در جست‌وجوی خدا در «کافه پیپ»/ نسل جدید در مواجهه با سکولاریسم اعتماد به نفس دارد


محمدقائم خانی می‌گوید در کتاب جدید خود، در میان شخصیت‌های داستانش به دنبال «خدا» می‌گشته است. او در «کافه پیپ» از تجربیات ارتباط با دانشجویان استفاده و داستانی را روایت کرده است که دغدغه بخشی از جامعه دانشگاهی امروز است.

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، «کافه پیپ» تازه‌ترین اثر محمدقائم خانی است که به تازگی توسط نشر معارف در دسترس علاقه‌مندان به ادبیات داستانی قرار گرفته است. خانی که در آثار سابقش ثابت کرده که دغدغه دین، معرفت‌شناسی، جامعه‌شناسی و ادبیات دارد، در این رمان نیز همچون اثر قبلی خود به سراغ دانشجویان رفته است. البته اثر قبلی وی «جنبش ناراضیان» ادبی نبوده بلکه در آن صرفاً جامعه شناسیِ قشری خاص از دانشجویان را دست‌مایه کار کرده بوده، اما در اینجا جامعه و مخصوصاً جامعه دانشجویی را در قالبی ادبی از نوع رمان موضوع خود قرار داده و البته با درونمایه‌ای معرفتی و دینی.

یکی از ویژگی‌های این اثر این است که نویسنده موضوع کتاب را زندگی کرده و شخصیت‌های داستان را در فضای رئال و خارج از خیالِ داستان درک کرده است. از این موضوع نباید گذشت که کافه این رمان و اهالی آن در این داستان ما به ازای خارجی دارند.

نویسنده که خود دوران دانشجویی را تجربه کرده و حالا هم کم و بیش با گروه‌های دانشجویی در ارتباط است، در واقع حقیقت جامعه دانشجویی را از منظر خودش بازنمایی کرده است. این تجربه زیستی به فضاسازی خوب رمان کمک کرده است. شخصیت‌پردازی در «کافه پیپ» همانطور شکل گرفته که از یک اثر دانشجویی و نخبه‌پسند مورد انتظار است. و دانشجو به راحتی می‌تواند همذات‌پنداری کند و خود را جای شخصیت‌هایش بگذارد؛ مخصوصاً دانشجویانی که مسئله دین و ایمان مورد دغدغه‌شان است.

داستان با یک ماجرای جنایی آغاز می‌شود؛ شروعی پر کشش که مخاطب را به درون داستان پرتاب می‌کند. دختری در ابتدای داستان کشته می‌شود، دختری که از قضا پدر و مادرش معتقد و متدین هستند، اما دختر بر خلاف عقیده پدر ومادر و زندگی یله ورهایی داشته است. کم‌کم پلیس با تحقیقات و بازجویی ها به ابعاد خودکشی رازآلود دختر در تأسی و گرایش او از آثار آلبر کامو پی می‌برد. خانی می‌گوید این اثر حاصل یک کار پژوهشی در دانشگاه شریف است. او می‌گوید در میان شخصیت‌های این اثر به دنبال «خدا» می‌گردد. گفت‌وگوی تسنیم با این نویسنده جوان را می‌توانید در ادامه بخوانید:

*آقای خانی «کافه پیپ» به دغدغه بخشی از دانشجویان امروز کشور می‌پردارد و به نظر می‌رسد توانسته با برتری نسبت به آثار مشابه پیش از خود این دغدغه را نشان دهد. چطور شد که به این موضوع پرداختید و این اثر خلق شد؟

این سوژه در بخشی از نسل مشغول به تحصیل در دانشگاه‌های کشور، کاملاً شناخته شده و پیش چشم دانشجویان است. سال‌ها با این موضوعات درگیر بودیم و درباره‌اش با دانشجویان زیادی صحبت می‌کردیم. این بود که چند سال پیش تیمی متشکل از روحانیون و پژوهشگران علوم اجتماعی در دانشگاه شریف به بررسی دقیق موضوع «سکولاریسم» در میان چند دانشگاه مهم کشور پرداختند. سال 97 بود که بعد از نگارش یک رمان و انتشار مجموعه داستان، روی این موضوع متمرکز شدم. ابتدا هنوز روایت شکلی در ذهن نداشتم، اما با مشورت با مهدی کفاش، نویسنده، به فرمی برای انتخاب این موضوع رسیدیم.

*چرا فرم پست مدرن را برای روایت داستان انتخاب کردید؟

این فرم روایت در میانه کار شکل گرفت. زمانی که دغدغه‌های متعدد و به ظاهر متضاد شخصیت‌های داستان همگی به یک نقطه ختم می‌شد: «گریز از دین» یا لااقل «نامعتبر دانستن گزاره‌های دینی در دنیای امروز». برای کسی که با این فضا درگیر شود، این سؤال پیش می‌آید که چطور دغدغه‌های به ظاهر بی‌ربط در یک نقطه به هم می‌رسند؟ در حالی که ظاهراً ارتباطی علّی بین آن‌ها برقرار نیست. چه نسبتی بین نظریه تطور انواع داروین، با رمان‌های اگزیستانسیالیستی و از طرف دیگر با مقوله تجربه دینی یا معنویت بدون خدا هست؟ اگر قرار بود که اثر به شخصیت‌ها اجازه بروز و شکوفایی بدهد، و در عین حال نقطه کانونی گسترش سکولاریسم در میان دانشگاهیان را گم نکند، چاره‌ای نبود که ساختار علّی معلولی روایت کنار گذاشته شود؛ البته مشکلی پیش می‌آمد که همان سخت‌خوان شدن کتاب و گیج شدن مخاطب در موضوعات بود که با ترفندهایی سعی شد از فرم معمول کارهای پست‌مدرن «ضد قصه» در ایران دور شود و قصه‌ای قابل پیگیری وجود داشته باشد.

