گزارش-بخش اول| رویکرد سران پکک به آمریکا؛ از سوسیالیسم تا امپریالیسم
با آنکه اوجالان همواره خود را به عنوان یک انقلابی سوسیالیست و دشمن آمریکا معرفی میکرد٬ اما نه اتحاد جماهیر شوروی و نه کشورهای اروپای شرقی به او و پکک روی خوش نشان ندادند.
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم ٬ حزب کارگران کردستان ترکیه با اسم اختصاری پکک٬ در سال 1978 میلادی تاسیس شد.
نخستین جرقهها و روند تشکیل گروه رفقای نزدیک به عبدالله اوجالان٬ در سال 1974 میلادی در آنکارا و استانبول رقم خورد و سرانجام در سال 1978 میلادی٬ این گروه کوچک٬ در یکی از روستاهای استان کردنشین دیاربکر گرد هم آمده و حزب تشکیل داد.
اغلب همراهان اوجالان٬ از دانشجویانی بودند که در دانشگاه آنکارا با آنان آشنا شده بود اما در عین حال٬ افراد دیگری نیز در این گروه قرار گرفتند که تحصیلات دانشگاهی بالایی نداشتند اما توان جنگ خیابانی و حملات مسلحانه داشتند و به دستور اوجالان در همان دوران٬ درگیری با سران عشایر کُرد منطقه و کشتن چهرههای مهم روستایی را به عنوان مبارزه با فئودالیسم در سرلوحه کار خود قرار دادند!
اوجالان٬ از جوان نمازخوان تا سوسیالیسم
همچنان که در آغاز اشاره شد٬ پکک تحت تاثیر نفوذ اندیشههای سیوسالیستی موسوم به «چپ ترک» شکل گرفت. اما واقعیت این است که اوجالان٬ تا پیش از آن٬ یک جوان مسلمان نمازخوان بود و تا زمانی که بلنت آرنچ از سران و موسسین حزب عدالت و توسعه٬ این موضوع را افشا نکرده بود٬ کسی از این مسئله اطلاع نداشت.
بلنت آرنچ در سال 2012 میلادی و در زمانی که معاون وقت نخست وزیر ترکیه بود٬ در گفت وگو با خبرگزاری جهان گفت:«در خوابگاه هنرستان فنی حرفهای در آنکارا یک گروه 5 نفره تشکیل داده بودیم. ما 5 دانشجوی بچه مسلمان بودیم که نمازهای پنجگانه را همواره به صورت جماعت در کنار هم اقامه میکردیم. یکی از آن 5 نفر٬ رئیس بانک مرکزی ترکیه شد و یکی هم عبدالله اوجالان رهبر گروه تروریستی پکک شد. شاید اگر ما در آن زمان او را هم به محافل مخفیانه قرائت رساله نور بدیع الزمان میبردیم٬ چپها او را نمیقاپیدند و سرنوشت دیگری پیدا میکرد.»
سخنان آرنچ در سال 2012 میلادی با واکنش تند دولت باغچلی رهبر حزب حرکت ملی روبرو شده و او اعلام کرد که آکپارتی به دنبال آن است تا رفته رفته سیمای یک فرد مظلوم از اوجالان نشان دهد.
از فضای چپ ترکیه تا فرار به سوریه
تشکیل پکک به شدت تحت تاثیر فضای سیاسی و اجتماعی استیلای تفکرات چپ و سوسیالیستی بر ترکیه بود و گروه کوچک اوجالان نیز در نخستین کنگره٬ خود را یک حزب مارکسیست استالینیست نامید.
با نفوذ یک خلبان در مقام کارشناس سیاسی موسس حزب و یک زن منتسب به خانوادههای تحت نفوذ سرویس اطلاعاتی میت تحت عنوان همسر اوجالان در جمع پکک٬ این گروه٬ اندکی پیش از کودتای نظامی سال 1980 کنعان اورن در معرض متلاشی شدن قرار گرفت و اوجالان به سوریه گریخت.
اوجالان در سوریه به منظور حفظ جان خود و همراهانش وانمود کرد که میتواند در کنار فلسطینیان٬ علیه رژیم صهیونیستی اسراییل بجنگد و در عین حال کردهای سوریه را کنترل کند و اجازه ندهد که تحت تاثیر تفکرات ناسیونالیستی حزب دموکرات بارزانی قرار بگیرند.
