اردبیلی: کاهش جمعیت از نتایج سبک زندگی مدرن است/ مروتی: بحران جمعیتی ایران از تعهد در کنفرانس قاهره آغاز شد
زمانی در ایران، مسوولین کشور بچه کمتر داشتن را به سود توسعه و امری مطلوب برای کشور قلمداد میکردند و سیاستگذاری ایران را در خدمت این فاجعه آوردند.
به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا، اولین نشست تخصصی جمعیت در دوران محدودیتهای کرونایی در طی این هفته برگزار شد. در این نشست که خانم دکتر اردبیلی و دکتر حسین مروتی حضور داشتند به بررسی مسائلی از قبیل آخرین وضعیت نرخ رشد، سطح جانشینی، نرخ باروری و زاد و ولد و مرگ و میر براساس آمارهای رسمی در کشور، اخذ الگوهای مطلوب در راستای سیاستهای جمعیتی، راهبردهای افزایش نرخ باروری، خرافههای حمل شده از طرف نهادهای سیاستی و بهداشتی بر جامعه که باعث کاهش جمعیت شده است، پارادایمهای حاکم برنگاه افزایش فرزندآوری و به مبحثی راجع به زنان پرداختند. مشروح گزارش این نشست در ذیل قابل مطالعه است.
حسین مروتی: اولین سرشماری جمعیت در سال 355هجری انجام گرفت و بعد از آن تا سال 1385 هر 10 سال یک سرشماری داشتیم. در سال 1345مشخص شد که رشد جمعیت1/3 دهم درصد است. اگر رشد جمعیت1/3 دهم درصد بوده باشد در سال 1355 رشد جمعیت به 7/2 دهم درصد میرسد که مقداری از آن به شروع کنترل جمعیت در برههای از طاغوت مربوط میشود. در سرشماری سال 1345 تعداد فرزندی که هر مادر به دنیا میآورد، 1/6 دهم فرزند محاسبه شد و در بازه 1345- 1350 به 7/5 فرزند میرسد.
در برهه انقلاب اسلامی، کنترل جمعیت تاحدودی متوقف شد اما در سال 1365 مجددا با افزایش باروری مواجه شدیم و نرخ باروری به 4/6 فرزند رسید و رشد جمعیت هم به 9/3. از این تعداد، خود متخصصین قائلند که 7 تا 8 دهماش مربوط به مهاجرین بوده است یعنی پناهندگان افغانی و معاودین عراقی یعنی ایرانیانی که ساکن عراق بودند و صدام قبل از جنگ آنها را از عراق بیرون کرد. اگر این 7 دهم درصد را از مجموع آمار کم کنیم میرسیم به همان 1/3 درصد که قبل از انقلاب هم سابقه داشته است و بسیاری از حرفهایی که راجع به انفجار جمعیتی مطرح میشود را نمیتوان به تغییر خاص باروری مادران ایرانی برگرداند بلکه همان نرخ سابق است.
در سال1370 هم سرشماری جزئی انجام شد. در سال 1368 تصمیم گرفته بودند که رشد 4/6 را به 4 بچه به ازای هر مادر تا سال 90 برسانند؛ اما خیلی زود به هدفی که خواستند رسیدند و در سال 1371 این چهار فرزند محقق شد و بعد از این، این افق را کمتر کردند و رساندند به 3 فرزند که قانون تنظیم خانواده در همین زمان تصویب شد و تصمیم گرفته شد به فررزند سوم دفترچه بیمه داده نشود.
تعهد ایران در کنفرانس قاهره برای کاهش باروری
در سال 1373 عده ای از دولت ایران در گروه icpdکنفرانس بین المللی جمعیت و توسعه قاهره شرکت کرده و متعهد شدند که رشد جمعیت را به صفر برسانند و این در صورتی محقق میشد که هر زن در طول بارداری خود کمتر از 1/2 فرزند به دنیا بیاورد. در سال 1379 این خواسته محقق شده و نرخ باروری به حد جانشینی یعنی 1/2 رسید و این شروعی است بر ورود به فاز بحران جمعیت.
از سال 1994 تا 2004 یک بازه 20 ساله قرارداد icpd اعتبار داشته است. از سال 2000 که صندوق توسعه هزاره وجود دارد، 15 سال اعتبار داشته است و تا 2015 ادامه پیدا کرد و همه این پیامدها و اتفاقات به علت صندوق توسعه پایدار 2030 از 2015 تا 2030 دوباره تمدید شد. خود این صندوق پایدار 2030 در همه جریان کنفرانس توسعه جمعیت قاهره هست و همه کسانی که در این برهه زمانی در ایران مسئول بودند، کمتر بچه داشتن را به نفع توسعه و یک مطلوبیت ذاتی برای ایران قلمداد میکردند.
