یادداشت|دیدهای خواهم که باشد شهشناس
نویسنده در «ملداش» پی روایت و نمایش بُعدی مهم و اساسی در میان روحانیت است و به اثرگذاری عمیق و مهم آن در میان عامه مردم اشاره میکند؛ یعنی روحانیونی که به نقاط دور افتاده میروند و ارتباط چهره به چهره با مردمانش دارند.
خبرگزاری تسنیم، آزاده جهان احمدی، استاد دانشگاه:
غالب اوقات همه چیز و همه کس از دور یک جور دیگر به نظر میرسد. گاهی بهتر از واقعیت، گاهی بدتر از واقعیت. گاهی سیاهتر از معمول و یا سفیدتر از واقعیت. هر چه هست آنی که میبینم با حقیقت ماجرا تفاوت دارد. اما همین که در شرایطش قرار میگیری و یا فاصلهات کم میشود، متوجه اختلاف مناظر میشوی.
شاهد مثالش خود من. تا زمانی که دانشجو بودم اساتید دانشگاه و سبک زندگیشان برایم یک طورهایی ناشناخته بود. خیلی جذاب و پر از سؤال ...اما همین که در موقعیتش قرار گرفتم با خستگی و فشار سهمگین کار روبرو شدم.
یکی از طبقات اجتماعی در ایران که پیرامونش سؤال و کنجکاوی زیاد وجود دارد، طبقه روحانیت است. اینکه روحانی جماعت با همسرش هم دعوایش میشود؟ عصبانی میشود؟ ناسزا هم میگوید؟ لطیفه هم تعریف میکند؟ عاشقی بلد است؟ اینها و هزاران سؤال شبیه به این در منظر ایرانیها خودنمایی میکند.
اکنون به مدد شبکههای مجازی در برخی ابعاد تصویری واقعی تر از این طبقه در میان عامه شکل گرفته اما کماکان تصویر و سؤالات متعدد و گاه بسیار دور از واقعیت درباره روحانیت موجود است.
در همان دوران دانشجوییام دو خواهر بودند که فاصله سنی یک ساله داشتند اما ورودی یک سال در دانشگاه بودند و همکلاسی من. دو برادرشان در کسوت روحانیت بودند. فاصله من زیاد، سؤالاتم بیشمار و این دو خواهر صبور و شوخ و با حوصله بودند. سؤالات مکرر من تمامی نداشت، همانطور که خنده و صبر آنها.
فارغ از مواجهه و پرسش رودرو مانند آنچه که گفتم خوشبختانه چند سالی است که قالب داستان از سوی طبقه روحانیت جدی گرفته شده است و در این میانه خواننده ایرانی معاصر فرصت مواجهه داستانی با زندگی شخصی و خانوادگی، تجربه تبلیغ و اتفاقات تلخ و شیرین از مواجهه آدمها با آنها را دارد.
«ملداش» همین است. یک داستان جمع و جور و سر راست، بیهیچ حرف پیچیده یا غامض بیآنکه در پی زیاده و گندهگویی باشد. اقامت موقت و زندگی هدایت ایلچی و همسرش شیرین در یکی از روستاهای شمال ایران، بیفرزندی، بیماری و ناخوش احوالی روحی شیرین، اشتباه ایلچی در بیان یک حکم فقهی به علاوه خرده داستان هایی که به شکل زنجیروار متصل و پیوسته به هم و داستان اصلی هستند محتوای داستان «ملداش» است. ایلچیِ داستانِ «ملداش» بنا به تقدیر یا بد حادثه برای تبلیغ به روستایی در شمال ایران میرود اما اتفاقات و دردسرها او را تعقیب و پیدا میکنند و دست از سر ملداش و زندگیش بر نمیدارند.
داستان شروع گرمی دارد. آدمهای داستان فاقد پیچیدگیهای فلسفی هستند و حتی خود داستان. در همان صفحات ابتدایی ضرباهنگ وقایع به سمت تند شدن میروند و در صفحه 26 نجات یا مرگ شخصیت اول قصه از عوامل جذب مخاطب است. به نظر میرسد این تمهیدی است که نویسنده از آن عامدانه استفاده کرده و اتفاقاً موفق هم بوده است.
همانگونه که اتفاقات داستان، آدمها و تصمیماتشان باورپذیر است؛ پایان داستان و تغییر تصمیم ایلچی هم قابل باور است. این موضوع نشأت گرفته از تصمیم نویسنده است که در پی نفوذ به لایههای عمیق فکر و احساسات آدمها نبوده است؛ بلکه بر عکس فیروزجایی تصمیم گرفته بود یک مواجهه عینی و عریان با طبقهای از روستاییان شمال ایران داشته باشد و به مدد شمالی بودن خودش نه تنها در زبان و لهجه و سبک زندگی، فرهنگ و توصیف مکان داستان توفیق داشته بلکه در خلق داستانی که اصلاً حجیم هم نیست و در پرداخت به واقعیت، پرسشها، چالشها و رسوماتِ درست یا غلط هم موفق بوده است. تغییر سبک زندگی در همه طبقات جامعه نفوذ جدی داشته است در این میانه طبقه روحانیت مستثنی از این قضیه نیست؛ از این جهت است که بخشی از جامعه روحانیت در پی تجربههای زندگی در دنیای مدرن هستند و عملاً تبلیغ که یکی از اصلیترین رسالت طلبگی است، پشت پرده نمایشهای شیک اینستاگرام مخفی مانده است.
نویسنده در پی روایت و نمایش همین بُعد مهم و اساسی در میان روحانیت است و به اثرگذاری عمیق و مهم آن در میان عامه مردم اشاره میکند؛ یعنی روحانیونی که به نقاط دور افتاده میروند و ارتباط چهره به چهره با مردمانش دارند. سر سفرهشان مینشینند، رازدار آنها هستند و برای حل شدن مشکلاتشان از هیچ کمکی دریغ نمیکنند.
من نقطه قوت داستان را روشن بودن تکلیف نویسنده با خودش میدانم تا جایی که درباره گذشته هدایت ایلچی، درد زانویش، همسرش شیرین، گعدههای خانوادگی و حتی گاو شیربان آنقدری میدانیم که به پیشبرد داستان کمک کند حتی شخصیتهای فرعی داستان هم درست در جای خودشان ایستادهاند. در مجموع این کتاب اثری روان، مفرح، خوشخوان و سر راست است که برای هدیه و توصیه به نسل جوان بسیار مناسب است.
علاقهمندان میتوانند برای تهیه این اثر به پایگاه اطلاعرسانی نشر معارف به این نشانی مراجعه کنند.
انتهای پیام/