با آن که اوجالان همواره خود را به عنوان یک انقلابی سوسیالیست و دشمن آمریکا معرفی میکرد٬ اما نه اتحاد جماهیر شوروی و نه کشورهای اروپای شرقی به او و پکک روی خوش نشان ندادند و در اروپا نیز٬ صرفاً توجه گروهها و احزاب کوچک چپ را به سوی خود جلب کرد.
اوجالان توانست با استفاده از شرایط حاکم بر جهان دوقطبی و موقعیت خاص سوریه٬ بقاع٬ حلب و دمشق را به محل پرورش نیروهای نظامی خود تبدیل کند اما در عین حال به دمشق تعهد داده بود که برای سازماندهی کردهای سوری و شوراندن آنها علیه دولت مرکزی سوریه اقدام خاصی انجام ندهد.
پکک در همان آغاز راه٬ تمام احزاب و گروههای کُردی در عراق و سوریه را٬ کُمپرا (وابسته) و دارای تفکرات عشیرتی و بدوی قلمداد کرده و با آنان از سر تخاصم درآمد.
در متون کنگرههای اولیه پکک٬ ارتباط سران گروههای کُرد با آمریکا به شدت مورد نکوهش قرار گرفته و از آنان به عنوان مزدور امپریالیسم یاد شده است.
اوجالان و مسعود بارزانی
در نتیجه با وجود آن که دست کم دوبار دیدارهایی در سوریه بین عبدالله اوجالان و مسعود بارزانی و بعدها جلال طالبانی صورت گرفت٬ اما هیچگاه روابط آنها به یک همکاری نزدیک و تعامل استراتژیک تبدیل نشد و در چندین مرتبه با هم درگیر شدند. چرا که از سویی پکک از منظر سیاسی خود را بالاتر از دیگران میدانست و از دیگر سو٬ ترکیه با دادن برخی امتیازات از جمله گذرنامه دیپلماتیک٬ سران احزاب کُردی را تشویق میکرد تا از اوجالان و پکک فاصله بگیرند.
اما بعدها در دوران تورگوت اوزال و پس از بالاگرفتن جنگ بین ترکیه و پکک٬ آنکارا از مام جلال طالبانی رهبر حزب اتحادیه میهنی کردستان عراق خواست تا با سفر به لبنان و سوریه و دیدار با اوجالان٬ نقش میانجی را ایفا کند.
طالبانی در سه دیدار٬ اوجالان را به قبول شروط آنکارا اقناع کرد اما بعدها٬ پکک پس از حمله به کاروان نظامیان بدون سلاح ترکیه که در حال رفتن به مرخصی بودند٬ به مذاکره پایان داده و مجدداً بنزین بر آتش درگیریها ریخت.
روند درگیریها ادامه داشت و در آخرین دهه سده بیستم٬ پکک حتی پس از رویداد مهمی همچون زوال و اضمحلال الگوی سوسیالیستی اتحاد جماهیر شوروی٬ در صف اندیشه سوسیالیستی ماند و تلاش کرد تا ارتباط با جریان چپ کمونیستی ترکیه و اروپا را حفظ کند.
از سوسیالیسم تا گرایش به آمریکا
با آن که پکک همواره خود را در صف چپها و سوسیالیستها جا زده و ناسیونالیسم و ملی گرایی کُردی را به عنوان اندیشههای بدوی و مرتجع قلمداد کرده٬ اما در دو دهه اخیر٬ بیش از هر زمان دیگری٬ خود را به آمریکا نزدیک کرده است.
پکک پیشتر و در دوران جنگ با ترکیه٬ مبارزه علیه امپریالیسم جهانی را به یک آرمان تبدیل کرده و عضویت ترکیه در ناتو را بهانه کرده بود تا همواره علیه آمریکا و کشورهای عضو ناتو موضع بگیرد.
اما پس از اخراج اوجالان از سوریه در سال 1998 میلادی٬ آوارگی در روسیه و اروپا و دستگیری در کنیا و انتقال به زندان ایمرهآلی ترکیه٬ ورق برگشت و در اسناد کنگره پکک و تفکرات این گروه٬ ردی از مبارزه با امپریالیسم برجای نماند.
پکک در آن مقطع٬ چندین بار تغییر اسم داده و مبارزه با امپریالیسم آمریکا را کنار نهاد تا مورد توجه واشنگتن قرار بگیرد.
ادامه دارد...
انتهای پیام/