گزارش| پازل فتنههای غربی در لبنان؛ از توطئه محور صهیونیستی-آمریکایی علیه حزبالله تا آشوبهای خیابانی
با قرار دادن تکههای پازل تحرکات مشکوک اخیر در لبنان از فرافکنی واشنگتن و تلآویو علیه حزبالله تا آشوبهای خیابانی این کشور٬ متوجه میشویم همه آنها یک هدف را دنبال میکنند.
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم٬ از حدود 10 روز قبل روزانه اخباری از تحرکات مشکوک و فضای ملتهب در خیابانهای لبنان به گوش میرسد.
در واقع ماهیت اخباری که ابتدا در این زمینه مطرح میشد با محوریت ازسرگیری تظاهرات مردمی در اعتراض به اوضاع معیشتی بود؛ اما اتفاقی که در عمل به وقوع پیوست و سیگنالهایی که میرسید خلاف آن را نشان میداد.
حتی اگر فرضا این اعتراضات مجددا در پی اوضاع نابسامان اقتصادی شکل گرفته باشد؛ واقعا ریشه این اوضاع کجاست و چرا لبنان نتوانست از زمان تشکیل دولت جدید در این کشور آنگونه که باید به بحران مالی و اقتصادی رسیدگی کند؟
دولت لبنان زمانی که با ریاست حسان دیاب تشکیل شد٬ در ابتدا قول داد که از لحظه اول برای احقاق حقوق مردم و مبارزه با فساد و بازگرداندن اموال غارت شده اقدام کند و به این منظور 100 روز فرصت خواست. اما دیدیم که دقیقا شب اعلام تشکیل کابینه دیاب٬ طرفداران «سعد حریری» رئیس جریان المستقبل و سایر احزابی که روابط گرمشان با طرف آمریکایی و سعودی مشهود است به خیابانها ریخته و حتی یک روز هم به دولت فرصت ندادند. در واقع دولت جدید لبنان از روز اول در کنار جنگ با فساد٬ یک جنگ دیگر هم داشت: مبارزه با فتنههای داخلی ناشی از مداخلات خارجی.
توطئه غرب ضد حزبالله با بهانههای سیاسی
در این میان شخص «ریاض سلامه» رئیس بانک مرکزی لبنان که مرد اول آمریکا در این کشور بوده و با اجرای سیاستهای واشنگتن در لبنان اوضاع مالی کشور را به مرز فروپاشی برده هرگز حاضر به همکاری با دولت در مبارزه با فساد و بازگرداندن اموال مردم نشده و همچنان به اقدامات غربی خود ادامه میدهد. نتیجه این وضعیت نوسانات شدید بازار ارز در لبنان است که صدای مردم را بالا میبرد.
نکته بارز و بدیهی در میان همه تحولات لبنان از گذشته تاکنون دشمنی غرب و احزاب وابسته به آن با مقاومت این کشور است؛ موضوعی که در دورههای قبل به ویژه دوران نخست وزیری سعد حریری دیدیم که تا چه اندازه برای برکناری حزبالله از صحنه لبنان و از بین بردن محبوبیت ملی آن تلاش میکرد. مهرههای آمریکا به همین منظور با نفوذ به اعتراضات مردمی این کشور در اکتبر 2019 و موجسواری بر خواستههای ملت درصدد ایجاد تقابل میان مردم و مقاومت بودند که بعد از ناکامی در این مرحله٬ اکنون با یک بهانه تازه و تحریف افکار عمومی٬ حزبالله را هدف گرفتهاند.
درحقیقت اگر پازل تحولات مشکوک اخیر لبنان مانند فرافکنیهای ایالات متحده و رژیم صهیونیستی در شورای امنیت برای خلع سلاح کردن حزب الله و تغییر ماموریت یونیفل در این کشور٬ تروریستی خواندن حزبالله از جانب آلمان٬ تحریمهای جدید آمریکا علیه حزبالله٬ متهم کردن حزبالله به گسترش فساد و تحت فشار قرار دادن افکار عمومی برای انتخاب یکی از دو گزینه حمایت از حزبالله و یا رفاه اقتصادی که در نهایت در قالب اعتراضات مردمی و با شعارهای ضد مقاومتی خود را نشان داد٬ به یک نتیجه میرسیم: اتحاد غرب و مهرههای آن برای از بین بردن مقاومت لبنان که در راستای تحقق هدف آمریکایی-صهیونیستی برای تعبیر رویای دور و درازشان در نابودی مقاومت منطقه انجام میگیرد.
