گزارش تسنیم از ۱۰ سال با "مختارنامه"/ اگر مهلّب نبودم، دوست داشتم ابنزیاد باشم
۱۰ سال است با سریالی تاریخی و مذهبی همراهیم؛ خسته نمیشویم، پلان به پلان و سکانس به سکانسهای جذابیت دارد. هر بار تماشایش رگههای تازهای از بازیها و کارگردانی داود میرباقری را به رخ مخاطب میکشد. جالب است در این میان "مهلّب" بهدنبال ابنزیاد است.
خبرگزاری تسنیم ــ مجتبی برزگر: امسال میتوانیم "مختارنامه" را سریال 10ساله تلویزیون بخوانیم؛ چرا که سال 89 بود که اثر داود میرباقری از شبکه یک سیما پخش شد. سالهای بعد در شبکههای ایرانی و خارجی روی آنتن رفت و مورد استقبال بسیاری از مخاطبین قرار گرفت، حتی در مسیر راهپیمایی اربعین تصاویر سریال مختارنامه چه نقشهای مثبت و چه منفی بهروی بیلبوردها نقش بسته بود.
بازیگرانش از بازتابهای میدانی و مردمیاش بارها گفتهاند که چطور مخاطب با این نقشها ارتباط برقرار کرده است، مثلاً کتک خوردن بازیگر شمر (محمد فیلی)، برخورد با ابنزیاد و حرمله (فرهاد اصلانی ــ انوش معظمی) در خیابان همه نشان میدهد که مردم این شخصیتپردازیهای درست را قبول کردهاند.
سریال "مختارنامه" دیگر نیاز به معرفی ندارد، بهواسطه بازپخشهای مکرر همه با پلانها، سکانسها و حتی دیالوگهایش آشنا هستند، حتی بسیاری از شبیهخوانیها، تعزیهها و نمایشهای خیابانی، به سبک و سیاق شخصیتپردازیهای "مختارنامه" روی صحنه رفتند و کار کردند. بسیاری از ابنزیادی که فرهاد اصلانی خلق کرد تا مختاری که فریبرز عربنیا به رخ کشید، الگو گرفتند.
هنوز هم بسیاری دوست دارند سریالی یا فیلمی درباره امام حسین(ع) بسازند؛ چون آثار در این حوزه انگشتشمارند. "رستاخیز" را احمدرضا درویش خلق کرده است و داود میرباقری "مختارنامه" را برای تلویزیون بهیادگار گذاشت اما عاشورا و واقعه کربلا ابعاد پیدا و پنهان و گفتنیهای بسیار برای آیندگان و نسلها دارد، مخصوصاً جنایتهای یزیدیان بعد از شهادت امام حسین(ع) و اسارت اهلبیت(ع) که میتواند دستمایه آثار فرهنگی و هنری فاخری شود.
بهسراغ برخی از شخصیتهای سریال "مختارنامه" رفتهایم که روزهای آینده هم بازخوانی میشوند و هم نکاتی قابلتوجه مثل گپوگفت با "کاظم هژیرآزاد" که نقش "مهلّب" را بازی کرد بهدست آمد. قبل از پرداختن به مشروح این گفتوگو، مروری بر شناسنامه تاریخی برخی از کاراکترهای اصلی سریال "مختارنامه" داشتهایم:
مرور بر کاراکترها و شخصیتهای مختارنامه
کیسان ابوعمره؛ این نقش را رضا رویگری ایفا کرده و این روزها در بستر بیماری است؛ کیسان ابوعمره معروف به کیان ایرانی از اهالی کوفه و یاران نزدیک مختار ثقفی که کنیه او ابوعَمْرَه بودهاست. مختار پس از تسلط بر کوفه، او را به سرپرستی نگهبانان (شُرطه) این شهر گماشت. او قاتلان امام حسین(ع) را به مختار معرفی میکرد و عمر بن سعد و بنا به قولی شمر بن ذیالجوشن به دست او کشته شدهاند و همچنین خولی بن یزید اصبحی به دست او اسیر گشته است.
