مصاحبه| افقهی: واشنگتن و تلآویو در پی بازتولید طرح خاورمیانه جدید هستند/ ۵ هدف راهبردی آمریکا با همدستی کشورهای مرتجع
کارشناس تحولات غرب آسیا معتقد است آمریکا و رژیم صهیونیستی به دنبال باز تولید طرح خطرناک خاومیانه جدید هستند که کشورهای عربی هرکدام سهمی در آن دارند و عادی سازی روابط با تل آویو بخشی از این طرح است.
"سید هادی افقهی" در گفتوگو با خبرنگار بینالملل خبرگزاری تسنیم درباره امضای توافق عادی سازی روابط امارات و بحرین با رژیم صهیونیستی گفت: رئیس جمهور آمریکا و نخستوزیر رژیم صهیونیستی منهای حل مشکلات فردیشان، یک هدف خطرناکتر و گسترده تری را دنبال میکنند. شاید بتوان گفت، به دنبال یک نوع باز تولید خاورمیانه جدید هستند. در این تعریف، 5 هدف عمده راهبردی آمریکا و رژیم صهیونیستی هدفگذاری شده و آنها میخواهند با کمک ، همدستی و هم افزایی کشورهای مرتجع حوزه جنوبی خلیج فارس که یکی پس از دیگری خیانتشان آشکار میشود، به این 5 هدف برسند.
این کارشناس تحولات غرب آسیا درباره اولین راهبرد آمریکا اظهار داشت: پس از جنگ جهانی دوم واشنگتن مدعی است که غرب آسیا برای آمریکاست. نفت و گاز این منطقه هم برای آمریکاست. خب، این یک شعار نیست، شواهد و قرائنی در این زمینه وجود دارد. به عنوان نمونه، آمریکا در جنوب شرق سوریه حضور دارد و نفت این کشور را سرقت میکند. آمریکاییها در جنوب عراق حضور دارند، آنان اصلا به عراقیها اجازه نمیدهند به منابع نفتی دسترسی داشته باشند. درجاهای دیگر همین طور.
وی مدیریت آبراههای غرب آسیا، مدیریت انرژی منطقه ، حفاظت و برتری رژیم صهیونیستی در غرب آسیا را از دیگر اهداف راهبردی واشنگتن و تل آویو برشمرد و گفت: پنجمین هدف سرکوب کشورها، جنبشها و جریانهای سیاسی منطقه است که امروز در قالب محور مقاومت قابل تعریف هستند. بنابراین، آمریکا و رژیم صهیونیستی در راستای باز تولید خاورمیانه جدید تلاش میکنند، منتها با یک مکانیزم ، ادبیات و ظرفیت سازی متفاوت. کشورهای عربی هرکدام بر اساس سهم و توان شان در این زمینه نقش آفرینی میکنند. امارات به یک شکل و بحرین به یک شکل. ممکن است فردا نوبت عمان و پس فردا هم عربستان سعودی باشد. در حقیقت، آمریکا و رژیم صهیونیستی برای هریک از این کشورها نقشی تعریف کردهاند که شما یکی پس از دیگری بایستی وارد میدان شوید و حلقه محاصره محور مقاومت که در راس آن ایران قرار دارد، روز به روز تنگتر کنید لذا به لحاظ فرآیندی قرار است اینها سه مرحله را طی کنند.
افقهی اولین مرحله را بحث نفوذ دانست و گفت: قبلا نفوذ ( روابط تل آویو با کشورهای مرتجع عربی ) نیمه پنهان بود و امروز این نفوذ تبدیل به حضور شده است. قطر، عمان، کویت و عربستان منتظرند که نفوذ به حضور تبدیل شود. مرحله دوم توسعه نفوذ و حضور در مراکز امنیتی، اقتصادی ، آموزشی و نظامی این کشورهاست. سومین مرحله هم تهاجم است. نه اینکه الان تهاجم نیست، منتها تا آن مرحله توسعه نفوذ و تثبیت کامل نشود و شکل منسجمی پیدا نکند، اینها صلاح نمیدانند، مرحله تهاجم شروع شود. مرحله اول تهاجم ، ابعاد اقتصادی تبلیغاتی و جنگ روانی با شیوههای پسا جنگ است، بعد اگر شرایط فراهم شد و ضرورت اقتضاء کرد، وارد مرحله هجومی و امنیتی خواهند شد.
