میزگرد شفافیت مالی صداوسیما| واقعیتهای دستمزدهای مجریان و فساد در خارج از صداوسیما/ مدیران تلویزیون حداقل باید فضای هنری را بشناسند
مهمان برنامهای که ۳۰ میلیون دستمزد مطالبه میکند، مجریانی که با خارج از سازمان صداوسیما در ارتباطند و دستمزدها در آن سوی ساختمانهای رسانهملی به یک باره نجومی میشود. اینها باید شفاف شوند و برنامهسازهایی که بیش از اندیشه، کپی میکنند.
به گزارش خبرنگار فرهنگیخبرگزاری تسنیم، بحث شفافیت مالی صداوسیما در میزگرد تسنیم ادامه دارد؛ بسیاری بعد از انتشار بخش اول آن استقبال کردند که واقعیتها را بگویند. واقعیتهایی که به تعبیرِ مدیران قدیمی تلویزیون و تهیهکنندگان و مجریان کاربلد هر روز برای رسانهملی خطرآفریناند، اگر حضور اسپانسرها و ضوابط شرکتهای تابعه، مدیریت نشود! در بخش اول میزگرد که منتشر شده علی اصغر پورمحمدی معاون سابق سیما از لطمه ورود بازرگانی به برنامهسازی تلویزیون صحبت کرد. حامد عنقا نویسنده و تهیهکننده سینما و تلویزیون موضوع وایرال شدن ویدئوها در فضای مجازی، برنامهسازی و سریالسازی را مطرح کرد و فضلالله شریعتپناهی از رقابتهای ناسالم بین شبکهها پرده برداشت.
در بخش دوم میزگرد واقعیتهای دستمزدهای نجومی مجریان و برنامهسازان و دخل و تصرف شرکتهای تابعه و کپیبرداریهای نعل به نعل، شوراهای اندیشهورزی و ملاک انتخاب مدیران صداوسیما را مورد بحث قرار دادیم که مشروح آن را در ادامه میخوانید:
*آقای شریعتپناهی سؤالی که از شما پرسیدیم درباره الگوبرداریهای نعل به نعل از محتوا و رویکردها و عناصر برنامهسازی، پاسخ روشنی ندادید؛ به صورت واضح و شفاف بفرمایید چرا آنقدر گاهی اوقات غیرحرفهای کپی میکنیم؛ نمونهای از آن نعل به نعل را میتوان در چهره و ظاهر مجری یکی از همین مسابقههای تلویزیونی دید که اخیراً روی آنتن یکی از شبکههای تلویزیون بود.
عرض کردم باید بومیسازی شود. بومیسازی به این معنا که دکور برنامه نمایی متناسب با فرهنگ و دین آن سرزمین باشد. ما میتوانیم به این صورت بومیسازی دقیق و اصولی داشته باشیم. من گفتم کپیبرداری از ساختاری جدید ایرادی ندارد اما برخی میروند دقیقاً محتوا و مضمون آن مسابقه و برنامه خارجی که متناسب با فرهنگ آن جوامع است را کپی میکنند! اینجا ایراد دارد. زیرا بعد از مدتی گفته میشود همین برنامه پخش نشود، چون متناسب با فرهنگ ما نیست.
نعل به نعل کپی میکنیم؛ این اشکال به تلویزیون وارد است
* آقای پورمحمدی؛ شما در این باره نظرتان را بفرمایید که تلویزیون در این بومیسازی که آقای شریعتپناهی دربارهاش صحبت کردند، موفق بود؟
من اعتقاد دارم که متأسفانه نتوانستند خوب بومیاش کنند. یا زحمت داشته و یا باید تأمل بیشتری میکردند. میتوانیم رمان خارجی را برداریم و بومیاش کنیم، به این کار میگویند اقتباس از رمان؛ ایرادی هم ندارد. ما متأسفانه در دکور، حرکات، بازیها و تمام طرحهای کارگردانی کپی میکنیم و در جزئیات (نعل به نعل) کپیبرداری میکنیم. در حالیکه حداقل با چهار تصویر ایران و تغییراتی در دکور یا جایگاه نشستن داورهای مسابقهای تلویزیونی، میتوانیم بیشتر فکر کنیم و حداقل هزینه، مسابقهها و برنامههای کاملاً بومی را در معرض نگاه مخاطب قرار دهیم. یا از طریق استفاده مطلوب از از امکان تاریخی ساخته شده، این بومیسازی را در دستور کار قرار دهیم؛ اما این کارها را نکردیم و به نظرمن کپیبرداریها بیش از حد بوده و این اشکال و ایراد به تلویزیون وارد است.
