عقلانیت دینی| علمالهدی:شریعت واقعی هیچ مخاصمه ای با عقلانیت ندارد
حجتالاسلام علمالهدی استاد دروس خارج حوزه گفت:شریعت واقعی هیچ مخاصمه ای با عقلانیت ندارد و آنان که غیرعقلانی رفتار می کنند اعمالشان مبتنی بر شریعت نیست.
حجتالاسلام والمسلمین سید محمدصادق علمالهدی استاد دروس خارج حوزه و پژوهشگر علوم دینی در گفتگو با خبرنگار سیاسی خبرگزاری تسنیم اظهار داشت: بنای خدا در این عالم خاکی بر معجزه و کرامت نیست که اگر چنین بود، دیگر اینها «خرق عادت» محسوب نمیشدند. کسانی که با سیره اهل بیت علیهم السلام و اصحابشان آشنا باشند، میدانند که زندگی آنان مثل عموم مردم مبتنی بر همین اسباب و لوازم تکوینی بوده است، آنان بر پایه معجزه زندگی خود را پیشنمیبردند که اگر چنین بود، تاریخ اهل بیت (ع) به گونه دیگری رقم میخورد و ما شاهد این همه مظالم در حقّ آنان نبودیم.
وی افزود: حوادث ماورای طبیعت در زندگی اهلبیت (ع) استثنائی و برای مثلاً اتمام حجّت در موارد خاص بود. لذا بر حسب روایت و به شهادت تاریخ، امامان (ع) یا مقتول بودند یا مسموم. یعنی عوامل سوء تکوینی بر جان شریفشان اثر میگذاشت.
این پژوهشگر دینی بیان کرد: از منطق عقل و سیره اهل بیت (ع) به دور است که کسی بدون تدبیر عقلانی و صرفاً به توقّع کرامت و عنایت اهل بیت، زندگی خود را رها کند، از آن بدتر اینکه مسؤولی بر اساس توقّع معجزه، برای مردم سیاست کلان تدوین کند! مثل اینکه گفته شود: «با وجود شیوع بیماری واگیردار، درب حرمها را باید باز گذاشت؛ چراکه حرمها دارالشفا هستند»، این یکی از مصادیق اتخاذ سیاست کلان بر اساس توقّع خرق عادت و معجزه است که تبعات بسیار خطرناکی برای دین و دنیای مردم دارد، در حالی که فرد حیات شخصی خود را هم مجاز نیست با تکیه بر این امور رها کند، چه برسد به حیات جمعی. چون هیچگونه تضمینی وجود ندارد که کرامات و معجزهها اتفاق بیافتند، وقوع کرامت منوط به اراده خدا و اهل بیت (ع) است و آنان به کسی تضمین ندادهاند که دائماً و هر وقت که او خواست، برایش معجزه کنند!
حجتالاسلام علمالهدی در ادامه عنوان کرد: در روایات توصیه اکید به «تقیه» شده است که بنابر آن، اگر یک شیعه، دفع خطر از جان خود یا سایر شیعیان را منوط به تبرّی جستن از اهل بیت (ع) ببیند، نه تنها جایز، که واجب است چنین کند. اگر قرار بود همه چیز در مورد اهل بیت (ع) با اعجاز پیش برود، به ما میفرمودند که شما تقیه نکنید، ما خودمان به نیروی غیبی خطر را از شما دور میکنیم!
وی در ادامه افزود: برخی عنوان کردند که بسته شدن دربهای حرمها اهانت به اهل بیت (ع) است. اول اینکه اهانت یک «عنوان قصدی» است؛ یعنی اینکه عنوان اهانت زمانی صادق است که قصد اهانت وجود داشته باشد، که در مورد بسته شدن حرمهای اهل بیت، قطعاً چنین نیّتی وجود ندارد.
این کارشناس علوم دینی گفت: به بیان فنّی، لزوم بسته شدن درب حرمهای مطهّر در این شرایط خاصّ، حتّی از باب «تزاحم» هم نیست. زیرا تزاحم بین دو واجب قابل تصوّر است، نه بین یک امر مستحب و یک امر واجب. زیارت قبور ائمه اطهار (ع) از نزدیک، مستحب و حفظ سلامتی واجب است. و هیچ مستحبّی قابل تزاحم با واجب نیست.
حجتالاسلام علمالهدی در بخش دیگری از این گفتگو عنوان کرد: اساساً عقل نقش مهمی در شناخت دین و استنباط گزارههای دینی دارد. چون مخاطب دین، از بدو نزول تا ختم روزگار،«عقلاء» بوده و هستند. در واقع دین آمده است تا با اقناع عقل بشر، او را به پذیرش و تسلیم وادارد.
