صفار هرندی: رفتار غیرمسئولانه از مصادیق بیدردی رسانه است/ دلاوری: احساس میکنم تازه روزنامهنگار شدم
مراسم رونمایی از کتاب «روزنامهنگاری بدون درد و خونریزی» نوشته محمد دلاوری برگزار شد.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، مراسم رونمایی از کتاب "روزنامهنگاری بدون درد و خونریزی" نوشته محمد دلاوری عصر امروز با حضور محمدحسین صفارهرندی، عباس عبدی، پیام تیرانداز و نویسنده اثر در خبرگزاری فارس برگزار شد.
پیام تیرانداز با اشاره به شکلگیری ایده این کتاب گفت: ایده اصلی این کتاب به 3-4 سال پیش بازمیگردد. مسئله ما در ان زمان این بود که چه کنیم رسانه را در مسیر پیشرفت کشور مطرح کرده و جایگاهش را تعریف کنیم؟ احساس میکردیم رسانه آنگونه که باید در خدمت توسعه کشور قرار نگرفته است. بنابراین از اساتید با تجربه این حوزه خواستیم که تا دیدگاهشان را نسبت به این مسئله مطرح کنند.
وی افزود: رسانه با توجه به ماهیت و اهمیتش میتواند به مسائل اصلی جامعه توجه کرده و هم میتواند به حواشی بپردازد. در حقیقت مثل تیغی دودم است که اگر با نیت و مدیریت عالمانه به خدمت گرفته شود، میتواند زمینهساز مسیر پیشرفت کشور باشد و اگر با شیوههای غیرعلمی و مبتذلانه به کار گرفته شود خساراتی را به همراه خواهد داشت. برای مثال ارزش خبری به اسم برخود و تضاد وجود دارد که اگر به جا استفاده شود میتواند در روشن کردن حق موثر باشد اما گاها میبینیم که استفاده ناصحیح از این ارزش خبری جامعه را دچار زیان و خسارت میکند و باعث میشود اتفاقی که نباید رقم بخورد. گاهی با نیات تجاری تیراژی بیشتر و تعداد کلیک بالا مواجهههای ساختگی و غیرضرور رخ میدهد که کشور را از مسیر خود خارج کرده و مصداق شاخه بریدن میشود. البته رسانه باید مثل آینه عمل کند و وقایع را آنگونه که هست نشان دهد، همانطور که در فرهنگ دینی ما هم تأکید شده، ما اجازه دخل و تصرف در حقیقت را نداریم و نمیتوانیم آن را معکوس جلوه دهیم. معضلهایی که ایجاد میشود به خاطر برخوردهای تصنعی و ساختگی است. این موارد کشور را دچار هیجانات غیرضرور و غلط میکند.
تیرانداز با اشاره به عدم فهم درست مطالب در جامعه تاکید کرد: بسیاری از اتفاقات در جامعه ما به درستی فهمیده نمیشود و همین موضوع مقدمهای برای تحلیل غلط میشود. تحلیل غلط، تدبیر غلط را به همراه خواهد داشت. فهمیدیم که این رخداد وقتی به وجود میآید که رسانهها به سرمایه انسانی باتجربه و متخصص مسلح نباشند. اغلب نیروهای متخصص و باتجربه در رسانهها کمتر ماندگار میشوند و حداقلهای معیشتی در رسانههای ما نمیتواند نیازهای زندگی ساده را برآورده کند. بنابراین تنها افراد عاشق یا کسانی که واقعا دغدغه دارند در آن ماندگار میشوند.
او با اشاره به این که عدهای رسانهها را دلواپس خطاب کردند گفت: عدهای فکر میکردند پیشرفت را باید خارج از این مرزها دنبال کرد، اما همان زمان مطالبی نوشته شد که اگر نگاه ما به آمریکا باشد، حتی مقابل آب خوردن ما را نیز میگیرند، کما اینکه از ورود داروی کودکان سرطانی جلوگیری شد. همان زمان وقتی متذکر میشدیم، خیلی از سیاسیون مطرح میکردند که اینها دلواپس اند و یا حرف زدن با دنیا را بلد نیستند و ... باید اشاره کنم که آقای دلاوری یکی از افراد بادغدغه و صاحب درد است. وقتی کتاب قبلی ایشان را به دست گرفتم آن را بدون وقفه تا آخر خواندم. فکر میکنم این کتاب نیز مجموعهای ارزشمند و درسآموز برای کار رسانهای باشد.
محمد دلاوری در ادامه این مراسم صحبت کرد و با اشاره به نام این کتاب گفت: از من میپرسند چرا این نام را برای کتاب گذاشتی؟ فکر می کنم به هدفم رسیدم چرا که دوست داشتم این سوال را ازم بپرسید. در حقیقت تیتری بود که یه عالمه سوال ایجاد کرد و هر کس آن را بخواند این سوالها برایش ایجاد میشود. البته اسمهای وزینتری نیز وجود داشت از جمله این که آقای تیرانداز پیشنهاد داد اسم این کتاب خاطرات و مخاطرات باشد اما حدس میزدم بین این همه اسم نام انتخاب شده بهترین است.
