گفتگو|جوادی حصار: اصلاحطلبان در ارتباط خود با متن جامعه بازنگری کنند/ تجربه حمایت اصلاحطلبان از روحانی تلخ و رنجآور بود
عضو شورای مرکزی حزب اعتماد ملی گفت: تجربه رنجآور و تلخ حمایت اصلاحطلبان از یک نیروی معتدل و میانهرو همچون آقای روحانی برای آنها خیلی هزینه داشت.
محمدصادق جوادی حصار عضو شورای مرکزی حزب اعتماد ملی در گفتوگو با خبرنگار حوزه احزاب خبرگزاری تسنیم، با اشاره به تغییر و تحولات اخیر در جریان اصلاحات گفت: اصلاحگری و انتقاد جزو ذات جریان اصلاحات است و خودانتقادی نمونه بارز اثبات این مدعا است که اصلاحطلبان کار خود را بر مبنای نقد و وارسی رفتار خود و دیگران بهپیش میبرند، به همین دلیل است که وقتی بحث نقد و وارسی پیش میآید این نقد میتواند هم از طریق دیگران و هم از سمت دوستان در جریان اصلاحات مطرح شود تا بتوانیم با کمترین هزینه و بیشترین فایده راه سیاستورزی را ادامه دهیم.
وی در پاسخ به این سؤال که انتخابات مجلس یازدهم چقدر در اتفاقاتی که در جریان اصلاحات در حال وقوع است دخیل بوده است، افزود: باید بگویم هم خیلی و هم هیچ. از این جهت خیلی که حضور اصلاحطلبان در عرصههای مختلف کارنامهای از عملکرد را پیشِروی جریان اصلاحات گذاشته که به آنها نشان میدهد که اصلاحطلبان چهکارهایی کردند که منجر به شرایط موجود شده، چهکارهایی نباید میکردند و چهکارهایی را باید انجام میدادند که موفق به انجام آن نشدند. بررسی این موارد میتواند موضوعی برای بازنگری در رفتارهای اصلاحگرانه و کانونهای تصمیمساز همچون شورای سیاستگذاری اصلاحطلبان باشد.
این عضو شورای مرکزی حزب اعتماد ملی با بیان اینکه "نباید در بررسی مسائل خلط مبحث صورت گیرد و ما همه چیز را به حساب اصلاحطلبان بگذاریم"، خاطرنشان کرد: واقع امر این است که در انتخابات اخیر با رد صلاحیت نمایندگان فعلی و دیگر کاندیداهای اصلاحطلب مواجه شدیم و در نتیجه اردوگاه اصلاحطلبان کمترین نقش را بازی کرد نتیجه وضعی این اتفاق تحمیلی، کاهش شدید انگیزه مشارکت در انتخابات از سوی اردوگاه اصلاحات بود.
جوادی حصار گفت: در شرایطی که تنها سرمایه اصلاحطلبان افکار عمومی است و مردم از مؤثر بودن جایگاهی مانند مجلس قطع امید میکنند، اصلاحطلبان باید با کدام سرمایه در مبارزه شرکت میکردند؟ اصلاحطلبان ابتدا باید این حوزه را اصلاح کنند که دوباره امید به بدنه اجتماعی حامی این جریان و توده مردم بازگردد، در همین راستا اصلاحطلبان در انتخابات گذشته باید میتوانستند از رد صلاحیتهای گسترده پیشگیری کنند که در این راه نیز توفیقی کسب نکردند.
وی ادامه داد: عدهای تصورشان این بود که اصلاحطلبان چند هزار نفر هستند و فقط برای خودشان نسخه میپیچند و توده مردم با آنها فاصله زیادی دارند ولی در انتخابات اخیر متوجه شدند که فاصله مردم با خودشان بهنسبت اصلاحطلبان بسیار خیلی بیشتر است. البته این مسئله را نیز باید در نظر داشت که فاصله ایجادشده میان مردم و اصلاحطلبان به این علت است که مردم معتقدند اصلاحطلبان نیز دیگر قادر به متوقف کردن چرخه انحصار و به تکاپو وا داشتن خانه ملت و پاسخطلبی نیستند. وقتی این اتفاق میافتد و چنین ذهنیتی بر جامعه حاکم میشود طبیعی است که مردم رغبتی به حضور در انتخابات نداشته باشند.
