گفتگو|سلیمینمین: مدعیان مذاکره در شرایط فعلی حافظ منافع غرب هستند
عباس سلیمینمین تحلیلگر مسائل سیاسی در واکنش به ادعای برخی از اصلاحطلبان در خصوص مذاکره با آمریکا گفت: مذاکره در شرایط فعلی منفعلانه و مرعوبانه است و مدعیان مذاکره در شرایط فعلی حافظ منافع غرب هستند.
عباس سلیمی نمین تحلیلگر مسائل سیاسی در گفتوگو با خبرنگار سیاسی خبرگزاری تسنیم، درباره ادعاهای اخیر برخی اصلاحطلبان که با دستاویز قرار دادن قیمت دلار خواستار موافقت رهبر انقلاب برای مذاکره با آمریکا در این شرایط هستند، اظهار داشت: ما علیالاصول با مذاکره مشکلی نداریم و مذاکره یکی از راهکارهایی است که میتوان دنبال کرد، ولی مذاکره راهکار و وسیله است؛ هدف اصلی صیانت از شأن، منزلت و منافع ملی ملت ایران است که گاهی با مذاکره تأمین میشود و گاهی هم از طریق مجامع بینالمللی و سایر شیوهها دنبال میشود.
سلیمینمین با بیان اینکه اگر در شرایط فعلی مذاکره با ترامپ منع شده، هم عقلایی است و هم پیشینه قوی تاریخی دارد، گفت: مذاکره با کسی که گردنکشی و زورگویی میکند، قطعاً از موضع ضعف خواهد بود. زمانی هم که مذاکره با «بوشِ پسر» را نپذیرفتیم به این دلیل بود که گفت "یا با من هستید و یا با دشمن من"، و میگفت "باید همراهی با من را بپذیرید."، ترامپ هم همین شیوه را بهکار گرفت و نتیجه مذاکراتی را که با آمریکاییها داشتیم بهصورت یکطرفه نقض کرد و خواهان اخذ امتیازات بیشتر شد.
** مذاکره در شرایط فعلی منفعلانه و مرعوبانه است
این تحلیلگر مسائل سیاسی با تذکر اینکه "اگر در این شرایط مذاکره را بپذیریم یعنی در موضع منفعلانه و مرعوبانه هستیم"، تصریح کرد: در چارچوب عرف بینالملل قطعاً اگر کسی به منافع ملی پایبند باشد، اینگونه مذاکره نمیکند. اینکه مذاکره به جایی برسد یا نه بحث دیگری است ولی نفس این عملی که از جانب آقای ترامپ صورت گرفته اگر با پاسخ مثبت در ایران مواجه میشد طبیعی است که برای ملت ایران ذلت رقم میخورد، در حقیقت ملت ایران مرعوب زورگویی یک آدمِ بیمنطقِ نژادپرست شده و به اینکه دعوت او را بپذیرد تن میدهد.
وی افزود: ما آزمودیم که قصد آمریکا در مذاکره با دیگران هم بههیچوجه بهعنوان یک راه محتمل تأمین منافع دو طرف نبوده و قصد آنها منفعتجوییِ صرف بوده است. ترامپ میخواهد در انتخابات این مطلب را بازتاب بدهد که "من توانستم آنهایی را که مخالف من بودند در برابر ارادهام وادار به تسلیم کنم."، این یعنی شکستن حیثیت ملت ایران و به همین دلیل هم همه جریانات فکری و گرایشهای سیاسی البته الّا عدهای قلیل، خواهان مذاکره با ترامپ در شرایط کنونی نیستند و حتی وزیر خارجه که وظیفهاش ارتباط و مذاکره است هم بهکرّات اعلام کرده که بههیچوجه نباید با ترامپ مذاکره کنیم، چون ورود در این زمینه علیه مصالح ملی است.
