یادداشت|جایگاه تحوّل در حیات سیاسی امام صادق(ع) از منظر رهبر انقلاب
یکی از تحولاتی که به طور چشمگیر در حیات سیاسی امام صادق مشاهده میشود ایجاد قالب جدید برای بیان درست و صحیح اسلام ناب و انتقال مفاهیم اصیل قرآنی به بطن جامعه است.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، امام صادق علیهالسلام را باید الگوی تمام عیار تحولخواهی در زمینههای مختلف دانست که با این راهبرد توانست در طوفانهای سهمگین و بحر موّاج و پرتلاطم عصرخویش سفینه امامت را به ساحل امن الهی هدایتگری کنند. تحوّل همانگونه که رهبر فرزانه انقلاب اسلامیفرمودند ابداع شیوهها و روشهای ابتکاری و مؤثّر و نو و دارای تأثیر فراوان و از سوی دیگر پوشاندن عیوب و خلأها و نقصهای گذشته است(1)که ما آن را در سراسر زندگی امام صادق علیهالسلام به طور محسوس و ملموس مشاهده میکنیم.
در این یادداشت از منظر مقام معظم رهبری به بررسی اجمالی برخی از مسائلی که امام صادق علیهالسلام با ایجاد تحول و ابداع در آنها توانست جامعه زمانه خویش را اصلاح و به جایگاه واقعی خویش برگرداند، میپردازیم. نگارنده معتقد است که امام صادق علیهالسلام با قیام به تحول خواهی، برگ زرین و بارسنگین امامت را به سر منزل مقصود رسانده است.
ترسیم نو از اسلام ناب و مفاهیم اصیل قرآنی
یکی از تحولاتی که به طور چشمگیر در حیات سیاسی امام صادق علیهالسلام مشاهده میشود ایجاد قالب جدید برای بیان درست و صحیح اسلام ناب و انتقال مفاهیم اصیل قرآنی به بطن جامعه است. مغرضان وجاهلان و مفسدان بیش از یک قرن با عملیاتی کردن خط انحراف درصدد تحریف این آموزهها و برداشتهای انحرافی از آنها بودند. رهبر معظم انقلاب این شیوه و تحوّلی را که امام صادق علیهالسلام ایجاد کردند، قبل و بعد از امامت ایشان بینظیر میدانند:«محفل درس امام صادق(ع) و میدان آموزشی که آن بزرگوار به وجود آورد، هم قبل از او و هم بعد از او در تاریخ زندگی امامان شیعه بینظیر بود. همه حرفهای درست اسلام و مفاهیم اصیل قرآن که در طول یک قرن و اندی به وسیلهی مغرضان و مفسدان یا جاهلان تحریف شده بود، همه آنها را امام صادق(ع) به شکل درست بیان کرد.»(2)
ایجاد تشکیلات منظم، هدفمند و فراگیر
ایجاد تشکیلات منظم و هدفمند و فراگیر و بدون در نظر گرفتن مرزبندیهای جغرافیایی و نژادی را باید به عنوان تحول زرّین و ماندگار در عصر امامت ایشان قلمداد کرد. این تشکیلات دارای سه ضلع بود که رهبری یک از اضلاع برعهده امام صادق علیهالسلام بود که با برنامهریزی برای بهرهبرداری موثر از آن که همان اسقاط بنیامیه و استقرار حکومت الهی بود، با تمام توان تلاش و مجاهدت کرد. ضلع دیگر از این تشکیلات که عهده دار بهره وری مؤثر و بسیج تودههای مردم را برعهده داشت توسط شبکه وکلا و نمایندگان رسمیحضرت در نقاط مختلف مدیریت میشد که نقش مهمیدر این تحول برعهده داشتند. ضلع سوم، همراهی عموم مؤمنین و امت اسلامی در اقصا نقاط جهان اسلام در آن روز است که به اهداف و برنامه تشکیلات اعتماد داشتند و با تمام توان از جان و مال خویش در این راه بذل کردند. این تشکیلات را باید سرآغاز تحول جدید در رابطه بین امام وامت تلقی کرد که ثمرات و برکات آن بعد از امام صادق علیهالسلام نمود بسیاری داشت و با محدودیتیهای فراوانی که برای ائمه علیهمالسلام توسط حکومتهای جور ایجاد شد اما حضرات معصومین علیهمالسلام با این روش توانستند ارتباط و وظیفه هدایتگری خویش را از این طریق به نحو احسن انجام دهند و حُکّام ظالم هم توان مهار آن را نداشتند.