بگذارید درباره شوراهای اندیشهورزی هم توضیحاتی بدهم؛ زمانیکه مدیر شبکه سه سیما بودم از همان زمان هیچ عقیدهای به این شوراها نداشته و ندارم. واقعیت آن است که این شوراها شاید برای مدیران سطح بالا کارکرد داشته اما برای روی آنتن آن شبکه هیچ تأثیری نداشته است.
شاید در شبکهای مثل شبکه چهار به شکلی درآمد و فوایدی هم داشته اما در شبکههایی که من مسئولیت داشتم کاربردی نداشت. ناگفته نماند که مشورت با اندیشمندان، صاحبنظران،صاحبان تفکر و هنرمندان بسیار خوب است اما این افرادی که برای شوراها انتخاب میشوند باید از رسانه و آنتن رسانهملی سردربیاورند و آن موقع مشاورهها فواید بیشتری دارد.
کارهایی که در شوراها رد شد!
حامد عنقا:آقای پورمحمدی به نکتهای درباره شوراها اشاره کردند که من قدری دربارهاش صحبت کنم. وقتی ایشان میگویند به شوراها عقیده ندارند، چون برای دورهای از سازمان صداوسیما هستند که مدیر شبکه علاوه بر مخالفت رئیس سازمان صداوسیما، مسئولیت را میپذیرفت و برنامه به آنتن میرفت. وقتی میدانست آن تصمیم و کار درست است حاضر بود تمام مسئولیت را بپذیرد. پای کارش میایستاد و تا پایانش میرفت.
جهت اطلاع میگویم هر برنامه موفق و سریالی در دهه 80 و 90 مصداق بیاورید کارهایی است که صددرصد در شوراها رد شده است. خود من در این 6 ساله، چند کار موفق در تلویزیون داشتم، برگه رد شدن صددرصدش شوراهایش را به عنوان خاطره نگه داشتهام. شوراها از روزی آنقدر مهم شد که مدیر ارشد شبکه یا حتی مدیر گروه دیگر آن جسارت سابق را نداشت حالا میشد همه چیز را گردن شورا انداخت. اگر سریال روی آنتن رفت کار مزخرفی از آب درآمد خروجی شورا بود و اگر کار خوب شد که خوب شده و میتوان با آن عکس گرفت. اینکه آقای پورمحمدی میگویند خیلی اوقات، شوراها برای مدیران ارشد کارکرد داشتند اما برای آنتن تلویزیون کارکرد نداشتند 90 درصد بابت این موضوع بود.
پورمحمدی:البته نگاه من به شوراهای اندیشهورز و راهبردی بود. من تا اندازهای شوراهای فیلم و سریال را تا اندازهای قبول داشته و دارم. شوراهای تقریباً خوبی بودند و آدمهای آنها بهتر انتخاب میشدند. زیرا فیلمنامهها را هم دقیقتر میخواندند. اما آن شوراهای راهبردی و شوراهای اندیشهورزی اینها چیزِ بیخودی بود. انشاءالله در آینده خوب شود.
* عقبه و عمق تئوریک در انتخاب مدیران سیما چه جایگاهی دارد، وقتی با ابزارهای جستجوی علمی برخی از مدیران را مورد سنجش قرار دادیم هیچگونه تألیف، مقاله و زایش فکری و تئوریک مرتبطی از آنها نیافتیم. برخی که تحصیلات عالیه دارند، تنها سند علمی مرتبط با ایشان پایان نامههای تکلیفیشان است. برخی نیز از مدرک مرتبط با عملکرد خود بیبهرهاند، ملاکهای علمی انتخاب مدیران صداوسیما چیست؟
پور محمدی: سوال سختی است و من چون کارهای نیستم نمیتوانم به این سوال پاسخ بدهم الان شما پورفسور هم بیاورید و بگویید ایشان بهترین جراح جهان است در مسندِ رئیس بیمارستان نمیتواند خوب ظاهر شود. حتی با وجود دو هزار مقاله! این نیست که پایاننامه و رشته مربوط و بقیه موارد. مصداق بارز آن داود میرباقری که کارگردان سریالهای امام علی(ع) و مختارنامه بودند، ابتدا در طلبگی تحصیل کردهاند و سپس به دانشکده فنی و مهندسی رفتهاند. ما بحثی با آقای ضرغامی رئیس اسبق سازمان صداوسیما داشتیم کسانی که میخواهند به تلویزیون بیایند باید هنری داشتهباشند. این هنر بسیار اهمیت دارد؛ یا هنر داشته باشند و یا حداقل شمّ هنری داشته باشند. حالا اگر شمّ هنری ندارد حداقل فضا را بشناسد. بدانند الان چه مسائلی به دردِ آنتن و رسانهملی میخورد.
