کاهش حقوق شهروندی مسلمانان هند
سرباز روح الله رضوی، کارشناس مسائل شبه قاره گفت: نتیجه اقدامات دولت هند در کاهش حقوق شهروندی مسلمانان و فشارهای سیاسی و اجتماعی، تولد تفکرات افراطی مانند داعش است.
به گزارش گروه رسانه های خبرگزاری تسنیم، چندی پیش ترامپ، رئیس جمهور آمریکا به هند سفر کرد و همزمان با این سفر اتفاقاتی در سراسر هند رخ داد که در آن هندوهای راست گرای افراطی اقدامات خشونت طلبانه و جنایت آمیزی علیه مسلمانان این کشور نظیر به آتش کشیدن مساجد، زنده زنده سوزاندن مسلمانان در خانههایشان، کشاندن مسلمانان به خیابانها و ضرب و شتم شدید آنها انجام دادند. پس از آن رسانههای مختلف دنیا نسبت به این جنایت و اقدامات واکنش نشان دادند و این موضوع به سرعت در سراسر دنیا مطرح شد؛ چند روز پیش هم رهبر معظم انقلاب اسلامی نسبت به این جنایات واکنش نشان دادند و فرمودند: «قلب مسلمانان جهان از کشتار مسلمانان در هند جریحه دار است. دولت هند باید در مقابل هندوهای افراطی و احزاب طرفدار آنها بایستد و با توقف کشتار مسلمانان، از انزوای خود در جهان اسلام جلوگیری کند.»
به همین بهانه تصمیم گرفتیم درباره چند و چون این وقایع با سرباز روح الله رضوی، کارشناس و تحلیلگر مسائل شبه قاره و هند گفتگو کنیم و جزئیات بیشتر در این باره را از او جویا شویم؛
در ابتدا بفرمائید جرقه این اعتراضات و جنایات علیه مسلمانان از کجا شروع شد؟
دولت هند قانونی را در 12 دسامبر سال 2019 تصویب کرد تحت عنوان بازنگری در تابعیت هند و این قانون به نوعی بازنگری قانونی بود که در دهه 60 میلادی به تصویب رسیده بود. این قانون درباره کسانی بود که حق دارند تابعیت و شهروندی هندوستان را داشته باشند. قانون جدید در خصوص اتباع سه کشور همجوار هندوستان بنگلادش، پاکستان و افغانستان بود به این معنی که این اتباع در صورتیکه به عنوان مهاجرین غیرقانونی در هند حضور دارند با دارا بودن شرایطی میتوانند تابعیت و شهروندی هندوستان را بگیرند. یکی از مهمترین فاکتورها و شرایط این بود که اتباع نباید مسلمان باشند، به بیان دیگر غیرمسلمان های این سه کشور در صورتیکه در هند بودند و یکسری شرایط را داشتند میتوانستند تابعیت هندی بگیرند.
چرا ادبیات چنین قانونی اینقدر نسبت به مسلمانان تبعیض آمیز است؟
ابتدا این قانون لایحه بود که نزد دو مجلس هند (مجلسین هند) ارسال شد و به تصویب رسید و درنهایت هم ریاست جمهوری 12 دسامبر 2019 پای این لایحه را امضا کرد. بنابراین حامیان و تصویب کنندگان این قانون اعضای خود دولت بودند. حرفشان هم این بود که این سه کشور، کشور مسلمان هستند، پس مسلمانان مهاجر غیرقانونی در هند به کشور خودشان برگردند چرا هندوستان که کشور غیرمسلمان است به این افراد تابعیت دهد؟
واکنش مسلمانان هند بعد از تصویب این قانون چه بود؟
این قانون در هند تحت عنوان CAA شناخته شد و مسلمانان پس از تصویب آن شروع به اعتراض کردند. دلیل اعتراضشان هم این بود که خطاب به حامیان و تصویب کنندگان قانون میگفتند با تصویب CAA راه بسیاری از غیرمسلمانان را به هند باز میکنید، اما اگر یک مسلمان سلب تابعیت شود دیگر نمیتواند برگردد. همزمان با این قانون، قانون دیگری هم به شکل نمونهای در یکی از ایالتها به نام آسام اجرا شد و دولت گفت که میخواهد پس از اجرای نمونهای قراراست این قانون در کل کشور اجرا شود و آن قانون هم «قانون احراز هویت ملی هندی ها» بود.
