یادداشت|تأملی بر تأثیر ویروس کرونا بر روابط ایران و چین
در جریان مبارزه با کرونا، مردم دو کشور به یکدیگر کمک کرده و مشوق هم بودند، رویدادهای بسیار تأثیرگذاری پدیده آمدهاند و مردم دو کشور همدلی واقعی و همبستگی خود را احساس کردهاند.
دکتر «چن تونگ»، استاد بخش فارسی و رئیس اتاق ایران شناسی دانشگاه مطالعات بین المللی شانگهای در یادداشتی اختصاصی برای خبرگزاری تسنیم به واکنش چین در آغاز شیوع ویروس کرونا و تدابیر این کشور در دوران پسا کرونا پرداخته و تأثیر کرونا بر روابط چین و ایران را بررسی کرده است.
از زمان پیدایش اولین مورد ویروس جدید کرونا تا امروز، بیش از چهار میلیون نفر در سراسر جهان به این ویروس مبتلا شده اند و بیش از 280 هزار نفر جان خود را از دست داده اند و این بیماری مسری همچنان در مرحله افزایش پایدار قرار دارد.
درست در همان موقع، بعضی از کشورهای خارجی بخصوص رسانه ها و سیاستمداران غربی واکنش دولت چین در آغاز پیدایش ویروس کرونا را زیر سئوال بردند، این امر باعث سردرگمی مردم عادی شد، در پاسخگویی به این عملکرد، رسانه های چین با ارائه یک محور زمانی مقابله چین با ویروس کرونا، پاسخ واضح دادند.
مردم سراسر جهان می توانند از طریق این محور زمانی با واکنشهای چین در مرحله اولیه پیدایش این بیماری اپیدمی و تلاشهای بزرگ چین برای کنترل سرایت آن آگاهی یابند. عملکرد دولت چین این پیام مهم را منتقل کرده که دولت چین در مبارزه با ویروس کرونا بسیار شفاف و باز عمل کرده و هیچ پنهانکاری صورت نگرفته است. دولت چین تا حدامکان، با به اشتراک گذاشتن اطلاعات و تجربیات مهم خود با جامعه بین المللی و دادن هشدار، بطور مشترک با ویروس کرونا این دشمن مشترک بشر مبارزه خواهد کرد.
در تاریخ 27 دسامبر 2019، بیمارستان ترکیبی طب چینی - غربی استان هو بِی، در اولین فرصت سه مورد مشکوک را گزارش داد؛ در روز بیست و نهم، مراجع مربوطه استان هوبی و شهر ووهان دستور بررسی را دادند؛ در روز سی ام، مرجع مربوطه شهرداری وو هان اقدام به انتشار «اطلاعیه فوری امور مربوط به معالجه و درمان بیماری عفونی با منشا نامعلوم» کرد؛ در تاریخ 31 دسامبر، گروهی از متخصصان و کارشناسان کمیسیون ملی درمان چین برای بررسی میدانی موضوع به شهر ووهان وارد شدند؛ در تاریخ سوم ژانویه، اطلاع رسانی رسمی و داوطلبانه چین به سازمان جهانی بهداشت و کشورهای دیگر از جمله آمریکا آغاز شد؛ در روز یازدهم، مرکز کنترل بیماری های واگیردار چین اطلاعات مربوط به ساختار ژنوم ویروس کووید -19 را در گزارشی پنج بندی بر روی پایگاه اطلاع رسانی این مرکز در فضای مجازی منتشر کرد و از این طریق اطلاعات مربوطه را با جهانیان و سازمان جهانی بهداشت به اشتراک گذاشت؛ در روز ٢٢ ژانویه چین رسما تأیید کرد که این ویروس قابلیت انتقال از انسان به انسان را دارد ونهایتاً در تاریخ بیست و سوم ژانویه تدابیر همه جانبه، جامع و قاطع دولت چین در بستن گذرگاه های وو هان به خارج و دیگر امور مربوطه اجرایی شد.
