گزارش| چهکسانی اختلاف پاسداران منطقه تهران با فرماندهی سپاه را سیاسی کردند؟/ انتشار صوت جلسه محسن رضایی با معترضین در سال ۶۳
این فایل صوتی اشاره به جلسهای دارد که محسن رضایی با برخی پاسداران و فرماندهان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در سال ۶۳ برگزار کرد. در آن مقطع برخی فرماندهان سپاه تهران از تیپ سیدالشهدا، بر سر چگونگی ادامه جنگ با فرمانده کل سپاه اختلاف نظر داشتند.
گروه تاریخ انقلاب خبرگزاری تسنیم ــ همزمان با سالروز هفته دفاع مقدس، صوت جلسه گروهی از پاسداران و فرماندهان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی تهران با سرلشکر محسن رضایی فرمانده وقت سپاه در آذرماه سال 1363 منتشر شده است.
این فایل صوتی اشاره به جلسهای دارد که محسن رضایی با برخی پاسداران و فرماندهان سپاه در سال 63 برگزار کرد. در آن مقطع برخی فرماندهان سپاه تهران از تیپ سیدالشهدا، بر سر چگونگی ادامه جنگ با فرماندهکل سپاه اختلاف نظر داشتند. شخصیتهایی همچون شهید کاظم نجفی رستگار (فرمانده لشکر 10 سیدالشهدا علیه السّلام)، شهید حسن بهمنی (فرمانده عملیات لشکر 10 سیدالشهدا)، شهید حسین اسکندرلو، شهید احمد غلامی و برخی دیگر معتقد بودند بهجای تمرکز بر جنوب باید بر غرب کشور تمرکز کرد.
* نزدیکان آیتالله منتظری سوار بر موج میشوند
در کشاکش اختلاف نظر برخی فرماندهان سپاه تهران با فرماندهی ارشد سپاه بر سر مسائل نظامی، برخی افراد وابسته به بیت آیتالله منتظری و جناح چپ سازمان مجاهدین انقلاب بهروی این اختلافات موجسواری کردند. اکبر گنجی از جمله این افراد بود که تلاش میکرد محسن رضایی و واحد اطلاعات سپاه را به سیاسیکاری متهم کند.
برخی افراد نزدیک به بیت آیتالله منتظری که با فرماندهی محسن رضایی نیز مخالف بودند در این اختلافافکنی ورود داشتند. عمادالدین باقی از جمله افرادی بود که در این اختلافات از قم نقش داشت. تشدید اختلافات موجب شد سخنرانی محسن رضایی در پادگان ابوذر به تشنج کشیده شود و علیه وی شعار سر دهند.
در کشاکش اختلاف نظر برخی فرماندهان سپاه تهران با فرماندهی ارشد سپاه بر سر مسائل نظامی، برخی افراد وابسته به بیت آیتالله منتظری و جناح چپ سازمان مجاهدین انقلاب بهروی این اختلافات موجسواری کردند. اکبر گنجی از جمله این افراد بود
* پیشنهاد فرمانده سپاه برای جلسه مشترک با معترضین
از آنجا که ادامه این اختلافات بهصلاح نبود، جلسهای با حضور برخی فرماندهان سپاه تهران و بهپیشنهاد محسن رضایی در محل سپاه منطقه تهران در پاستور تشکیل میشود تا به انتقادات پاسخ دهد. هرچند صحبتهای امثال شهید حسن بهمنی در این جلسه رنگوبوی نظامی دارد، اما اکبر گنجی تلاش میکند برخی اعضای ــ سابق ــ جناح راست (جناح فقاهتی) سازمان مجاهدین انقلاب مانند محسن رضایی، محمدباقر ذوالقدر و حسین نجات را به تلاش برای حذف آیتالله منتظری متهم کند.
اکبر گنجی در صحبتهای مبسوط در این جلسه فرمانده سپاه را متهم کرد که خط امام را در سپاه حذف و جریان خاصی را که بهطور مشخص جناح راست سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی است در سپاه حاکم کرده است! گنجی و منصور کوچکمحسنی بهشدت به نظرات منفی آقای منتظری نسبت به سپاه و نظر وی مبنی بر حذف نیروهای حزباللهی در سپاه تأکید داشتند که محسن رضایی با هوشیاری تصریح کرد؛ اگر میخواهید بنده و سپاه را در مقابل ایشان (آیتالله منتظری) قرار دهید به جایی نخواهید رسید.