وی افزود: ما معتقدیم که عامل اصلی اقبال مردم به دین اسلام، نه معجزات و خرق عادات بود، نه قوه قهریه و زور شمشیر، بلکه بنای خدا در دعوت دینی، بر اقناع عقلاء بود. به بیان دیگر: اسلام از آغاز دوره تشریع، ماهیتی داشت که مردم را به مقتضای عقل و طبع عقلائیشان مجذوب و شیفته خود میکرد و این ویژگی جوهری اسلام و همه ادیان آسمانی است. هر تفسیر خشن و افراطی و فاقد جاذبهی عقلایی از دین، هر چه محسوب شود، مسلّماً آن اسلامی نیست که نبیّ رحمت (ص) آن را آورد.
علمالهدی تصریح کرد: همانگونه که پذیرش اولیه دین، به جهت خاصیت اقناعی آن نزد عقلاء بود، استمرار و بقاء دین در جامعه نیز در گرو ارائه تفسیری عقلانی و عقلایی از دین است. و اگر روزی دین در برابر عقل و در تضاد با آن تعریف شود، قطعاً خیانتی در حقّ دین صورت گرفته است، چرا که موجب میشود دینداری از جامعه زدوده شود.
وی بیان داشت: یکی از ذهنیتهای پیدا یا پنهان در جوامع سنّتی مذهبی، توهّم تضاد و تنافی بین عقل و دین است، و گاهی چنین تبلیغ میکنند که اگر میخواهید به جوهر دین راه یابید، باید چراغ عقل را خاموش کنید؛ حال آنکه خالق عقل همان خدایی است که قرآن را نازل کرده و نبیّ و وصیّ را مبعوث نموده است، وقتی خواستگاه عقل و کتاب و سنّت یکی است، چرا باید تضادی بین اینها وجود داشته باشد؟!
علمالهدی همچنین خاطرنشان کرد: از این رو است در حدیث، عقل به «حجّت باطنی» و انبیاء به «حجّت ظاهری» تعبیر شده است و به همین جهت است که نزد فقهای مسلمان شیعه و سنّی، عقل در کنار کتاب، سنّت و اجماع، یکی از ادله اصلی شناخت شریعت است و بدون عقل امکان استنباط صحیح احکام شرعی وجود ندارد.
این کارشناس و پژوهشگر علوم دینی بیان داشت: بر این اساس، شریعت نسبت به گزارههای عقلی و عقلائی موضع خصمانه ندارد، بلکه همه یافتههای قطعی عقلی و اکثر قریب به اتفاق سیرههای عقلائی را تأیید و امضاء کرده است. محقّقان دینی معتقدند اگر شارع نسبت به رفتار خاصّی از جامعه عقلائی، موضع انتقادی داشته باشد، به حکم عقل موظّف است متناسب با میزان رسوخ سیره بین مردم، از آن ردع و منع کند. در غیر این صورت، سیره از نگاه شارع، امضاء شده محسوب میشود. به بیان دیگر: ردع شارع از یک سیره ریشهدار عقلائی، نمیتواند آن چنان ضعیف باشد که عدهای بفهمند و دیگران نفهمند.
وی در توضیح بیانات خود افزود: به طور مثال رباخواری، از دیر باز سیره مردمان بوده است؛ آنان به مقتضای طبع عقلایی خود، فرقی مثلاً بین اجاره یک خانه با اجاره پول آن نمیدیدند، حال آنکه دومی از دید اسلام ربا محسوب میشود. از آنجا که شارع چنین روشی را بر نمیتافت، با خطابات عدیده و به صریحترین شکل، از آن منع کرده است و مثلاً به یک حدیث یا ظاهر یک آیه بسنده نکرده است.
وی افزود: بر این اساس، هر جا چنین نهی اکید و صریحی را در نصوص دینی نبینیم، نمیتوانیم بپذیریم که شریعت موضع انتقادی نسبت به روش عقلایی دارد. به عنوان نمونه، در خصوص مراجعه به دانش پزشکی روز برای امر تداوی، که برخی با ادعای «طب اسلامی» از آن منع میکنند، نه تنها منع روشنی از سوی شریعت وجود ندارد، بلکه تاییدات و تشویقهایی هم نسبت به آن در نصوص دینی دیده میشود.
این کارشناس علوم دینی در پایان بیان داشت: شریعت اسلامی خِردمحور است و هیچ منافاتی با دانشهای عقلایی روز ندارد. هرگونه برداشت غیرعقلایی و ضد دانش روز از شریعت بسیار خطرناک است؛ چون در نهایت به دینداری جامعه لطمه خواهد زد؛ مگر در موارد خاص که به اندازه کافی دلیل داشته باشیم. مانند ادلههایی که پیرامون حرمت ربا وجود دارد و ما را در بهکارگیری الگوهای بانکداری در دنیای معاصر محدود میکند.
انتهای پیام/