«معجزه آبخیزداری»| دلیل اصلی سیلهای امسال ناکافیبودن عملیات آبخیزداری است
بنابر گزارش مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی، آبخیزداری ناکافی عامل اصلی سیلابهای مخرّب در استانهای گلستان، مازندران، لرستان، خوزستان و فارس در سال جاری است.
به گزارش خبرنگار اقتصادی خبرگزاری تسنیم، بارندگی شدید و ممتد و سیلاب کمسابقۀ واپسین روزهای سال 1397 و اوایل سال 1398 در استانهای مازندران، گلستان، خوزستان و فارس، گرچه فواید و آثار مثبتی همچون تغذیه منابع آبی و پرشدن مخازن سدها و از این دست بههمراه داشت، ولی متأسفانه باعث از دست رفتن جان 78 نفر در آغازین روزهای سال نو شد و خسارت مالی فراوانی را بهجای گذاشت.
طی این بارشها 213 شهرستان، 273 شهر و 5148 روستا به گزارش بنیاد مسکن انقلاب اسلامی درگیر حادثۀ سیل شدند و صدها میلیارد تومان خسارت در بخشها و زیرساختهای مختلف از جمله کشاورزی، مسکن، حملونقل، آب و برق و ارتباطات و مخابرات ایجاد شد. تخمین زده شده است در این سیلها، حدود 12 میلیون نفر تحت تأثیر سیل قرار گرفته، حدود 3 میلیون نفر نیازمند انواع مختلفی از امدادرسانی بودهاند، حدود 371 هزار نفر مجبور به ترک محل زندگی خود شده و 943 مرکز درمانی آسیب دیدهاند. بنابر اعلام وزارت کشور 58 روستا از روستاهای سیلزده نیاز به جابهجایی داشته و میزان خسارات، 35 هزار میلیارد تومان برآورد شده است.
در بررسیهای انجامشده توسط مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی، از مهمترین عوامل وقوع سیل در این استانها، عدم انجام عملیات آبخیزداری بهاندازۀ کافی بوده است، این در حالی است که مقام معظم رهبری بارها و بارها، روی اهتمام و جدیت مسئولان برای انجام عملیات آبخیزداری جهت پیشگیری از وقوع سیل تأکید کردهاند.
در اینجا با استناد به گزارش این نهاد پژوهشی به مهمترین دلایل سیلهای اخیر در استانهای مختلف درگیر سیل میپردازیم:
اول: استان گلستان و مازندران
شروع بارشها از 29 اسفندماه 1397 در استانهای شمالی مازندران و گلستان آغاز شد. بارشها بهنحوی سنگین بود که بخشهای درگیر سیل استان گلستان، دوسوم متوسط بارش سالیانۀ خود را طی 5 روز تجربه کرد و روستاها و شهرها در مسیر رودها بر اثر طغیان رودخانهها بهشدت دچار آبگرفتگی شدند. نکتۀ جالب آن که این سیلها، بهلحاظ تاریخی دارای پیشینه بوده و وقوع چندین سیل مخرب و مهیب در دوران معاصر در همین حوزه (بیش از 120 سیل کوچک و بزرگ) بیش از صدها کشته بهجای گذاشته بودند.
مهمترین دلایل سیل استانهای مازندران و گلستان عبارت است از:
- آبخیزداری ناکافی و محدود
- جنگلزدایی و تخریب مراتع
- مدیریت نامناسب منابع آب و بهخصوص مخزن سدها
- توسعۀ نامناسب شهری و روستایی (توسعۀ شهری بهسمت مناطق در معرض سیل)، مسدود ساختن کانالهای انحراف آب در آققلا و گمیشان
- خطوط ارتباط، کمربند شمالی آققلا و خطآهن و تأثیر آنها بر تشدید آبگرفتگی (در طراحی این تأسیسات به اصول آبخیزداری توجه نشده است)
دوم: استان فارس
با تداوم بارشها بخشهای دیگری از نواحی غرب و جنوب غربی ایران در معرض سیلاب قرار گرفتند. در روزهای 5 و 6 فروردین ماه سال 1398 بارش شدید در استان فارس که حدود 20 میلیمتر ثبت شده است در مدت کوتاهی سبب بهراه افتادن سیلاب ناگهانی در منطقۀ دروازه قرآن و سعدیه شیراز شد که متأسفانه بهدلیل تجمع زیاد جمعیت در آن منطقه بهمناسبت تعطیلات نوروزی تعداد زیادی کشته و مجروح بهجا گذاشت و به اتومبیلهای بسیاری آسیب جدی رساند. از دلایل عمدۀ سیل شیراز میتوان به این موارد اشاره کرد:
- عدم اقدامات آبخیزداری در بالادست دروازه قرآن
- مداخلات غیراصولی انسانی
- نادیده انگاشتن طبیعت در توسعۀ شهری و منطقهای شهر شیراز
- تعدی به حریم و بستر رودخانه و مسیل و پوشاندن مسیل برای احداث بزرگراه و نادیده انگاشتن دانش موجود در رخداد سیل در دورههای بازگشت
سوم: استان لرستان
سیلاب بعدی مربوط به استان لرستان بود. بارندگی شدید در روزهای 5 و 11 فروردین ماه 1398 باعث طغیان رودخانههای استان لرستان شد و سیلاب ناشی از آن روستاها و شهرهای مختلف استان را فرا گرفت. سیل استان لرستان سبب از بین رفتن راههای ارتباطی بسیار زیادی شد و دسترسی به شهرها و روستاهای آسیبدیده جهت امدادرسانی را با اختلال و مشکل مواجه کرد. از مؤثرترین دلایل سیل استان لرستان میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- آبخیزداری ناکافی و لایروبی نشدن انهار و رودخانهها و نامناسب بودن طراحی راه و ابنیه و توسعۀ شهری و روستایی نسبت به رودخانه
- توسعۀ ناپایدار بالادست و جنگلزدایی و تخریب مراتع و چرای بیرویۀ دام
- توسعۀ نامناسب شهری و روستایی و احداث سکونتگاهها و منازل در حریم و بستر رودخانه
- فقر و محرومیت ساکنان که به بهرهبرداری ناپایدار از مراتع و جنگل دامن زده است
چهار: استان خوزستان
در همین دورۀ بارش رودهای استان خوزستان نیز دچار بالاآمدگی و طغیان شده است و سیلبندهای زیادی در مسیر آنها دچار شکستگی شدند. با افزایش آورد بارشها برای سدها، ذخیرۀ آبی بسیاری از سدهای بزرگ در استان خوزستان از جمله سدهای کارون، دز و کرخه بهطور کمسابقهای افزایش یافته است و سدها تا حدود 95 درصد ظرفیتشان پر شد و در نتیجه برای ایجاد ظرفیت ذخیرهسازی برای ادامۀ بارشها بهطور کنترلشدهای سرریز کردند. در نتیجۀ رهاسازی آب سدهای استان خوزستان بهمنظور کنترل سیلاب، دستور تخلیۀ چندین روستا در پاییندست سدها صادر شد و بهدلیل افزایش حجم آب رودخانهها، سیلاب به بسیاری از اراضی زیر کشت و 145 روستا وارد شد. از مهمترین دلایل وقوع سیلاب در استان خوزستان میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- مدیریت نامناسب مخازن سدها و رهانکردن بموقع آب جهت افزایش ظرفیت پذیرش آب
- عدم جانمایی و توسعۀ مناسب سکونتگاههای شهری و روستایی و نادیده یا خفیف گرفتن عملی مخاطرات سیل
- اتکای زیاد به ظرفیت سدها و عدم پندآموزی از سیلابهای گذشته (در انجام عملیات آبخیزداری بهاندازۀ کافی)
- تعدی به حریم رودخانهها و انهار
- توسعۀ سطح زیرکشت در مناطق و دشتهای سیلابی شناختهشدۀ مجاور رودخانه
- دخالتهای ناپایدار در هورالعظیم و تالاب شادگان و سایر تالابها و آبگیرهای کوچک دائمی و فصلی
- توسعۀ ناپایدار جلگۀ خوزستان با توجه به حساسیت متعدد و پیچیده در حوزههای مختلف آب و برق و نفت و کشاورزی و حملونقل و غیره
البته در ماههای اخیر نیز بارشهای نوار جنوب و جنوب شرقی کشور، سبب بهراه افتادن سیلاب در استان سیستان و بلوچستان و هرمزگان و کرمان شد که باید منتظر اعلام دلایل وقوع این سیلابها از سوی مسئولان ماند.
در مجموع باید گفت نگاهی گذرا به دلایل وقوع سیل در استانهای گلستان، مازندران، خوزستان، لرستان و فارس نشان میدهد عدم توجه کافی به آبخیزداری و آبخوانداری جهت هدایت روانابها و جلوگیری از تشکیل سیلاب مخرب، دلیل عمدۀ این سیلها بوده است و این باید درس عبرتی برای مسئولان و تصمیمگیران باشد تا با انجام عملیات آبخیزداری و توسعۀ پوشش گیاهی بهاندازۀ مناسب و کافی، جلوی خسارتهای احتمالی آینده گرفته شود و این چیزی است که باید سرلوحۀ کارهای مسئولان بهخصوص دستگاههای نظارتی باشد.
انتهای پیام/+