دولت هندوستان میخواست با اجرای این طرح هندیها را از بنگلادشیها که غیرقانونی به آن ایالت آمده بودند جدا کند
در آسام که این قانون به صورت نمونهای اجرا شد اینطور بود که این ایالت همجوار بنگلادش بود و در طول این سالها بسیاری از بنگلادش به صورت غیرقانونی به این ایالت آمده بودند و حالا دولت هندوستان میخواست با اجرای این طرح هندیها را از بنگلادشیها که غیرقانونی به آن ایالت آمده بودند جدا کند. البته این قانون از سال 2012 کلید خورده بود از طرفی آسام 33 میلیون جمعیت دارد، پس غربالگری این جمعیت کار ساده ای نیست. مبنای غربالگریشان هم این بود که اگر فرد از سال 1971 در اینجا ساکن بوده برای این ایالت است، اما اگر کسی نتواند ثابت کند که از آن سال اینجا بوده احراز هویتش رد میشد. چنین فرایندی بسیار سخت و پیچیده و کلی مشکل پیدا شد. در نهایت نتوانستند این کار را به سرانجام برسانند تا اینکه در سال 2019 بعد از تصویب CAA نتیجه غربالگری ایالت آسام هم اعلام شد و گفتند حدود یک میلیون و نهصد هزار نفر از 33 میلیون نفر هویت هندی ندارند و احراز هویتشان رد شد. از این تعداد که احراز هویتشان رد شد تعداد زیادی شأن مسلمان بودند چون ایالت آسام جمعیت قابل توجهی مسلمان دارد. حالا اگر این دو ماجرا را به هم ربط دهیم میبینیم که با تصویب CAA مشکل غیرمسلمانانی که در غربالگری احراز هویتشان رد شده بود حل شد و میتوانستند تابعیت هندی بگیرند و به این ترتیب عملاً مسلمانان بیرون رانده شدند.
پس این دو ماجرا کاملاً نشان میدهد که با برنامه ریزی خاصی سیاستی ضد مسلمانان در هند حاکم شده و ادامه هم خواهد داشت؟
بله دقیقاً همینطور است. این اتفاقاتی که امروز در هند شاهد آن هستیم همگی شعارهای انتخاباتی حزب حاکم بوده است. در سال 2014 که حزب BJP که در انتخابات شرکت کرده بود گفته بود که میخواهد چنین کارهایی انجام دهد. منتها متأسفانه ما در ایران خیلی دیر متوجه این اتفاقات شدیم. به بیان دیگر اینکه چنین اتفاقاتی قرار بود بیفتد کاملاً روشن بود ولی در این 6 ماه اخیر این قصه سرعت گرفت.
اتفاقاتی که امروز در هند شاهد آن هستیم همگی شعارهای انتخاباتی حزب حاکم بوده است، دولت هند اعلام کرده که میخواهد تا سال 2024 که پایان دوره دوم حزب حاکم است این غربال گری را در کل هند اجرا کند و این به این معناست که هویت تمام مسلمانان هند به خطر افتاده است
دلیلش هم این است که دولت هند اعلام کرده که میخواهد تا سال 2024 که پایان دوره دوم حزب حاکم است این غربال گری را در کل هند اجرا کند و این به این معناست که هویت تمام مسلمانان هند به خطر افتاده است چون معلوم نیست تکلیف آنان چه میشود. مثلاً دولت بنگلادش که با آسام همجوار است میگوید من اصلاً این قانون را قبول ندارم. خیلی از کشورهای دیگر هم موافق نیستند، چون این قانونی است که هند برای خودش اجرا میکند ولی بقیه کشورها خودشان را به این قانون متعهد نمیدانند.
با توجه به اینکه این قصه سر دراز دارد و مدتهاست که وجود دارد چرا الان توجهات به این موضوع جلب شده و رسانهها سراغ آن رفتند؟
متأسفانه یک نقد خیلی جدی که به فضای رسانهای کشور وجود دارد این است که در شرایطی که تمام رسانههای دنیا نظرشان به این اتفاق در هند جلب شده و مقالات و اخبار زیادی در این باره نوشته شده رسانههای کشور ما در یک جهل نسبت به این موضوع به سر میبرند. یکی از دلایلش هم این است که رسانههای ما عمدتاً غرب گرا هستند و اخبار غرب برایشان موضوعیت دارد.
چیزهایی که امروز در هند میبینیم فقط مربوط به این روزها نیست، از سال 2014 که حزب BJP سرکار آمد این حملات به صورت سازمان یافته وجود داشته و ما شاهد آن بودیم. بعد از تصویب CAA هم حملات و تظاهرات بیشتر و شدیدتر شد و دهها مسلمان کشته شدند. البته معترضین به این قانون همه مسلمان نبودند، بسیاری از هندوها و بخشی از بدنه مردم هند هم به خاطر تصویب این قانون تبعیض آمیز دست به اعتراض زدند چون همه هندوها که افراطی نیستند، بلکه یک جریانی از هندوهای افراطی هستند که از مذهب برای مقاصد راست گرایانه و افراطی خودش استفاده میکنند. اصل این تظاهرات هم از حدود دو هفته پیش در شهر دهلی شروع شد که در آن زنان مسلمان دست به تظاهرات مسالمت آمیز به منظور اعتراض به این قانون زدند، اما یکی از این گروههای راست گرا اولتیماتوم میدهد و تهدید میکند و پس از آن جریانهای خشونت آمیز آغاز میشود.
