گزارش| نومیدیهای ترکیه از آمریکا و روسیه
دو اقدام متفاوت و غیرمنتظره مسکو و واشنگتن، تحلیلگران ترکیه را به این جمع بندی رسانده که دوستی با دو ابرقدرت، شرایط و پیامدهایی دارد و آنکارا نباید با نگرش خوشبینانه وارد میدان شود.
به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری تسنیم، در چند روز اخیر، تمام رسانه های ترکیه و ماشین تبلیغاتی عظیم وابسته به حزب حاکم، بر روی تحولات شرق مدیترانه زوم کرده و با انتشار مطالب، اخبار، گزارشها و تحلیل هایی مبتنی بر ضرورت حفظ حقوق و منافع ترکیه، علیه کشورهایی همچون یونان، قبرس جنوبی و فرانسه موضعگیری کرده و در تداوم اخبار مربوط به اکتشاف گاز طبیعی در دریای سیاه، از ترکیه، تصویری به نمایش گذاشتند که بدون نیاز به حمایت هیچکدام از قدرتهای غربی و شرقی عالم، در حال دست یافتن به استقلال کامل در همه حوزه ها و به ویژه در مورد انرژی است.
اما شواهد، نشان دهنده این است که تحرکات گسترده و قدرتنمایی ترکیه در شرق مدیترانه، بدون هزینه و بدون پیامد نخواهد بود و قدرتهای بزرگ، همواره، کارتها و بازارهایی در اختیار دارند که بتوانند با استفاده از آنها، به فشار، تحریم و تنظیم باد، روی بیاورند.
لذا دو اقدام متفاوت و غیرمنتظره مسکو و واشنگتن، تحلیلگران ترکیه را به این جمعبندی رسانده که دوستی با دو ابرقدرت، شرایط و پیامدهایی دارد و آنکارا نباید با نگرش خوشبینانه وارد میدان شود.
دولت اردوغان و ایده ای به نام هم آمریکا، هم روسیه
ترکیه به درازای چندین دهه، همواره در میدان غرب توپ زده و در هفتمین دهه عضویت این کشور در پیمان نظامی ناتو، نزدیک شدن به روسیه، هیچگاه برای سران ترکیه، لطف و جذابیتی نداشته است.
در 10 سال اخیر، حزب عدالت و توسعه به این باور رسید که برقراری یک ارتباط جدی با روسیه و در عین حال، تلاش برای حفظ رابطه با دولت آمریکا، هم میسر و شدنی است و هم دستیافتنی.
اما حالا ترکیه در شرایطی است که می توان گفت تلاش برای ایجاد موازنه در رابطه با مسکو و واشنگتن، برای تیم اردوغان نتیجه بخش نبوده و حالا ترکیه در شرایطی است که در چند نقطه مهم و جدی، هم با آمریکا دچار مشکل است و هم با روسیه.
تصور دستگاه دیپلماسی ترکیه این بود که رفاقت نزدیک با روسیه، در حوزه هایی همچون ترانزیت نفت و گاز و پروژه عظیم ترک استریم از روسیه و دریای سیاه به ترکیه و از ترکیه به اروپا، تاسیس نیروگاه هسته ای در آک کویوی ملاتیا به دست دانشمندان و مهندسین روسی، آورده سالانه 6 میلیارد دلاری سفر توریستهای روسی به ترکیه و همچنین همکاری در حوزه های دفاعی و امنیتی، می تواند جاده صافکن و کاتالیزور ارزشمندی باشد برای حمایت از عضویت ترکیه در شانگهای از یک سو و ایجاد نگرانی نزد مقامات واشنگتن و نهایتاً کسب امتیاز از دولت آمریکا در دیگر سو.
اما شواهد میدانی و اقدامات پیاپی واشنگتن و مسکو، برای آنکارا، نه تنها نویدبخش نیست، بلکه نگران کننده است.
ترکیه و دو اقدام معنی دار مسکو و واشنگتن
ترکیه امیدوار بود که در غیبت معنی دار دولت آمریکا در پرونده لیبی، بتواند با روسیه به نتیجه نهایی برسد و جای پای خود را در این کشور عربی - آفریقایی مستحکم کند.
بر اساس پیش بینی ها و انتظارات تیم اردوغان، قرار بود تکلیف مسکو با ژنرال حفتر روشن شود و مدیریت حوزه های سیاسی، نفتی و امنیتی لیبی، با همیاری و همفکری مسکو و آنکارا صورت بگیرد.
به همین منظور قرار بر این بود که دو سرگئی سرشناس کابینه پوتین یعنی سرگئی لاوروف وزیر امور خارجه و سرگئی شویگوی وزیر دفاع، در استانبول، یک سند توافق نهایی امضا کنند و همه چیز به خیر و خوشی تمام شود.
