قم| از صبوری در خانه ماندن تا گره زدن سبزه عید برای سلامتی شهروندان مان در روز طبیعت


قم| از صبوری در خانه ماندن تا گره زدن سبزه عید برای سلامتی شهروندان مان در روز طبیعت

بیایید امسال را به حرمت همه‌سال‌هایی که روز ۱۳ فروردین را جشن گرفتیم و خندیدیم و سال‌هایی که قرار است دوباره جشن بگیریم ؛ بیایید در خانه بمانیم.

به گزارش خبرگزاری تسنیم از قم، دستکش و ماسکم را برمی‌دارم و به خیابان می‌آیم تا ببینم این روزها که من در خانه ماندم شهرم نیز باور کرده  که باید صبوری کند؟

 نبض روزهای پایانی تعطیلات نورزی تب‌دار می‌زند و  به‌روزهای پایانی قرمزرنگ تقویم نزدیک می‌شود. روزهایی که در ذهن تاریخی مردم ایران هرسال با دلهره تمام کردن پیک‌های شادی مدرسه و تدارک دورهمی‌های شادی و قهقهه‌های بلند در فضای بکر و تازه سبز شده طبیعت چنان گره‌خورده که قضا شدنش یعنی یک سال در هر دیدوبازدیدی حسرتش را بازگو کردن.

اما امسال در کوچه‌پس‌کوچه‌های شهر کسی در حال جولان است و ما در خانه نشسته‌ایم و تنها خاطرات سال‌های گذشته را در صفحه‌های چند اینچی موبایلمان  باهم به اشتراک می‌گذاریم.

در این یک ماه و اندی کم نشنیده‌ایم که در "خانه بمانیم" و بگذاریم این دشمن ساکت و خبیث از صبر ما بی‌حوصله شود و باروبندیل ببندد و برود اما حیف و صد حیف که گاهی باورمان نمی‌شود مرگ برای همسایه نیست و در کمین بی‌خیالی ما در گوشه‌ای از خیابان و کوچه نشسته است و بازهم حیف و صد حیف که باور نمی‌کنیم یک بی‌خیالی ساده می‌تواند  فروردین تقویم همه‌سال‌های پیش رو را برایمان سیاه کند و دیگر سبز نباشد.

این روزها دلهره‌ای عجیبی در شهر حاکم است، دلهره‌ای که استاندار قم در کنار ابراز تأسف از دست دادن شهروندان، به مردم هشدار در خانه ماندن می‌دهد و می‌گوید: بعد از تعطیلات نوروزی موج دوم گسترش ویروس کرونا به علت سفرهای نوروزی و حضور مردم در بازارها درراه است.

دلهره‌ای که با وجود تعطیلی همه بوستان‌ها و مراکز تفریحی و تجاری شهر و اجرای طرح فاصله‌گذاری اجتماعی هنوز بر دل کادر درمانی سنگینی می‌کند و رئیس دانشگاه علوم پزشکی قم را که چهره خسته تک‌تک  همکارانش را در بیمارستان‌ها بعد از ساعت‌ها شیفت‌های پشت سر هم می‌بیند را وا‌می‌دارد که بگوید: به هم رحم کنیم و در خانه بمانیم.

نمی‌دانم چرا پلاکاردهای مشکی و حجله‌های علم شده در کوچه‌پس‌کوچه‌های شهر دلمان را نمی‌لرزاند و بی‌خیال عکس‌های مادران و پدران و یا فرزندانی که بافاصله از تابوت  عزیزانشان در سکوت اشک می‌ریزند و حتی ماسک‌هایشان فرصت مرثیه‌خوانی را در غربت بهشت معصومه  به آن‌ها نمی‌دهد را می‌بینیم اما باور نمی‌کنیم اگرچند روزی را صبوری کنیم برای خندیدن و دورهمی همیشه فرصت هست.

خیابان زنبیل آباد را برمی‌گردم و دوباره به مغازه‌های بسته و بی‌رونق خیابان خیره می‌شوم، امروز شهر آرام‌تر است، اما می‌ترسم از هیاهوی چند روز آینده که نکند مثل چهارشنبه‌سوری یادمان برود که عروس و دامادی به‌جای قدم زدن در تالار و شریک شدن بهترین لحظه زندگی‌شان با عزیزانشان در بیمارستان شیفت می‌دهند تا یکی از ما راحت‌تر نفس بکشیم و فرصت دیدن و شنیدن و خندیدن دوباره داشته باشیم.

پیرمرد میانسالی که عصایش را با دستکش لاتکس آبی بی‌حوصله به دست گرفته و با دست دیگرش ماسک صورتش را جابه‌جا می‌کند آرام در پیاده‌رو قدم میزند، کنارش که می‌رسم انگار از خواب پریده باشد خودش را جمع می‌کند.

روبه رویش که می‌ایستم تازه سیاهی لباس مشکی‌اش را می‌بینم، چشم‌هایش اما خشک است هم از اشک هم از برقی که انتظارش را داشتم و در جواب سؤالم که می‌پرسم چرا در خانه نمانده‌اید می‌گوید: کسی در خانه نمانده است، و بی‌حوصله و غرق در سکوت از کنارم رد می‌شود.

بی‌خیالی کدام‌یک از ما وسعت تنهایش را در این روزهایی که می‌توانست کنار عزیزانش بخندد و بزرگی کند را ندیده گرفت و حالا حتی توان بازگو کردنش را نیز ندارد.

در "خانه بمانیم" بیایید امسال را به حرمت همه‌سال‌هایی که روز 13 فروردین را جشن گرفتیم و خندیدیم و سال‌هایی که قرار است دوباره جشن بگیریم، در خانه بمانیم و یکدل سیر عزیزانمان را تماشا کنیم، شاید فرصت دوباره دیدن به کوتاهی یک بی‌خیالی سرسرانه باشد و حسرتش به طولانی همه‌سال‌های پیش رویمان.

حالا که همه مسئولان و مدیران استانی و شهری، کادر درمان و همه‌کسانی که برای سلامت من و شما به میدان آمده‌اند تا ما دوباره زندگی کنیم، ما در خانه بمانیم و سبزه عیدمان را در خانه هنوز شادمان برای سلامتی ایران و شهروندانمان گره بزنیم و فال حافظ بگیریم و باور کنیم 13 فروردین فرصت تکرار شدن دارد اما عزیزی که می‌رود دیگر باز نمی‌گردد.

گزارش: راحله روشن

انتهای پیام/456/ی

پربیننده‌ترین اخبار استانها
اخبار روز استانها
آخرین خبرهای روز
مدیران
تبلیغات
رازی
مادیران
شهر خبر
فونیکس
او پارک
پاکسان
رایتل
میهن
گوشتیران
triboon