سندرم دوقطبیسازی اخلاق و فقه در سینمای ایران/ از «ضعف نظارت» تا میدان وسیع وابستگی فرهنگی
هجمه فیلمهای سیاه علیه نظام قضایی و مسائل مهم فقهی و دینی جز ایجاد خلل برای فرهنگ سالم و قابل اطمینان دینی در زندگی اثر دیگری ندارد.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، «سینما» پدیده مهمی است که استفاده درست و کاربردی از آن برای پیشرفت کشور ضرورت دارد و اگر نه این همه تلاش برای بهرهمندی از سینما در نظامهای سیاسی دنیا برای چیست؟
هوش و اشراف بالای رهبری نسبت به سینمای ایران و جهان
رهبر انقلاب ایران نیز جزو علمای دینی است که در کسوت یک رهبر سینما را رصد میکنند. اما همواره مسئولین سینمایی ما در تمام این سالها گمان میکنند که سینما دور از نظر رهبر انقلاب است. اما سخنان شنبه صبح ایشان مانند آب سردی بود که به صورت خوابزده مسئولین فرهنگی و همینطور قضایی جمهوری اسلامی ایران پاشیده شد و آنان را از خواب بیدار کرد.
گلگی رهبر انقلاب از عرصه نظارت بر فیلمها
آیت الله خامنهای در بخشی از سخنان خود که به صورت آنلاین با مسئولین قضایی و حقوقی کشور برگزار میشد با اشاره به ضعف در نظارت و ساخت فیلمهای سینمایی بیان کردند که «متأسفانه با غفلت برخی مسئولان مربوط در عرصه نظارت بر فیلمها، شاهد نمایش فیلمهایی هستیم که اساس و مبانی قضایی جمهوری اسلامی را زیر سؤال میبرند.» ایشان در ادامه به نکته دیگری اشاره کردند که نشان از اطلاعات جالبشان درباره سینمای جهان است؛ نکاتی که معلوم نیست چند درصد مسئولین سینمایی ما از آن باخبرند: «غربیها بر خلاف واقعیت، در فیلمهای سینمایی، دادگاههای خود را عرصه عدالت محض نشان میدهند ولی ما حتی در ارائه واقعیات کشور از ظرفیتهای هنری و رسانهای بهره نمیگیریم و گاهی بر عکس نشان میدهیم.»
خبرگزاری تسنیم دیروز در گزارشی درباره فیلمهای سینمایی هالیوودی که در این عرصه فعالیتهای چشمگیری داشتند ارائه داد. تنها نکتهای که به نظر مهم است تا بار دیگر از گزارش دیروز تکرار کنیم این است که سبک فیلمهای مرتبط با مسائل قانونی و حقوقی آنقدر در هالیوود متداول است که سبک و ژانر مخصوصی با عناوین LAW MOVIES و LEGAL MOVIES برای آنان وجود دارد؛ فیلمهایی که به تعبیر رهبری دستگاه قانون و قضایی آمریکا را محضر محض دادگری و عدالت نشان میدهند اما حقیقت آن چیز دیگری است.
فیلمهای ژانر قانون هالیوودی بر استقرار محض عدالت در آمریکا اصرار دارند
مدعیان روشنفکری جواب خود را از رهبر گرفتند
اما در گزارش امروز از واقعیت دردناک سینمای ایران در رابطه با قوه قضائیه و مسائل فقهی و قضایی باید خبر بدهیم. این مسأله البته مربوط به سال گذشته یا امسال نیست بلکه در سالهای اخیر به لطف بیخیالی مسئولین فرهنگی و قضایی کشور چندین فیلم که نه تنها قوه قضائیه را نشان رفته است بلکه همانطور که رهبری گفتند اساس و مبانی قضایی جمهوری اسلامی را زیر سؤال میبرند، ساخته شده است. البته قبل از پرداخت به این موضوع باید به این نکته اشاره کرد که برخلاف آنچه که عموماً طرفدارانِ روشنفکران و به اصطلاح آزادیخواهان اصرار دارند که هنر و فرهنگ ایران فضای بستهای دارد و خبری از آزادی نیست، به نظر میرسد با سخنرانی روز شنبه معلوم شد که سخنان آنها در این زمینه گزافی بیش نیست؛ رهبر این حکومت از فیلمهای ایشان که آزادانه علیه مبانی فقهی انقلاب اسلامی خبر دادهاند! فیلمهایی که حتی در جشنواره اصلی هنری و دولتی این مملکت در بخشهای اصلی و فرعی نامزد دریافت جایزههای مختلف میشود و حتی روشنفکر مدعی خفقان جایزه فیلمش را شب با خود به خانه میبرد و در ویترین منزلش جا میدهد.