رهبر معظم انقلاب از این تشکیلات به عنوان فصلی نو و منسجم برای مبارزه با طواغیت زمان یاد میکنند: «مرد تشکیلات بودن امام صادق علیهالسلام است که یک تشکیلات عظیمی از مؤمنان خود از طرفداران جریان حکومت علوی در سراسر عالم اسلام از اقصای خراسان و ماوراءالنهر تا شمال آفریقا به وجود آورده بود. تشکیلات یعنی چه؟ یعنی این که وقتی امام صادق(ع) اراده میکند آن چه را که او میخواهد بدانند، نمایندگان او در سراسر آفاق عالم اسلام به مردم میگویند تا بدانند. یعنی از همهجا وجوهات و بودجه برای ادارهی مبارزه سیاسی عظیم آل علی جمع کنند. یعنی وکلا و نمایندگان او در همه شهرها باشند که پیروان امام صادق(ع) به آنها مراجعه کنند و تکلیف دینی و همچنین تکلیف سیاسی خود را از آن حضرت بپرسند. تکلیف سیاسی هم مثل تکلیف دینی واجبالاجرا است. امام صادق(ع) چنین تشکیلات عظیمیرا به وجود آورده بود و با این تشکیلات و به کمک مردمیکه در این تشکیلات بودند با دستگاه بنیامیه مبارزه میکرد. در هنگامیکه پیروزی او بر بنیامیه حتمیبود، بنیعباس به عنوان یک جریان مزاحم و فرصتطلب آمدند، میدان را گ رفتند و بعد از آن امام صادق(ع) هم با بنیامیه و هم با بنیعباس مبارزه کرد.»(3)
رهبر معظم انقلاب عامل اصلی عدم شناخت دقیق از زوایای کار تشکیلاتی و مبارزاتی معصومین علیهمالسلام را به خاطر اصل رازداری و مخفی بودن آن ارزیابی کردهاند و معتقدند کار تشکیلاتی صحیح در گرو اصل ضروری مخفی بودن است و تنها در صورتی که کار تشکیلاتی به مقصود خود برسد قابل شناخت است:
«کار پنهانی و تشکیلاتی بهطور معمول در صورتی که با اصول درست پنهانکاری همراه باشد، باید همواره پنهان بماند. آن روز مخفی بوده، بعد از آن نیز مخفی میماند و رازداری و کتمان صاحبانش نمیگذارد پای نامحرمی بدانجا برسد. هرگاه آن کار به ثمر برسد و گردانندگان و عاملانش بتوانند قدرت را در دست گیرند، خود، دقایق کار پنهان خود را برملا خواهند کرد. بیگمان اگر نهضت علوی نیز به ثمر میرسید و قدرت و حکومت در اختیار امامان شیعه یا عناصر برگزیده آنان در میآمد، ما امروز از همه رازهای سربهمهر دعوت علوی و تشکیلات همهجاگسترده و بسیار محرمانه آن مطلع میبودیم»(4)
مبارزه با تشکیلات مذهبی و فقاهتی حاکمان ظالم
حکومتهای جور برای پیشبرد اهداف شوم خویش از ابزار مذهب و احکام الهی برای به انحراف کشاندن ذهن مردم استفادههای فراوانی میبردند که گاهی با ارائه و تبلیغ دین و معارف در قالبی که در تضاد با منافع و عملکردشان نباشد، به مطامع و و اهداف خود میرسیدند. در چنین شرایط دشواری امام صادق علیهالسلام اگر بخواهد با روش معمولی به مبارزه با این انحراف خطرناک اقدام کند نتیجه بخش نخواهد بود لذا حضرت با ابتکاری نو و تحول زا به بیان معارف میپرداختند که الگوی تمام عیار برای مقابله با استفاده ابزاری از دین و سرکوب عالمان بیعمل و وابسته به حکومتهای جور محسوب میشد.
