یک بام و دو هوایی "نمایشخانگی" بالأخره تا چه زمانی ادامه دارد؟
صحبتهای روز گذشته رئیس سازمان سینمایی ما را به این فکر انداخت که مگر تکلیف روشن نشده و مجوزهای جدید را مرجعِ مربوط به سازمان صداوسیما صادر نمیکند؛ پس چرا آقای رئیس حرف از روشن شدنِ تکلیف به واسطه تصمیم مقامات بالادستی میزند.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، روز گذشته رئیس سازمان سینمایی بعد از مدتها پشت صندلی و میزِ گپ و گفت با رسانهها قرار گرفت اما همهچیز به خاطرِ کرونا، آنلاین بود.
سؤالات مختلفی مطرح شد و انتظامی در میان این پرسشها برای اولینبار سکوت را شکست و درباره واگذاری صدور مجوز محتوای فضایمجازی از ارشاد به صداوسیما صحبت کرد؛ او گفت: "ما در فناوریهای نوپدید از جمله VOD نیازمند تعریف جدیدی در حکمرانی فرهنگی در فضای مجازییم که برداشتهای متفاوت دستگاهها اصلاح شود. مراجع قانونگذاری در این زمینه تصمیمگیرند و جمعبندی توسط آنها مبنای عمل همه دستگاهها خواهد بود."
یا در بخش دیگری از عبارت "ما منتظر تعیین تکلیف در مراجع بالادستی هستیم تا تکلیف دستگاه از جمله وزارت ارشاد را روشن کند."
این موضعگیری 19 مردادماه با واکنش 26 خردادماه خیلی تناقض دارد و ما را به فکر فرو میبرد. چرا که آن موقع سازمان سینمایی اعلام کرد که صدور مجوز تولید سریالهای خانگی تا اطلاع ثانوی متوقف میشود بدلیل اشباع شدن یا به قولی بالا رفتن تعداد مجوزهای صادره و سریالهای در حال تولید و آماده توزیع که بیشتر از نیاز و ظرفیت بازار است. بنابراین تا نمایش چند سریال آماده توزیع و ایجاد تعادل میان زنجیره صدور مجوز تا توزیع لازم است چند ماهی از صدور مجوز جدید خودداری شود.
چند روز بعد ماجرای واگذاری صدور مجوز ساخت سریال در شبکه نمایشخانگی بالا گرفت؛ تلویزیونیها انتقادشان صریحتر شد، یکسری از بازیگران دغدغهمند، کارگردانان و تهیهکنندگان قدیمی صحبتهایشان شنیدنیتر شد. و همه بحثها بر سر این بود که "چرا آنقدر با این لاکچریبازیها و فضای لوکس سریالهایتان به فرهنگ و سبک زندگی مردم لطمه زدهاید؟".
از آن طرف هم سینماییها در واکنش به این هجمهها گفتند: "تلویزیون در سریالهای خودش درمانده است و نمیتواند به آن دوران درخشان و طلایی سابقِ خودش برگردد."
در این میان افسارگسیختگی سریالسازان خانگی که البته کماکان با روشن شدن کامل تکلیفِ نظارت بر محتوایش، ادامه دارد وقتی در این بین کارگردان "دل" با آن کارنامههای ضعیف و ناراحتکنندهاش در سریالهای اخیرش، سریال دیگری را با بازیگران صاحبنامی که دست رد به سینه خیلی از تهیهکنندگان زدهاند و در شرایط کرونایی گفتهاند فعلاً کار نمیکنیم یکدفعه سر از آنجا درآوردند.
البته دور از دسترس هم نیست و به همان نکتهای برمیگردد که چندی پیش محمدحسین لطیفی در لایو خبرگزاری تسنیم هم به آن اشاره کرد؛ پولهای بادآوردهای که دستمزدهای هنگفت و نجومی بازیگران در برخی سریالهای خانگی بدون محتوا میشود که بیشتر جنبه لاکچریبازی دارد. ضربههای مهلکِ ضدفرهنگی سریالهای خانگی هم تبلیغ آزاردهنده تموّل در این شرایط اقتصادی به خانوادهها است و هم دستمزدهای هنگفت بازیگرانش، همه را به مضیقه انداخته و کار را برای ساخت سریال و فیلم در مدیومهای دیگر سخت کرده است. وقتی بازیگری طلبِ دستمزدهای میلیاردی میکند، حتی سینماگران بسیار شناختهشدهای هم این درد را فریاد کردهاند که "با این وضع نمیتوان کار دندانگیری تولید کرد مگر اینکه مثل برخی دیگر بهسراغِ سرمایههای مشکوک برویم."
