گذری بر نکات مهم جزء بیستوپنجم قرآن/ چرا آخرت از دنیا مهمتر است؟
حجتالاسلام بطحایی کارشناس مسائل دینی به بیان نکات مهم جزء بیستوپنجم قرآن کریم پرداخت.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، امروز سهشنبه 30 اردیبهشت مصادف با بیستوپنجمین روز از ماه مبارک رمضان است و طبق روال روزهای قبل صوت ترتیل جزء بیستوپنجم قرآن کریم با صدای "عبدالباسط و عباس امام جمعه" جهت بهرهمندی هرچه بیشتر مخاطبان منتشر شد که در اینجا میتوانید بشنوید.
حجتالاسلام سیدعلی بطحایی کارشناس مسائل دینی در گفتوگو با تسنیم به بیان نکاتی مهم از جزء بیستوپنجم قرآن کریم پرداخت که متن آن در ادامه آمده است:
***
جاثیه آیات 20،19؛ ﴿ إِنَّهُمْ لَنْ یُغْنُوا عَنْکَ مِنَ اللَّهِ شَیْئاً وَ إِنَّ الظَّالِمینَ بَعْضُهُمْ أَوْلِیاءُ بَعْضٍ وَ اللَّهُ وَلِیُّ الْمُتَّقینَ﴾، ﴿ هذا بَصائِرُ لِلنَّاسِ وَ هُدىً وَ رَحْمَةٌ لِقَوْمٍ یُوقِنُونَ﴾
خداوند بصیر است «کان اللّه بما تعملون بصیرا»(احزاب 9) رسول خدا نیز بصیر است «ادعوا الى اللّه على بصیرة»(یوسف 108) قرآن نیز کتاب بصیرت است «هذا بصائر». شاید معناى آیه با توجّه به آیه قبل چنین باشد: اى پیامبر! پیرو شریعتى باش که از طرف خداست و از هوسهاى جاهلان پیروى نکن؛ زیرا در برابر شریعت، قانون و وحى الهى، جاهلان طرح و برنامهاى که بتواند تو را از قانون و راه خدا بىنیاز کند ندارند.
سوره جاثیه آیه 21؛ ﴿ أَمْ حَسِبَ الَّذینَ اجْتَرَحُوا السَّیِّئاتِ أَنْ نَجْعَلَهُمْ کَالَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ سَواءً مَحْیاهُمْ وَ مَماتُهُمْ ساءَ ما یَحْکُمُونَ﴾
«اجتراح» از «جرح» به معناى آسیبى است که بر بدن وارد مىشود. از آنجا که گناه روح انسان را جریحهدار مىکند، درباره کسانى که خلافکارند، «اجترحوا» بکار رفته است. در قرآن کریم، استفاده از روش مقایسه زیاد به چشم مىخورد از جمله:
آیا مؤمن با فاسق یکسان است؟ «أفمن کان مؤمناً کمن کان فاسقاً»(سجده، 18)
آیا عالم با جاهل یکسان است؟ «هل یستوى الّذین یعلمون والّذین لا یعلمون»(زمر، 9)
آیا کسانى که قبل از فتح مکّه و در زمان غربت براى اسلام خرج کردند با کسانى که بعد از فتح مکّه کمک مالى کردند یکسانند؟ «لا یستوى منکم مَن أنفق من قبل الفتح و...»(حدید، 10)
در این آیه نیز مىخوانیم: آیا خلافکاران با مؤمنان نیکوکار یکسانند؟
سوره دخان آیات 40-42؛ ﴿ إِنَّ یَوْمَ الْفَصْلِ میقاتُهُمْ أَجْمَعینَ﴾، ﴿ یَوْمَ لا یُغْنی مَوْلًى عَنْ مَوْلًى شَیْئاً وَ لا هُمْ یُنْصَرُونَ﴾، ﴿ إِلاَّ مَنْ رَحِمَ اللَّهُ إِنَّهُ هُوَ الْعَزیزُ الرَّحیمُ﴾
چون آفرینش هدفى بر حقّ دارد، پس قیامت باید باشد، خداى حکیم که هستى را بر اساس حقّ آفرید، گل سر سبد هستى را با مرگ رها نمىکند. کلمه «مولى» به معناى دوست، سرپرست، خدمتگزار و بنده بکار مىرود.
سوره زخرف آیه 40؛ ﴿ أَ فَأَنْتَ تُسْمِعُ الصُّمَّ أَوْ تَهْدِی الْعُمْیَ وَ مَنْ کانَ فی ضَلالٍ مُبینٍ﴾
سخن حقّ تنها در زندهدلانِ خدا ترس مؤثّر است نه دیگران. در قرآن مىخوانیم: «لِیُنْذِرَ مَنْ کانَ حَیًّا»(یس، 70)، تا به هر زندهدلى هشدار دهد، «إِنَّما تُنْذِرُ مَنِ اتَّبَعَ الذِّکْرَ وَ خَشِیَ الرَّحْمنَ»(یس، 11) تنها کسانى را هشدار مىدهد که پیرو ذکر بوده و خداترس هستند.