اما در آخرین ساعات، این سفر لغو شد و از آن زمان تاکنون، هنوز هم سفر معوق شده لاوروف انجام نشده و اختلافات آنکارا و مسکو در بازی لیبی، به قوت خود باقی است. صد البته، اردوغان و پوتین، فقط در لیبی دچار اختلاف نیستند و در پرونده سوریه نیز تفاوت دیدگاه جدی دارند.
از جمله، اختلاف نظر بنیادین در مورد ادلب، کمیته تدوین قانون اساسی، تعریف گروههای تروریست و تفکیک آنها از معارضین، آینده دولت سوریه و بشار اسد و همچنین اختلاف در مورد کردهای وابسته به پ.ک.ک در شرق فرات.
در سایه چنین اختلافاتی است که چند روز پیش هیاتی از مسئولین خودگردان دفاکتو و غیررسمی شمال سوریه متشکل از کردهای سوری تحت امر پ.ک.ک و آشوریان و کردهای وابسته به دولت اسد، همزمان با هیاتی که از ترکیه به روسیه سفر کرده بود، در کرملین حضور یافتند و این اتفاق که از سوی رسانه های ترکیه همچون مشروعیت دادن به پ.ک.ک قلمداد شد، گوشه دیگری از خطاهای شناختی دستگاه دیپلماسی ترکیه نسبت به روسیه را آشکار کرد.
در آن سوی میدان و از طرف آمریکاییها نیز، گامی در مورد قبرس جنوبی برداشته شد که به خوبی نشان دهنده نگاه خاص تیم ترامپ – پامپئو به تحرکات دریایی ترکیه در شرق مدیترانه است.
ماجرا چنین بود که دولت ترامپ، تحریم تسلیحاتی قبرس جنوبی را برداشت و حالا این کشور کوچک اروپایی می تواند هم در برابر بخش ترک نشین و هم در برابر ترکیه، رفتاری قدرتمندانه تر نشان دهد. این در حالی است که 33 سال از تحریم تسلیحاتی مزبور می گذشت و ترکیه چنین انتظاری نداشت.
هر دو رفتار مسکو و واشنگتن، یعنی تحویل گرفتن یک هیات وابسته به پ.ک.ک و دیدار آنان با لاوروف وزیر امور خارجه و هم رفع تحریم تسلیحاتی قبرس و تاکید پامپئو بر سازنده بودن این تصمیم، از سوی رسانه های مخالف دولت اردوغان، تبدیل به دستاویزهایی برای نیش و کنایه شده و از رئیس جمهور پرسیدند:«تا دیروز، همواره از عبارات دوست من ترامپ و دوست من پوتین استفاده می کردید. حالا چه توضیحی دارید؟»
برخی از کارشناسان سیاست خارجی ترکیه بر این باورند که دستگاه دیپلماسی ترکیه، در مورد مفاهیمی همچون دوستی، ائتلاف و رفاقت استراتژیک، دیدگاه رئالیستی و واقعبینانه ای ندارد و هنوز هم بر اساس دیدگاه شرقی رفاقت و وفا، به دیپلماسی می نگرد.
اما در مقابل، کارشناسان دیگری هم هستند که معتقدند، دیپلماتهای ترکیه نیز می دانند که منافع در دنیای دیپلماسی و روابط بین الملل بر هر چیز دیگری سایه میندازد. اما آنان هنوز هم نتوانسته اند برای موقعیت جدید دیپلماسی ترکیه در گردونه «هم روسیه، هم آمریکا»، نقشه راه دقیقی ترسیم کنند.
در پایان باید گفت، در پروندههایی همچون سوریه، حمله به غرب و شرق فرات و اشغال برخی از مناطق این کشور و نیز در موضوع حساس و مهمی همچون لیبی و تلاش برای اکتشاف و استخراج گاز در شرق مدیترانه، تیم اردوغان، بازی چندان پیچیده و پنهانی را مدیریت نمی کند و تاکتیک عمده این تیم، چیزی نیست مگر «قرار دادن دیگران در برابر عمل انجام شده» و پافشاری بر سیاست «راه بنداز، جا بنداز».
حال باید دید، آیا تهدیدات اتحادیه اروپا مبنی بر احتمال اعمال تحریم بر ترکیه و نیز اقدامات خاص مسکو و اشنگتن، می تواند بر تصمیم و اقدام آنکارا اثر بگذارد؟ یا اردوغان ترجیح خواهد داد تا تبعات و هزینه های سنگین این حملات را تقبل کرده و به حرکت در این مسیر ادامه دهد؟
انتهای پیام/