رهبر معظم انقلاب با ترسیم عالمانه و دقیق و عمیق از این حرکت تحولزای امام صادق علیهالسلام، معتقدند «فقه جعفری» در میدان فقاهت آن روز صرف بیان عقیده اختصاصی یک مذهب نبوده بلکه دارای کارکردها مختلفی بوده که از طرفی باعث اثبات محرومیت دستگاه حاکمیت از چنین ظرفیتی را نشان میدهد و از طرف دیگر عیار انحراف را عیان میکند که عالمان فاسد درباری چگونه دین الهی را به پای هوا و هوس خویش قربانی میکنند: «فقه جعفری در برابر فقه فقیهان رسمیروزگار امام صادق علیهالسلام فقط یک اختلاف عقیده دینی ساده نبود؛ بلکه در عین حال دو مضمون متعرضانه را نیز با خود حمل میکرد: نخست و مهم تر، اثبات بی نصیبی دستگاه حکومت از آگاهی دینی و ناتوانی آن از اداره امور فکری مردم - یعنی در واقع، عدم صلاحیتش برای تصدی مقام خلافت – و دیگر، مشخص ساختن موارد تحریف در فقه رسمیکه ناشی از مصلحتاندیشی فقیهان در بیان احکام فقهی و ملاحظهکاری آنان در برابر تحکم و خواست قدرتهای حاکم است. امام صادق علیهالسلام با گستردن بساط علمی و بیان فقه و معارف اسلامی و تفسیر قرآن به شیوهای غیر از شیوه عالمان وابسته به حکومت، عملاً به معارضه ی با آن دستگاه برخاسته بود. آن حضرت بدین وسیله تمام تشکیلات مذهبی و فقاهت رسمیرا که یک ضلع مهم حکومت خلفا به شمار میآمد، تخطئه میکرد و دستگاه حکومت را از بعد مذهبیاش تهیدست میکرد.»(5)
پیریزی مبارزه دامنهدار و پیگیر برای اسقاط بنیامیه
یکی از دغدغههای اولویت دار برای امام صادق علیهالسلام که با ظرافت خاصی آن را پیگیری کردهاند، تحول در برنامه مبارزاتی برای اسقاط دودمان بنیامیه و استقرار حکومت علوی است. حضرت علیهالسلام فصل جدیدی از مبارزه با بنیامیه را به دو شاخص مهم کار مبارزاتی یعنی «دامنه دار بودن» و «پیگیر بودن» پیریزی کردند و در این راه با توجه به شرایط خفقان، حضرت بیشتر این کار را به صورت شبکهای و مخفیانه انجام دادند که این نوع از مبارزه بدون سابقه بوده است. حضرت آیت خامنهای با اشاره به این ویژگی زندگی امام صادق علیهالسلام آن را شاخص دیگر از حیات سیاسی و مبارزاتی ایشان معرفی میکنند: «امام صادق(ع) مشغول یک مبارزه دامنهدار و پیگیر بود. مبارزه برای قبضه کردن حکومت و قدرت و به وجود آوردن حکومت اسلامیو علوی. یعنی امام صادق(ع) زمینه را آماده میکرد تا بنیامیه را از بین ببرد و به جای آنها حکومت علوی را که همان حکومت راستین اسلامیاست بر سر کار بیاورد.»(6)
تبیین جدید از مسأله امامت
به طور قطع و یقین راهبرد شجره خبیثه بنیامیه برحذف اصل«امامت» و حاکمیت آن از متن جامعه بوده است و با استفاده از شیوههای مختلف برای تحقق این ایده تلاشهای فراوانی انجام دادهاند اما دستگاه «امامت» در مقاطع مختلف مانع از تحقق مأموریت بنیامیه شدند. ائمه معصومین علیهمالسلام با شیوهها و تاکتیکهای ابتکاری مانند سکوت و صلح و نرمش قهرمانانه، جهاد و بذل جان و گاهی با ایجاد کانون تعلیم و تربیت نفوس و نشر علوم و شبکه وکلا، مانع از عملیاتی شدن آن شدند.
امام صادق علیهالسلام در زمانهای که باید شجره متعالی «امامت» را تبیین و مردم را به سوی آن دعوت و ترغیب کنند با طاغوت ظالم و سفّاکی مانند منصور داونیقی مواجه بودند. حضرت در چنین شرایط سخت و دشوار با ایجاد دوگانهای که باید آن را تحولی ژرف و بنیادین در طرح موضوع «امامت» معرفی کرد توانست گامی بسیار بلند در این زمینه بردارند.