سوره زخرف آیه 33؛ ﴿ وَ لَوْ لا أَنْ یَکُونَ النَّاسُ أُمَّةً واحِدَةً لَجَعَلْنا لِمَنْ یَکْفُرُ بِالرَّحْمنِ لِبُیُوتِهِمْ سُقُفاً مِنْ فِضَّةٍ وَ مَعارِجَ عَلَیْها یَظْهَرُونَ﴾
زرق و برق دنیا به قدرى بىارزش است که خداوند در این آیه مىفرماید: ما حاضریم دنیا را در حد وفور به کفّار بدهیم اما چون عقل مردم در چشم آنهاست، اگر به کفّار بدهیم همه به سوى کفر گرایش پیدا مىکنند.
نه فقط همسان بودن همه انسانها در مسائل اقتصادى و معیشتى مورد اراده خداوند نیست، بلکه در مسائل اعتقادى هم نباید امور به سمتى برود که حقّ انتخاب از افراد گرفته و گمان کنیم اگر همه مردم جهان یک فکر و یک عقیده شوند، به مطلوب رسیدهایم.
سوره شوری آیه 20،19؛ ﴿ اللَّهُ لَطیفٌ بِعِبادِهِ یَرْزُقُ مَنْ یَشاءُ وَ هُوَ الْقَوِیُّ الْعَزیزُ﴾، ﴿ مَنْ کانَ یُریدُ حَرْثَ الْآخِرَةِ نَزِدْ لَهُ فی حَرْثِهِ وَ مَنْ کانَ یُریدُ حَرْثَ الدُّنْیا نُؤْتِهِ مِنْها وَ ما لَهُ فِی الْآخِرَةِ مِنْ نَصیبٍ﴾
در معناى لطف، نرمى و دقّت نهفته است. خداوند لطیف است یعنى به طور دقیق به امور احاطه کامل دارد و هر کارى را، به سهولت و آسانى انجام مىدهد.(تفسیر المیزان) اراده آخرت نشانه: وسعت دید، دل کندن از دنیا، ایمان به وعدههاى الهى، رنگ بقا دادن به فانىها و در یک جمله نشانه عقل و انتخاب أحسن است.
در آیه 20، انسان به کشاورز، عمل او به کشت، نیّت او به بذر و دنیا و آخرت، به مزرعه و محل برداشت تشبیه شده است.
آخرت از دنیا مهمتر است زیرا:
1. براى آخرت خواهان توسعه و رشد است. «نَزِدْ لَهُ فی حَرْثِهِ»
2. آخرت خواهان از دنیا بهره کمى مىبرند اما دنیاخواهان هیچ بهرهاى از آخرت ندارند. «ما لَهُ فِی الْآخِرَةِ مِنْ نَصیبٍ»
3. آخرت خواهان به همه اهداف خود مىرسند. «نَزِدْ لَهُ فی حَرْثِهِ» اما دنیاخواهان تنها به گوشهاى از اهداف خود مىرسند «نُؤْتِهِ مِنْها».
سوره فصلت آیه 51؛ ﴿ وَ إِذا أَنْعَمْنا عَلَى الْإِنْسانِ أَعْرَضَ وَ نَأى بِجانِبِهِ وَ إِذا مَسَّهُ الشَّرُّ فَذُو دُعاءٍ عَریضٍ﴾
سؤال: در آیه 49 خواندیم: «وَ إِنْ مَسَّهُ الشَّرُّ فَیَؤُسٌ قَنُوطٌ» همین که شرّى به انسان رسید دچار یأس مىشود اما در این آیه مىفرماید: «وَ إِذا مَسَّهُ الشَّرُّ فَذُو دُعاءٍ عَریضٍ» همین که شرّى به انسان رسد، دعایى طولانى دارد، سؤال این است که چگونه انسان مأیوس دعا مىکند؟
پاسخ: مفسّران به این پرسش، پاسخهاى متفاوتى دادهاند:
در تفسیر روح البیان چنین آمده است: بعضى مردم به هنگام گرفتارى مأیوس مىشوند و بعضى دیگر دعا مىکنند.
برخى در پاسخ این سؤال گفتهاند: انسان از اسباب عادّى مأیوس مىشود اما از خدا درخواست مىکند. لحن آیه توبیخ است و یأس از اسباب عادّى و توجّه به خدا کار نیکویى است و توبیخ ندارد.
انتهای پیام/