مدتی بحث بر سرِ انتقال مسئولیت از ارشاد به صداوسیما است و بنابر شنیدهها و اعطای مجوز سریال "موچین" همهچیز روشن شد که این مسئولیت واگذار شده، توقف برنامه "امشو" و خیلی از بحثهای دیگر این انتقال را نشان میدهد. همهچیز مهیای روشن شدن تکلیف است اما مشخص نیست چه زمانی اعلام میکنند کنترل را "ساترا" به دست میگیرد و برخی این مسئولیت را محتملتر، از آنِ معاونت سینما میدانند. اما این روزها سازمان تنظیم و مقررات صوت و فراگیر سازمان صداوسیما (ساترا) مرجع نزدیکتری برای نظارت بر محتوای فضایمجازی و سریالهای خانگی است.
در این بین گمانهزنیهایی هم برای معاونت فضای مجازی صداوسیما میشود که دور از ذهن است. باید دید رگولاتوری محتوا را کدام بخش صداوسیما بهدست میگیرد؛ شنیدهها حاکی از آن است که واگذاری مسئولیت به صداوسیما قطعی است فقط باید منتظر بمانیم کدام بخش این مسئولیت را بهعهده میگیرد.
این واقعیت مهمی است که ارشاد، حاشیهسازان، شائبهاندازان و دستاندرکارانش نمیتوانند از آن فرار کنند؛ سریالهای خانگی مسئلهساز شدهاند، چه از حیث پولشویی و سرمایههایی که با شائبه کثیف بودن وارد فرآیند تولید برخی از این آثار شدند و چه نمایش روابط مبتذل و سخیفی که بهدلیل نبود قصهگویی تنها روش برای بازاریابی برخی آثار نمایشی شدهاند.
اتفاقی که در مورد برخی از این سریالها منجر به توقف در ابتدای راه توزیع و تکرار مراحل بازبینی برای ادامه عرضه شد، حتی برخی در این میان، شبکه نمایش خانگی را ضرر برای سینماگری و تولید سریال و فیلم دانستند؛ چرا که گرانی تولید و دستمزدها، پولهای بادآورده و محتواهای رهاشده و بعضاً خوانده و نظارتنشده، همه، میدان را بهسمتی هدایت میکند تا متولیان دیگری پیدا کند؛ طبیعتاً در این میان جدیترین گزینه سازمان صداوسیما است.
مدیران صداوسیما و حتی بعضاً خود وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سکوت پیشه کردهاند تا آرام آرام متولی جدید نمایشخانگی جای خودش را باز کند. البته که خیلیها صداوسیما را به عنوان مرجع جدید نظارت و تصمیمگیری برای نمایشخانگی میدانند اما هنوز به قولِ آقای انتظامی منتظر مقامات بالادستی هستیم.
به سراغ مدیران مربوطه در تلویزیون رفتیم اما ترجیح دادهاند فعلاً چیزی نگویند و از طرفی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی هم تلویح را به تصریح، ترجیح داده است. شواهد همهچیز را بهسمتِ زیرمجموعههایی در سازمان صداوسیما میبرد. بسیاری درباره این اعتقاد سؤال دارند: "آیا VODها در قالب صوت و فراگیر تعریف میشوند یا خیر؟"، وقتی به تعریف حوزه صوت و تصویر فراگیر یا همان "ساترا" نگاه کنیم میبینیم که محتوای صوتی و تصویری که بهصورت گسترده و یکسویه و بدون الزام به شناسایی مخاطب از طریق فرستندههای امواج رادیویی یا شبکههای کابلی ماهوارهای و اینترنتی توزیع میشود و یا قابلیت توزیع دارد و همچنین محتوای مربوطه زنده و یا دارای جدول پخش زمانی است به این سازمان زیرمجموعه صداوسیما ارتباط پیدا میکند، بنابراین شکی نیست که VODها را زیرنظر سازمان صوت و تصویر فراگیرند.
در مورد صحبتهای روز گذشته حسین انتظامی رئیس سازمان سینمایی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی چند نکته وجود دارد:
اول تناقض در اظهارنظر است؛ زیرا در ابتدای راه همانطور که در ابتدای یادداشت به آن اشاره شد موضوع اشباع در بازار مجوزها را دلیل توقف و جلوگیری از ادامه روند مجوزهای سریالهای خانگی عنوان کرد و الان انتظار برای تصمیمگیری مقامات بالادستی را واکنشِ این روزهایشان به انتقال مسئولیت از ارشاد به صداوسیما میدانند. در صورتیکه خودشان از این تغییر و تحولها با خبرند اما بالأخره برای آرامکردن جوسازیهای برخی از دوستان سینماگرشان، اینطور فرار رو به جلو کرده است. این تلاشها احتمالاً سودی ندارد و نمیتواند مانع انتقال شود، چرا که پیش از این تصمیمها گرفته شده است.