سیاستمداران و رسانه های غربی ادعا می کنند که دولت چین در مرحله اولیه شیوع کرونا بسیار دیرهنگام واکنش داده و اطلاع رسانی آنها هم شفاف و باز نیست، به نظر من این ادعاها دور از انصاف است. با توجه به اینکه بشریت برای اولین بار با این ویروس روبرو است و تشخیص آن هم در شهر وو هان صورت گرفته است، شناخت خطر و ضرر آن نیاز به یک فرآیندی دارد، زمان مورد نیاز این فرایند شناخت متکی به فرضیه های ذهنی نیست بلکه وابستگی به روند بررسی و قضاوت علمی دارد، این واقعیت که چین در کوتاه ترین زمان ژنهای این ویروس را تجزیه و تحلیل کرده است نشان می دهد که چین نهایت کوشش خود را کرده است، بعید می دانم کشور دیگری بتواند این کار را به این سرعت انجام دهد. در حالی که چین در آستانه عید بهار سنتی ( مانند عید کریسمس کشورهای غربی و عید نوروز ایران ) که عید دور هم جمع شدن اعضای خانواده است قرار دارد و در آن زمان در سراسر کشور تنها 571 مورد و در خارج از کشور تنها ٩ مورد گزارش شد، چین قاطعانه تصمیم گرفت که یک شهر با 10 میلیون جمعیت را قرنطینه کند، این تصمیم واقعا یک تصمیم سخت است که نیاز به عزم و اراده قوی دارد. بر همه معلوم است در هیچ یک از کشورهای دیگر غیرممکن است که در صورت پیدایش تنها تعدادی ناقل از بیماران تدابیری شدید از قبیل قرنطینه یک شهر را اتخاذ کنند.
رسانه های غربی بطور مفصل داستان دکتر لی ون لیانگ را گزارش دادند و او را " سوت زن " خواندند، منظور آنها از این کار این است که دولت چین را به پنهانکاری متهم کنند. دکتر لی ون لیانگ واقعا یک قهرمان است و پس از درگذشت هم مورد تقدیر دولت چین و مورد احترام و ستایش وسیع مردم قرار گرفت ولی پیامی که ایشان در یک محدوده بسیار کوچک منتشر کرد سه روز دیرتر از گزارش رسمی به سطح بالاتر بود. بر همه معلوم است، اعلام خبرهایی که ممکن است باعث ایجاد هراس اجتماعی شود همواره مورد کنترل شدید دولت قرار می گیرد، بطور مثال، ایران در نوار زلزله قرار دارد، تنها دولت حق دارد با جمع بندی اطلاعات و بررسی و قضاوت علمی هشدار وقوع احتمالی زلزله را بدهد، در غیر این صورت باعث هرج و مرج اجتماعی خواهد شد.
برخی رسانه ها و سیاستمداران غربی ادعا می کنند که چین باید خسارت آنها ناشی از ویروس کرونا را جبران کند، این ادعا کاملا غیرمنطقی و غیرمعقول است.
اولا، وقوع شیوع کرونا در ووهان یک آفت طبیعی است و چین برای مبارزه با این ویروس هزینه های سنگین پرداخته است و زمان بسیار گرانبها برای کشور دیگر جهت مبارزه با این ویروس فراهم کرده است. در عین حال چین فعالانه در مبارزه با این بیماری به کشورهای سراسر جهان از جمله ایران کمک کرده است. سئوال ما این است، حرص و طمع الیگارشی مالی آمریکا باعث بحران مالی سال 2008 شد، آیا آمریکا تا کنون خسارت ناشی از آن جبران کرده است؟ سالهاست آمریکا باعث فاجعه های مختلف کشورهای دیگر شده، از جمله می توان از تحریم علیه ایران یاد کرد که موجب خسارت سنگین برای مردم ایران شده است، آیا آمریکا این خسارت را جبران کرده یا درست برعکس، از بحران کنونی ایران سوء استفاده می کند و تحریم خود را تشدید کرده است؟
راجع به منشا ویروس کرونا، پروفسور جونگ نان شان دانشمند چینی عقیده دارد اگرچه نخستین موارد بروز ویروس در ووهان بوده است اما این مسئله لزوماً به معنای آن نیست که منشا شیوع ویروس ووهان بوده باشد.