باید رگِ خواب مخاطب را بشناسیم
رگِ خواب مخاطبش را بشناسد؛ تهیهکننده، نویسنده و مجری موفق است که این رگِِ خواب مخاطب را بداند. حالا اینجا بحثی پیش میآید که ما باید چقدر به مخاطب اهمیت بدهیم که آن بحث طولانی است که در این مجال نمیگنجد. از قدیمالایام میگفتند آیا مصلحت، میل و نیاز مخاطب است؟ من هم میگفتم این سه دایره هر کجا با هم تلاقی میکند؛ نیاز، میل و مصلحت. حتی جاهایی از من سؤال میکردند و این اتهام به شما وارد است که شما مخاطبگرا هستید؟ ما برای آدمها برنامه میسازیم و طوری باید این اشراف وجود داشته باشد که برای همه نوع سلیقه و ذائقهای اتفاق بیفتد و به کسی از اقوام و ادیان هم برنخورد. کشور ما کشور اسلامی است باید برنامههایمان لحن و هدف داشته باشد. اگر ما مخاطبگرا نباشیم چه فایده دارد مگر برای چه کسی یا کسانی برنامه میسازیم؟ ما داریم به تکلیف خودمان عمل میکنیم تکلیف ما این است که برنامه هنرمندانه با مفاهیم دینی،اخلاقی و اسلامی را در اختیار مردم قرار دهیم.
قائممقام سیما شدم در واقع هیچکاره شدم
درباره مدیران که شما گفتید من اعتقاد دارم اگر دخالت کمتر شود در امور شبکهها موفقیتها بیشتر خواهد بود. من خودم اگر اندک موفقیتی داشتهام در دورانهای مختلف، دخالت در کار ما خیلی کم بوده و خیلی برای ما احترام قائل بودند و خیلی به ما اختیار میدادند. همیشه گفتهام زمانی که مدیر اجتماعی رادیو بودم، خیلی آدم مهمی بودم. به تلویزیون آمدم پایینتر آمدم. مدیر شبکه شدم هم پایینتر شدم. قائممقام سیما شدم در واقع هیچکاره شدم. اگر ما در رادیو و تلویزیون 10 مدیر خوب در گروه اجتماعی و گروه فیلم و سریال داشته باشیم همهچیز موفقیتآمیز جلو خواهند رفت.
جایی به مشکل برمیخوریم که برآوردها به خارج از سازمان صداوسیما میرود
* چند وقتی است موضوع دستمزدهای نجومی مجریان، سلطه اسپانسرها و عدم مدیریت درست و برنامهسازی غیراصولی - که به استفاده از برخی بازیگران بیگانه با مقوله اجرا و برخی ارقام نجومی برای مهمانان - دلالی واسطهها- و بعضاً بدون نظارت و کنترل حضور مهمانان تلویزیونی و حواشی پیرامون آن منتج شده است، مورد توجه رسانهها قرار گرفته است. این روزها بیش از گذشته موضوع دستمزدهای نجومی و ارتباط مستقیم با اسپانسرها و بعضاً "زیر میزی" در محافل رسانهای مطرح میشود. گروههای مختلف رسانهای و اصحاب فرهنگ و هنر خواستار شفافیت مالی سازمان صداوسیما هستند. لطفا نظر خود را در این زمینه بفرمایید.