این کارشناس تحولات غرب آسیا درباره توافق عادی سازی روابط امارات و رژیم صهیونیستی به سخنان وزیر خارجه آمریکا اشاره کرد و اظهار داشت: پامپئو گفته آنچه که امروز میان اسرائیل و امارات انجام شده است، دیگر بحث عادی سازی روابط نیست بلکه یک ائتلاف ضد ایران است. این یعنی اعلام جنگ. این چیزی است که پامپئو دارد میگوید. این درحالی بود که برخی کارشناسان ما درباره توافق ابوظبی و تل آویو تشکیک میکردند اما پامپئو گفت: نه ، این یک ائتلاف ضد ایران و قصد ما این است که ایران را نابود کنیم و به حداقل توان برسانیم. ترامپ هم مطلبی فراتر از سخنان وزیر خارجه آمریکا گفت که در واقع اوج خودشیفتگی او را نشان داد. ترامپ گفت که کشورهای حوزه جنوبی خلیج فارس و سایر کشورهای عربی هرچه سریعتر توافق عادی سازی روابط با تل آویو را امضاء کنند. اگر من در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا پیروز نشوم، معلوم نیست ، شما در چه وضعیتی به سرخواهید برد. درحقیقت، او با بیان چنین مطالبی دقیقا گفت که حاضرم تمام منطقه را به چالش و آشوب بکشم تا دوباره رئیس جمهور شوم. بحث من این نیست که ترامپ رئیس جمهور شود یا نشود. بحث من این است که یک نفر به خاطر منافع شخصی، غرور و تکبرش حاضر میشود 6 کشور را واقعا تاراج کند.
وی با مطرح کردن این پرسش " کدام طرف از عادی سازی روابط با رژیم صهیونیستی استفاده می برد؟ " اظهار داشت: تنها واشنگتن و تل آویو هستند که از این عادی سازی بهره میبرند چرا که آنها چشم طمع به نفت و موقعیت کشورهای حوزه جنوبی خلیج فارس دارند. توسعه نفوذ، محاصره و ضربه زدن به ایران را قبلا عرض کردم. خب، آنهایی که با آمریکا ارتباط دارند چه گیرشان آمده است؟ شما جایی را سراغ دارید که رژیم صهیونیستی حضورمستقل و دراز مدت در آنجا داشته و آنجا آباده شده باشد؟ شما جایی را سراغ دارید که آمریکا وارد آنجا شده و آنجا آباد شده باشد؟ عراق، افغانستان . . از جمله کشورهایی هستند که آمریکا وارد آنجاها شد. آیا این کشورها از امنیت و پیشرفت برخوردار شدند؟ نه . خب، چرا کشورهایی مرتجع عربی عادی سازی روابط با رژیم صهیونیستی را پذیرفته و با آن مخالفت نکردهاند؟ در پاسخ میتوان گفت، آنها از آمریکا میترسند. واشنگتن به آنها گفته است اگر ما به شما کمک نکنیم، یک هفته تاج و تخت شما دوام نمیآورد لذا این کشورها تحت قیمومیت مستقیم آمریکا قرار دارند. درثانی رژیم صهیونیستی برای آنها نقشه ریخته است، هنگامی که تاریخ مصرفشان تمام شود واشنگتن و تل آویو پشت آنها را خالی میکنند.
افقهی در پاسخ به این سئوال " چرا در شرایط کنونی آمریکا روند عادی سازی روابط کشورهای عربی با رژیم صهیونیستی را کلید زده است؟ " گفت: دو دلیل عمده در این زمینه وجود دارد. همانطوری که عرض کردم، یکی نیاز شخصی ترامپ به دستاوردی در سیاست خارجی آمریکاست چراکه در جریان سه سال چندماهی که رئیس جمهور بوده همواره در حال جنگ و ستیز با جهان بوده است. طی این مدت از 14 و 15 پیمان و سازمان بینالمللی خارج شد که یکی از آنها برجام بود لذا وضعیت ترامپ در داخل آمریکا و سطح جهان درحالت انزوا قرار دارد. او در شرایط بسیار بحرانی به سر میبرد و نمیخواهد باور کند که بازنده انتخابات آینده ریاست جمهور آمریکا باشد. پس ترامپ نیازمند یک دستاورد پر سر و صدایی است تا نظر آمریکاییها را به خود جلب کند. او در تبلیغات خود میخواهد نشان دهد، در حال تضعیف ایران و تقویت رژیم صهیونیستی است تا از این طریق لابی صهیونیستی در انتخابات به کمکش بیآید.
وی وضعیت نخست وزیر رژیم صهیونیستی را بدتر از ترامپ دانست و گفت: رئیس جمهور آمریکا حداقل فاقد پرونده فساد است اما نتانیاهو به دلیل مفتوح بودن پرونده فسادش تن لرزه گرفته است . او نتوانسته اکثریت آراء را برای تشکیل دولتش به دست بیآورد و این درحالی است که تظاهرات در برابر منزلش روز به روز گستردهتر میشود. نتانیاهو فریاد میزند که من با امارات و بحرین توافقنامه عادی سازی روابط امضاء کردم اما تظاهرات کنندگان خواستار برکناری او هستند. آنان اصلا اعتنایی به عادی سازی روابط با کشورهای عربی ندارند. خب ، در سطح فردی ترامپ و نتانیاهو به عادی سازی روابط کشورهای عربی با تل آویو نیاز دارند.