سلیمی نمین ادامه داد: نهفقط او بلکه آقای روحانی هم بهکرّات این را گفته است؛ این افراد کسانی بودند که تلقی میکردند از طریق مذاکره با آمریکا میتوانند منافع ملی را تأمین کنند اما الآن در موقعیت کنونی بهشدت با این مطلب مخالف هستند. آن عده قلیل چهکسانی هستند؟ کسانی هستند که بهجای منافع ملت ایران، منافع غرب را در نظر دارند یعنی نمیخواهند غرب در ذهن و منظر مردم بشکند. اولاً بهعنوان بدعهدان و کسانی که بههیچوجه به هیچ اصولی پایبند نیستند در ذهن مردم رسوب نکنند، چون مخالف جمهوری اسلامی هستند و بهجای جمهوری اسلامی، نظام سیاسی غرب را به ملت ایران پیشنهاد و عرضه میکنند. تداوم روند موجود، شکستن الگوهایی است که این آقایان به مردم ایران معرفی میکنند و این الگوها نیز درهم میشکنند. پیشنهادی که این آقایان میدهند جنبه کارشناسی ندارد؛ وزیر خارجه کارشناس است و میگوید "مذاکره در این شرایط با حیثیت ما در تقابل است"، ولی اینها کارشناس نیستند بلکه در پی منافع کشوری هستند که مدعی ارائه الگوی حکومتداری است.
این تحلیلگر مسائل سیاسی با تصریح به اینکه این افراد میدانند اگر شرایط بههمین شیوه پیش برود، الگو و مدل حکومتیشان درهم خواهد ریخت، اظهار داشت: اینها زمانی میگفتند "چرا به پرچم آمریکا متعرض میشوید؟" و "این توهین به ملت آمریکاست"، اما دیدیم که ملت آمریکا هم پرچم آمریکا را بهعنوان نماد سرمایهداری زیر پا میگذارند و آتش میزنند، پرچم آمریکا نماد سرمایهداری، ظلم و جفا در حق بشریت است. اینها نمیخواهند این جفا در حق بشریت روشن شود و میخواهند ایران را هرچه سریعتر به وادی تسلیم سوق دهند تا این موضع خاتمه یابد، چون هرچه این تقابلها ادامه مییابد شناخت ملت ایران نسبت به غرب و غربِ سرمایهداری فزونی مییابد و وقتی این شناخت فزونی پیدا کرد اگر این آقایان خودشان را هم آتش بزنند نمیتوانند چهره مثبتی از غرب در ایران عرضه کنند.
وی افزود: اینها سرنوشت سیاسیشان را به سرنوشت غربِ سرمایهداری گره زدند و اگر غرب سرمایهداری افول کرد اینها هم کاملاً از صحنه سیاسی محو خواهند شد، همانطور که مارکسیستها محو شدند. مارکسیستها که زمانی خود را به زمین و آسمان میزدند که ما باید مدل مارکسیستی را برای حکومتداری بپذیریم بعد از فروپاشی بلوک شرق، در حالی که مثلاً یتیم شدند، مفتضحانه و نادمانه و شرمسارانه بهطرف غرب رفتند. آنها تا دیروز عنصرِ طرفدار بلوک شرق بودند و زمان فروپاشی آن بلوک، مانند افراد بیهویت خواستند هویت خود را جای دیگری تعریف کنند و هویتشان را ذیل سرمایهداری تعریف کردند. این آقایان هم مشکل هویتی داشته و هم مشکل شکسته شدن الگویی را که ترویج میکنند دارند.
سلیمینمین با بیان اینکه "تأسفبار است که حتی با وجود ترامپ میگویند برویم مذاکره کنیم و میدانند که الآن مذاکره ما هم بهنفع آمریکا و بالاخص بهنفع ترامپ است"، خاطرنشان کرد: ترامپ در این قضیه بیشترین سود را میبرد و البته آمریکاییها هم سود میبرند و به ملتهای مسلمان خواهند گفت "این ایرانی که شما به او چشم دوختید نهایتاً در برابر زورگویی ما زانو زد". اما بیشتر از آن، ترامپ در این قضیه سود خواهد برد و این آقایان حتی این دو سه ماه را هم تحمل نمیکنند که شاید یک آدمِ بهظاهر موجهتری از ترامپ روی کار بیاید و بعد دم از رفتن بهسوی آمریکا بزنند؛ این نشان از استیصال این آقایان است.
مدیر دفتر مطالعات و تدوین تاریخ ایران گفت: درماندگی و پیوندزدن سرنوشتشان آنها را دچار مشکل جدی کرده است، لذا حتی میخواهند ترامپ نفع ببرد و منافع ملت ایران برایشان اهمیت ندارد و یا هویت و شخصیت ملت ایران برایشان حائز اهمیت نیست.
