یادداشت|سیرۀ امام حسین(ع) الگوی راهگشای امروز
امام حسین(ع) با درختی شناخته میشود که هزار و سیصد و اندی سال پیش نهال آن را در کربلا کاشت و امروز درختی تناور شده که دوست و دشمن هر روز بیشتر به قدرت آن اذعان میکنند.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، امام حسین علیهالسلام هر چند در دوران امامتش فراز و نشیبهای بسیاری داشته و با یکی از بزرگترین ریاکاران تاریخ یعنی معاویه و همچنین یکی از بزرگترین مضحکههای تاریخ یعنی سلطنت یزید هم عصر بوده است، اما این امام همام بیش از اینها ـ که درود خدا بر او و خاندان پاکش باد ـ با درختی شناخته میشود که هزار و سیصد و اندی سال پیش نهال آن را در کربلا کاشت و امروز درختی تناور شده که دوست و دشمن هر روز بیشتر به قوت و قدرت آن اذعان میکنند.
دوستان به قدرتش اعتراف میکنند؛ چراکه هرچقدر هم عاشق امام حسین علیهالسلام باشی و کرامت از این خاندان دیده باشی، هرگز نمیتوانی این همه شگفتی را بدیهی بدانی و از کنارش بی آنکه لب به شگفتی بگشایی، گذر کنی و هرچقدر هم ماندگاری مکتب امام حسین علیهالسلام برای تو مُضر باشد و در دستگاه یزید زمان باشی، نمیتوانی شگفتیات را از این همه قدرت و هیبت، به زبان نیاوری.
اما یک سؤال مهم؛ آیا امام حسین علیهالسلام میدانسته کشته میشود و به سمت کربلا قدم گذارده است؟ و اگر میدانسته آیا نام اینکار خودکشی نیست؟ به این سؤال پاسخهای متفاوتی داده شده که بنده میخواهم بسیار کوتاه به آن بپردازم. آیا اگر کسی به خاطر هدفش جانش را بدهد خودکشی کرده است؟ چه هدفی بالاتر از زنده نگه داشتن اسلام؟ فهم این مطلب خیلی هم سخت نیست، منتها بعضی مانند آن زمان که پیامبر صلی الله علیه و آله در کنار کعبه قرآن تلاوت میکرد، گوش و چشمشان را بستهاند تا واقعیت را نبینند. نور آفتاب را که نمیتوان انکار کرد.
اما اگر بخواهیم چند قطرهای از دریای زندگانی امام حسین علیهالسلام بدانیم تا بلکه به مدد خداوند آن را در زندگانی خود و در جامعه خود بکار گیریم، به نظر بنده اولین و مهمترین آنها هشدار امام علیهالسلام نسبت به سقوط فرهنگی جامعهای است که خود را سرآمد اخلاق و فرهنگی میدانسته. از منظر اسلام، فرهنگ بنیاد یک جامعه است و بر همه دیگر بخشهای جامعه به عنوان زیرساخت تأثیر دارد؛ یعنی اگر فرهنگ در یک جامعه به ابتذال و پیش پا افتادگی دچار شود، بلافاصله سیاست و با فاصله کمی اخلاق و در پس آن اقتصاد و سپس دانش نیز همان مسیر را طی خواهد کرد. به همین دلیل است که وقتی یک مقدار فرهنگ در سطح جامعه نمود و بروز پیدا میکند، آگاهان با آن مخالفت میکنند.
دومین قطرهای که از دریای بیکران زندگانی امام حسین علیهالسلام میتوان دریافت، کوتاه نیامدن از حرف حق و مبارزه بیانتها با دروغگویی و ریاکاری و استکبار بود. امام حسین علیهالسلام هم انسان بود، زن داشت، بچه داشت، اعتبار داشت، از قضا از همه ما بیشتر و بهتر میتوانست فخر بفروشد؛ چراکه از فرزند پیامبر صلی الله علیه و آله بالاتر نداشتیم، مال و اموال بسیار هم در دسترسش بود، امام حسین علیهالسلام تمام دنیا را داشت اما به خاطر خدا و آرمانهایی آسمانی به همه دنیا پشت کرد، از حق کوتاه نیامد و نه تنها بر صراط مستقیم قدم گذاشت بلکه گروهی را نیز با خود همراه کرد و مسیر آن را نیز برای بشریت آشکار کرد.
قطره سوم رفتار ایشان با خانوادهاش بود، از روایات به خوبی استفاده میشود که امام حسین علیهالسلام همانند سایر ائمه علیهمالسلام زندگی خوبی برای خانوادهاش فراهم کرده بود و رضات همسر و فرزندانش از زندگی برای ایشان بسیار اهمیت داشت و خانواده امام حسین نیز چون کوهی در پشت ایشان حرکت میکردند و به هدف و انتخاب امام علیهالسلام ایمان راسخ و کامل داشتند.
قطره چهارم، اهمیت نماز اول وقت در زندگانی حضرت است. ایشان حتی در حساسترین لحظات هم نماز اول وقت را ترک نکرد و در ظهر عاشورا آنگونه نماز را اول وقت بجا آورد تا برای شیعیان بعد از خود، نکته بسیار عمیق و قابل تأملی را بجا بگذارد.
* حجتالاسلام علیرضا بشیری، مدرّس دانشگاه و پژوهشگر مطالعات دینی
انتهای پیام/