خاطرات شهیدی که تنها دارایی‌اش یک دست لباس سبز پاسداری بود
گروه فرهنگی شهید ابراهیم هادی تازه‌ترین اثر خود با عنوان «کمی درنگ کن»، خاطرات شهید رضا نادری، را روانه کتابفروشی‌ها کرد.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، «کمی درنگ کن»، عنوان تازه‌ترین اثر منتشر شده از سوی گروه فرهنگی شهید ابراهیم هادی است که با محوریت خاطراتی درباره شهید رضا نادری تدوین شده و به چاپ رسیده است.
گروه فرهنگی شهید ابراهیم هادی پیش از این نیز آثاری را درباره خاطرات شهدا منتشر کرده بود که مورد استقبال عمومی قرار گرفته است. «کمی درنگ کن» نیز به سبک کارهای گذشته این گروه، مجموعه‌ای است از خرده‌روایت‌ها درباره شهید نادری که مخاطب پس از خواندن این خاطرات کوتاه و در کنار هم قرار دادن آنها، به شخصیت این شهید پی می‌برد.
شهید رضا نادری در دهم آبان‌ماه سال 46 در شاهرود متولد شد. پدرش شغل آزاد داشت و مادرش خانه‌دار بود. تحصیلاتش را تا مقطع دیپلم ادامه داد و بعد از آن، به فرمان امام(ره) و برای حفظ کشور به جبهه اعزام شد. او که از 16 سالگی در برابر بعثی‌ها از کشورش دفاع می‌کرد، سرانجام در پنجم مردادماه سال 67 در عملیات مرصاد به دست منافقین به شهادت رسید.
عنوان کتاب از وصیت‌نامه معروف این شهید گرفته شده است. شهید نادری در وصیت‌نامه خود بارها از لفظ «کمی درنگ کن!» استفاده کرده است:
«ای برادر به کجا می‌روی؟ کمی درنگ کن!
آیا با کمی گریه و خواندن یک فاتحه بر مزار من و امثال من، مسئولیتی را که با رفتن خود بر دوش تو گذاشته‌ایم، فراموش خواهی کرد؟ ما نظاره‌گر خواهیم بود که تو با این مسئولیت سنگین چه خواهی کرد. ..».
در بخش‌هایی از این کتاب می‌خوانیم: همه دارایی رضا یک دست لباس سبز پاسداری، سه پیراهن، یک دفتر و تعدادی عکس که از او به جا مانده است. قطع‌نامه که امضا شد، رضا مدام گریه می‌کرد. من که سراغش رفتم، گفت: «مادر! این جنگ، جنگ حسینی نیست، حسنی است.»
آخرین‌باری که می‌رفت، تنها سفری بود که با خداحافظی از خانواده و رضایت ما بود. آن زمان رضا یک پاشنه پایش در عملیات قبلی از بین رفته بود و با عصا و دمپایی عازم جبهه شد. از خانه که بیرون می‌رفت، چندبار برگشت و خداحافظی کرد.
هم‌رزمانش می‌گفتند: «هوش و ابتکار شهید نادری به قدری بود که با وجود سن کم در واحد اطلاعات عملیات خدمت می‌کرد و نقشه‌های بسیاری در عملیات‌های گوناگون برای نابودی دشمن کشیده بود.»
هیچ وقت از کارهایی که در جبهه انجام می‌داد، برای ما نمی‌گفت. ما هم فکر می‌کردیم او یک بسیجی ساده است که پشت جبهه فعالیت می‌کند. پس از شهادت او، هر یک از دوستانش خاطره‌ای تعریف می‌کردند و ما تازه فهمیدیم رضا چه انسان بزرگی بود.
همیشه می‌گفت: «عراقی‌ها جرأت ندارند من را گیر بیاورند»؛ آخر سر هم به دست منافقان وطنی به شهادت رسید.
گروه فرهنگی شهید ابراهیم هادی کتاب «کمی درنگ کن» را به قیمت 9 هزار و 500 تومان در دسترس علاقه‌مندان به خاطرات شهدا قرار داده است.
انتهای پیام/