رهبر معظم انقلاب در تبیین این دوگانهای را که امام صادق علیهالسلام برای تحقق و تثبیت آرمان «امامت» به کار بردند نقطه عطف و ابتکاری نو در زندگانی حضرت معرفی میکنند. ایشان در کلام مبسوطی به زوایای مختلفی از آن پرداختهاند. در تشریح عملکرد حضرت علیهالسلام در این زمینه ابتدا امام صادق علیهالسلام مانند أسلاف طاهرینش محور برجسته دعوت خویش را موضوع «امامت» قرار دادهاند و با فراهم دیدن برخی ساختارها به نفی طاغوت زمان و معرفی خویش بهعنوان صاحب حق و ولایت و امام جامعه معرفی میکنند که این اعلام به مثابه اعلان مبارزه محسوب میشود: «امام صادق(ع) نیز مانند دیگر امامان شیعه، محور برجسته دعوتش را موضوع «امامت» تشکیل میداده است...
امام در هنگام اشاعه و تبلیغ این مطلب، خود را در مرحلهای از مبارزه میدیده است که میبایست به طور مستقیم و صریح، حکام زمان را نفی کند و خویشتن را به عنوان صاحب حق واقعی ولایت و امامت به مردم معرفی کند؛ و قاعدتاً این عمل فقط هنگامی صورت میگیرد که همه مراحل قبلی مبارزه با موفقیت انجام گرفته، آگاهیهای سیاسی و اجتماعی در قشر وسیعی پدید آمده، آمادگیهای بالقوه در همهجا احساس شده، زمینههای ایدئولوژیک در جمع قابل توجهی ایجاد شده، لزوم حکومت حق و عدل برای جمعی کثیر به ثبوت رسیده و بالاخره رهبر تصمیم راسخ خود را برای مبارزهای نهایی گرفته است. بدون این همه، مطرح کردن نام یک شخص معین به عنوان امام و زمامدار محق جامعه، کاری عجولانه و بیفایده خواهد بود.»(7)
از سوی دیگرحضرت همزمان با معرفی خویش به عنوان امام، در موارد عدیدهای به بیان سلسله ائمه سلف علیهمالسلام هم در کنار نام خویش اشاره میکنند که این هم به عنوان سند متقن بر محکومیت تمام طواغیتی است که با ظلم و طغیان بر مسند حکومت تکیه زده بودند و از طرفی هم به عنوان گواه روشن برحقانیت و متصل بودن سلسله «امامت» به نبوت محسوب میشود(8). بنابراین این شیوه نو از بیان «امامت» را باید تحولی نو در معرفی امام به جامعه به حساب آورد.
ایجاد اتحاد و همبستگی بین مسلمین
یکی دیگر از اموری که باید به دیده تحول درحیات سیاسی امام صادق علیهالسلام به آن نگاه کرد، نگرش ایشان نسبت به وحدت و تقریب و همزیستی بین مذاهب اسلامیاست. این نوع نگاه راهبردی اگرچه در امتداد نگاه حضرت امیر علیهالسلام به وحدت قلمداد میشود و طبق آموزههای دینی ما امیرالمؤمنین علیهالسلام آموزگار وحدت بین مسلمین است اما حضرت صادق علیهالسلام در زمانی که جریانها و نحلههای مختلف مذهبی درصدد میدانداری و نفی دیگر مذاهب بودند، حضرت با ایده همزیستی و تقریب بین مذاهب و دعوت به همکاری بین مسلمین توانست فضای تلطیف شدهای برای تعامل هرچه بیشتر بین مذاهب اسلامی ایجاد کند.