شریعتپناهی: بحث مالی برنامههای سازمان صداوسیما کاملاً روشن است؛ برآوری که دفترچه و ریز هزینههایش مشخص است. اینکه برای مجری و دکور چقدر هزینه دیدهاند و برای مهمان چقدر هزینه دیدهاند همه اینها مشخص است. به نظرم خیلی شفاف است؛ از طرفی دیگر ما مراجع نظارتی زیادی داریم هر سال از بازرسی و دیوان محاسبات میآیند جاهایی که مشکل و گیر داشته باشد به ما میگویند. اما از آن جایی به مشکل برمیخوریم که بخشی از برآوردها به خارج از سازمان صداوسیما میرود. مثلاً شرکت توسکا به ما میگوید شما در شبکه برآورد کنید و برآورد را برای ما بفرستید و من قرارداد را با تهیهکننده میبندم بر اساس پولی که شما میدهید میبندم و همان پولها را پرداخت میکنیم یک بخشی این طور است.
اسپانسرها برای بهتر دیده شدن، به مجریان دستمزد میدهند
حالا منظورم صرفاً توسکا نیست، بعضیهای دیگر مثل آپ و اپلیکیشنها و حامیان مالی دیگر، پول را مستقیماً واگذار میکنند و البته چندین بار هم توسط توسکا اتفاق افتاده که در بسیاری اوقات شبکه در جریان قرار نمیگیرد که چقدر پول میگیرند و چقدر میدهند. ضمن اینکه در گذشته هم مطرح بود برای اینکه اسپانسرها بهتر دیده شوند دستمزدهایی هم به مجری میدادند اینها چیزهایی بود که معمول بود اما به نظرمن آن مسئلهای که در سازمان صداوسیما اتفاق میافتد خیلی شفاف است و همهچیز هم به صورت مکتوب است.
برآوردها در خارج از رسانهملی، نجومی میشود
همه پرداختهایی که سازمان صداوسیما به تهیهکننده پرداخت میکند، همه در مالی سازمان صداوسیما موجود است اما به نظر میآید در خارج از رسانهملی این برآوردها را صورت میدهند رقمها خیلی نجومی میشود. آنجا به دو دلیل است؛ اول اینکه کسانی که این قراردادها را منعقد میکنند دنبال سود و منافع خودشاناند. باز برمیگردم به حرف اول سود را در این میبینند که شما بهترین خواننده و بهترین بازیگر را بیاورید. چرا که بهترین بازیگر، تبلیغشان کند و بگوید به این و آن رأی بدهید و آمار رأی و بهتر دیده شدنشان بالا برود. اگر این اتفاق نیفتد و آمار کم شود هم منصرف میشود. کار وقتی از سازمان صداوسیما بیرون میرود این مشکلات را ایجاد کرده است.
تقاضای رقم چند 10 میلیونی برای مهمانشدن
راجع به دستمزدهای برخی از مهمان ها هم بگویم که ما در سازمان صداوسیما داریم که هنرمندان در رقابتی افتادهاند میان شبکههای تلویزیون؛ اگر بدانند شبکه یک آنقدر میپردازد که در شبکه سوم بیشتر این مبلغ و شرایط برایشان مهیا است حتماً به آنجا میروند. مهمانان بازیگر و خواننده و حتی ورزشکاری که برای بسیاری شناختهشده نیستند، میگویند که "30میلیون میگیریم برای آمدن به برنامه تحویل سال." البته در این راستا ما برای ما در شبکه یک مشکلی بوجود آمد که در برنامه تحویل سال به هیچ عنوان خواننده درجه یک نیاوردیم؛ چرا؟ چون به هر خوانندهای زنگ میزدیم میگفت 30 میلیون، 40 میلیون و حتی 25 یا 20 میلیون تومان دستمزد میخواهم. ما برای چه آنقدر پول بدهیم؟ بعد یکسری خواننده آوردیم که مردم آنها را دوست دارند و کارهایشان مجوز دارند و پخش کردیم. ما اینجا سوء ظن پیدا کردند و باز گفتند از آنها پول گرفتیم و از طرف خود سازمان صداوسیما هم متهم شدیم. این هم چالشی است که برای ما ایجاد کردند. چون خواننده شناخته شده نبوده و برای اولین بار به تلویزیون آمده اما کنسرت داده و در بیرون شناخته شده است، این بحثها را بوجود آورد.