نشست خبری فیلم مغز استخوان
در ادامه باید بیان کرد که فیلمهای مذکور عموماً از ضعف چشمگیر چه در ساخت و چه در فیلمنامه برخوردارند. فیلمهایی که در گیشه با سر زمین میخورند و از فروش بسیار پایینی برخوردارند. مردم در سینما به علت عدم جذابیت فیلمها و ساختار خستهکننده و وانفسایی که دارند به آنها اقبالی ندارند.
دوگانه سازی شیوه عاجزانه فیلمسازان
نکته دیگر اینکه سینمای ضد نظام قضایی ایران، بر اساس یک فورمول واحد به تخریب پرداخته است. فیلمهای مذکور بیشتر با ایجاد «تقابل میان مبانی فقهیِ شریعت» با مفاهیمی مانند عواطف، احساسات، زندگی، عشق به فرزند و... مخاطب را نسبت به مسائل فقهی و شرعی چون قصاص، عقد، صیغه، ارث، تمکین زن از شوهر و... بدبین میکند و این احساس را در او ایجاد میکند که باید از سر ناچاری به این مسائل تن در دهد. این شیوه نشان از عجر فیلمسازان مذکور دارد. زیرا آنان باتوجه به اینکه نمیتوانند خللی در این مسائل مقدس و مهم پیدا کنند با این دوقطبیسازی به شیوه «غیر مستقیم» مبانی فقهی را میکوبند. این در حالی است که مسائل فقهی و حقوقی ما حتی سختترین آن مانند قصاص برای زندگی مهم است «فی القصاص حیات یا اولی الالباب»
فیلمسازان مورد اشاره در سالهای قبل تحت تأثیر سندرم آثار فرهادی تلاش میکنند تا با درگیری میان وجدان و نهاد اخلاقی انسان با مسائل قضایی و فقهی مانند قصاص، انسان را بر سر دو راهی قرار دهند و عملاً با قراردادن تماشاگر در فیلم، او را نسبت به مسائل فقهی و حقوقی دچار تردید کنند.
نمایی از فیلم فروشنده
همینطور چهرههای مرتبط با قوه قضائیه در این فیلمها عموماً کاراکترهای شیاد، رشوهبگیر، سنگدل و کلاشند که برای رسیدن به هدف خود هر کاری را میکنند. در جشنواره فیلم فجر سال قبل دو فیلم «قصیده گاو سفید» و «مغز استخوان» دقیقاً از ساختار مشابهی برخوردار بودند. فیلمهایی که عموماً مدعیند برای حل معضلات اجتماعی و برطرف کردن مشکلات قضایی ایران ساخته میشوند اما عملاً با ایجاد دوقطبیهایی که بیان شد مسائل مهم فقهی را تخریب میکنند.
نمایی از قصیده گاو سفید
از سوی دیگر آثار مذکور نه تنها علیه قوه قضائیه و مبانی فقهی است بلکه سیاهنمایی بسیار حیرتانگیزی از جامعه دارد. نقش اولهای فیلم عموماً انسانهای بیچاره از طبقه متوسط جامعهاند که برای اینکه مشکل خود را حل کنند مجبور به دور زدن قانون، دروغگویی و خطاهای انسانی و قانونی میشوند. البته نمیتوان منکر ضعفها و مشکلات متعدد قوه قضائیه شد و اینکه باید ضعفهای خود را چه در حوزه اجرایی و چه در مسائل زیرساختی جبران کند اما نمیتوان منکر فعالیتهای مثبت دیگر آن شد و نه از سویی شکی بر استحکام و مصالح طولانی مدت مبانی فقهی و شرعی دین مبین اسلام برای زندگی و سلامتی جامعه داشت.
