ساخت مستند حیات وحش از منطقهای که فقط هفت نفر واردش شدهاند/ ماجرای دستمزد یک دهمی برای ۲ پروژه یکسان + عکس
حجت طاهری مستند جدیدی از حیات وحش خوزستان تولید کرده است؛ او ادعا میکند که دوربینش در منطقهای روشن شده که پیش از آن تنها ۷هفت نفر واردش شدهاند.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، مستندهای حیاتوحش همواره دارای مخاطبان زیادی بوده و در ایران نیز این چنین مستندها پرطرفدار است. همواره در نظرسنجیهایی که رسانه ملی اعلام میکند یکی از برنامههای پرمخاطب، مستندهای حیات وحش و محیطزیستی است.
مستندسازان بسیاری در کشورمان آثاری با این موضوعات تولید کردند؛ البته در سالیان اخیر کمیت و کیفیت این آثار رشد قابل ملاحظهای داشته و بسیاریشان میتواند همپای مستندهای خوب خارجی رقابت کند.
البته در این بین مشکلات و معضلات زیادی نیز پیشروی مستندسازان است، از شرایط سخت کاری تا پایین بودن دستمزدها. بسیاری از مستندسازان معتقدند که در بهترین حالت تنها یک فیلم مستند حیات وحش بتوان در یک سال ساخت چرا که تصویربرداری چنین سوژههایی زمانبر است و همچنین باید از تجهیزات گرانتر و قویتری نسبت به دیگر آثار سینمای مستند استفاده کرد. با این حال هنوز هم ساخت مستندهای حیات وحش و محیطزیستی در کشورمان ادامه دارد و در این قالب گونههای نادر جانوری، گیاهی و جاذبههای ناب گردشگری کشور زیبایمان معرفی میشود.
مستند «مرغ آتش» به کارگردانی حجت طاهری جدیدترین اثری است که این کارگردان در دست تولید دارد؛ او که با ساخت مستند «زندگی در خور موسی» تقدیر بسیاری از مخاطبان را برانگیخت و توانست جوایز زیادی را در جشنوارههای معتبر سینمای مستند از جمله جشنواره سینماحقیقت دریافت کند، حالا به دنبال ساخت مستند دیگری است که به بخش دیگری از حیاتوحش کشورمان میپردازد.
گفتوگوی تسنیم با این کارگردان را در زیر میخوانید:
در ابتدای صحبت، در مورد پیدا کردن چنین سوژهای توضیح بدهید.
حدود سال 1391 تعداد 60 جوجه فلامینگو نیمهبالغ توسط مأموران محیطزیست آبادان از چند صیاد کشف میشود که در اطراف خوریات آبادان صید شده بود. البته خود صیادها هم از موقعیت اصلی کلنی زادآوری فلامینگوها خبری نداشتند ولی مهندس موسوی آزاد رئیس وقت اداره محیطزیست آبادان و همکارانش بعد از دو سال جستجوی طاقتفرسا این لانهها را پیدا کردند و ساخت این فیلم بعد از آن شکل گرفت.
تاکنون مستندهای حیات وحش زیادی توسط مستندسازان در جنوب ایران تهیه شده است که خود شما هم مستندهای خوبی در این زمینه داشتهاید. با این حال کمتر کسی اذعان میکند که جنوب ایران تا چه اندازه زیباست. به نظر شما دلیل این موضوع چیست؟
این مساله به ذهنیت ایرانیها از جنوب برمیگردد. وقتی اسم جنوب ایران و مخصوصاً خوزستان میآید، ناخواسته مردم به یاد گرما، جنگ، نفت و دود تأسیسات نفتی میافتند. البته چندان هم نمیتوان به مردم در این زمینه خرده گرفت، چرا که حجم بزرگ تصاویری که تلویزیون و سینما از خوزستان به مردم ارائه کرده است، تصاویر جنگ و نفت و گرما بوده است.
کمتر جایی از ایران وجود دارد که فاقد جاذبه گردشگری باشد
به نظر شما به عنوان کسی که در جنوب ایران مستند ساختید، این منطقه چه قدر ظرفیت جذب گردشگر و در نتیجه کسب درآمد برای مردم محلی دارد؟
کمتر جایی از ایران وجود دارد که فاقد جاذبه گردشگری باشد و خوزستان هم از این امر مستثنا نیست. اتفاقاً در مسیر تصویربرداری از فلامینگوها و در بخشی از فیلم مرغ آتش به آبشارهای منحصر بهفردی پرداخته میشود که میتواند جاذبه بزرگ توریستی باشد؛ آبشارهایی که در بخشی از دریا واقع شدهاند. این آبشارها ویژگیهای خاص دیگری هم دارند که دوستان بهتر است آن را در فیلم مرغ آتش دنبال کنند. به نظرم این آبشارها میتوانند به قطب جدید گردشگری در خوزستان تبدیل شوند.
