دیدگاههای فاضلی و کرونای خودتحقیری/ دغدغه ایران یا عقده از ایران؟
محمد فاضلی مدرس دانشگاهی است که عقایدش را در کانالی با نام دغدغه ایران منتشر میکند. عقایدی که بیش از آنکه دغدغه ایران باشد، عقده از ایران است و سرجمع آنها عملاً به مخاطب میگوید "شما باید حالتان از ایران به هم بخورد."
گروه سیاسی خبرگزاری تسنیم ــ اولین مواجهه ایرانیان با غرب و دستاوردهای آن به شکستهای فتحعلی شاه قاجار از روسیه تزاری برمیگشت که منجر به از دست رفتن بخشهای وسیعی از خاک این سرزمین شد. پیشرفتهای غربیها در زمینه علوم و فنون نظامی موجبات حیرت مسلمانان و مشرقنشینان شد و آنها را با این پرسش مواجه کرد که چگونه مسلمانان و شرقنشینان عالم میتوانند عظمت ازدسترفته را بازیابی کنند.
اولین گام برای کسب دانش و راز و رمز پیشرفت اروپاییها اعزام تعدادی از جوانان به غرب برای کسب علم و دانش بود، گامی که در چند مرحله انجام گرفت و بانی این کار نیز عباس میرزا ولیعهد فتحعلی شاه قاجار بود. او که جزو معدود شاهزادگان باکفایت قاجار بود، نیت خیری از این کار در سر داشت اما به نتیجهای نامبارک منتهی شد که قریب 200 سال است گریبان ایران را رها نمیکند و آن هم تولد مولودی بهنام منورالفکری بود.
جوانانی که برای کسب دانش راهی اروپا یا بهاصطلاح فرنگ آن روز میشدند، دچار نوعی خودباختگی میشدند و راز و رمز پیشرفت را در تقلید از سبک زندگی اروپاییها میدانستند، در حقیقت این دانشآموختگان بهجای کسب علم و بومیسازی آن در ایران، سوغات اصلیشان تقلید از راه و روش زندگی غربیها بود. سردمدار این جریان را میتوان شخصیت نامآشنایی همچون میرزا ملکمخان نامید. وی که برای تحصیل به فرانسه رفته بود و بهخاطر مأموریتهای سیاسیاش سفرهایی به اقصی نقاط اروپا داشت، جمله معروفی دارد که به باور بسیار از خودباختگان ایران تبدیل شده است: "ما باید از فرق سر تا نوک پا فرنگی شویم"!
شخصیتهایی از جنس ملکمخان در طول سالهای گذشته در راه تحقق این هدف ــ بهجای تکیه بر ارزشهای ملی و میراث فکری کشور ــ بنا را بر ضدیت با دستاوردهای چندهزارساله آن قرار دادند که گویا جامعه ایرانی هیچ دستاوردی نداشته است و در یک عقبماندگی دائمی بهسر میبرد.
از این دست شخصیتها در دوران بعد انقلاب که تأکید بر عقبماندگی ایران دارند، میتوان طیفی از جامعهشناسان و دانشگاهیان را نام برد که برای مطالعه موردی، میتوان به بررسی محمد فاضلی پرداخت.
فاضلی مدرک دکترای جامعهشناسی از دانشگاه تربیت مدرس دارد و هماکنون استاد دانشگاه شهید بهشتی است و مجموعه تفکراتش را در کانال شخصی خود با نام دغدغه ایران منتشر میکند و مجموع این یادداشتهای تلگرامی را نیز در کتابی تحت عنوان "دغدغه ایران" منتشر کرده است.
او دغدغهها و بحرانهای جامعه ایرانی را مسائلی از جمله مشکل آب و مشکلات محیط زیستی، مشکل فساد در نظام اداری، تنش در روابط خارجی با قدرتهای بینالمللی، مشکل تورم و بیکاری و... برمیشمارد اما بدون آنکه راهحلی صحیح برای برونرفت از این مشکلات ارائه کند، خواننده را به این جهت سوق میدهد که ایران بماهو ایران عامل این بحرانها است و این کشور جای زندگی کردن نیست و بایداز آن فرار کرد.