معاون نظارت سابق سازمان سینمایی منکر غفلت نظارت دوره مدیرتی خود است
سال گذشته بعد از اتمام جشنواره فیلم فجر در میزگردی میان دبیر جشنواره فیلم فجر و مدیرکل فرهنگی خبرگزاری تسنیم پیرامون این موضوع بحث و مناظرهای برگزار شد. داروغهزاده جدای از مسئولیت دبیری جشنواره فیلم فجر در سالهای قبل نیز مسئولیت معاونت نظارت و ارزشیابی را داشته است. رهبر انقلاب نیز به صراحت از غفلت مسئولین نظارت بر فیلمها سخن گفتهاند. بنابراین حوزه معاونت نظارت اولین بخشی است که باید پاسخگوی این مسأله باشد.
در این میزگرد نیز به این نکته اشاره شد که در فیلمهای جشنواره سیاهنمایی و برجستهسازی مشکلات و مسائل و معضلات اجتماعی دیده میشود. فیلمهایی که در دولت امید ساخته میشود خود مروج ناامیدی در کشور است. البته دبیر جشنواره خلاف آن را اعتقاد داشت و معتقد بود که تنها این مسائل نوعی نگاه به جامعه است و چیزی به نام سیاهنمایی وجود ندارد. البته به نظر میرسد که با توجه به سخنان رهبری نه تنها سیاهنمایی در سینمای ایران وجود دارد که هدفگیری آشکار علیه مبانی فقهی و قضایی نیز به چشم میخورد.
در ادامه فیلمهای مناظره را میتوانید تماشا کنید:
پس باید این سؤال را پرسید که اصرار فیلمسازان ما برای هدف گرفتن مسائل و مبانی فقهی و شرعی برای چیست؟ سرمایهگذاران این فیلمها کیستند که حاضرند با ساخت فیلمی که در گیشه شکست خورده است فیلم مشابه دیگری بسازند که بار دیگر دچار ورشکستگی و نابودی سرمایه شود؟ آیا پولهای کثیف نیز در این زمینه برای ناپدید و پاک شدن به کار گرفته شدهاند که ابایی از شکست در گیشه ندارند؟
آیا قوه قضائیه برنامه جدی دارد؟
امیدواریم که در کنار پاسخگویی سازمان سینمایی در رابطه با ضعف در نظارت، مسئولین فرهنگی قوه قضائیه نیز باید پاسخگوی این باشند که جدای از برخورد با فیلمهایی که مبانی فقهی و حقوقی شریعت را زیر سؤال میبرند، برنامه ساخت فیلمهای سینمایی با هدف دفاع از مبانی فقهی و اقتدار قضایی جمهوری اسلامی ایران چیست؟ علاوه بر این علیه منافع ملی ایران در خارج از مرزها هر روز هزاران موج برمیخیزد که سرمایههای ملت را تهدید و نابود میکند؛ معاونت بین الملل قوه قضائیه در این خصوص چه برنامهای در زمینه هنری و رسانهای دارد؟ فیلمسازان متعهد بسیاری با هدف دلسوزی برای مردم و سربلندی ایران در فکر ساخت فیلمهایی در فضای قضایی و حقوقی کشورند. امروز بهترین کار حمایت از آنان برای ساخت فیلمهایشان است تا شاهد آثاری حمایتگرایانه نسبت به منافع ملی و اقتدار حقوقی و قضایی کشور باشیم.
چرا هالیوود با وجود حجم بالای بیقانونی، فساد، ظلم و تبعیض علیه رنگینپوستان باید فیلمهایی بسازد که دم از عدالت و اقتدار قانونی خود بزند اما سینمای ایران نسبت به فعالیتهای خود علیه فساد، ظلم، بیقانونی باید تنها نظارهگر فیلمهای تخریبی علیه مبانی قضایی کشور باشد؟ در صورت عدم ساخت فیلم جدی، جذاب، قهرمانی و حامی عدالت و اقتدار قضایی، توسط قوه قضائیه بار دیگر شاهد فیلمهای تخریبی و مأیوس کننده علیه مبانی فقهی و قضایی نظام جمهوری اسلامی ایران خواهیم بود.
انتهای پیام/