المستقبل ٬ پشت پرده آشوبهای اخیر لبنان
اما تفاوت بزرگی که صحنه اعتراضات اخیر در لبنان با تظاهرات مردمی دوره گذشته از 17 اکتبر 2019 دارد٬ نوع نقش و جایگاه احزاب غربگرا و در راس آنها جریان المستقبل است. ریشه اعتراضات برای مقابله با فساد در لبنان به چند ماه گذشته که سعد حریری نخستوزیری این کشور را بر عهده داشت بازمیگردد؛ در آن زمان نخستوزیر وقت لبنان تنها یک بسته اصلاحات برای آرام کردن اوضاع به مردم نشان داد و بعد از اینکه عملا نتوانست هیچ اقدامی برای راضی کردن مردم و خروج کشور از بحران انجام دهد تحت فشار آمریکا و عربستان سعودی استعفا کرد.
قابل توجه این همه اینها درحالی است که حریری اکنون دولت دیاب را به بروز اوضاع کنونی در لبنان و گسترش فساد در کشور متهم کرده است! او روز گذشته در اظهاراتی تند علیه دولت و حسان دیاب گفته بود که شما مسئول این شرایط هستید و اگر میتوانید از کشورتان محافظت کنید! آیا خود حریری در دوران ریاستش توانست اقدامی برای محافظت لبنان از فتنهها و التهابات انجام دهد؛ آن هم درحالی که پشتش به حمایت غرب و آمریکا گرم بود؟
علاوه بر این با نگاهی به سازماندهیکنندگان تحرکات اخیر در لبنان و روابط آنها با جریان المستقبل به سادگی میتوان رد پای احزاب غربگرا را در آشوبهای اخیر این کشور مشاهده کرد. حتی رسانههایی مانند شبکه الجدید و پایگاه النشره که وابسته به جریان 14 مارس هستند روز گذشته گزارش دادند گروه موتورسواران خرابکار در بیروت که دست به تخریب و آتش زدن اموال عمومی زدند٬ از «بهاء حریری» برادر سعد حریری پول گرفته بودند و المسقبل پشت پرده اغتشاشات اخیر لبنان است.
اهداف متناقض و سردرگم تحرکات مشکوک لبنان
موضوع مورد توجه و چالش برانگیز دیگر درباره اتفاقات اخیر لبنان سردرگمی آن است؛ انگار معترضان واقعا نمیدانند از این صحنهها چه هدفی را دنبال میکنند. طی روزهای گذشته تظاهرات کنندگان پلاکاردهایی در دست داشتند که بر روی آنها مجموعهای از شعارهای مبهم مشاهده میشد؛ به طوری که واقعا مشخص نیست این افراد به اوضاع اقتصادی اعتراض دارند٬ به دنبال براندازی دولت هستند٬ انتخابات زودهنگام پارلمانی میخواهند یا مشکل آنها سلاح مقاومت لبنان است؟
نباید از این نکته غافل شد که دیپلماتهای آمریکایی در لبنان تلاش میکنند به متحدانشان اینگونه القا کنند که لبنان امروز در وضعیت خاصی قرار دارد و مردم این کشور باید یا مخالفت صریح و مستقیم با حزبالله را در دستور کار قرار دهند یا اینکه همبستگی جامعه جهانی را از دست خواهند داد و دچار انزوا خواهند شد.
در حال حاضر بخشی از جامعه ناآگاه لبنان که تحت فشار اهرمهای اقتصادی غرب از وضعیت کنونی به ستوه آمده زیر سایه فریبکاریها و تحریک احزاب غربگرا وارد خیابانها شده و دولت و مقاومت را مورد هدف قرار میدهند؛ بدون این بدانند مطالباتشان واقعا از چه راهی محقق می شود و برکناری دولت به معنای بازگشت به نقطه صفر از بین رفتن همه امیدها برای نجات کشور و تضعیف مقاومت و حزبالله به مثابه چراغ سبزی برای دشمن صهیونیستی-آمریکایی به منظور افزایش تجاوزات و مداخلات در لبنان و نهایتا نابودی امنیت آن است.
این امر سبب شد تا برخی از تظاهرات کنندگانی که فریب خورده بودند و یا واقعا مغرضانه به میدان آمدند به توهین و استهزای نمادهای دینی لبنان روی آوردهاند و ابایی از طرح شعارهای تند و مستقیم علیه حزبالله نداشته باشند.
پروپاگاندای تبلیغاتی غربی-سعودی ضد مقاومت
یک موضوع دیگر در دامن زدن به التهابات اخیر لبنان٬ نقش رسانههای غربی و منطقهای وابسته به آمریکا بود که عربستان سعودی به عنوان سردمدار همپیمانان ایالات متحده در خاورمیانه با مانورهای رسانهای خود قصد داشت از آب گلآلود شده لبنان ماهیگیری کند.