اگرچه کسی منکر مشکلات و بحرانها و بیکفایتی بخشی از مسئولان در ایجاد این معضلات نیست، اما قلم فاضلی و امثال وی بیشتر بهسمت داخل گرفته شده و ابا دارند از نقش استعمار دویستساله و دخالتها و توطئههای دشمنان سخن بگویند.
البته این مقدمه بهمعنای مقایسه جناب آقای فاضلی با منورالفکرهای عهد قاجار نیست؛ چه آنکه دستکم آقای فاضلی جزو متفکران نیست و صرفاً نگارنده یک کانال تلگرامی است.
مشکل اساسی یادداشتهای شخصی همچون فاضلی ترسیم فضایی آکنده از یأس و ناامیدی و القای خودباختگی شدید و تکبعدی دیدن مشکلات امروز جامعه ماست، در واقع او با دیدن پیشرفت سایر کشورها، به نقاط ضعف آنها اشاره نمیکند و در مقابل تنها به ذکر نقاط ضعف ایران میپردازد و پیشرفتها را نهتنها ذکر نمیکند بلکه لحن بیان او بهنحوی است که گویا هیچ عملکرد مثبتی در طول 41 سال گذشته رخ نداده است!
ایده وی برای برونرفت از بحرانها نیز جالب است: "ایده دولت فروتن"! اینکه دولت در ایران به موفقیتهای کوچک در زمینههای مختلف بسنده کند و از کلیگویی و صحبت از ایدههای بزرگ خودداری کند. فارغ از نقد ایده دولت فروتن، فاضلی در دولت حسن روحانی معاون پژوهشی مرکز بررسیهای استراتژیک و مدیر شبکه مطالعات سیاستگذاری عمومی بود و در سال 97 رئیس مرکز امور اجتماعی منابع آب و انرژی شد و مجال این را داشت که ایده دولت فروتن را لااقل در بخشی از دولت روحانی پیادهسازی کند اما از موفقیتهای کوچک دولت متبوع او خبری نیست.
بحران کرونا در جهان میتواند سنگ محک خوبی برای تفکرات فاضلی و افرادی که مانند او فکر میکنند باشد، او که ایران را دارای همآیندی بحرانها میدانست ولی با توجه به همه مشکلات از جمله تحریمهای فراوان، نحوه مدیریت ویروس کرونا در کشورما نسبت به کشورهای اروپایی همچون ایتالیا، فرانسه و آلمان دستکم بدتر نبود و تاکنون با بحران تخت بیمارستانی یا غارت فروشگاهها روبهرو نشدهایم.
نقد دیگری که میتوان به نوشتههای فاضلی مطرح کرد این است که اگرچه نوشتن در کانال تلگرامی ناشایست نیست اما اینکه تحلیلها نیز تلگرامی شود قطعاً برای یک استاد دانشگاه زیبنده نخواهد بود. اگر نوشتههای وی را بدون ذکر نام برای کسی بخوانید، احساس میشود که صحبتهای یک سلبریتی یا راننده تاکسی درباره شرایط فعلی ایران است و از پختگی قلم یک جامعهشناس برخوردار نیست و به تحلیلهای پوپولیستی شباهت دارد و مشخص نیست پشت صحبتها و اظهارات او کدام تئوریها نهفته است.
اگرچه فاضلی نیز مانند ملکمخانها و منورالفکرهای عصر مشروطه به عارضه خودباختگی و خودکمبینی دچار هستند اما امثال آنها با نقد استبداد و تلاش برای به کرسی نشاندن عقایدشان گامهایی در مشروطیت برداشتند و تلاش داشتند عقاید خود را به کرسی بنشانند یا ملکمخان در جاهایی معتقد بود باید اندیشههای غربی را در لفافه دین بیان کرد و در این راستا با امثال میرزا فتحعلی آخوندزاده بحث و جدل داشت و 50 تا 80 قرن سیزده خورشیدی عرصه جولان این شخصیتها در فضای فکری و سیاسی ایران بود، اما امثال فاضلی حتی از چارچوب یک کانال تلگرامی نیز فراتر نمیروند و صرفاً آنچه را عقبماندگی میدانند بر سر جامعه میزنند.
انتهای پیام/+