سلیمانبن صرد خزاعی؛ این نقش را ولیالله شیراندامی ایفای نقش کرده و چندی پیش دارفانی را وداع گفت. او رهبر قیام توابین و از بزرگان عرب و شیعیان کوفه بود. سلیمان بن صرد در برخی جنگها در رکاب امیر مؤمنان(ع) جنگید. نخستین نامههای کوفیان به امام حسین(ع) به رهبری او نوشته شد، با این حال خود او در نبرد کربلا حضور نداشت. او در قیام خونخواهی امام حسین(ع) به شهادت رسید.
محمدبن حنفیه؛ بسیاری تا مدتها نمیدانستند این نقش را "محمدرضا شریفینیا" بازی میکند. آنقدر گریم و چهرهپردازی کاراکتر درست و اصولی اتفاق افتاده بود که بعدها در گپ و گفتها و پرداختها، مخاطب، این بازیگر را شناخت. محمدبن حنفیه فرزند حضرت علی(ع) و خوله حنفیه است. او در جنگ جمل، جنگ صفین و جنگ نهروان حضور داشته و گاه پرچمدار سپاه علی(ع) بود. در واقعه کربلا در مدینه ماند. او پس از تسلط مختار بر کوفه، نامهای به مختار نوشت و مختار گروهی را به مکه فرستاد و او را از دست عبدا... بن زبیر نجات داد.
ابراهیمبن مالکاشتر؛ نقشی که خیلی دیده شد و بسیاری از بازیگران در گفتوگوهایشان گفتند دوست داشتند این نقش به آنها واگذار میشد. این نقش به حسن میرباقری سپرده شد. شخصیتی که در تاریخ او را به نام مالک اشتر و پسر این بزرگمرد میشناسند. او به همراه مختار بن ابوعبید ثقفی در خونخواهی امام حسین(ع) علیه امویان قیام کرد. ابراهیم در جنگ صفین در زمره یاران حضرت علی(ع) در رکاب پدرش با معاویه جنگید. پس از واقعه کربلا و شهادت امام حسین(ع) به قیام مختار ملحق شد، با امویان جنگید و عبیدالله بن زیاد را کشت. پس از شهادت مختار، به مصعب بن زبیر پیوست و در نبرد با نیروهای عبدالملک بن مروان کشته شد.
رفاعةبن شداد بجلی؛ این شخصیت و نقش را در گزارش یادآوری کردم تا یاد "انوشیروان ارجمند" گرامی داشته شود. بازیگری که همیشه یک پایِ آثار تاریخی ماندگار بوده است. در "مختارنامه" داود میرباقری نقش رفاعه را به انوشیروان ارجمند سپرد. شخصیتی که از یاران علی (ع) و مختار بود و به همراه سلیمان بن صرد خزاعی از رهبران توابین بهشمار میآمد. او جنگهای جمل و صفین را از سر گذراند و در زمان زمامداری امام علی(ع)، قاضی اهواز بود. این شخصیت از اولین نفراتی بود که به امام حسین(ع) نامه نوشت و از ایشان خواست تا به کوفه بیاید. در زمان حیاتش، عاشورا رخ داد که در آن حضور نداشت. او پس از شکست قیام توابین، به قیام مختار پیوست و سرانجام در این راه کشته شد.
هانیبن عروه؛ این نقش را فرخ نعمتی بازی میکرد و اتفاقاً شب گذشته در قسمت شهادت حضرت مسلمبن عقیل(ع)، مخاطب مواجهه هانی با ابنزیاد را میبیند. شخصیتی که یار امام علی(ع) و از حاضران در جنگ جمل و صفین بود. او که از بزرگان کوفه هم بهشمار میآمد، بیعت با یزید را درست نمیدانست و به همین خاطر پس از ورود عبیدالله بن زیاد به کوفه، خانهاش را مقری برای کارهای سیاسی و نظامی علیه او قرار داد. او در قیام حضرت مسلم بن عقیل(ع) هم نقش اساسی داشت و پس از شهادت مسلم، او نیز با دستور ابن زیاد به شهادت رسید.
