گرداب شوم امارات در خیانت به مسئله فلسطین با تکیه بر اوهام صهیونیستی-آمریکایی
ابوظبی با رونمایی رسمی از مناسبات خود با رژیم صهیونیستی تبدیل به لکه ننگی در جهان عرب و اسلام و به ویژه موجب انزجار افکار عمومی از آن شده که پیامدهای ناخوشایندی برای اماراتیها خواهد داشت.
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم ، واکنش به توافق خیانت امارات با رژیم اشغالگر صهیونیستی که توسط ایالات متحده آمریکا حمایت میشود، از نمازگزاران در مسجد الاقصی آغاز شد که آنها تصویر «محمد بن زاید» ولیعهد ابوظبی را نوشتن کلمه خائن بر آن به آتش کشاندند. نخبگان مزدور ممکن است این موضوع و موقعیت را درک نکنند و آن را دست کم بگیرند؛ چرا که این امر محکومیت اصلی تودههای مردمی جهان را دربر دارد ؛اما آنچه در مقابله با این پیشرفت عادی سازی روابط با رژیم صهیونیستی حائز اهمیت است، تنها بحثوگفتگو در مورد استدلالهای خالی آن ها نیست؛ بلکه موضوع حقوق ملت فلسطین و مقابله با رژیم صهیونیستی و هژمونی آمریکایی و همپیمانان آن است،اقدامی که نیروهای مقاومت به دنبال آن بوده اند.
در همین راستا ابزار جنگی رسانهای-تبلیغاتی این توافق ننگین را به عنوان یک رویداد تاریخی معرفی میکند. همانطور که «توماس فریدمن» مبلغ صهیونیستی در مقاله اخیر خود توافق خیانت بار امارات با رژیم صهیونیستی را به عنوان زلزله ژئوپلیتیکی که خاورمیانه را لرزاند یاد میکند.
رسانهها در یک زمینه جهانی که در آن کشورهای غربی سعی میکنند ضعف هژمونی خود را جبران کنند، بازی خود را شروع میکنند . توافق عادی سازی کامل بین امارات و رژیم صهیونیستی الگوی جدیدی برای این هنر نمایشی است که به طرز چشمگیری بیانگر خیانت دیرینه به ملت دور و نزدیک خاورمیانه است. بنابراین عادی سازی روابط در عین حال مشکلات و چالشهای پیش روی همه طرفهای مشتاق به عادی سازی روابط و تلاش برای دستیابی به پیروزی های خیالی و همچنین عدم توانایی آنها در اداره کشورشان را نشان میدهد.
تلاش نسل جدید حاکمان در امارات ، عربستان سعودی ، بحرین و عمان برای عادیسازی روابط با رژیم صهیونیستی ، از ارتباطات پراکنده تا ائتلاف ، پنهانی و آشکار و با وجود واکنشهای ملت در منطقه عربی که از سال 2011 تقویت شد و همچنین پیامدهای ناگوار برای آنها، افزایش یافت. از آغاز دهه 60 گذشته، برخی رژیم های عربی برای مقابله با هرگونه قدرت منطقهای مستقل در راستای تبدیل شدن به قطبی جذاب برای ملتها و کشورها ویا ایجاد موازنه قدرت در برابر هژمونی آمریکا و همپیمانان منطقهای اش ، با ایالات متحده و رژیم صهیونیستی همکاری کردهاند. همین دلایل باعث شد تا شیوخ و امارات و برخی از کشورهای خلیج فارس برای جنگ با «جمال عبدالناصر» رهبری آزادی بخش مصر در دهه 1960، عراق در اواخر دهه 1980 و ایران از زمان پیروزی انقلاب اسلامی ایران اقدام کنند؛ اما خشونت آنها از هزاره دوم علیه این کشورها شدت یافت.
رژیمهای عربی استقرار و بقای خود را در ارتباط با هژمونی آمریکا و کشورهای غربی میدانند و از آنها و همچنین رژیم صهیونیستی برای برنامههای خود کمک میگیرند تا از هر طرحی با چشمانداز منطقهای چه عرب و چه اسلامی که در برابر توطئه دشمنان در منطقه می ایستند، مقابله کنند. اما صحنه فرار «زین العابدین بن علی» رئیس جمهور سابق تونس و سقوط همتای وی «حسنی مبارک» در مصر و گسترش موج خیزشهای مردمی در سراسر منطقه و با توجه به سردرگمی آمریکایی و غربی و عدم توانایی حمایت آنها از هم پیمانانش، باعث وحشت آنان شده است. در این لحظه بسیار مهم ، نسل جدید حاکمان رژیم عربی گمان کردند که با همکاری با رژیم صهیونیستی می توانند امنیت خود را در منطقه تامین کنند.
پیش فرض اصلی در برابر این طرز فکر رژیم عربی در همکاری با رژیم صهیونیستی این است که اسرائیل دارای سیستم پشتیبانی در ایالات متحده است و اینکه گمان میکنند تلآویو بر سیاست خاورمیانه تاثیر گذار است.
اخیرا این نسل جهانی شده ناشی از تفکر رژیمهای عربی که دین را از سیاست جدا میدانند، برای تقویت قدرت منطقهای خود به دنبال ارتباط اقتصادی، نظامی و تکنولوژیکی با رژیم صهیونیستی هستند و آن ها برای تقویت روابط خود با اسرائیل تلاش کردند تا خود را به عنوان گنج استراتژیک برای اسرائیل بدانند.همانطور که « بنیامین بن الیعازر» وزیر جنگ سابق رژیم صهیونیستی حسنی مبارک را گنج استراتژیک برای اسرائیل خواند.
ائتلاف آمریکایی-اسرائیلی-امارات و عربستان سعودی بر کسی پوشیده نیست؛اما اصرار به رسمی کردن این روابط که در ابتدا با امارات شروع میشود، با محاسبات سیاسی داخلی این سه طرف پیوند خورده است. آنها آرزوی ثبت توهم و خیالات مبنی بر پیروزی در برابر محور مقاومت در سر دارند؛ در حالی که در نبرد مرکزی با محور مقاومت تاکنون ناکام ماندند و همچنین آنها در برابر توازن قدرت در منطقه نیز متضرر شدند.
ترامپ که شانس پیروزی در دور دوم انتخابات ریاست جمهوری خود را بعید میداند و خود را در برابر دستیابی به موفقیتهای داخلی ناکام میبیند به دنبال دستاوردهای بیرونی است تا شاید از عدم محبوبیت خود در میان ملتش بکاهد.همچنین «بنیامین نتانیاهو» نخست وزیر رژیم صهیونیستی که به دلیل سیاستهای متزلزش با اعتراضاتی رو به رو است تا جایی که بسیاری از ناظران جنگ داخلی را پیش بینی میکنند بدین ترتیب نتانیاهو امیدوار است با برجسته سازی روابط خود با امارات، اعتراضات را کاهش دهد.
عادی سازی امارات با رژیم صهیونیستی نشان میدهد که دو طرف نتوانستند در مقابله با محور مقاومت پیروز شوند. محمد بن زاید نیز باید درباره پیامدهای ناشی از ارتباط با رژیم صهیونیستی بیندیشد؛ چرا که وی به عنوان فرد خائن در خاورمیانه ، فلسطین، قدس اشغالی شناخته شده است.
منبع: الاخبار
انتهای پیام/