مفهوم «امت» فراتر از «تمدن» است/ چگونه با تمدنهای دیگر گفتوگو کنیم؟
رئیس مرکز مطالعات اجتماعی تمدنی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی گفت: تمدن رایجی که ما میبینیم بر اساس تجربه بشری در زندگی و بر اساس توان بشر در فهم آن چیزی که تجربه کرده ایجاد شده است.
حجتالاسلام حبیبالله بابایی رئیس مرکز مطالعات اجتماعی تمدنی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی در برنامه تلویزیونی سوره به این نکته اشاره کرد که مفهوم امت در قرآن مفهومی فراتر از تمدن است. وی در گفتوگو با خبرنگار فرهنگی تسنیم در توضیح این مطلب گفت: امت میتواند امری فراتر از اصطلاح تمدن باشد، چون تمدن یا civilization یک معنای بشری دارد و امت در قرآن میتواند یک حقیقت شرعیه باشد و یک مفهوم متفاوتی از آن مفهومی که ساخته تجربه بشری است.
وی افزود: تمدن رایجی که ما میبینیم بر اساس تجربه بشری در زندگی و بر اساس توان بشر در فهم آن چیزی که تجربه کرده ایجاد شده و شاخصهایی را برای تمدن متناسب با نیازهای محدود بشری در نظر گرفته است اما مفهوم و ماهیت امت چون ناظر به زمان، انسان یا مکان معلوم و مشخصی نیست بلکه معطوف به انسانها در گذشته و در آینده و فرازمانی و فرامکانی است، مؤلفهها و ابعادی در آن وجود دارد که حداقل در تمدنهای موجود مرسوم نیست.
حجتالاسلام بابایی خاطرنشان کرد: فرض کنید امت در آیات قرآن در بحث امر به معروف و نهی از منکر ذکر شده است اما در تمدنها بحث امر به معروف و نهی از منکر به این معنا نیامده است. یا امروز در پدیدههای دینی مشاهده میکنید مناسبات انسانی را که در حج بیت الله الحرام و جریان راهپیمای عظیم اربعین اتفاق میافتد، این چیزی فراتر از مناسبات انسانی است که در تمدنها شکل میگیرد. از این جهت روی لفظ امت تأکید میکنم چون civilization یک بار معنایی تاریخی که یک مقدار سکولار است، دارد. ما باید به یک لفظ بومی و قرآنی با محتوای انباشتهای که در قرآن وجود دارد سعی کنیم آنچه را از تمدن میخواهیم ذیل بحث امت در قرآن دنبال کنیم.
«بحث توحید و تقریرِ تمدنِ از آن را میتوان در مفهوم امت ذکر کرد که ضرورتاً در تمدنها توحید به عنوان شاخص دیده نمیشوند. بعضی از قواعد اخلاقی را که در قرآن آمده است میتوان به عنوان شاخصهای متفاوت آن مشاهده کرد؛ مثل «إِذا حُیِّیتُمْ بِتَحِیَّةٍ فَحَیُّوا بِأَحْسَنَ مِنْها» یا آنجایی که توصیه شده بدیها را با خوبیها دفع یا جبران کنید. همچنین بحث نُصح و خیرخواهی و مفهوم اصلاح بینالناس از دیگر موارد است. مواردی از این دست را زیاد داریم که اگر اینها را از جنبههای اخلاقی، عقیدتی و اجتماعی استخراج کنیم میبینیم که در ادبیات اجتماعی و سیاسی، مفهوم رایج از تمدن مرسوم نیست.»
وی با بیان مطلب فوق و با اشاره به ظرفیت بالای مفهوم تحدّی در قرآن کریم گفت: آن آیات قرآنی که ناظر به این هستند که اگر شما شک و تردید در آیات قرآن دارید سوره یا آیه مانند قرآن بیاورید به یک معنا دارد تحدی میکند. این یک متد و روش است که قرآن میگوید اگر در حقانیت من شک دارید پس مثل من را بیاورید. پیش فرض این جمله این است: پس افرادی که قرآن را قبول ندارند، قرآن را میفهمند و استدلالها و بیانات قرآن را فهم میکنند و بعد آن اذعان میکنند که از آوردن مثل قرآن عاجزند.
رئیس مرکز مطالعات اجتماعی تمدنی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی گفت: بحث من در تحدّیپذیری این است که اساساً اندیشه تمدن که میخواهد بر پایه قرآن شکل گیرد باید بتواند تحدیپذیر باشد و این را به دیگرانی که قرآن را باور ندارند ارائه کند، آنها این نظر و اندیشه را فهم و استدلالش را درک کنند و بعد احساس کنند که قرآن چه چیز عجیبی است که ما نمیتوانیم این کار را انجام دهیم. یعنی احساس عجز کنند و آن را بپسندند و قبول کنند. اگر این روند ایجاد نشود ما در بسط اندیشه تمدنی خود در جهان دچار مشکل خواهیم شد و نمیتوانیم حوزه اعتبار تمدنیمان را بسط دهیم.
به گفتۀ حجتالاسلام بابابی، اگر بتوان بر اساس عقل انسانی مثلاً همین قواعد اخلاقی را برای کسانی که قرآن را قبول ندارند اما عقل و فطرت دارند توضیح داد، خیلیها تمکین میکنند. بسیاری از آیات و آموزههای قرآنی مخصوصاً آموزههای اخلاقی و عقیدتی قابل اندیشیدن و تبیین برای دیگران است. اگر این انجام نگیرد صرفاً با اینکه این آیه وحی و قرآن است نمیتوانیم اندیشه را بسط دهیم.
انتهای پیام/