دولت چین باور دارد این موضوع را برای پژوهش باید در اختیار دانشمندان قرار داد. برخی سیاستمداران غربی براساس مواضع سیاسی و اهداف شخصی قصد دارند با وسایل سیاسی به مسائل علمی پاسخ دهند، این کاملا دور از منطق است. علاوه بر این، شواهد روزافزون نشان داده است زمان پیدایش اولین مورد بیماری در برخی از کشورهای غربی به خیلی وقت پیش برگشته است، حتی گزارش شده که اولین مورد در نوامبر 2019 پدید آمده بود. بنابراین، سهل انگاری و غیر مسئولانه است که ووهان به عنوان منشا ویروس معرفی شود. در عین حال، چین هم می خواهد 10 سؤال زیر را از ایالات متحده آمریکا بپرسد:
سال گذشته دستکاری روی ویروس آنفلوانزای مرغی ناگهان از سر گرفته شد و پس از آن دیگر خبری نشد، چرا؟
آزمایشگاه بیولوژیکی ارتش آمریکا مدتی تعطیل و بسته شد، حقیقت چیست؟
سناریوی مانور بیماریهای عفونی سال گذشته، امسال به طور واقعی پدید آمده است. آیا واقعاً این یک تصادف است؟
شیوع بیماری همه گیر را از قبل پیش بینی کرده است ولی چرا از اطلاعات هشدار دهنده چشم پوشید؟
چند درصد بیماران مبتلا به آنفلوانزا در واقع مبتلا به ویروس کرونا هستند، می توانید به روشنی بگویید؟
دقیقا چه موقع ویروس کرونا در ایالات متحده پدید آمد؟ آیا انتقال ویروس در جامعه آمریکا از مدتها پیش آغاز شده بود؟
آمریکا اولین کشوری است که دست به آزمایش واکسن کرونا در انسان زده است، چگونه به این زودی ژنوم این ویروس را بدست آورده است؟
دولت آمریکا می گفت وضیعت اپیدمیک جدی نیست، اما مقامات بلندپایه آن سهام خود را از پیش به فروش می رساندند، چرا؟
کارشناسان و دانشمندان آمریکایی اجازه ندارند به طور آشکار و آزاد در مورد ویروس کرونا بحث کنند، منظور از این ممنوعیت چیست؟
چه آزمایشهایی در آزمایشگاه های بیولوژیکی خارج از کشور انجام می شود؟ چرا هرگز گزارشی از آن به افکار عمومی جهان ارائه نمی دهید؟
«یادداشت روزانه فانگ فانگ“، یادداشت یک نویسنده چینی است که شخصاً در اوایل اپیدمی ووهان دیده و شنیده است، این کتاب پس از ترجمه به زبان های مختلف، برخی غربی ها می خواهند از این اثر به عنوان مدرک علیه چین استفاده کنند، اما برخلاف میل ایشان، خوانندگان خارج از چین پی خواهند برد آنچه در این کتاب ثبت شده است عینا درکشورهای خود تکرار می شود و حتی وخیم تر از چین هم هست.
در مقابله با این بیماری اپیدمی، روشهای مردم در کشورهای غربی و شرقی با هم تفاوت دارد، یکی از این تفاوتها مسئله پوشیدن ماسک است، ماسک زدن یا نزدن هر یک دلایل خاص خود را دارد و شاید ناشی از فرهنگ سنتی و عادت زندگی باشد.
در سنّت ایرانی، مغهای زرتشتیان برای محافظت پاکی آتش مقدس، در حین انجام فعالیتهای دینی، دهان خود را با پارچه سفید می پوشانند. از لحاظ انسان شناسی فرهنگی، این نشان می دهد که ایرانیان باستان از مدت ها قبل از نحوه جلوگیری از شیوع بیماری آگاه بودند. همچنین، دین اسلام به طهارت بسیار اهمیت می دهد که نیاز جامعه به بهداشت عمومی و شخصی را منعکس کرده است.
با کنترل موفق اپیدمی در چین و بهبودی وضعیت اپیدمی در بعضی از کشورها مانند ایران، دانشمندان شروع به فکر تحولات دوران پساکرونا یا همان تأثیراتی که این بیماری اپیدمیک بر جهان کرده است، می کنند.
برخی از محققان معتقدند که ممکن است چین و ایالات متحده مقابل هم بایستند و اقتصادشان از هم جدا شود؟ یا می گویند روند جهانی شدن معکوس خواهد شد و سایر کشورها مجبورند یکی از آنها را انتخاب کنند و از آن طرفداری کنند؟ چگونه می توان گرایش توسعه صلح آمیز در کل جهان را حفظ کرد؟
چین از مدتها پیش بخش مهمی از تشکیل دهنده زنجیره صنعتی جهانی شده است و دارای کاملترین سیستم تولید می باشد کشورهایی که سعی می کنند از چین جدا شوند تنها به ضرر خودشان پایان می یابند. حتی اگر برخی کشورها صنایع را به کشور خود بازگردانند، دامنه آنها به هر حال محدود و فاقد توجیه اقتصادی است.
در حالی که چین مایل است با همه کشورها روابط برابر و بر اساس احترام متقابل برقرار کند و مبادلات اقتصادی، تجاری و فرهنگی را گسترش دهد و به ایجاد جامعه بشریت با سرنوشت مشترک بپردازد، دولت ترامپ همیشه حرف از اولیِ آمریکا می زند، بنابراین، این بستگی به برخورد و عملکرد آمریکا دارد که ممکن است کشورهای دیگر مجبور شوند جناحی را انتخاب کنند و از آن طرفداری نمایند.