ادبیات داستانی , کتاب و ادبیات ,

*در میان این شخصیت‌های «کافه پیپ» دنبال چه چیزی می‌گشتید؟

دنبال خدا. می‌شد روایت را ببریم در مسجد دانشگاه یا کلاس‌های معارف دانشگاه و در قالب‌های معمول دینداری یا پرسش دینی دانشجویان را دنبال کنیم،  ولی خطر آن وجود داشت که سکولاریسم به جای تنیدن در قصه، به حرف‌های رسمی دور از ذهنیت دانشجویان تبدیل شود و شخصیت‌ها خودشان را پنهان کنند. متأسفانه امروزه اساتید دانشگاه و ائمه جماعت مساجد دانشگاه، آنقدر که باید به دانشجویان با این ذهنیت نزدیک نمی‌شوند و بیشتر به همان پاسخ‌های همیشگی بسنده می‌کنند.

*شخصیت‌های متعددی وارد داستان می‌شوند، فضای دانشگاهی و جمع‌های دانشجویی معمولاً پر تب و تاب‌اند، اما در نهایت همه آنها درون تنهایی و خلوت خود هستند. چرا این تنهایی در همه شخصیت‌های داستان دیده می‌شود؟

این فضاسازی عمدی نبوده است. احساس می‌کنم فضای دانشگاهی ما همین‌طور است. اگر کسی درگیر این سؤالات نشود، می‌تواند در برنامه‌های شلوغ و پر سروصدای دانشگاهی خودش را مشغول کند. چه مراسم‌های گوناگون و چه برنامه‌های دیگر فرصتی برای حفظ ارتباطات اجتماعی هستند، اما آنهایی که به هر دلیلی درگیر این سؤالات اساسی می‌شوند، معمولاً از چنین جمع‌هایی کناره می‌گیرند و به کتاب و سخنرانی یا جمع‌های کوچکی که سخنانشان را بفهمند، پناه می‌برند.

* اصلی‌ترین مخاطب «کافه پیپ» چه قشری است؟

مخاطب رمان بیشتر قشر دانشگاهی و حوزوی هستند؛ چون مسئله اصلی رمان کمی ذهنی است و ارتباط مستقیمی با یک حادثه خاص ندارد. به همین خاطر کتاب را با همکاری نشر معارف منتشر کردم؛ زیرا دانشجویان زیادی در دانشگاه با نشر معارف آشنا هستند. هم به علت حضور نشر معارف در رویدادهای دانشگاهی، هم به علت ساختار کلاس‌های معارفی و نزدیکی محتوای کتب منتشر شده این نشر با مسائل آن کلاس‌ها. امیدوارم با انتشار کتاب در نشر معارف، دانشجویان این داستان را بخوانند.

ادبیات داستانی , کتاب و ادبیات ,

با وجود این، سعی کردم که از تک بُعدی شدن کتاب بپرهیزم تا عموم کتاب‌خوان‌ها هم بتوانند داستان را دنبال کنند و با دغدغه‌های امروز دانشگاهیان آشنا شوند. حالا باید منتظر واکنش مخاطب باشم ببینم که قشر معمول کتاب‌خوان با اثر ارتباط برقرار می‌کند یا نه.

*شما در رمان نشان دادید که سکولاریزه شدن یک تهدید جدی برای جامعه نخبگانی کشور است، اما داستان این نتیجه را به ذهن مخاطب می‌رساند که این امر یک تهدید تلقی نمی‌شود؛ زیرا فردگرایی راه به جایی نمی‌برد. چرا جامعه ایرانی و مهمتر از آن، قشر دانشجوی کشور فردگرایی  را که حاصل سکولاریسم است، برنمی‌تابد؟

سنت‌های دینی، فلسفی، علمی و ادبی ما در ایران بسیار قدرتمند است و به این راحتی از جامعه حذف نمی‌شوند. درست است که از نظر موقعیت عملی، ما نسبت به دنیای جدید دست پایین را داریم، ولی از نظر فرهنگی در موقعیتی نیستیم که به راحتی با هجمه‌هایی از هم بپاشیم. من بسیار خوش‌بین هستم چون جریان‌هایی را در نسل جدید می‌بینم که هرچه گسترده‌تر و عمیق‌تر با سنت فرهنگی - معرفتی ما آشنا شده‌اند و در برخورد با  با سکولاریسم، اعتماد به نفس خویش را از دست نمی‌دهند.

----
علاقه‌مندان برای تهیه این اثر می‌توانند به پایگاه اطلاع‌رسانی نشر معارف به این نشانی مراجعه کنند.

انتهای پیام/

واژه های کاربردی مرتبط
واژه های کاربردی مرتبط
پربیننده‌ترین اخبار فرهنگی
اخبار روز فرهنگی
آخرین خبرهای روز
تبلیغات
رازی
مادیران
شهر خبر
فونیکس
او پارک
پاکسان
رایتل
میهن
triboon
گوشتیران
مدیران