نکته دیگر اینکه در وهله اول بسیاری از خشونتها، درگیریها و ضرب و شتمها توسط پلیس که مسئول کنترل اوضاع است، صورت گرفته است و به دنبال آن گروههای راستگرا هم حمله کردند و بسیاری از مساجد و مدارس و مراکز دینی را تخریب کردند و آتش زدند. پیش از این هم بسیاری از دانشجویان دانشگاههای هندی و افراد چپی هم به تصویب این قانون اعتراض کرده بودند.
واکنش دولت هندوستان به این حملات و تظاهرات چیست؟ با توجه به اینکه سرچشمه مشکلات از تصویب قانونی که خودش تصویب کرده نشأت میگیرد.
دولت در این میان پمپاژ کننده نفرت است، چون با تصمیم دولت چنین اتفاقاتی افتاده است. برای رفع خشونت پلیس را وارد معرکه میکند تا شرایط را کنترل کنند، اما نکته این است که تنش از تصویب قانون دولت آغاز شده است.
این اتفاق در شرایطی میافتد که ما شاهد اتفاقات سیاسی مثل سفر ترامپ به هند هم بودهایم. چه ارتباطی میان این دو اتفاق وجود دارد؟
اتفاقاً این درگیریها همزمان با ورود ترامپ به هندوستان بود و آنقدر این درگیریها جدی بود که تا حد زیادی سفر ترامپ به حاشیه رفت. این در حالی است که مسئولین سیاسی هند خیلی هم روی این سفر حساب باز کرده بودند و بزرگترین استقبال تاریخ از ترامپ هم صورت گرفت؛ حدود 110 هزار نفر در ورزشگاه احمدآباد جمع شدند و به استقبال ترامپ رفتند. این 110 هزار نفر که برای ترامپ هورا کشیدند واقعیت هند امروز هستند؛ هند امروز بخشی از بدنهاش ضد مسلمان شده است و گرایشهای افراطی پیدا کرده است. پشت این گروههای افراطی به دولت و حزب حاکم گرم است، چون دولت هند اگر بخواهد اوضاع را کنترل کند، به راحتی کنترل میکند و از پس آن برمی آید و مشکلی ندارد، اما این یک سناریوی تکرار شده است.
موضع ایران با توجه به اینکه همیشه حامی مسلمانان جهان بوده است را چگونه ارزیابی میکنید؟
ایران هیچ وقت مشکل جدی با هندوستان نداشته و همیشه به کشور هند نگاه احترام آمیز داشته و ما پیوندهای تاریخ و تمدنی وثیقی با هند داریم و این کشور شخصیتهای قابل احترامی مثل گاندی داشته است، اما هیچکدام اینها دلیل نمیشود که ما چشممان را روی این واقعیتها و جنایاتی که میافتد ببندیم. ایران باید از منظر خیرخواهانه و راهنمایی این موضوع را با هند طرح و موضوع را حل کند و باید هرچه زودتر جلوی چنین اتفاقاتی گرفته شود.
اتفاقاً اخیر آقای ظریف یک توئیت کردند که هندیها را به شدت نسبت به موضع جمهوری اسلامی ایران متعجب کرد؛ توئیت بسیار درست و به جایی بود، ولی دست فرمانی که دولت هند دارد میرود خروجی اش تولد داعش است، چون تفکرات افراطی در بستر فشارهای سیاسی و اجتماعی به وجود می آیند و رشد میکنند. تحلیل هندیهایی که چنین رفتارهای خشونت آمیزی انجام میدهند این است که میگویند هندوستان 200 میلیون مسلمان دارد که در مقابل 800 میلیون غیرمسلمان هند قدرتی ندارند. دنیای بیرونی هم که تعلق خاطری به این مسلمانان ندارد؛ از طرفی هند، جمهوری اسلامی ایران را حامی مسلمانان نمیداند و فقط کشورهای عربی را مسلمان میداند که با کشورهای عربی هم قراردادهای مالی بزرگ و کلانی بسته که به این واسطه آنها هم کاری برای مسلمانان نمیکنند. ضمن اینکه باید در نظر بگیریم که هند با اینکه توسعه انسانی ندارد و کشور فقیری است ولی توسعه، رشد اقتصادی و قدرت نظامی دارد و با همین قدرت هم خیلی کارها میتواند بکند. الان هم هدفش این است که حقوق شهروندی مسلمانان را به حداقل تنزل دهد.
منبع : مهر
انتهای پیام/