دلیل انتخاب نام «مرغ آتش» برای این مستند چیست؟ آیا این نام ریشه در سنت قدیمی ایرانی دارد؟
بهواسطه سرخی خون و آتش و البته سرخی بال فلامینگوها، در زبان فارسی به آنها مرغ حسینی و مرغ آتش هم گفته میشده است، هر چند در زبان لاتین هم خود کلمه فلامینگو از ریشهی Flame به معنای شعله میآید؛ با توجه به پیام و اهداف فیلم، اسم مرغ آتش برای این فیلم انتخاب شد.
سفر به نقطهای از خوزستان که تاکنون 7 نفر واردش شدهاند
ظاهراً نزدیک به 6 سال برای ساخت این فیلم زمان گذاشته شده است، چرا این قدر روند کار طولانی شد؟
اگر امسال که کرونا باعث لغو تصویربرداریها شد را هم در نظر بگیریم، تقریبا 7 سال از تصویربرداری اولین پلان میگذرد. البته در هر سال فقط شرایط دو سفر برای ما فراهم میشد که برای هماهنگی و حرکت این دو سفر باید هفتهها در خوزستان آمادهباش میبودیم. کمبود نیروی اداره محیط زیست، سختی راه و کوتاه بودن فصل زادآوری بزرگترین مانع گروه برای این سفرها بود و کلاً در این سالها موفق به انجام 12 سفر دو روزه شدیم که نتیجه ماهها انتظار در خوزستان بود. این کار برای ما که بومی خوزستان نبودیم چندان کار سادهای نبود. وقتی پروژه آغاز شد تنها 7 نفر توانسته بودند به منطقه وارد شوند و تا سال 98 و پایان تصویربرداری این تعداد به 28 نفر رسید که من با 15 نفر از آنها همسفر بودم.
ساخت مستند حیات وحش سود چندانی ندارد
هزینه ساخت مستندهای حیات وحش بالاست، چگونه میتوان مدیریت هزینه کرد و در کنارش خروجی خوب داشت؟
به صورت کلی از مستندهای حیات وحش در ایران چندان نمیشود توقع سود مالی داشت. حداقل در مورد کارهای خودم اگر جوایز جشنوارهها را در نظر نگیرم هیچ سودی نداشته و این در حالیست که تمام مراحل کار توسط خودم انجام میشود و اگر بخواهم دستمزد تصویربرداری، نویسندگی، کارگردانی، تدوین و صداگذاری و کرایه تجهیزات و باکس مونتاژ را حتی یک سوم میزان واقعی در نظربگیرم، باز هم کاملاً زیانده محسوب میشود. در هر حال باید با تلاش مضاعف، بقیه کمبودها را در حد امکان کاهش داد.
وقتی مستندهای خارجی حیات وحش را میبینیم بعضاً شگفتزده میشویم؛ هم از نظر سوژه هم از نظر پرداخت و کارگردانی. به زعم کارشناسان این مسئله در کمتر مستندهای ایرانی تکرار شده است؛ به نظر شما ایراد از کجاست؟ آیا حیات وحش ما به اندازه آنان بکر نیست؟ کارگردانان ما به اندازه آنان توانمند نیستند؟ تجهیزات کمتری داریم یا ...
یکی از همکاران چند سال پیش با دست و دلبازی فراوان توانسته بود به پژوهشگر فیلمش بهخاطر چند ماه تلاش بیوقفه حدود دو میلیون تومان پرداخت کند. همین پژوهشگر در ازای دوهفته راهنمایی یک گروه مستندساز خارجی برای همان لوکیشن و گونه جانوری دههزار دلار دریافت کرده بود (بیش از صد برابر). همین تفاوت دستمزد را میتوان به تجهیزات و امکانات دیگر هم تعمیم داد. البته با بودجه خوب، میتوان توانمندترین عوامل و بهترین تجهیزات دنیا را در اختیار داشت و به هر جایی از جهان سفر کرد و در بیشتر اوقات نتایج درخشانی به دست آورد. ابزار در مستند حیات وحش بسیار تاثیرگذارتر از ژانرهای دیگر سینمای مستند است و خلاقیت و ایده خوب به تنهایی نمیتواند ضامن موفقیت یک فیلم باشد.
انتهای پیام/