کاهش نرخ رشد جمعیت از سال 1395
در سرشماری سال 1395 رشد جمعیت ایران به 24/1 صدم درصد رسید یعنی سالانه یک درصد به جمعیت کشور اضافه میشد، در این سال نرخ رشد جمعیت به 8/1 دهم تا 9/1 دهم رسید. هر چند مرکز آمار نرخ رشد جمعیت را از سال1390 تا 1395، 1/2 صدم اعلام کرده بود که باز هم زیر حد جانشینی است یعنی یک زوج خودشان را هم جایگزین نمیکنند و به مرور زمان طبق حرف جمعیت شناسان ظرف دو نسل رشد جمعیت ایران به صفر و بعد از آن منفی خواهد شد. بعد از سرشماری سال 1395 رشد جمعیت به شدت کم شد و الان رشد جمعیت کمتر از 1 درصد است و نرخ باروری هم به 7/1 دهم فرزند رسیده است و علی القاعده بحث کرونا هم این مسئله را تشدید خواهد کرد و شرایط را بدتر از آن که هست رقم میزند.
گویا مرگ و میر سالانه نیز قریب به 300 هزار نفر است و تعداد زاد و ولد نیز در سال 1394 از یک و نیم میلیون نفر عبور کرد و در حال حاضر به کمتر از یک میلیون و دویست هزار نفر رسیده است و بدین معناست که ظرف 4 سال 400 هزار نفر از موالید در کشورمان کاسته شده و این شیب خیلی تندی برای کم شدن موالید در کشورمان است.
کم شدن موالید دلایل متعددی دارد اما یکی از دلایل مهم بحث اقتصادی است که خانوادهها به همین دلیل بحث فرزند آوری را به تعویق میاندازند و امسال هم علی القاعده بدتر خواهد شد. از جمله شواهد متقن بر این مسئله گواهی داروسازها است بر هجوم مردم ایران به سمت تهیه خرید قرصهای ضد بارداری.
روندهای جهانی نرخ رشد جمعیت و تاثیر سبک زندگی مدرن
خانم اردبیلی: بنده به روندهای جهانی نرخ رشد جمعیت اشاره میکنم. ما یک کشور منفک از روند جهانی نبودیم و کند بودن رشد جمعیت یک روند جهانی است. در 100 سال و یا شاید 150 سال اخیر در تمام کشورهای دنیا به تبع توسعه مدرنیستی، با افزایش شاخصهای سلامت و رفاه، مرگ و میرها کم شد و در ابتدا نرخ رشد جمعیت بالا رفت و بعد از این هم خود این موضوع و هم خود سبک زندگی که همراه با مدرنیته آمد به همراه نگاه امانیستی به انسان و لذت جویی مادی، حضور زنان در بازارهای اشتغال، تحصیلات زنان، بالا رفتن رفاه، سبک زندگی و ... جوامع را به سمت کاهش نرخ باروری سوق داد تا جایی که هر خانواده از 7فرزند به دو فرزند رسیدند.
اتفاق ویژهای که برای کشور ما افتاد، این بود که سرعت روند کاهش جمعیت بیش از سایر نقاط جهان بود.گرچه سرشماری سال 1365 در نسبت با سال 1355 نشانگر رشد 50درصدی جمعیت است اما شروع کاهش نرخ باروری از سال 63-64 آغاز شده بود و ما سیاستهای ضد باروری را از سال 68-69 شروع کردیم. گویی ما با یک شکاف 5 ساله از اتفاقی که در جهان در زمینه جمعیت رخ داد عقب بودیم. اگر ما آن اتفاق را درک میکردیم و با آنچه که در دنیا اتفاق افتاده بود تطبیق میدادیم اصلا نیازی نبود که وارد این حجم سیاستهای سنگین کاهش باروری شویم.
در این مقایسه تطبیقی با آنچه در کشورهای جهان در حوزه جمعیت گذشت، ما بالاترین کاهش نرخ باروری را در جهان داریم؛ یعنی اینکه متوسط فرزندآوری یک خانم از حدود هفت فرزند برسد به زیر نرخ جایگزین در بسیاری از کشورها اتفاق افتاده است اما در کشورهای دیگر 70 تا 100 سال به طول انجامیده است اما در کشور ما در حدود یک دهه بلکه 15 سال نرخ باروری از 8/6 به حدود 2 و بعد از آن به زیر دو درصد رسید.
