توصیههای «میرزا جواد ملکی تبریزی» برای ایام عزای سیدالشهداء
سزاوار است حال دوستان آل محمد - که رحمت خدا بر آنان باد - به حکم دوستى و وفا و ایمان به خداوند بلندمرتبه و بزرگ و رسول کریم، در دهه اول محرم تغییر کرده و در دل و سیماى خود، آثار اندوه و درد این مصیبتهاى بزرگ و دردناک را آشکار کنند.
به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا، با شروع ماه محرم گویی نوری بر عالم شروع به تابیدن میگیرد، نوری که قلبها را محزون کرده و آنها را آماده عزای بر سید و سالار شهیدان، امام حسین علیه السلام میکند. این نور همچنان که انسان را بسوی حزن میکشاند، شوری عجیب در دلها ایجاد میکند. این شور سبب میشود جامعه شیعه خود را بیشتر مدیون اهلبیت علیهم السلام و به طور خاص امام حسین علیه السلام بداند. همان انوار مقدسی که با رشادتهای فراوان و جهادهای علمی، مالی و جانی خویش، سبب نجات پاکطینتان عالم به ویژه شیعیان شدند.
از این جهت کمترین وظیفه شیعه، پاسداشت این ایام در قالب عزاداری و حُزن بر اباعبدالله علیه السلام و در وهله بعد، حرکت عملی در مسیر اهداف کلان آن امام بزرگوار در مسیر تمدنسازی و بسترسازیِ ظهور امام عصر (عج) است. برخی علماء توصیههایی در مراقبت از این ماه داشتهاند که مطالعه آنها قلب انسان را بیش از گذشته آماده بهره از تزکیه این ایام میکند؛ به عنوان نمونه میرزا جوادآقای ملکی تبریزی درباره مراقبات ماه محرم میگوید:
«سزاوار است حال دوستان آل محمد - که رحمت خدا بر آنان باد - به حکم دوستى و وفا و ایمان به خداوند بلندمرتبه و بزرگ و رسول کریم، در دهه اول محرم تغییر کرده و در دل و سیماى خود، آثار اندوه و درد این مصیبتهاى بزرگ و دردناک را آشکار کنند. باید مقدارى از لذائذ زندگى را که از خوردن و نوشیدن و حتى خوابیدن و گفتن به دست مى آید ترک کرده و مانند کسى باشند که پدر یا فرزند خود را از دست داده است. لازم است که خدا و پیامبر و امامش - رحمت خداوند بر آنان باد - را بیش از خود، فرزندان و نزدیکانش دوست داشته باشد.
یکى از فرزندان کوچکم در دهه اول محرم فقط نان خالى و بدون خورش مىخورد و تا جایی که مىدانم کسى به او نگفته بود که این کار را انجام دهد و گمان میکنم سرچشمه این کار دوستى باطنى او بود.
حال اگر کسى نتواند در تمام دهه اول این کار را انجام بدهد، باید در روز تاسوعا، عاشورا و شب یازدهم نان خالى بخورد. و در روز عاشورا، تا عصر خوردن، آشامیدن و حتى سخن گفتن - مگر آن که لازم باشد - و دیدار با برادران دینى را ترک کرده و آن روز را روز گریه و اندوه خود قرار دهد. و نیز در دهه اول، هر روز امام حسین علیهالسلام را با زیارت عاشورا زیارت کند و اگر مىتواند مراسم عزادارى آن حضرت را در منزل خود با نیتى خالص برپا کند، باید همین کار را بکند. و اگر نمىتواند، در مساجد یا منازل دوستانش به برپایى این مراسم کمک کرده و این مطلب را از مردم بپوشاند تا به اخلاص نزدیک شده و از خودنمایى دور شود. و هر روز مقدارى از اوقات خود را در مکانهاى عمومى به عزادارى بپردازد.
مواسات با امام حسین علیهالسلام و اهل بیت - رحمت خدا بر آنان باد - نیز باید به خاطر صدمات ظاهرى که به آن حضرت وارد شد، باشد. اما از این مطلب هم نباید غافل شد که صدمات ظاهرى که بر آن حضرت وارد شد، در مورد هیچ کدام از پیامبران و جانشینان آنان و حتى در مورد هیچ یک از جهانیان شنیده نشده است؛ به خصوص تشنگى حضرت که در احادیث قدسى و غیر قدسى چیزهایى درباره آن آمده است که انسان توان تصور آن را نیز ندارد. همچنین مصیبتهایى مانند شهید شدن اهلبیت و اسارت حرمش، گویا او با محبوبش پیمان بسته بود به خاطر خوشنودى او کشته شدن را با انواع آن از قبیل سر بریدن، کشتن از زیر گلو، کشتن با شکنجه و با گرسنگى و تشنگى و اندوه و غیر اینها تحمل کند.
اما با این همه شادمانى و نشاطى به جهت آشکار شدن نورهاى زیبایى و عظمت خداوند و شوق دیدار با او و رسیدن به ذات مقدسش به او مىرسید که آن سختیها را آسان مىکرد، بلکه سختى آن را به لذت تبدیل مىکرد. یکى از یاران او در این رابطه مىگوید: هر چه شرایط بر امام سختتر مىشد، سیماى او برافروخته تر و خوشحالتر مىشد. ولى به هر حال درد و اندوه سختیها و مصیبتهایى که بر جسد مبارک حضرت و بر دل اهلبیت محترم او وارد شد و هتک حرمت ظاهرى او انسان را مىکشد.»
انتهایپیام/