این کارشناس تحولاتت غرب آسیا پیروزیها محور مقاومت را دومین عامل دانست و اظهار داشت: آمریکا و رژیم صهیونیستی از این پیروزیها خیلی ترسیدهاند. اقتدار ایران و سیلیهای محکمی که تهران به صورت واشنگتن نواخت، سبب واهمه شدید آمریکا شد. درست است که آمریکا سردار حاج قاسم سلیمانی را ترور کرد اما ایران پاسخ آن را داد. اکنون در عراق برخورد با آمریکا حالت تخریبی به خود گرفته است. پیشتر یک یا دو کاروان نظامی آمریکایی مورد حمله مجاهدان عراقی قرار میگرفت اما الان روزی دو یا سه کاروان نظامیان آمریکایی در عراق هدف حملات قرار میگیرد. بر همین اساس، ترامپ مجبور شد که بگوید نظامیان آمریکایی از عراق خارج میشوند. گرچه ما مطمئن نیستیم که این نظامیان به طور کامل از عراق خارج شوند. به هرحال، آمریکا در سوریه به تروریستها کمک کرد اما اکنون یک مربعی به نام ادلب باقی مانده که در اختیار گروههای تروریستی است. آمریکا و متحدانش گروههای تروریستی و داعش را به عراق آوردند اما در آنجا شکست خوردند. در جنگ یمن جایی در این کشور سالم باقی نمانده اما یمنیها در برابر این تجاوزگریها محکم ایستادهاند. مردم بحرین هم در مخالفت با عادی سازی روابط منامه تل آویو به خیابانها آمدهاند.
این تحلیلگر ارشد تحولات منطقه شرایط مزبور را سبب آشکارا سازی راهبرد پنهانی آمریکا و رژیم صهیونیستی دانست و گفت: واشنگتن و تل آویو پنهانکاری را بی فایده دانستند و تصمیم گرفتند تا اعلام کنند، در نظر دارند یک سپر دفاعی و یک ائتلاف نظامی متشکل از 6 کشور حاشیه جنوبی خلیج فارس با اسرائیل و آمریکا برای حمله به ایران و محور مقاومت تشکیل دهند. این شتابزدگی در عادی سازی روابط یک مقدارش برای انتخابات آمریکا و سرنوشت نتانیاهو است و علت دیگر هم دست یابی به همان 5 هدفی است که عرض کردم . آنها بر این باورند که اگر فرصت بیشتری به مقاومت بدهند، مقاومت نفوذش را توسعه خواهد داد لذا بایستی خیلی سریع اقدام کرد. باید قراردادهای نظامی و امنیتی منعقد شود. نیرو ها را جا به جا کرد. خبرداریم که در جزیره راهبردی سقطرا یمن که در اختیار امارات است، در آنجا دارند نیروهای صهیونیستی را جا به جا میکنند. درمجموع، واشنگتن و تل آویو به دنبال آن هستند تا محور مقاومت پیروزیهای بیشتری به دست نیآورد و تا فرمایش رهبرمعظم انقلاب درباره خروج کامل نظامیان آمریکایی از منطقه غرب اسیا محقق نشده، ابتکار عمل را بدست گیرند و با فرار به جلو میخواهند به نوعی اطمینان بخشی و محور مقاومت را تضیعف کنند.
افقهی درباره تاثیر عادی سازی روابط کشورهای عربی بر تحولات فلسطین گفت: آمریکا و رژیم صهیونیستی به دنبال خارومیانه بزرگ و معامله قرن هستند . شما میدانید بزرگترین مشکل غرب آسیا و جهان اسلام منطقه فلسطین است. محور معامله قرن هم فلسطین است. این عادی سازی روابط پیشرانهایی برای پیاده کردن معامله قرن هستند. آمریکا و رژیم صهیونیستی میخواهند در معامله قرن چیزی به نام فلسطین باقی نماند و چیزی به نام محور مقاومت توان مقابله و مانع اجرایی معامله قرن نباشد لذا آنها تمام امکانات خود را بسیج کردهاند تا نگذارند محور مقاومت مانع اجرای معامله قرن شود.
وی در پاسخ به سئوال پایانی مبنی بر اینکه " آیا واشنگتن و تل آویو موفق به این کار خواهند شد؟ " گفت: بنده خیلی بعید میدانم اگر میتوانستند، ترامپ نمیگفت، آمریکا 7 تریلیون در غرب آسیا هزینه کرد ولی به اهداف خود دست نیافت. نه، امکان ندارد ، حال ممکن است، آنها یک پیروزیهای مقطعی به دست بیآورند ولی ظرفیت منطقه و پتانسیل محور مقاومت خیلی قویتراز 10 سال گذشته است. رهبر معظم انقلاب فرمود روند عادی سازی ادامه پیدا نخواهد کرد. این سخن آقا ناظر بر همین ظرفیت منطقه، مردم ، مقاومت است.
گفت وگو از عباس سیدمیر جمکرانی
انتهای پیام/