سلیمی نمین در پاسخ به این مطلب که برخی از این افراد راهبرد «نه مذاکره نه جنگ» را رد میکنند و مدعی مذاکره برای جلوگیری از جنگ هستند، اظهار داشت: در سابقه تاریخی میبینیم که بسیاری از مواردی که بهسمت مذاکره رفتیم، کشور تهدید شد و در فشار و تنگنا قرار گرفت. البته مذاکره در برخی شرایط بهلحاظ کارشناسی شاید درست باشد و در گذشته هم از مذاکره بدون نفع نبودیم و در برخی صحنههای سیاسی مذاکره کردیم و نتایج چشمگیری را هم گرفتیم، حتی در برجام هم درست است که ما انتقادات جدی به دولت آقای روحانی داریم که چرا با قوت بیشتر عمل نکردند و چرا به دشمن اعتماد کامل کردند و چرا در توافق قید نکردند که باید این توافق به امضای رئیسجمهور و کنگره برسد اما همین برجام یک شناخت به جامعه ما داد و این یک شناخت، رشد چشمگیری به جامعه ما داد و برای جوانانی که غرب را در تاریخ تجربه نکرده بودند، شناخت خوبی عاید کرد.
این کارشناس مسائل سیاسی ادامه داد: در دوران کودتای 28 مرداد، آمریکاییها گفتند "کودتا نمیکنیم"، و زمانی که به آقای مصدق قول میدادند در کودتا مشارکت نخواهند کرد، محوریت کودتا را در دست داشتند. این دروغگویی و فریبکاری غرب در مذاکره بود و با آقای مصدق مذاکره کردند و گفتند "ما در کودتا شرکت نخواهیم کرد"، ولی اسناد نشان میدهد که همان زمانی که این سخن را به دکتر مصدق میگفتند، تدارک کودتا را بهطور وسیع چیده بودند.
وی افزود: این مذاکره موجب شد جوانانی که اینها را ندیده بودند، متوجه بشوند که ما ساعتها مذاکره کردیم ولی یکباره و در چند دقیقه همه نتیجه مذاکرات را منتفی کردند و به آن پایبند نبودند و اینها رشد است. گاهی مذاکره رشد جدی ایجاد میکند و اگر در آن مرحله مذاکره نمیکردیم عدهای از این جوانان تحت تأثیر اظهارات آقای روحانی مدعی میشدند که "چون مذاکره نکردیم نتوانستیم مشکلات را حل کنیم"، اما مذاکره کردیم و برای جوانان روشن شد که آنها نهتنها پایبند نیستند بلکه تحریمهای بیشتری را بعد از مذاکره دنبال کردند، چون دیدند ما هرگز از درِ ضعف وارد نشدیم. در تیم مذاکرهکننده ایرادات اساسی وجود داشت ولی در عین حال همان موقع وقتی میگفتند "تمام گزینهها روی میز است"، مرعوب نشدیم و اینها دستاوردهای خوبی است.
سلیمینمین متذکر شد: اگر دعوت آقای ترامپ را برای مذاکره بپذیریم، همه خواهند گفت که ایرانیها ترسیده، مرعوب شدند و اینان ملت ضعیف و زبونی هستند که بهمحض اینکه یک گردنکلفتی آنها را تهدید میکند از همه استقلال خود میگذرند و به زبونی میافتند، این تصوری نیست که شایسته ملت ایران باشد. کسانی که این پیشنهادات را میکنند اصلاً دغدغه شأن ملت ایران را ندارند.
این کارشناس مسائل سیاسی تصریح کرد: در بعضی مواقع درباره عراق و برخی صحنههای سیاسی مذاکره کردیم و تاریخچه آن را میتوان بهصورت تفصیلی گفت. ما در برخی از صحنهها از موضع قوت مذاکره کردیم و نتایج خوبی هم گرفتیم و الآن مقام معظم رهبری گفتند که "ما با آقای ترامپ بههیچوجه مذاکره نخواهیم کرد"، و شاید در آینده تحولاتی رخ دهد که مذاکره باز مجاز باشد و عقلاً و منطقاً از این ابزار استفاده کنیم.
انتهای پیام/+