کارآفرینان اصفهان| روایت بانوی کارآفرین از روزهای سختی که پایانی دلچسب داشت
کارآفرینی کار سادهای نیست، کفش آهنینی میخواهد که به پا کنی و یا علی بگویی و در راه موفقیت از هیچ شکستی نهراسی؛ اما موفقیت سرانجام همه کسانی است که تا انتهای راه میروند.
به گزارش خبرگزاری تسنیم از اصفهان، زمان زیادی از آغاز کسب و کارهای خانگی و ایجاد شغل از این راهها نمیگذرد، از زمانی که متوجه شدیم تمام شغلها در در مناصب دولتی خلاصه نمیشود و نمیتوان انتظار داشت که تمام فارغ التحصیلان و افراد جویای کار در ادارهها و شغلهای دولتی مشغول کار شوند به فکر افتادیم تا از مهارت و استعدادهای خود استفاده کنیم، کسب و کاری راه بیندازیم و در ازای آن درآمد داشته باشیم تا چرخ زندگیمان بچرخد.
چند سالی است که از همین کسب و کارهای خانگی نیز حمایت میشود و طرفداران بسیاری نیز دارد و این راه را برای ما از یک آسانتر کرده که میتوانیم به راحتی شغلی که مد نظر داریم پیش ببریم و بدانیم که خواهان خود را دارد، از طرف دیگر با زیاد شدن این مشاغل بیم آن داریم که شکست بخوریم و در این راه موفق نشویم، اما تجربه نشان داده است که کسب و کارهای خانگی از رونق نمیافتد و در طول زمانی نه چندان طولانی رونق خود را به دست میآورد.
کسب و کارهای خانگی بیشتر از طریق بانوان انجام میشود، بانوانی که تمام وقت خود را در خانه سپری میکنند و به دلیل مشکلات اقتصادی و حتی علاقه خودشان اقدام به راه اندازی کار خانگی میکنند. حال اگر این بانوان همسر خود را به هر دلیلی از دست داده باشند کار برایشان کمی سختتر میشود چرا که باید به تنهایی دست به کار شده و کسب و کاری راه بیندازند تا از این راه امرار معاش کنند.
یکی از بانوان سرپرست خانوار که همسرش را از دست داده است، شهلا مرادی است، او دو فرزند دختر و یک پسر دارد و در حال حاضر در مغازهای مشغول فروش انواع سبزیجات خام، پخته، خشک شده و قبول سفارش از مشتریهاست. او سه نفر را نیز در کنار خود مشغول به کار کرده و حقوق آنها را تامین میکند.
سختی زندگی و آغاز یک راه تازه
خانم مرادی که پس 7 سال از کسب و کار خود رضایت دارد، در گفتوگو با خبرنگار تسنیم در اصفهان گفت: شاید باور نکنید که با چه سختیهایی در زندگی مواجه شدم، چه شبهایی سر گرسنه بر بالین گذاشتیم و هیچ کس نبود تا به ما کمک کند، همسرم را از دست داده بودم، به خاطر سابقه کم کاری همسرم حقوق بسیار ناچیزی به ما میدادند به طوری که در هزینههای زندگی میماندم، بچهها خرج داشتند، مدرسه میرفتند، لباس و خوراک میخواستند و من حتی سواد درست و حسابی هم نداشتم که بتوانم جایی مشغول کار شوم و بچههایم را بزرگ کنم.
وی افزود: بعضی شبها با دیدن گریه بچههایم آنقدر گریه میکردم که با همان حال به خواب میرفتم، تصمیم گرفتم دنبال کار بگردم، گشتم و حتی چند کار کوچک هم به من پیشنهاد شد اما من اصلا سواد نداشتم که بتوانم این کارها را انجام بدهم. چند ماهی از همسایهها فرش و پتو و این جور چیزها را میگرفتم و میشستم و درآمد ناچیزی به دست میآوردم، همسایهها خودشان هم وضع آن چنان مناسبی نداشتند برای همین پول زیادی نمیتوانستند به من بدهند.
این بانوی کارآفرین ادامه داد: خیلی اتفاقی، یک روز که برای مصرف خودمان سبزی خوردن خریده بودم ودر حال تمیز کردنش بودم به ذهنم خطور کرد که سبزی خوردن بخرم، تمیز و بسته بندی کنم و بفروشم، این کار را کردم و بستههای سبزی را به یکی از مغازههای بزرگ یکی از محلات پر رفت و آمد بردم، مدیر فروشگاه اول کارم را قبول نکرد، نمیتوانست اعتماد کند، اما واقعیت زندگیام را برایش گفتم و از او خواهش کردم به من فرصت بدهد و اگر از کارم راضی نبود دیگر ادامه نمیدهم.