امام صادق علیهالسلام با ترغیب شیعیان به شرکت در مناسک عبادی مانند نماز جماعت اهل سنت در ایام حج، عیادت از بیماران آنها و تعامل و مناظره و مباحثه علمی با دیگر مذاهب اسلامی، سرآغاز تحول شگرف در تحقق و تقویت امت واحده اسلامی را بنیان نهادند که بدون تردید در قرون بعد خصوصاً در سدههای اخیر الگوی رهبران و حاکمان زیادی از جوامع اسلامی مانند سیدجمال الدین اسدآبادی، مرحوم آیتالله بروجردی، حضرت امام خمینی، رهبر معظم انقلاب و شیخ محمود شلتوت و محمد عبده از مفتیان بزرگ اهلسنت، قرار گرفتند. رهبر معظم انقلاب اسلامی با اشاره به یکی از مصادیق وحدت از منظر امام صادق علیهالسلام آن را نمایش وحدت و تعامل سازنده با حفظ اصول مذهب شیعه شمردهاند:«اینقدر ما در روایات در ثواب شرکت در نماز جماعت اهل سنت در زمان ائمه علیهمالسلام داریم که روایت دارد که در مسجدالحرام پشت سر اینها نماز بخوانید، مثل اینکه پشت سر پیغمبر نماز خواندهاید(9). این معنایش چیست؟ معلوم است که امام صادق نماز آن امام جماعت را با نماز پیامبر مقایسه نمیکند. مقایسه با نماز یک پیرو خودش هم نمیکند، اما میگوید پشت سر او نماز بخوانید. این یعنى چه؟ این نمایش وحدت است. عملاً وحدت را نشان بدهید. روى همین فکر بود که امام بزرگوار ما(10) (که رضوان خدا بر او باد) - آن مرد بیدار، آگاه - به همه ماها، همه حاجىهاى ایرانى، توصیه کرد که در نماز جماعتها در مسجدالحرام، در مسجدالنبى شرکت کنید؛ در این اجتماعات حضور داشته باشید،که یکى از مصادیقش این است.(11)»
استحکام پایههای معرفت اسلامى صحیح در جامعه
تحریف و تضعیف پایههای معرفتی مهمترین ابزار برای افول باورهای دینی مردم در متن جامعه اسلامی محسوب میشود. اگر مردم جامعه اسلامیاز رشد معرفتی معقولی برخوردار نباشند در مقابل هجمههای سهمگین اعتقادی و شبهات دچار تزلزل و انحراف خواهند شد. امام صادق علیهالسلام با رصد نقشههای دشمنان، تحول مهمی در این مباحث ایجاد کردند که باعث تقویت و واکسینه شدن جامعه در مقابل این هجمهها شد؛ البته این دغدغه همه معصومین و هادیان الهی علیهمالسلام بوده است که دشمنان با تمام توان مانع از فعلیت یافتن آن میشدند اما در مقطعی از عصر امامت امام صادق علیهالسلام که تقابل بنیامیه به بنیعباس و انتقال قدرت به بنیعباس در حال رخ دادن بود، فرصتی ناب و بینظیر برای جوشش و درخشش خورشید امامت ایجاد شد. امام صادق علیهالسلام از این فرصت نهایت بهره را برای تحول و رشد و تقویت پایههای معرفتی اسلام ناب بردند.
مقام معظم رهبری با اشاره به این بُعد از حیات سیاسی امام صادق علیهالسلام آن را کاری ماندگار و اساسی و تحولی بنیادی و قابل استفاده برای تمام دورههای تاریخ ارزیابی میکنند و حرکت انقلاب اسلامی در ایران را الگو گرفته از آن میدانند: «زمانه در دوران امام صادق علیهالسّلام یک فرصت و فسحتی را در اختیار گذاشت و این بزرگوار توانستند کاری بکنند که با پایههای معرفت اسلامىِ صحیح در جامعه، آنچنان مستحکم بشود که تحریفها دیگر نتواند این پایهها را از بین ببرد. ایشان این کار را کرد، تا این زمینه بماند و در هر دورهای از دورههای تاریخ، کسانی که لایق هستند، بتوانند از این زمینه استفاده کنند و نظام اسلامی و مبنای مبتنی بر ارزشهای اسلامی را بهوجود بیاورند و این بنای رفیع را بسازند. این، کارِ امام صادق است. آنچه که ما امروز در عرصه نظام جمهوری اسلامیبا آن مواجه هستیم، شباهتی به این حرکت عظیمِ عمیقِ نیازمند به صبر و حوصلهی ائمه علیهمالسّلام دارد؛ به همان اندازه هم تأثیرات عمیقی را دارد.(12)»
بنابراین اگر چه به صورت مختصر به بررسی برخی زوایای حیات سیاسی امام صادق علیهالسلام در باب تحول پرداختیم اما معتقدیم حضرت علیهالسلام در زمینههای فراوان دیگری مثل تربیت شبکه تخصصی مبلغان دین، اهتمام به برگزاری محافل علمی برای گفتگو بین ادیان و مذاهب، تربیت شاگردانِ پاسخگو و توانمند و تغییر فرهنگ عمومی و باورهای دینی، تحولآفرین بودند.