برای حفظ گرایش توسعه صلح آمیز جهانی، مسئله کلیدی در این است که آیا می توان از جنگ جلوگیری کرد. در جامعه کنونی، هیچ کس جرأت ندارد به آسانی دم از جنگ بزند، به خصوص در زمانی که بیماری اپیدمی هنوز کنترل نشده باشد. مگر این که عقل خود را از دست دهد یا برخی بخاطر منافع گروهی خود دست به رفتارهای غیرعاقلانه بزنند و بدون دلیل جنگ را آغاز کنند، اگر این کار را بکنند، محکوم به شکست خواهند شد و مورد مخالفت سراسر جهان قرار خواهند گرفت.
در دوران پساکرونا، چه تحولاتی در چین اتفاق خواهد افتاد؟ اولا، این بیماری اپیدمیک تأثیر منفی بسیار سنگین بر اقتصاد چین داشته است. دولت چین با پرداخت هزینه های سنگین اقتصادی از ایمنی زندگی و سلامت مردم چین حراست کرده است.
خسارتهای اقتصادی عمدتاً در این زمینه ها دیده می شود: شکسته شدن زنجیره های صنعتی؛ رکود زندگی اقشار مصرف کننده و آسیب دیدگی صنایع خدماتی؛ کاهش سرمایه گذاری، کاهش درآمد مالی؛ حالت عادی شدن کنترل اپیدمی در مدت طولانی و آسیب دیدگی تجارت خارجی. اما اعتماد مردم چین به دولت افزایش یافته است و محبوبیت و مقبولیت نظام کشوری در میان مردم بیشتر شده است.
دولت چین ممکن است اقدامات مالی زیر را اتخاذ کند: کسری را افزایش دهد؛ اوراق قرضه ملی ویژه را منتشر کند، مالیات را کاهش دهد، پرداخت عوارض و بیمه شرکتها را به تأخیر بیندازد و یارانه را بپردازد.
در زمینه صنایع، چین فعالانه صنایع نوظهور را توسعه می دهد، با توزیع کارها در سطح افقی و ادغام صنایع مشابه در سطح عمودی، زنجیره ارزش را متمرکز می کند و محیط کسب و کار را بهبود می بخشد و محصولات با بازدهی زود و زیاد را تولید می کند. در عین حال، زیرساخت های جدید را گسترش می دهد، و از طریق ساخت زیربنایی بخصوص تاسیسات نسل پنجم شبکه تلفن همراه ارزش جدید ایجاد می کند.
در عرصه جهانی، چین فعالانه اطلاعات مربوط به کنترل بیماری ویروس اپیدمیک را به اشتراک خواهد گذاشت؛ با سازمان جهانی بهداشت همکاری خواهد کرد و با جامعه بین المللی در زمینه تحقیق و توسعه، تولید و توزیع واکسن ها و داروهای مؤثر همکاری خواهد کرد تا همه کشورها به اطلاعات و نتایج آن دسترسی پیدا کنند. به کشورهایی که از امکانات پزشکی خوب برخوردار نیستند کمک خواهد کرد تا از شیوع بیماری در مقیاس بزرگتر جلوگیری شود؛ از ثبات و امنیت زنجیره های تأمین و زنجیره های صنعتی حفاظت می کند تا از بروز فاجعه ثانوی در اقتصاد جهانی جلوگیری شود.
چین و ایران هر دو کشور متمدن و دیرینه جهان هستند، با اینکه انواع سختی ها و فاجعه های فراوان را پشت سر گذاشته اند، تا امروز بطور استوار پا بر جا هستند. هم اکنون ایران هم از شیوع بیماری اپیدمیک رنج می برد و مردم و دولت ایران به طور جدی با این بیماری مبارزه می کنند، پس از تلاش و کوشش های خستگی ناپذیر، اوضاع در مسیری خوب به پیش می رود. چه تحریم ها، چه بیماری اپیدمیک، هیچ یک نمی تواند سر مردم ایران را فرو بیاورد بلکه ملت ایران را قوی تر می کند.
در جریان مبارزه با بیماری کرونا، مردم دو کشور به یکدیگر کمک کرده و مشوق هم بودند، شخصیت ها و رویدادهای بسیار تأثیرگذار و هیجان زده پدیده آمده اند و مردم دو کشور همدلی واقعی و همبستگی خود را احساس کرده اند.