وی تاکید کرد: من از سن کمی وارد کار رسانه شدم اما همیشه با خودم فکر میکنم طی این سالها لازم بود در کار روزنامهنگاری درد و خونریزی داشته باشیم؟ البته من همیشه در حاشیه امنیت رسانه حاکمیتی بودم. فشار بخشی از کار رسانه در ایران و همه جای دنیاست و همه اهالی رسانه استرس دارند، اما چه میشود در یک دهه فعالان این عرصه کار رسانه را کنار میگذارند و پیشنهاد مدیریتی را میپذیرند؟ همواره سؤالم این بود آیا میشد به نحو دیگری عمل کرد تا فشارها تعدیل شود؟ جالب است بدانید در این 20 سال کار رسانهای 5 بار تصمیم گرفتم که این کار را کنار بگذارم، دنیا را گشتم و همواره در فکر این بودم که دریچه جدیدی را به روی خود باز کنم، حالا فکر میکنم تازه خبرنگار شدهام.
محمد دلاوری بیان داشت: عنوان «روزنامهنگاری، بدون درد و خونریزی» کمی طنز دارد و تلاش میکند افراد را به فکر وا دارد. 90 درصد کسانی که کار رسانه انجام دادند میدانند روزنامهنگاری بدون درد و خونریزی ممکن نیست واین کتاب پیام ما به جامعه است که می توان شرایط را عوض کرد یا خیر. این کتاب با این که قطور است اما چاپ اول آن تمام شد و ناشر مشغول چاپ دوم است. با توجه به بازخوردهایی که داشتم این کتاب خوشخوان است. البته میتوانستم آن را به شیوه مصاحبه عمیق تنظیم کنم و در آن از هر کس سوالاتی تکراری را بپرسم.
سخنران بعدی این جلسه، حسین صفارهرندی عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام بود. او با اشاره به عنوان این کتاب گفت: به نظرم ماجرای "درد" را باید جدی گرفت چرا که معادل نام این کتاب، شلغم بیبو یا کبریت بیخطر است. به نظرم این عناوین برازنده روزنامهنگاری ما پس از انقلاب نیست. روزنامهنگاری ما بلوغ خود را در ابلاغ پیام و بیان مواضع خود نشان داده و اصلا قابل مقایسه با قبل از انقلاب نیست. قبل از انقلاب چند روزنامه بیشتر نداشتیم و پس از انقلاب بود که چنین تنوع و تکثری را شاهد بودیم. باید اشاره کنم که نام روزنامهنگاری اصطلاح متداولی در فضای رسانهای است اما بدون درد بودن آن تفسیربردار است، میتوان گفت چه باید کرد تا بدون درد باشد؟ به نظرم غیرمسئولانه رفتار کردن، هوای خود را داشتن و نادیده گرفتن منافع از مصادیق بیدردی است. اینکه جایی دلش برای مردم میسوزد و جایی نه. چیزی را موضوع بداند و مسئلهای را در جایی دیگر نه. ممکن است کسی بگوید روزنامهنگاری بدون درد و خونریزی است، اما ممکن است فردی هم بگوید اینگونه نباید باشد، لزومی ندارد که ما رنگ تلخی و درد را به مسائل بدهیم و کام مخاطب را تلخ کنیم.
عباس عبدی در بخش دیگر این جلسه گفت: اولین چیزی که در ایران باید متحول شود، رسانه است. در دنیای جدید رسانه یک کارکردی دارد. اگر رسانه در ایران کارکرد داشته باشد نتیجهاش این میشود که مردم برای آن پول میدهند، همان طور که برای میوه و شیرینی پول میدهند. اگر چنین کارکردی وجود داشته باشد دیگر نیازی به وابستگی به منابع مالی دولتی نیست.
او با اشاره به کاهش اقبال مردم نسبت به صداوسیما گفت: اگر درسال 1370 از مردم میپرسیدید که از کدام رسانه استفاده میکنید بالای 95 درصد مردم از صداوسیما استفاده میکردند اما وقتی اکنون می پرسید که یکی دو رسانه خود را نام ببرید درصد آن به زیر 50 درصد میرسد و افراد پیر یا کم سواد آن را میبینند. بنابراین کار اصلی که در این کشور باید انجام شود تحول در رسانه است. تحول ان هم به گونه ای نیست که سیستمها خوششان بیاید. به نظرم هیچ چیزی بهتر از این نیست که رسانهها آزاد شوند.
انتهای پیام/