1ـ بیانات در دیدار جمعی از مسئولان و کارکنان قوهی قضائیه 89/4/5
2ـ بیانات رهبر معظم انقلاب درباره عنصر جهاد، مبارزه و قیام در زندگی ائمه اطهار علیهمالسلام 59/6/14
3ـ بیانات رهبر معظم انقلاب درباره عنصر جهاد، مبارزه و قیام در زندگی ائمه اطهار علیهمالسلام 58/03/21
4ـ بیانات رهبر معظم انقلاب درباره عنصر جهاد، مبارزه و قیام در زندگی ائمه اطهار علیهمالسلام 58/3/21
5ـ بیانات رهبر معظم انقلاب درباره عنصر جهاد، مبارزه و قیام در زندگی ائمه اطهار علیهمالسلام 58/3/21
6ـ بیانات رهبر معظم انقلاب درباره عنصر جهاد، مبارزه و قیام در زندگی ائمه اطهار علیهمالسلام 59/6/14
7ـ 21/03/1358 بیانات رهبر معظم انقلاب درباره عنصر جهاد، مبارزه و قیام در زندگی ائمه اطهار علیهمالسلام
8ـ «نکتهی دیگری که باید مورد توجه قرار گیرد، این است که امام در مواردی به این بسنده نمیکند که امامت را برای خویش اثبات کند؛ بلکه همراه نام خود، نام امامان بحق و اسلاف پیشین خود را نیز یاد میکند و در حقیقت سلسلهی امامت اهلبیت علیهمالسلام را متصل و جدایی ناپذیر مطرح میسازد. این عمل با توجه به اینکه تفکر شیعی، همهی زمامداران نابحق گذشته را محکوم کرده و آنان را «طاغوت» به شمار میآورده، میتواند اشاره به پیوستگی جهاد شیعیان این زمان به زمانهای گذشته نیز باشد. در واقع امام صادق(ع) با این بیان، امامت خود را یک نتیجهی قهری که بر امامت گذشتگان مترتب است، میشمارد و آن را از حالت بی سابقه و بی ریشه و پایه بودن؛ بیرون میآورد و سلسلهی خود را از کانالی مطمئن و تردیدناپذیر به پیامبر بزرگوار(ص) متصل میکند.» 21/03/1358 بیانات رهبر معظم انقلاب پیرامون عنصر جهاد، مبارزه و قیام در زندگی ائمه اطهار علیهمالسلام.
9ـ عَلِیُّ بْنُ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنْ حَمَّادٍ عَنِ الْحَلَبِیِّ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیهالسلام قَالَ: «مَنْ صَلَّى مَعَهُمْ فِی الصَّفِّ الْأَوَّلِ کَانَ کَمَنْ صَلَّى خَلْفَ رَسُولِ اللَّهِ صلی الله علیه و آله.» امام صادق علیهالسلام: «کسی که با آنان [یعنی اهل سنت] در صف اول [جماعت] نماز بگزارد، مانند کسی است که پشت سر رسول الله نماز بخواند.»الکافی ط – الإسلامیة، ج3/ باب الرجل یصلی وحده ثم یعید فی الجماعة أو یصلی بقوم و قد کان صلى قبل ذلک، ص380
10ـ مسألۀ 1- در وقتى که در «مسجد الحرام» یا «مسجد النبى» نماز جماعت منعقد شد، مؤمنین نباید از آنجا خارج شوند و باید از جماعت تخلف نکنند و با سایر مسلمین به جماعت نماز بخوانند.مسألۀ 3- در «مکه» و «مدینه» در مسافرخانه و هتل نباید نماز را به جماعت بخوانند و مىتوانند در جماعت سایر مسلمین در مساجد شرکت کنند و نماز را به جماعت بخوانند. خمینى، سید روح اللّه موسوى، مناسک حج ، ص: 322
11ـ بیانات در دیدار کارگزاران و دستاندرکاران حج 88/8/4
12ـ بیانات در دیدار هزاران نفر از بسیجیان در سالروز شهادت حضرت امام صادق (ع) 84/4/7
* حجتالاسلام روح الله شیرمهد، مدرّس سطوح عالی حوزه علمیه قم
انتهای پیام/