میثم تمار؛ شخصیت دیگری که با نقشآفرینی پرویز پورحسینی بسیار مورد استقبال قرار گرفت. مخصوصاً اعتراض در مسجد کوفه بعد از سخنرانی اولیه ابنزیاد در قسمتهای ابتدایی "مختارنامه" پخش شد. میثم تمار در خود داستانِ داود میرباقری هم به طور کامل چه از قول خودش، چه همرزمش و حتی مختار برای مخاطب شناسنامه تاریخیاش رو میشود. مردی که یار امام علی (ع) و فرزندانش امام حسن و امام حسین بود و به دستور ابن زیاد به دار آویخته شد. شهادت او پیش از واقعه کربلا و در کوفه رخ داد. کرامات فراوانی را به این شخصیت نسبت دادهاند اما از زندگی او اطلاعات چندانی در دست نیست، جز اینکه از یاران ائمه بود و در کوفه خرمافروشی میکرد.
اگر نگاهی به اشقیای سریال داشته باشیم بهدلیل نقشآفرینی ویژه هنرمندانی همچون رضا کیانیان، فرهاد اصلانی، جعفر دهقان، مهدی فخیمزاده، صدرالدین حجازی، مرحوم رضا خندان، محمد فیلی و بسیاری دیگر، بسیار به چشم آمدند. عبداللهبن زبیر که نقش قابل توجهی رضا کیانیان ایفا کرده، مصعب ابن زبیر را جعفر دهقان و سنان را مرحوم رضا خندان از خودش به یادگار گذاشته است.
حصینبن نمیر را سیامک اطلسی بازی کرده، شخصیتی که از سرداران بنیامیه و مواجهه او با "مختار" در جریان سریال تماشایی است. مخصوصاً نحوه کشته شدنش که در جنگ خازر به دست ابراهیم بن مالک اشتر کشته شد. در این میان نقش مهلّببن ابیصفره که بهقول بسیاری از منتقدین با بازی کاظم هژیرآزاد خیلی ما را یاد مهدی فتحی و کاراکتر عمرو عاص میاندازد.
کاظم هژیرآزاد در نقش "مهلّب" سریال "مختارنامه"
مهلّب را بشناسید
در داستان "مختارنامه" دیدیم: هنگامی که عبدالله بن زبیر، خلیفه زبیری، برادرش مصعب را به قصد سرکوبی قیام مختار ثقفی به جنگ با او فرستاد، مهلّب نیز در میان مشاوران نزدیک مصعب بوده و به او در زمانهای مورد نیاز مشورت میداده است. همچنین او در سه نبرد معروف زبیریان و مختاریان یعنی حَروراء، مَذار و نبرد کوفه نیز حضور داشته است.
در پشت باورپذیری و شخصیتسازی "مختارنامه" چه کسی است؟
قبل از گفتوگو نگاهی به شخصیتهای سریال خصوصاً همین "مهلّب" بیندازیم به تیپسازیهای باورپذیر میرسیم که چرا این ضعف و نقیصه در بسیاری از سریالها و فیلمها گریبان کارگردانها و آثار را میگیرد؟ بسیاری از همین بازیگران در همان آثار هم ایفای نقش میکنند، بعضاً آنها همیشه مؤثر و کاربلدند اما کارگردان با ندانم کاری و دانش ضعیف کارگردانی نتوانسته و نمیتواند از آنها بازی بگیرد؛ شاید در کنار فیلمنامه جذاب و دلچسب و شاعرانه میرباقری، نقطه قوت دیگر او در کنار مرحوم عظیم جوانروح، همین بازیگردانی و بازی گرفتنهای اعجاببرانگیز است.