در وهله بعدی، حوزه سریال، حوزهای تخصصی است که مربوط به صداوسیما میشود. همچنان که در نام سازمان سینمایی مشخص است آنجا باید به دادِ سینمای شکستخورده ایران برسند که هر روز ورشکستگیاش جدیتر میشود. اشتباهی در گذشته به دلیل عدم آمادگی برای ساماندهی درست سریالهای خانگی اتفاق افتاد که این کار تخصصی به دایره مسئولیت ارشاد رفت.
خروجی نابسامان نمایش خانگی امروز گویای این موضوع است و خودش را نشان میدهد واقعاً سازمان سینمایی، متولی صاحب صلاحیتی برای این موضوع نبود. صدای همه را درآورده از صنف بازیگران و کارگردانان و حتی بعضاً تهیهکنندگان گرفته تا حاکمیت و جامعه که به لحاظ محتوایی با مسائل پیشآمده در سریالهای خانگی مشکل دارند.
نکته سوم به ولنگاری شکل گرفته در محتوای سریالهای خانگی برمیگردد. مجوزهایی که فقط با عدد و رقم در شبکه نمایشخانگی قابل خریداریاند و برای برخی از کسانی که نمایشخانگی را جایی برای پولشویی و گمکردن ردّ پولهای کثیف میبینند، به بنگاه سودآوری و تجارتهای زودبازدهشان تبدیل شود. این هم بدلیل فقدان ساز و کار و آماده نبودن این نهاد غیرتخصصی برای سریالهای خانگی، به اینجا رسید.
سازمان سینمایی در حوزه سریال، کارنامه ضعیفی برای خودش به جا گذاشت و معدود کار خوبی از درون آن میتوان پیدا کرد. اما صداوسیما با وجود انتقادهای فراوان به سریالسازیهایش که کماکان هم این ضعف و مشکلات روی آنتن دیده میشود، درصد بالاتری سریال خوب تولید کرده است. در یکی دو سال اخیر بحث مشکلات اقتصادی و مالی خیلی جدیتر شده و پیش از آن نگاه کنیم هر فصلی یکی دو سریال پرمخاطب خوب روی آنتن تلویزیون بوده است.
با اینکه سریالهای تلویزیونی در حال حاضر دوران خوشی را طی نمیکنند و از ضعف محتوایی بسیاری رنج میبرند اما در حوزه سریالسازی و فرآیند رسیدن به یک سریال، صداوسیما از کارنامه موفقتری نسبت به سازمان سینمایی در سالهایی که بحث نمایشخانگی رونق گرفت، برخوردار است.
آخرین نکته هم به روشن شدن تکلیف تنظیم مقررات و لگولاتوری (کنترل و هدایت) صوت و تصویر در اختیار سازمان صداوسیما است. این چیزی است که جا افتاده و همه تأییدش کردهاند. یکی از محتواهای مهمی که اینجا تولید میشود بحث سریالهای نمایشخانگی همچون گذشته که شاهد توزیع DVD و یا به قولی توزیع فیزیکی سریال با لوح فشرده، خیلی معنی ندارد. قالب توزیع سریالهای خانگی به سمت توزیع آنلاین رفت. اگر بپذیریم لگولاتوری صوت و تصویر فراگیر در اختیار سازمان صداوسیما است سپردن بحث محتوا به جای دیگری که گهگاه تخلفهایی در این راستا صورت میگیرد مثلِ مجوز گرفتن برنامه "امشو" که در گزارشی به آن پرداختیم، که مرجع دیگری بر محتوای آثار نظارت کند و مجوز بدهد به گونهای نقض غرض است.
چرا که یکی از ابزارهای لگولاتوری، کنترل و مدیریت محتوای پلتفرمها و سریالهای خانگی است. یکی از مسائل مهم و جدی که باید مورد بحث جدی قرار بگیرد و رسانهها و اهالی فرهنگ و هنر را از این شائبه بزرگ دربیاورند که نمیتوان میان لگولاتوری و کنترل پلتفرمها و نظارت بر محتوا و مجوزهای ساخت و نمایش آثار فضایمجازی و پلتفرمها تفکیک ایجاد کرد.
انتهای پیام/