این فعال سیاسی اصلاحطلب در پاسخ به این سؤال که مصداق بازنگری در جریان اصلاحات در آینده نزدیک را در چه حوزههایی میبیند، گفت: این بازنگری در دو حوزه نظری و عملی قابل پیشبینی است. در حوزه نظر بخشی از اصلاحطلبان به این نتیجه رسیدهاند که شیوههای تجربهشده در تعامل با جریانهای حاکم نتیجه نمیدهد بنابراین دلیلی ندارد که در چرخه اجرایی نقشآفرینی کنند و با حضور پررنگ در عرصههای سیاسی و مدیریتی به اصلاح این چرخه بپردازند. این بخش از جریان اصلاحات همچنین بر این باور است که باید به گروههای تمامیتخواه این اجازه داده شود که تمامی مناصب را تصاحب کنند تا ببینند خروجی این مسیر چه می شود. البته این نظریه هنوز در اردوگاه اصلاحات از عمومیت و شمول کافی برخوردار نیست و طبعاً مخالفان مؤثر و قدرتمندی دارد.
*اصلاحطلبان بهجای مرخصی به بازنگری ارتباط خود با متن جامعه بپردازند
جوادی حصار در واکنش به اظهار نظر اخیر برخی چهرههای اصلاحطلب مبنی بر اینکه اصلاحطلبان باید به تعطیلات بروند تا به بازسازی خود بپردازند، گفت: این روی زیبای ماجرا است که اصلاحطلبان به مرخصی بروند و در مرخصی سیاسی اقدام به بازسازی خود کنند ولی روی پنهان ماجرا این است که معتقدان به نظریه در قبال شرایط حاکم بر کشور میگویند «دیگی که برای ما نمیجوشد بگذار ... در آن بجوشد» که بهنظر نمیرسد این دیدگاه هم پذیرفتنی باشد.
وی اضافه کرد: اما در ارتباط با حوزه عملی برای بازسازی جریان اصلاحات، باید احزاب اصلاحطلب و جریانهای تأثیر گذار اصلاحات با شناسایی عیوب راه طیشده، به یک سازوکار اجماعآفرین دموکراتیک بازگردند، بهنحوی که نه هیچ طیف و گروهی این احساس را داشته باشد کدخدای مجموعه است و نه اینکه گروهی احساس کند که سیاهیلشکری بیش نیست. همه باید بهاندازه بضاعت خود نقشآفرینی کنند. اگر چنین سازوکاری در جریان اصلاحات ایجاد شود ابتدا در احزاب اصلاحطلب انگیزه انجام رفتارهای منسجم را ایجاد خواهد کرد و بعد بهتبع آن در متن جامعه به هر میزانی که هر حزبی تأثیر اجتماعی داشته باشد این انسجام ایجاد خواهد شد.
عضو شورای مرکزی حزب اعتماد ملی تصریح کرد: بنابراین اصلاحطلبان نباید به مرخصی سیاسی بروند بلکه باید به کلاس درس بازنگری و شیوههای آموزش جدید ارتباط با متن جامعه رفته و از این کلاسهای خودآموزی و دیگرآموزی به یک پیوند جدید با مردم و حاکمیت برسند. اصلاحطلبی برای این شکل می گیرد که بتواند حلقه واسط بین مطالبات بر حق اجتماعی و دولت و حاکمیت باشد. اگر توانست بر دولت تأثیر بگذارد که خوب است و یا اینکه فراتر از آن بهپشتوانه رأی مردم و ارائه برنامه روشن دولت به دست بیاورد، که خیلی هم عالی میشود، بنابراین اصلاحطلبان هیچگاه نباید بگویند که "ما گریزان از برنامه مدیریتی کشور هستیم."