ایران در معرض بدترین هرم سنی جمعیت است
سرعت کاهش شدید رشد باروری نشانگر دو معناست، اولا، سیاستگذار ما در حالی که سیلی در کشور آغاز میشد، بر این امر دمید و منجر به افزایش سرعت سیل کاهش جمعیت شد، این اتفاق باعث شد که ما در آیندهای نه چندان دور، یکی از بدترین هرمهای سنی جمعیت را که در هیچ کجای جهان سابقه ندارد تجربه کنیم. دوما، وقتی ما سیاستهایکاهش جمعیتی در سال 69-70 را آغاز کردیم، در همان سال به سیاستهای کاهش جمعیتی رسیدیم و به خاطر اینکه این سیاستها در کشور ما خطی است و یک هوشمندی سیاستی اتفاق نیفتاده است، سیاستهایی که واقعا زمانمند بوده و مستند به یک شاخصی هستند را زمانمند نمیدانیم. مقام معظم رهبریم مثالی زدند به این منظور که شما وقتی شیر آب را باز میکنید سدتان که پر شد باید شیر آب را ببندید. ما وقتی که شیر آب را باز کردیم با بارندگی خود سد پر شده بود اما شیر آب را کسی نبست و 20 سال بعد از آن شیر آب باز ماند. کاری که باید کرد این است که این زمان بندی سیاستی و این هوشمندی سیاستی را باید رعایت کنیم.
نکته بعدی که موثر بر روند کاهش جمعیتی است، بیماری کروناست؛ آماری که تا کنون اعلان شده است نرخ باروری سال 1398 7/1 شده است. من با اطمینان عرض میکنم که ما قطعا زیر 7/1 و حتی ممکن است زیر 6/1 باشیم؛ چون تصویر فرزند آوری زوجین ما از شواهدی که از جامعه به دست میآید، از اسفند ماه 1398 حتی تصمیمهای قطعی فرزند آوری به تعویق افتاده است. بعضی معتقدند، اشکالی ندارد که تصمیم فرزندآوریمان کاهش پیدا کرده است زیرا این در کلیت سنی جبران میشود یعنی در کشور بحرانی اتفاق میافتد اما سال بعدش موالید بیشتر میشود. این ادعا در حالی است که پیک جمعیت سنی ما افراد نیمه اول دهه 1360 هستند که ما امید ویژهای برای تعدیل هرم سنی در آینده به آنها داریم؛ همه این افراد در آستانه چهل سالگی هستند و اگر تصمیم فرزندآوری خود را دو سال به تعویق بیندازند به منزله ملغی شدن فرزند آوری آنهاست، علاوه بر اینکه بالای سن 40 سال شانس فرزندآوری خانمها مقداری کاسته میشود و در این بین، ماجرای کرونا نیز ممکن است 18 ماه تا دو سال به طول بیانجامد.
دلایل اصلی به تعویق انداختن فرزند آوری
یکی از دلایل، اقتصادی است. بسیاری از مشاغل یا در آمدشان کم شده و یا مشاغلِ با ثبات پایین، در هم ریخته و از سوی دیگر، نسبت به پیشآمدهای شش ماه آینده دچار بیاطمینانی هستند و ترجیح میدهند اقداماتی که مستلزم سرمایهگذاری بلند مدت است نظیر فرزندآوری را به تعویق بیاندازند. دلیل دیگر، ذهنیتی است که راجع به بارداری زن و حضور در مراکز درمانی برای پیگیریهای حین بارداری وجود دارد.
بنده معتقدم که هر دو دلیل مذکور بواسطه سیاستگذاری صحیح و مشارکتهای مردمی امکان برطرف شدن دارند. اگر ما تصور میکردیم در طی چهار سال گذشته 370 هزار از موالیدمان ککاسته شده است، امروزه این اتفاق بسیار سریعتر رخ میدهد و تبعاتش بعدها دامن گیر کشور خواهد شد. ما از آذر و دی امسال با کاهش موالید روبرو خواهیم شد و برای امسال یک انعکاس سه ماهه دارد اما در سال 1400 انعکاس شدیدتری خواهد داشت و اگر بخواهیم همان موقع به فکر سیاستگذاری و چاره اندیشی بیافتیم در حکم نوش داروی پس از مرگ سهراب خواهد بود.
انتهای پیام/