چرا که به قولِ کاظم هژیرآزاد بازیگر نقش "مهلّب" در سریال "مختارنامه" یا پیش از آن "ولایت عشق" و خیلی از آثار تلویزیونی ماندگار و مردِ همیشه در صحنه تئاتر، در جریان گپ و گفت با خبرنگار خبرگزاری تسنیم به این نکته اشاره کرد که: "برای شناخت یک شخصیت، باید علاوه بر ابعاد ظاهری، به ابعاد درونی، عواطف، احساسات و به ویژه اندیشهها، افکار و همچنین دیدگاه وی نیز توجه داشت. چرا که، اگر ندانیم شخصیت مورد نظرمان از چه زاویه و از چه منظری به جهان نگاه میکند، هرگز نمیتوانیم به ارزیابی دقیق کنشها و واکنشهای او بپردازیم. گذشته از این، در شخصیت، همواره امکان تغییر و تحول وجود دارد و ما با توجه به انگیزه تمامی کنشها و واکنشهای وی میتوانیم شناخت دقیقتری از او پیدا کنیم."
نمایی از سریال "ایلدا"
رئیس قبیله "ایلدا" هستم
توجهتان را به صحبتهای کاظم هژیرآزاد بازیگر نقش مهلّب که این روزها در خرمآباد مشغول به ایفای نقش جدیدی در سریال "ایلدا" است که همزمان با چهلسالگی دفاعمقدس به آنتن میرسد، جلب میکنم:
* این روزها در سریال جدیدی ایفای نقش میکنید که به پربازیگرترین سریال دفاعمقدسی تلویزیون معروف شده است. درباره شرایط کار در دوران کرونا هم صحبت کنید.
من رئیس قبیله را بازی میکنم؛ نامش شیرعلی است. ربطی به خودم ندارد. مجید مظفری در این سریال نقش پسر من را بازی میکند. جالب است که هم سن و سالیم هر دو متولد 1329 هستیم (خنده) البته که ایشان بهتر از من ماندهاند. پرسیدید کرونا و شرایط سخت کرونایی؛ ما پروتکلهای بهداشتی را رعایت میکنیم، ماسک میزنیم و از تجمع دوریم تا "ایلدا" ساخته شود و مهمان خانههای مردم شویم.
فکر میکنم "ایلدا" تا آخر شهریورماه فیلمبرداری داشته باشد. امیدوارم بنابر وعدهای که داده شده بتواند به آنتن برسد.
* داستان "ایلدا" را دوست دارید؛ فکر میکنید به دلِ مخاطب هم خواهد نشست؟
قصه قشنگ است و درامی جذاب را میبینیم. به خاطر اینکه عاشقانهای متفاوت را به تصویر کشیدهاند. دو قبیلهای که مقابل همدیگر قرار میگیرند با آن جذابیتهای درام در دل طبیعت و موضوع جنگ و دفاع از وطن و میهن که همه در "ایلدا" کنار هم قرار گرفتهاند.
نمایی از سریال "شرم"
قرار بود با ابوالفضل پورعرب همبازی شوم
* شنیدم که قرار بود در "شرم" کنار ابوالفضل پورعرب ایفای نقش داشته باشید یا چند کار دیگر؛ چرا آن نقشها را نپذیرفتید؟
بله درست است پیشنهاد داشتم در کار "شرم" احمد کاوری باشم و چند کار دیگر هم پیشنهاد شد اما به جهت تعهد کاری نتوانستم به آنها قولی بدهم. چون هنوز کار تصویربرداری باقیمانده و کارها به همدیگر برخورد میکرد.
چرا "مختارنامه" آنقدر دیده شد؟
* اذیتتان نمیکنم و میروم سر اصل مطلب؛ این شبها که دوباره "مختارنامه" پخش میشود در کنار همه کاراکترها، نقش "مهلّب" خیلیها را بهیاد "عمرو عاص" داستان سریال امام علی(ع) میاندازد؛ چرا این سریال و نقش شما ماندگار شد؟
خوشحالم که این سخن را بارها از زبانِ مردم در کوچه و خیابان شنیدم که هم سریال را دوست داشتند و هم نقش مرا. با اینکه نقش کوتاهی بود اما دیده شد. باید از داود میرباقری تشکر کنیم که آنقدر خوب نوشت و کارگردانی کرد که این سریال به اینجا رسید. شخصیت در دل درامسازی خوب پرورش داده شد و فیلمبرداری که نمیتوانم یادش نکنم.