ما معتقدیم با اتکا به دوستی سنتی هزار ساله بین دو کشور و ارتقاء آن در جریان مبارزه با ویروس کرونا، چین و ایران در دوران پسا کرونا همکاری خود را در همه زمینه ها تقویت خواهند کرد. این دو کشور در زمینه سیاسی با هژمونی مخالفت می کنند، ابتکار عمل "کمربند و جاده" را به پیش می برند و جاده ابریشم جدید را می سازند، جهانی سازی سازگار با منافع کل جامعه بین المللی، نه فقط سازگار با منافع گروه مالی و عده ای کوچک از کشورها را به پیش می برند بلکه از منظر سرنوشت کل بشر، با هماهنگی با طبیعت زندگی می کنند و بطور مشترک با آفت های طبیعی جهانی مقابله می کنند.
چین و ایران باید همکاری ها را در زمینه اقتصادی و تجاری تعمیق بخشند و تحریم های ایالات متحده علیه ایران و تحمیل تعرفه ها بر چین را خنثی کنند.
البته هم اکنون اولین پیش شرط این است که هر چه سریعتر از شر هژمونی بانکی آمریکا خلاص شویم یا حتی آن را از بین ببریم. سرمایه بانکی در حالی می تواند توزیع مؤثر منابع را ایجاب کند که باعث تمرکز بیش از حد منابع و نیز بیشتر شدن شکاف بین ثروتمندان و فقرا در جامعه بشری شود. به خصوص هنگامی که سرمایه های بانکی در اختیار تعداد کوچکی از گروه های ذینفع باشد، آنها جریان مالی را در دست می گیرند و منابع را به سمت خودشان هدایت می کنند.
بنابراین، لازم است چین و ایران همکاری مالی و بانکی فعالانه داشته باشند تا با تعمیق تجارت کالا به کالا موانع مالی را کاهش دهند و از شرایطی که سیستم بانکی بین المللی تحت کنترل ایالات متحده است رها شوند تا از این طریق اقتصاد داخلی دو کشور در اسرع وقت احیا و توسعه یابد، مبادلات دو جانبه اقتصادی و تجاری تقویت شود، سطح همکاری های اقتصادی و تجاری ارتقا یابد و زنجیره صنعتی و تولیدی که مطابق با منافع هر دو طرف باشد شکل بگیرد.
در زمینه فرهنگی، ما باید زبان چینی و فارسی را در مدارس یکدیگر گسترش دهیم، تا جوانان ما بتوانند از طریق یادگیری زبان، با فرهنگ یکدیگر آشنا شوند و همکدیگر را بهتر درک کنند و سوء تفاهم های ناشی از معرفی و تبلیغات با زبان کشور سوم را از بین ببرند و تنوع تمدن ها و فرهنگها را بشناسند، چشم انداز بین المللی جدیدی داشته باشند و همکاری در زمینه های مختلف را به پیش برند.
علاوه بر این، ما همچنین باید از برخی عوامل درونی خود که برای توسعه روابط دوجانبه مفید نیست جلوگیری کنیم. این عوامل گاهی اوقات به دلیل عدم درک متقابل بین اقشار مختلف هر دو طرف ناشی از تبلیغات رسانه های بین المللی تحت کنترل کشورهای غربی می باشد. گاهی اوقات افرادی عادت دارند به طور ناخودآگاه راجع به امور کشورهای ثالث آسیا و آفریقا و از تفکر غربی و روش تجزیه و تحلیل مبنی بر ارزش غربی استفاده کنند و تحت تأثیر آنها قرار گرفته اند و متأسفانه به همبستگی و همکاری بین کشورهای آسیایی و آفریقایی آسیب می رسانند.
از زمان شروع جامعه بشری تا به امروز، مبادلات بین طرفها بیشتر و راحت تر شده است و وابستگی متقابل نیز عمیق تر شده است و کره زمین مانند دهکده می شود. فاصله و همزیستی بین مردم به قدری نزدیک است که حل و فصل مشکلات از طریق بازی با جمع صفر، روز بروز سختتر می شود. ما باید بشریت را به عنوان یک واحد در نظر بگیریم، همانطور که سعدی گفت: "بنی آدم اعضای یکدیگرند،که در آفرینش ز یک گوهرند." همه باید بر اصول اعتماد متقابل، همکاری برد- برد با طبیعت همزیستی کنیم و آینده ای زیبا برای خود بسازیم. آینده بشر کاملاً در گرو آرزوها و عملکردهای امروزی ماست.
انتهای پیام/