روایتی نو از زاویه جدیدی از رزمایش مواسات و همدلی/هدایای مردم در رزمایش به کجا میرود؟
همکلامی با تعدادی از دریافتکنندگان این بستههای معیشتی پرده از جنبه دیگر این کار بزرگ برمیداشت که سعی کردیم حاصل چند گفتگوی ساده و روزمره با این ولینعمتان انقلاب اسلامی را به رشته تحریر دربیاوریم.
به گزارش خبرگزاری تسنیم از تبریز، نیمه شعبان ماه امسال بود که رهبر انقلاب اسلامی، امام خامنهای در سخنرانی تلویزیونی با اشاره به مشکلاتی که به خاطر کرونا برای برخی مردم پیشآمده، فرمودند: «ماه رمضان، ماه انفاق و ایثار و کمک به مستمندان است؛ چه خوب است که یک رزمایش گستردهای در کشور به وجود بیاید برای مواسات و همدلی و کمک مؤمنانه به نیازمندان و فقرا که این اگر اتّفاق بیفتد، خاطره خوشی را از امسال، در ذهنها خواهد گذاشت».
در همین راستا همه مردم و ادارات، سازمانها، نهادها، تشکلهای مردمی و... به صورت ید واحدهای که به دور از هر آرمی، دنبال آرمانی مشخصی بودند، آرمانی که از مقتدایشان امیرمومنان علی بن ابی طالب (ع) به ارث مانده بود شروع به اجرایی کردن این رزمایش کردند و افرادی که معیشت آنها با شیوع کرونا تحت تأثیر قرارگرفته بود را شناسایی و اقدام به توزیع بستههایی نمودند که با کمکهای مردمی تهیه شده بود.
اخبار آمار توزیع بستههای معیشتی از گوشه و کنار شنیده میشد، اما همکلامی با تعدادی از دریافتکنندگان این بستههای معیشتی پرده از جنبه دیگر این کار بزرگ برمیداشت که سعی کردیم حاصل چند گفتوگوی ساده و روزمره با این ولینعمتان انقلاب اسلامی را نه بهصورت مصاحبه بلکه در قالب یک درد و دل مصاحبهگر با راویان ماجرا به رشته تحریر دربیاوریم تا این امر را از دریچه دیدگان آنها نگاه کنیم، چراکه سنجش میزان کیفیت اجرای رزمایش مواسات و همدلی در کلام آنان نهفته است، نه آمار و ارقام مسئولین!
در این گزارش سعی کردیم بدون ذکر نام از افراد دریافت کننده، شرح حال و نحوه ارسال کمک را جویا شویم...
خداوند خیر دنیا و آخرتشان را بدهد
پیرمرد، سالهاست چشموچراغ خانه خود را به دلیل بیماری ازدستداده است و تنها انیس و مونساش در این سالها خدایی است که سر بر آستان او دارد، بعد از مرگ همسرش و هر از چندگاهی عارضهای مدتی مهمانش شده و رخت بر میبندد و به همین خاطر قادر به انجام کاری نیست، تنها میتواند از مردم در ازای دریافت مبلغی ناچیز نماز و روزه امواتشان را بهجا بیاورد که آنهم کثرت روزه گرفتن بدنش را رنجور و نحیف ساخته است.
وقتی با او همکلام میشویم میگوید؛ «زمان حیات همسرم، سالم و سرحال بودم اما مرگ او در را به روی بیماریها گشود و نتوانستم کارکنم و با تنگی معاش مجبور به عضویت دریکی از نهادهای حمایتی شدم که خداوند خیر دنیا و آخرتشان را بدهد، هزینه دوا و دکترم را میدهند و با کمک ماهانهای که پرداخت میکنند گوشهای از مخارجم تأمین میشود، چند روز پیش هم سر شب با ماشین شخصی مقداری برنج، روغن، چای و قند برایم آوردند، وقتی هم گفتم که رادیو جهت بیدار شدن برای سحری را ندارم، یک رادیو خریده و تحویلم دادند.»
فقر پدیدهای است که شاید در کمین هرکدام از ما باشد
روستا را به امید ساختن زندگی بهتر به سمت شهر تبریز ترک کردند، مرد خانواده با اندک سرمایهای که در دست داشت توانست خانهای در حاشیه یکی از محلات تبریز خریداری کند، خانهای حدوداً 25 متری که پا، رمق بالا رفتن از پلههای کوچههای تنگ و باریکش را ندارد، از همان خانههایی که در نظر شهرداری تحت عنوان "سکونتگاههای غیررسمی" هستند.
اما سرپرست خانواده در همان اوایل کوچ به تبریز، هنگام کارگری در حادثهای جان خود را از دست میدهد و همسر میماند با بچهای خردسال و هنر دستی که از روستا با خود آورده است، او برای معاش خود شروع به فرشبافی میکند اما ابتلایش به سرطان او را زمینگیر میکند، هرچند که هر از گاهی نیز فرش میبافد ولی توان تأمین مخارج خود را ندارد و عضو یکی از نهادهای حمایتی میشود تا بتواند هزینه معاشش را در کنار هزینههای گزاف درمانی تأمین کند.