برای نقش "مهلّب" شانس آوردم
عظیم جوانروح خدایش بیامرزد آنقدر با کار هماهنگ بود و همهچیز را میشناخت آنقدر صحنههای جذاب میبینید. شاید بتوان گفت یکی از ارکان موفقیت سریال "مختارنامه" حتماً فیلمبرداری بینظیرش است. اینکه میگویید نقش "مهلّب" ماندگار و دیده شد واقعاً شانسی بود که من آوردم. هم فیلمبردار، نویسنده و کارگردانی خوب همهچیز مهیا شد تا بازیگرها بدرخشند و "مهلّب" هم دیده شود.
نقش "مهلّب" در عین کوتاهی فراز و فرودهایی داشت که قابل دیدن بود و قابل اعتنا. من برخلاف بسیاری که با بازپخش سریالها مخالفند و میگویند چرا این سریال دوباره پخش میشود؟! من فکر میکنم "مختارنامه" وقتی به تدریج پخش شد و مردم آرام آرام دیدند خیلی از کاراکترها بهتر دیده شد یکی از این شخصیتها حتماً "مهلّب" است که با تاریخ این شخصیت هم بسیاری آشنا شدند.
من همیشه دنبال نقشهای با فراز و فرودم
* بسیاری از بازیگران دوست داشتند حتی نقشهای دیگر را تجربه میکردند؛ اگر قرار بود زمان به عقب برگردد و نقش دیگری را قبول کنید دوست داشتید چه نقشی غیر از "مهلّب" به شما پیشنهاد شود؟
داستان را به طورکلی نمیدانستیم چیست، سناریو را به صورت کلی نداده بودند و فقط طرح کلی از سریال یا همان سیناپس را در اختیار ما قرار دادند؛ از کل ماجرا خبر نداشتیم. من همیشه سعی کردهام و دوست داشتهام شخصیتهایی که به من واگذار میشود دارای فراز و فرود قابل توجهی برای پرداختن باشد. یعنی حرکت نه به معنای فیزیکی بلکه به معنای بده بستان با پارتنرهای مخالف (شخصیتها) در راه رسیدن به درام؛ مثل همین نقش مهلّب.
نمایی از سریال "مختارنامه" ــ نقش ابنزیاد با بازی فرهاد اصلانی
دوست داشتم "مهلّب" نبودم ابنزیاد باشم
من نقشی که فرهاد اصلانی بازی کرد را خیلی دوست داشتم واقعاً او درخشید. صدا و حرکتها و دیالوگهایش همه کنار هم درست قرار گرفتند و واقعاً کاراکتر ابنزیاد روی فرهاد اصلانی سوار شده بود و این نقش یکی از سکوهای پرتاپ فرهاد اصلانی به شمار میرود. گاهی اوقات در دنیای کاری ما شانس هم باید نصیب بازیگر شود؛ اگر واقعاً من دلم میخواست نقشی را بازی کنم و شما میپرسید آن نقش ابنزیاد است که فرهاد اصلانی به خوبی ایفا کرد.
اشقیای "مختارنامه" خیلی دیده شدند
شاید من آرزو داشته باشم هملت را بازی کنم با این سن و سال امکانپذیر نیست. آرزو با آنچیزی که در واقعیت اتفاق میافتد تفاوت دارد. واقعاً نقشهای منفی (اشقیا) داستان خیلی خوب ایفا شدند؛ شمر، سنان و خیلی از نقشهای دیگر؛ نقشهای مثبت هم به خوبی دیده شدند اما نقش مثبت همیشه تخت و یکنواخت است، کمتر فراز و فرود دارد. من نقش ابنزیاد را دوست داشتم چون سیر داستانی مثل نقشهکشیدن، بیماری، شکست و پیروزی داشت.