شبکه «العربیه» عربستان با نشر اکاذیب و پوشش تحرکات اخیر برخی لبنانیها٬ این صحنهها را به گونهای بازتاب میداد که هیچ ربطی به واقعیت نداشت. شبکه سعودی اینگونه ادعا میکرد که اعتراض به شرایط وخیم اقتصادی در لبنان یک جرقه برای شورش علیه سلاح حزبالله خواهد شد. تیتر خبری این شبکه سعودی درباره اقدامات فتنهجویانه برخی در روزهای اخیر در لبنان به این شکل بود: «تظاهرات گسترده در بیروت با هدف خلع سلاح حزبالله برای اولین بار»! این درحالی بود که چه تصاویر زمینی و چه هوایی به وضوح نشان میداد که تعداد تظاهرات کنندگان بسیار اندک است.
درگیری داخلی احزاب غربگرای لبنانی و مواضع هماهنگ آنها علیه دولت و مقاومت
از طرف دیگر احزاب غربگرای لبنان و اعضای تیم 14 مارس اخیرا دچار اختلافات داخلی شدهاند. چند روز قبل پس از آنکه سمیر جعجع٬ رئیس حزب نیروهای لبنانی در اظهاراتی عنوان داشت که محاسبات سیاسی وی، باعث نجات سعد حریری از پایان کار سیاسیاش شد، حریری این اظهارات جعجع را به استهزاء گرفت. سعد حریری، در توئیتی خطاب به سمیر جعجع که یکی از برجستهترین همپیمانان سابقش است نوشت که نمیدانسته محاسبات سیاسی جعجع تا به این حد دقیق بوده باشد!
حریری با حالت تمسخر نوشت: لازم بود که از تو تشکر کنم، چراکه اگر تو نبودی، ممکن بود پایان کار من فرابرسد. وی با طرح این سوال از جعجع که آیا منطقی است که ببینی سرنوشت سیاسی من در گرو تصمیمی از سوی تو بوده است؟، ادامه داد: شوخی کردم.. چرا که به نظر میرسد که تو تا به الان نفهمیدهای که سعد حریری کیست.
جعجع پیشتر در مصاحبهای با روزنامه الاهرام مصر گفته بود که از حمایت از حریری دست برنداشته است، اما شرایط به هیچ وجه برای تصدی پست نخست وزیری وی مناسب نبود و بر اساس محاسبات ما، ممکن بود که پایانی برای وی باشد.
قطع رابطه میان حریری و جعجع زمانی به اوج خود رسید که نمایندگان حزب نیروهای لبنانی به ریاست جعجع، حریری را برای تصدی پست نخست وزیری اخیر معرفی نکردند و حریری نیز از تصدی این پست کنار کشید.
در این میان ممکن است برخی از این طرفهای وابسته به غرب تلاش کنند تا به بهانه اختلاف با سعد حریری و نمایندگان المستقبل٬ خود را از نقش داشتن در اغتشاشات اخیر تبرئه کنند؛ اما آنها هرقدر هم با یکدیگر اختلاف داشته باشند در مواضع ضد مقاومت هماهنگ هستند. این امر زمانی روشن میشود که بهاء حریری که اخیر اختلافات شدید وی با برادرش سعد سوژه رسانهها شده بود٬ اغتشاشگران را تامین مالی میکند.
در حال حاضر اوضاع لبنان به گونهایست که یک راه حل فوری در یک فضای آرام برای خروج از بحران اقتصادی و مالی را میطلبد؛ همین موضوع نشان میدهد کسانی که به دنبال ایجاد فتنه و آشوب در کشور هستند به هیچ وجه خیرخواه ملت و کشور نبوده و حتی تلاش میکنند با ایجاد بحرانهای جدید و تشویش اذهان عمومی یک سد بزرگ مقابل دولت در حل چالشهای اقتصادی قرار داده و نهایتا به مردم اعلام کنند دولت و حزبالله عامل مشکلات شما هستند!
بنابراین هر شهروند ساده با کمترین آگاهی سیاسی و اجتماعی می تواند این موضع را درک کند که فتنهانگیزان و آشوبطلبان و کسانی که به جان و مال هموطنان خود رحم نمیکنند خیرخواه لبنان نیستند و هدف اول و آخر آنها تقدیم کردن این کشور با همه نمادهایش به دشمن و تبدیل کردن آن به جولانگاه اشغالگران است.
انتهای پیام/