وی میگوید: «چنین کارهایی (اجرای رزمایش مواسات و همدلی) بیشتر ارزش معنوی دارند تا ارزش مادی، چراکه میفهمم در عصری که فساد و دزدی غوغا میکند، هنوز هم هستند کسانی که به فکر همنوعان خود بوده و از آنان حمایت میکنند، فقر پدیدهای است که شاید در کمین هرکدام از ما باشد، با ابتلا به بیماری یا ورشکستگی و... زندگی نظام خود را از دست میدهد، هرچند که شخصاً سعی نمودم معاش زندگی را با فرشبافی حفظ کنم، ولی ابتلا به سرطان باعث ضعف جسمانی و عصبی و کم شدن سو در چشمانم شد».
این سرپرست خانوار ادامه میدهد: «شیوع کرونا تلنگری بود تا مردم چند روز زندگی را قدر بدانند و دلهایشان به یکدیگر نزدیک شود، ازاینرو نیز چنین کمکهایی میشود، اکثر ساکنان محلات حاشیهنشین بیبضاعت هستند و بسیاری بستههای معیشتی دریافت کردهاند، برخی جاها آدرس انبار میدهند تا با تحویل از انبار از حضور در درب منزل خودداری شود، اما اینکه برخی از پخشکنندهها مراعات آبروی هر خانواده را کرده و بهصورت شبانه و با خوردوهای عادی و بدون تشریفات بستهها را میدهند بسیار جای تمجید دارد، حتی گاهی تلفن میزنند و سر کوچه یا خیابان قرار تحویل بستهها را میگذارند تا کسی متوجه نشود، اکثر مواقع ماسک بر صورت دارند تا شناخته نشوند».
کاش این کار خیر ادامهدار باشد
شیب تند روبه بالای چند خیابان را که پشت سر میگذاریم، واردفرعیهایی میشویم که رفتهرفته فراخهایشان کمتر میشود، در یکی از آنها کوچهای باریک بهاندازه پهنای شانه دو یا سه نفر وجود دارد و چند درب مانده به انتهای کوچه درب رنگ و رو رفتهای وجود دارد، بهمحض باز شدن درب وارد اتاقی میشویم که تمام زندگی یک مادر و دختر را تشکیل میدهد، آشپزخانه در یک سینک ظرفشویی گوشه اتاق و یک یخچال قدیمی و حمام و دستشویی در گوشهای به ابعاد دو متر در دو متر خلاصه شده است.
پدر خانواده چندین سال پیش به اعتیاد شیشه دچار شده و پس از کشوقوس فراوان بر سر ترک دادنش بهصورت توافقی از همسرش طلاق میگیرد، دخترک 9 ساله مریضی دارد که مانند دیگر هم سن و سالانش نمیتواند زیاد جنبوجوش داشته باشد، تنها در کف خانه یک فرش نو خودنمایی میکند که ظاهراً در جریان سرکشی یکی از مسئولین خریداریشده است.
مادر میگوید؛ «در خانهها کار میکنم و خرج زندگیام را پیدا میکنم، البته ماهانه از طرف یکی از نهادهای حمایتی مبلغی جهت معاش و درمان واریز میکنند و حواسشان است، زندگی میگذرد اما بهسختی، از بابت دخترم بیش از همهچیز ناراحتم اما خب هر چه مصلحت خداوند است».
وی با اشاره به اجرای رزمایش "مواسات و همدلی" ادامه میدهد: «کار بسیار پسندیدهای بود که شروع کردهاند، یکی از معتمدین محل را به جهت شناسایی کسانی که معیشت آنها از بابت کرونا آسیبدیده است را از طرف مسجد انتخاب کردهاند که او هم بسیاری را به جهت تهیه بستههای معیشتی معرفی نموده است، البته کسانی که در ادارات و نهادهای حمایتی عضویت دارند ازآنجا بستههای حمایتی تهیه میکنند، اما هستند کسانی که تحت شرایطی نتوانستهاند عضو شوند یا مثلاً کارگر و... بودهاند و حالا بیکار شدهاند، اما باید گفت این محلهها همه مستحق هستند [با خنده] و کاش این کار خیر ادامهدار باشد.»
در پایان باید گفت؛ هر چند که بستههای معیشتی از نظر ریالی ناچیز بوده و شاید کفاف کمتر از یک هفته خانوادهای را بدهد و بعضا با شوهای تبلیغاتی مسئولین و اشخاص تامین کننده همراه میشود اما اصل ماجرا که ایجاد فرهنگ همدلی برای مردم است را انکار نمیکند و برکات فراوانی را به همراه دارد، چنانکه در یکی از داستانهای منتسب به حضرت موسی(ع) در این خصوص آمده است:
روزی موسی(ع) وعده عذاب را بر قوم خود داد، اما خداوند به دلیل ایجاد اتحاد، همبستگی و نوعدوستی در بین مردم با حفر دیوارهای خانه به جهت کمک به یکدیگر، آنان را بخشید و به موسی(ع) گفت: «خواسته الهی در همبستگی و نوع دوستی مردم به هم تحقق یافته است؛ از سوی دیگر حالا که بندگان من به یکدیگر رحم کرده و با هم مهربان شده اند، چرا من که رئوف و رحمان و رحیم هستم به بندگان خود عذاب نازل کنم؟ برای همین من هم عذاب را از آنان دور گرداندم؛ بنابر این به بندگانم بگو به یکدیگر رحم کنید تا خداوند هم به شما رحم کند».
گزارش از حامد سلطانپور
انتهای پیام/114/ش