نمایی از سریال "رهایم نکن" ــ کاظم هژیرآزاد و امین تارخ
چرا نقشهای فرعی بازی میکنید؟
* چرا در سریالهای اخیر شاید مصداق بارزش "رهایم نکن" باشد نقشهای فرعی میگیرید و مثل قبل بازیگر محوری سریال یا فیلمی نیستید؛ پیشنهاد نمیشود، نمیپذیرید و یا ماجرای دیگری است؟
واقعیتش این است که ما کار فرعی میکنیم نقشی است که پیشنهاد میشود و ما ناگزیریم بپذیریم، چون زندگیمان از این راه میگذرد. شاید بعضاً به جایی میرسیم که قبل از اینکه به هنر قضیه فکر کنیم به نان شب خانوادهمان فکر میکنیم. در خانه بمانم و منتظر کاراکترهای خوب و جذاب بمانم تا پیشنهاد شود در این سن و سال، کار را برایم دشوار میکند. به نظرمن این کار بسیار ایدهآل است اما در این شرایط و اوضاع خیلی معقولانه نیست.
امام حسین(ع) را دوست دارم؛ چون...
* در این ایام که همه به جهت محرم و عزاداری حضرت اباعبدالله الحسین(ع) یاد این سرور و سالار شهیدان میافتند. شما چطور امام حسین(ع) را به یاد میآورید؟
خارج از تعلق خاطر ما شیعیان به امام حسین(ع) و این اسطوره تاریخ، درسنامه برای کسانی است که به اعتقاد راسخ میرسند و جان خود و نزدیکانشان را پای اعتقادشان فدا میکنند. این اتفاق بزرگ هرکس و هرچه میخواهد باشد مقدس و ارزشمند است. اگر مثل حرکت امام حسین(ع) باشد که در جهت منافع و جلوگیری از ظلم و ستیز قیام کرد همگان باید به آن افتخار کنیم. ایشان واقعاً بزرگمردی راسخ به عقیقده خودشان هستند و همیشه در تاریخ نامشان ماندگار بوده و هست.
چرا تلویزیون "تلهتئاتر" را حذف کرد؟
* در پایان وقتی نام کاظم هژیرآزاد میآید ناگزیر یاد تلهتئاتر و صحنه تئاتر میافتیم چرا تلویزیون، تلهتئاتررا حذف کرده و دیگر در دستور کارش ندارد؟
تلهتئاتر پدیدهای که از طریق آن مخاطب را با صحنه تئاتر آشنا میکرد. ادبیات نمایشی و خیلی از محاسن دیگر داشت که مورد غفلت قرار گرفته است. در طبقهبندی اجتماعی میتوان گفت روشنفکرهای جامعه که بیشتر با تفکر سروکار دارند را راضی میکرد. چون تولید تلهتئاتر پرهزینه است و به این نتیجه رسیدند شاید گروه زیادی مخاطبش نباشد کمکم تلهتئاتر از کنداکتور کنار رفت و در این سالهای اخیر که به طورکامل حذف شد. تمام دنیا برای برنامههای تئاتری و ساخت تلهتئاتر ارزش قائلند حتی اگر مخاطب محدود داشته باشد؛ حاضرند هزینه کنند چون ذوق و سلیقه را میخواهند پرورش دهند.
تلویزیون باید پیشقدم باشد ذوق و نگاه به تئاتر و ادبیات نمایشی را در ذهن مخاطب ایجاد کند. ما نباید در این راستا غفلت کنیم، مثل خیلی از جاهای دیگر که در زمینههای فرهنگی غفلت کردهایم. رفته ساخت تلهتئاتر حذف شد و دیگر هزینهای برای آن نمیکنند. در صورتیکه بسیاری از کشورها دکورهای عظیم و فیلمبرداری خوبشان و حتی تدارک ویژهشان را متوجه ساخت و تولید تلهتئاتر میکنند.
جامعهمان به تئاتر و تلهتئاتر نیازمند است
شاید آنقدر مخاطب عام به آنها توجه نکند و حتی شبکهاش را تغییر دهد و کار دیگری ببیند؛ که تلویزیون واقعاً به کارهای متنوع و متفاوت نیاز دارد اما جامعه نیاز به تئاتر و تلهتئاتر هم دارد. ما از این محصول ارزشمند غفلت کردیم و حتماً جامعه هم ضرر میکند.
انتهای پیام/