال گفته میشود که اربکان در جایی گفته که عبدالله گل و رجب طیب اردوغان٬ حبههای انگور او بودند اما بعدها شراب شده و حرام شدند.
حتی نقل قولهای دیگری وجود دارد که در آنها اتهامات بسیار تندی علیه طیف سران حزب عدالت و توسعه مطرح شده است. اما واقعیت این است که در هر حال٬ اربکان پیش از وفات و ترک این جهان٬ روابط خوبی با اردوغان و گل داشت و با وجود تمام انتقاداتی که از رویکرد سیاسی حزب عدالت و توسعه داشت٬ باز هم از شاگردان قدیمی خود حمایت میکرد.
حتی گفته شده که نخستین بار٬ این اربکان بود که دختر کوچک اردوغان (سمیه) را برای سلجوق بیرقدار مهندس جوان سازنده هواپیماهای بدون سرنشین خواستگاری کرده و به اردوغان گفته که آینده ترکیه در گرو تلاش برای خودکفایی دفاعی از راه دستیابی به دانش دیجیتال٬ رباتسازی و قدرت هوایی است.
در هر حال٬ هر روایتی که صحیح باشد٬ نمیتوان از این 2 واقعیت تاریخی چشمپوشی کرد:
1.اربکان در احیای نقش سیاستمداران محافظهکار و جلب حمایت جامعه محافظهکار برای به قدرت رساندن آنان نقش مهمی ایفا کرده و جریان سازترین و کادر سازترین رهبر این مسیر است.
2.حزب عدالت و توسعه در حوزههای مختلف فکری و سیاسی از جمله رویکرد به جهان اسلام و سیاست خارجی در قبال غرب و همچنین بها دادن به اصل خدمت٬ توانمندی نظامی و علمی٬ هم از اربکان میراث و درس گرفته و هم در برخی وجوه٬ با او اختلاف نظر دارد.
محمد علی دستمالی کارشناس مسائل ترکیه
انتهای پیام/