هنوز هم آدمهای خوب در کنار ما هستند و دلگرممان میکنند
وی بیان کرد: خدا به کارش برکت بدهد، مرا قبول کرد، از آن روز به بعد من به صورت روزانه سبزی خوردن را تمیز و بسته بندی میکردم و به فروشگاه میبردم. مشتریها خیلی استقبال کردند به طوری که پس از سه چهار ماه روزی حداقل سی بسته سبزی به فروش میرفت. مدیر فروشگاه که از وضعیت من خبر داشت هیچ سودی برای خودش برنمیداشت و کل پول فروش سبزیها را به خودم میداد؛ البته آنطور که بعد فهمیدم در محله در مورد من تحقیق کرده و متوجه حقایق گفتههایم شد. اما من در این سختیها متوجه شدم که هنوز هم آدمهای خوب در کنار ما هستند و دلگرممان میکنند.
مرادی افزود: من از او درس بزرگی گرفتم و واقعا مدیونشان هستم، بعد از سه سال توانستم پس اندازی فراهم کنم، در این مدت سبزی خورشتی، انواع سبزی خشک، حبوبات بسته بندی، پیاز داغ، ذرت و لوبیا سبز و انواع سبزیجات مختلف را هم فراهم کرده و عرضه میکردم، در کنار آن با کمک دختر بزرگم مطالعه هم میکردم و اطلاعاتم را در مورد سبزیهای خشک و خواص آنها بالا میبردم.
تاسیس یک کار مستقل و به کارگیری 4 نیرو
وی اظهار داشت: همین هم باعث شده بود که بتوانم جواب سئوالات مشتریهایم را هم بدهم، مدیر فروشگاه به من کمک کرد تا در چند نمایشگاه یک غرفه داشته باشم و محصولاتم را به فروش برسانم. بعد از چند سال وام گرفتم و مغازهای اجاره کردم، چون به تنهایی از عهده کارها برنمیآمدم دو نفر را استخدام کردم و سه نفری به اضافه دخترم مشغول کار شدیم. خدا به کارمان برکت داد و مشتریها یکی یکی میآمدند و هربار به تعدادشان اضافه میشد، سفارشهای مجالس را هم میگرفتیم و سود خوبی در آن بود.
این بانوی کارآفرین گفت: برای دو سه رستوران هم مایحتاجشان را آماده میکردم، یکی از این رستورانها از ترشیهایی که درست میکردیم خیلی خوششان آمد و حالا ترشی مورد نیازشان را فقط از ما میخرند.
وی ادامه داد: البته باید بگویم این کار ساده نیست و واقعا سخت است، جسم آدم را خیلی خسته میکند، من چند سالی است که کمر درد و پا درد دارم اما به خاطر اینکه دستم جلوی کسی دراز نباشد و بچههایم را خودم به سر و سامان برسانم همه این دردها را تحمل میکنم. بچههایم در دانشگاه و دبیرستان درس میخوانند و هر وقت هم فرصت کنند کمکم میکنند، همین که میبینم قدردان هستند و کمک به من را هیچ وقت ترک نمیکنند خدا را شکر میکنم.
راهاندازی کسب و کارهای خانگی راهی مفید و نتیجه بخش است
وی تصریح کرد: در حال حاضر 5 نفره در مغازه خودمان مشغول کاریم، به چهار نفر حقوق میدهم و اجاره هم پرداخت میکنم اما خدا را شاکرم که در این راه موفق شدم و در کسب و کار خودم پیشرفت کردم.
مرادی خاطرنشان کرد: نمیگویم راه انداختن کارهای خانگی ساده است و هر کسی میتواند انجامش دهد، اما این را با اطمینان میگویم که خواستن توانستن است و اگر آدم اراده کند هر کاری میتواند انجام دهد و سختیها را پشت سر بگذارد. ما زنان خصوصا وقتی که تنها باشیم با مشکلات زیادی روبرو میشویم اما هیچ چیز سخت تر از این نیست که محتاج کسی باشیم. من سواد ندارم و درس نخواندهام اما توانستم کار کنم و زندگیمان را تامین کنم، بدون شک زنی که سواد دارد بهتر از من میتواند کار کند.
وی گفت: توصیه من به زنان این است که اول به خدا توکل کنند و دوم از هیچ سختی نترسند، یا علی بگویند و شروع کنند، خودشان را برای پشت سر گذاشتن سختیها و مشکلات آماده کنند، آنها باید کفش آهنی به پا کنند و بدانند که کسب درآمد اصلا آسان نیست اما لذت آن در کسب نتیجه است که حتما به دست میآید.
این بانوی کارآفرین افزود: همیشه به فرزندانم میگویم که دنبال شغل دولتی نباشید، سعی کنید مهارتهایتان را بالا ببرید و خودتان کسب و کار راه بیندازید تا در کنار شما چند جوان دیگر هم مشغول کار شوند. آنها هم با نظر من موافق هستند و اگر خدا بخواهد در آینده در زمینههای مورد علاقه خودشان کار خواهند کرد.
انتهای پیام/164/ت