*دلیل سردرگمی سیاسی اصلاحطلبان چیست؟
این فعال سیاسی اصلاحطلب تأکید کرد: یکی از دلایل ایجاد سردرگمیهای حوزه اصلاحطلبی این است که اصلاحطلبان از صفر تا صد مطالبات جامعه را روی میز خود گذاشتهاند و مردم در تمامی حوزهها از اصلاحطلبان متوقع شدهاند. اصلاحطلبان باید برگردند به جایگاهی که با جامعه در دو یا سه حوزه ارتباط برقرار کنند و اعلام کنند که در همین دو یا سه حوزه دارای برنامه هستند و مسئولیت آن را نیز بر عهده میگیرند، بهطور مثال بگویند ما برای اجرای سیاست داخلی در حوزه رابطه حاکمیت و مردم انتخابات آزاد را تعریف میکنیم.
جوادی حصار ادامه داد: اصلاحطلبان باید بهشکل شفاف اعلام کنند که مشخصاً تنها در پی تحقق این برنامه یا نهایتاً یک یا دو برنامه دیگر هستند، ولی اینکه یک مرتبه جریانی در مجلس پیروز میشود و پیش خود این فکر را بکند که "خب، ما که در مجلس پیروز شدیم برویم و ریاست جمهوری را نیز از آن خود کنیم" و پس از این که دو قوه را مال خود کرد بهسراغ تصاحب قوه سوم برود، از این روند بوی انحصار میآید و تفاوتی هم نمیکند که اصلاحطلبان بهدنبال این انحصار باشند یا اصولگرایان.
*تجربه حمایت اصلاحطلبان از روحانی تلخ و رنجآور بود
عضو شورای مرکزی حزب اعتماد ملی درباره کاهش نقش رئیس دولت اصلاحات در اجماعسازی میان گروههای مختلف اصلاحطلب گفت: از قبل انتخابات مجلس، سناریوهای مختلفی برای ورود به این انتخابات مطرح بود. یکی از این سناریوها این بود که ما کاندیداهای اصیل اصلاحطلب را معرفی کنیم و اگر این افراد از سوی نهادهای نظارتی رد صلاحیت شدند، بهطور کلی از شرکت در انتخابات انصراف بدهیم. وقتی این سناریو با اقبال اکثریت مواجه نشد، عدهای گفتند که "باید بدون قید و شرط در انتخابات شرکت کنیم" که این سناریو نیز با اقبال اکثریت همراه نشد و در نهایت نتیجه بر این شد که تصمیمگیری را به بعد از تأیید صلاحیتها موکول کنیم که پس از اعلام تأیید صلاحیتها در نهایت نتیجه بر این شد که با توجه به عدم وجود کاندیدا در شهرهای بزرگ، اصلاحطلبان در این حوزهها لیستی ارائه ندهند.
وی ادامه داد: این شرایط آقای خاتمی و مشاورانش را احتمالاً به این جمعبندی رساند که در یک بازی از پیش طراحیشده نباید مشارکت کرد و به همین دلیل بود که آقای خاتمی تصمیمگیری نهایی را به شورای سیاستگذاری واگذار کرد که این شورا نیز به این جمعبندی رسید که اصلاحطلبان در تهران و مراکز استانها لیست نداشته باشند. در چنین فضایی طبیعی بود که آقای خاتمی نقش رهبریگونه نداشته باشد اما این بهمعنای عدم رهبری ایشان نیست.
جوادی حصار در پاسخ به این سؤال که با توجه به شرایط حاکم بر جریان اصلاحات، این جریان چه نوع راهبردی را برای حضور در انتخابات 1400 در پیش خواهد گرفت گفت: در شرایط فعلی تجربه رنجآور و تلخ حمایت اصلاحطلبان از یک نیروی معتدل و میانهرو همچون آقای روحانی برای آنها خیلی هزینه داشت. متأسفانه نه آقای روحانی این ایثار و حمایت همهجانبه اصلاحطلبان را قدرشناسی کرد و نه امکان بهرهمندی در بدنه کشور برای استفاده از نظریات کارشناسی اصلاحطلبان فراهم شد، لذا اصلاحطلبان باید منتظر بمانند و ببینند که در ماههای آینده چهکسانی برای ریاست جمهوری مطرح میشوند.
انتهای پیام/+