این رقابتهای ناسالم بین شبکهها باید برداشته شود
این تناقضها به نظر من باید حل شود؛ همانطور که حامد عنقا گفت اگر ما برنامهسازی کنیم و اگر محتوای خوبی داشته باشیم با این خواننده و هنرمندان نمیتوان جذابیت ایجاد کرد. یک بازیگر و خواننده در چندین برنامه حاضر میشود و حرفهای تکراری میزند. خوشبختانه ما به سمت برنامههای بدون سلبریتی رفتیم که معرفی چهره سال را سال گذشته برگزار کردیم. اما امسال به دلیل کرونا هنوز اتفاق نیفتاده اما ماههای آتی آن برنامه را برای سال 99 خواهیم داشت. مهمانان بازیگر، خواننده و حتی ورزشکار کسانیاند که بسیار شناخته شده نیستند اما به ما میگویند 30 میلیون و چند 10 میلیون دستمزد میگیرم. این تفکر باید برداشته شود، این رقابتهای ناسالم باید برداشته شوند که خیال میکنند یک بازیگر بیاورند مخاطب بالا میرود، چون فردا سازمان صداوسیما نظرسنجی اعلام میکند که این برنامه پُرمخاطب است و بعد من باید توسط تهیهکنندهای بازخواست شوم که "اگر اجازه میدادید فلان خواننده و بازیگر را میآوردیم من هم میتوانستم اول شوم."
راه در روهای در برآوردهای مالی/ "زیرمیزی" صحت دارد؟
* با توجه به ابهامات و شائبههای زیادی که در فضای مجازی وجود دارد خیلی از مجریان و تهیه کنندههای قدیمی هم آمدند ماجرای زیرمیزی و ارتباط خاص مجریان با اسپانسرها و برخی از مجریان اسپانسرها را می آورن دو پول دلالی میگیرند. از این واقعیتها خواهشاً بگویید؟
اینها چیزهایی نیست که بخواهد مخفی بماند الان ما سر اتفاقاتی که در این کشور میافتد در عرض چند ثانیه اگر بخواهند اطلاعاتش را در بیاورند در میآورند به نظر من پولهایی که رد و بدل میشود خیلی شفاف است. میتوانند اینها را حتی شفاف اعلام بکنند اما میگویم ما الان در شبکه خودمان و خیلی از شبکههای دیگر بر اساس برآورد کار میکنند اما امکان دارد سازمان صدوسیما برنامهای با دکور عجیب و غریب و هزینههای دیگر را نتوانند تأمین کنند صاحبان برنامه سراغ توسکا و شرکتهای تابعه بروند و هزینههای خودشان را بگیرند. ضمن اینکه در همین برآوردهایی که ما داریم راه در رو زیاد است.ما چند تا کُد داریم تهیهکننده، مجری، نویسنده، هماهنگکننده؛ اینها همه میتواند یک نفر باشد و در تیتراژ نامهای متفاوتی داشته باشد. من تهیهکنندهای میشناسم که میگوید شعر تیتراژ برای خودم بوده و پول شعرش هم در جیب خودش رفته یا میگوید آهنگسازیش هم خودم کردهام.
لااقل میتوانیم دستمزد مجریان را اعلام کنیم
یا طرح دکورش هم میگفتم و این فقط سازنده بوده و اجرا کرده اینها مواردی است که شاید نتوان به صورت دقیق و با جزئیات برای مردم مشخص کرد که طرف چقدر پول گرفته اما لااقل میتوانیم دستمزدهای مجریان را بگوییم. شاید برخی هم برای اجرا صرفهجویی کنند تا عایدی بیشتری داشته باشند. این نوعِ برآورد هم وجود دارد! دقیق برای مردم مشخص کرد که طرف چقدر پول گرفته اما لاقل می شود بگوییم برای اجرا چقدر پول گرفته مثل برآوردهایی که خود سازمکان دارد یک نفر است می آید در برآورید می آید برای اجرا صرفه جویی می کند که عائدی بیشتری داشته باشد. برخی برآوردها هم از آنها به عنوان "حق آوردنده" یاد میشود که به شخصی تعلق میگیرد اصطلاحاً اسپانسر میآورند.
فساد متأسفانه در خارج از سازمان صداوسیما بیشتر است
مثلاً فرض کنید شخصی دو میلیارد میآورد و به تهیهکننده میکند، تهیهکننده باید 500 میلیون به طرفی بدهد که این حامی مالی را آورده است. فساد متأسفانه در خارج از سازمان صداوسیما یک مقدار بیشتر است و باید شفافتر بشوند و تمام شرکتها باید براساس ضوابط و قواعد سازمان صداوسیما فعالیت کنند.
ادامه دارد...
انتهای پیام/