اندیشکده| ریچارد هاس: جنگ سرد آمریکا با چین اشتباه است


رئیس یکی از اندیشکده‌های بانفوذ آمریکایی در مقاله‌ای با اشاره‌ به چالش‌های جدی چین برای آمریکا نوشت که با این حال خطرناک‌ترین تهدید برای آمریکا مشکلات فراملی مانند بیماری‌های همه‌گیر جهانی، تغییرات آب‌وهوایی، حملات سایبری و تروریسم هستند.

به گزارش گروه بین‌الملل خبرگزاری تسنیم، «ریچارد هاس» رئیس اندیشکده شورای روابط خارجی آمریکا در مقاله‌ای که در وب‌سایت این اندیشکده و همچنین روزنامه وال استریت ژورنال منتشر شد، نوشت: روابط چین و آمریکا از مدت‌ها قبل از شیوع بیماری کووید‌ــ‌19 رو به وخامت گذاشته بود و این پاندمی نیز تنش‌ها میان این دو کشور بزرگ دنیا را تشدید کرد. اکنونی بخش فزاینده‌ای از محافل آمریکا سخن از این می‌رانند که مقابله با چین باید مبنای سازمانی برای سیاست خارجی آمریکا باشد، درست به‌مانند جنگ سردی که مقابل اتحاد جماهیر شوروی رخ داد.

وی نوشت: این امر منعکس‌کننده طرز فکر کهنه‌ای است که مقابله با دیگر قدرت‌های جهان را به‌عنوان چالش اصلی آمریکا قلمداد می‌کنند، اما امروزه و برای یک قرن آینده مهمترین تهدیدهایی که ما با آن روبه‌رو هستیم کشورهای دیگر نیستند بلکه مشکلات متعدد فراملی هستند.

به‌نوشته این کارشناس، حتی اگر آمریکا بتواند با موفقیت با چین مقابله کند، امنیت و شکوفایی آن می‌تواند همچنان به‌خاطر پاندمی‌ها، تغییرات آب‌وهوایی، حملات سایبری، تروریسم و گسترش و استفاده از تسلیحات هسته‌ای، دچار افول شود.

هاس تأکید کرد: نتیجه‌ای که از بحران امروزی می‌توان گرفت بسیار روشن است؛ لازم است آمریکا فقط بر مقابله مستقیم با این چالش‌ها تمرکز نداشته باشد بلکه باید بر رقابت‌پذیری و انعطاف و تاب‌آوری مقابل این چالش‌ها متمرکز شود.

وی با اشاره به مباحثی که چین را در گسترش ویروس کرونا مقصر می‌دانند و درخواست‌ها برای توسعه حضور نظامی آمریکا در منطقه اقیانوس آرام، افزود: مسلماً چین مسئولیت فراوانی در این بیماری همه‌گیر جهانی (پاندمی) دارد اما ما نمی‌توانیم چین را مقصر نبود تجهیزات محافظتی در کشور خودمان بدانیم یا این کشور را مقصر ناتوانی خود در انجام تست‌های کافی یا نحوه اجرای فاصله‌گذاری اجتماعی خود بدانیم. جوامع دیگری مانند تایوان، کره‌جنوبی، سنگاپور و آلمان همگی بهتر عمل کرده‌اند و این امر به‌خوبی نشان می‌دهد که واکنش آمریکا چگونه بوده است. عاقلانه‌تر خواهد بود که به‌عوض مقصر دانستن چین خودمان به‌فکر بهبود زخم‌های خودمان باشیم.

این کارشناس برجسته حوزه سیاست خارجی آمریکا علاوه بر آن تأکید کرد: ما در عین حال نباید اهداف سیاست خارجی چین را بد تفسیر کنیم، در سال 2017 راهبرد امنیت ملی آمریکا چین را کشوری توصیف کرد که "خواهان ازبین‌بردن امنیت و شکوفایی آمریکا و خواستار شکل دادن به دنیایی خلاف ارزش‌ها و منافع آمریکا" است. پنتاگون، وزارت دفاع آمریکا، نیز کار را از این فراتر برد و در راهبرد دفاع ملی آمریکا از چین به‌عنوان رقیب راهبردی نام برد. این گونه ارزیابی‌ها به‌یک‌اندازه در بلندپروازی‌های چین مبالغه کرده‌اند.

هاس با اشاره به سند دفاعی 2019 چین نوشت: این سند بر تمامیت ارضی و امنیت داخلی چین تأکید دارد و پکن از موفقیت هرگونه جنبش داخلی که منجر به کاهش یا از دست رفتن قدرت از حزب کمونیست چین شود، هراس دارد. در بهترین حالت باید به چین به‌عنوان قدرتی منطقه‌ای نگاه کرد که خواهان کاهش نفوذ آمریکا در حیاط خلوت خود و افزایش نفوذ خود میان همسایگان است.

بنا بر این مقاله، به‌خلاف اتحاد جماهیر شوروی، چین به‌دنبال تحمیل الگوی خود به دیگر نقاط دنیا یا کنترل سیاست بین‌الملل در هر گوشه‌ای از دنیا نیست و اگر هم چین دست روی نقطه دیگری از دنیا می‌گذارد اولویت اول آن اقتصاد است.

این کارشناس همچنین چین را از نظر توان نفوذ و دسترسی به دیگر نقاط دنیا دارای محدودیت دانسته نوشت که دوران رشد اقتصادی دورقمی این کشور به پایان رسیده و باید در آینده با مشکلات جدی زیست‌محیطی و همچنین بحران جمعیتی ناشی از پیر شدن افراد مواجه شود.

وی در عین حال اعتراف می‌کند که چین تهدید عملی و بالقوه برای آمریکا است اما می‌توان به آن رسیدگی کرد بدون این که آن را به‌عنوان محور اصلی سیاست خارجی آمریکا در نظر گرفت.

در انتهای این مقاله آمده است: با فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی در سال 1991، سیاست خارجی آمریکا، راهنمای اصلی برای مسیریابی سیاست‌های آمریکا از بین رفته است و سه دهه است که راهبرد آمریکا مسیر مشخصی ندارد اما نباید با احیای جنگ سرد، به‌دنبال یافتن مسیر بود. چین اتحاد جماهیر شوروی نیست و دنیایی که مشخصه آن جهانی‌شدن است نیازمند تفکر و یافتن راهبردی جدید است.

انتهای پیام/+

واژه های کاربردی مرتبط
واژه های کاربردی مرتبط