تقدیر از عکاس خبری اربعین در اولین محفل "شعر عاشورایی"
در اولین شب شعر عاشورایی با اهدای انگشتری از مهدی طاهری عکاس خبری اربعین تقدیر شد.
به گزارش خبرگزاری تسنیم، «محفل شعر عاشورایی»، به همت کانون فرهنگی هنری دانشکده رسانه فارس در تالار همایشهای کوثر برگزار شد.
در ابتدای این مراسم، هادی جانفدا مداح و شاعر برجسته شعر با نوای گرم خود سرودهای را تقدیم به ساحت امام حسین(ع) کرد. او چنین خواند:
تو ای شور نهان در رقص پرچمها
تبت سوزانترین تبها
غمت شیرینترین غمها
تو را میخواهد این شبها
تو را میخواند این دمها
تو ای احرام مشکیپوشها
ماه محرمها
الا ای اشکریزت چشم ابراهیم و عیسی و نوح و آدمها
مصیباتت فراتر از لهوف و از مقرّمها
تو ای ماه محرمها ...
محمدجواد شرافت شاعر آئینی دیگری بود که با تقدیم شعری به آستان حضرت علیاکبر این محفل شعری را رنگ دیگری بخشید؛ بخشی از شعر او به این شرح است:
ناگهان قلب حرم وا شد و یک مرد جوان
مثل تیری که رها میشود از چنگ کمان
خسته از ماندن و آمادهی رفتن شده بود
بعد یک عمر رها از قفس تن شده بود
مست از کام پدر بود و لبش سوخته بود
مست میآمد و رخساره برافروخته بود
روح او از همه دل کنده، به او دل بسته
بر تنش دست یدالله حمایل بسته
بی خود از خود، به خدا با دل و جان میآمد
زیر شمشیر غمش رقصکنان میآمد
یاعلی گفت که بر پا بکند محشر را
آمده باز هم از جا بکند خیبر را
آمد، آمد به تماشا بکشد دیدن را
معنی جمله در پوست نگنجیدن را
بی امان دور خدا مرد جوان میچرخید
زیرپایش همه کون و مکان میچرخید
بارها از دل شب یک تنه بیرون آمد
رفت از میسره از میمنه بیرون آمد
آن طرف محو تماشای علی حضرت ماه
گفت:لاحول ولاقوه الابالله
مست از کام پدر، زاده لیلا، مجنون
به تماشای جنونش همه دنیا مجنون
آه در مثنویام آینه حیرت زده است
بیت در بیت خدا واژه به وجد آمده است
رفتی از خویش، که از خویش به وحدت برسی
پسرم! چند قدم مانده به بعثت برسی
نفس نیزه و شمشیر و سپر بند آمد
به تماشای نبرد تو خداوند آمد
با همان حکم که قرآن خدا جان من است
آیه در آیه رجزهای تو قرآن من است...
احمد بابایی شاعر آئینی کشورمان در ادامه این محفل قطعهای را به مناسبت ایام محرم الحرام خواند:
وسط کشف کودکانهی من
موج زنجیرها تلاطم کرد
خیمه آتش گرفت عصر دهم
کفش من راه خانه را گم کرد
پابرهنه به خانه برگشتم
خواهرم پاک کرد اشکم را
داد قولی که کفش نو بخریم
خواهرم گفت: او کریم است و
زیر دِین کسی نمانده کریم
کربلا میروی بهزودیها
شب میلاد، کربلا بودیم
یک خیابان ستارهباران بود
خواهرم، چون کبوتران حرم
سرِ خوان کریم، مهمان بود
کربلا را ندید خواهر من
یک خیابان، مسیر خوشبختی
بزم دیدار نوکر و ارباب
یک خیابان، تلاقی دو حرم...
در ادامه برنامه امیر تیموری دیگر شاعر جوان آیینی به شعرخوانی پرداخت. متن غزل امام حسینی او به شرح زیر بود:
حس میکنی زمین و زمان گریه میکنند
وقتی که جمع سینه زنان گریه میکنند
باز این چه شورش است که در خلق عالم است
در ماتم تو پیر و جوان گریه میکنند
این سیل اشکها که ز هر دیده جاری است
چون ابر با تمام توان گریه میکنند
تو کیستی که در غم از دست دادنت
مردان ما شبیه زنان گریه میکنند
با یاد آن نماز جماعت که نیمه ماند
گلدستهها اذان به اذان گریه میکنند
زینب اسیر میشود آری عجیب نیست
سرها اگر به روی سنان گریه میکنند...
در پایان مراسم با اهدای انگشتری از مهدی طاهری عکاس خبری اربعین و یکی از مدرسان دانشکده رسانه فارس تقدیر به عمل آمد.
انتهای پیام/