* اصلاً اکبر گنجی را نمیشناختیم
سردار اکبر عاطفی در مصاحبهای به نقش اکبر گنجی در این جلسه اشاره میکند و میگوید: تمام قصد حسن بهمنی و بقیه فرماندهان که در آن جلسه حضور داشتند، برای رفع موانع جنگ بود. خود حاج کاظم رستگار به من گفت که «ما موضع سیاسی نداریم و قصدمان از تشکیل این جلسه، این است که فقط میخواهیم به گوش امام و مسئولین برسانیم که جنگ چگونه اداره میشود و باید بعضی موانع موجود را از سر راه برداریم.»، میگفت: «آقا محسن فرمانده ماست و حفظ حرمت او بر ما واجب است. اما یکسری سؤالاتی برای ما مطرح شده که باید به آن پاسخ داده شود.»
در سپاه تهران تریبون گذاشتند و فرماندهان لشکر 10 و بقیه افراد دیگری هم حضور داشتند. آقامحسن هم با همان اورکت همیشگی خودش وارد جلسه شد و در کنار تریبون ایستاد، حتی روی زمین هم ننشست.
ابتدا حسن بهمنی پشت تریبون رفت و یک صحبت کلی کرد، بعد از آن بعضی از بچهها مثل آقای کوچک محسنی یکسری از سؤالاتشان را مطرح کردند.
آن زمان ما اکثراً، اصلاً اکبر گنجی را نمیشناختیم، یکمرتبه دیدیم یک نفر پشت تریبون و کل قضیه را سیاسی کرد. گنجی خطاب به آقامحسن گفت: «فکر کردید ما نمیفهمیم وقتی به قم میروید، به دیدار آقای راستی کاشانی میروید.»"
با بالا گرفتن اختلافات، امام خمینی پیامی را از طریق شهید محلاتی (نماینده وقت ولی فقیه در سپاه) به پادگان ولیعصر(عج) آورد و در صبحگاه خوانده شد. امام راحل در این پیام با اشاره به شرایط حساس کشور فرمودند: "خیال نکنید اگر کسی آمد و هیاهو کرد که سران سپاه چه هستند، از حلقوم خودشان است، از حلقوم خودشان نیست، از حلقوم دشمنان اسلام است. اگر مردم خوبی هستند، بازی خوردهاند. اگر چنانچه اشخاصی باشند که نفوذ کردهاند و عمداً این کارها را انجام میدهند که سپاه را فشل کنند، باید بدانند که اگر چنانچه اختلاف در سپاه بیفتد، جمهوری اسلامی از بین خواهد رفت. اگر به خدا معتقد هستند، پیش خدا مسئولند و اینطور نیست که خداوند از آنها گذشت نماید. اگر مردمی هستند که برای ایران عمل میکنند و این کارها را انجام میدهند، باید بدانند که این وضعیت بهنفع اسلام نیست، از این کارها دست بردارید. البته من میتوانم با وضع دیگری عمل کنم، ولی بنا دارم با دوستی و برادری برخورد شود. علیایحال از اینطور کارها که موجب تضعیف فرماندهی میشود که آنها از حشمتی که دارند بیفتند، دست بردارید. ما امروز هیچ یک از افرادی که در رأس امور هستند را امکان ندارد که برداریم و آنها همینطور خواهند ماند. با هیاهو آقای محسن و آقای رفیقدوست برداشته نمیشوند. اگر ما یک مقام را برداریم، ما را تضعیف میکنند و این بهنفع مملکت ما نیست. چه از نظر اسلام و چه از نظر برداشت سیاسی ما از دنیا چون ما میبینیم کارهایی که در اینجا انجام میشود قبل از آن که از رادیوی خودمان بشنویم، از رادیوی بیگانه میشنویم."
* پیام امام، مهر پایانی بر اختلافات
بعد از این پیام امام خمینی، شهیدان کاظم نجفی رستگار و حسن بهمنی با تمکین در برابر پیام امام راحل(ره)، ضمن استعفا از فرماندهی بهعنوان نیروی بسیجی عازم جبهه شدند. کاظم رستگار و حسن بهمنی در حین عملیات بدر در اسفند ماه سال 63 به شهادت رسیدند.
محسن رضایی درباره اختلافات آن زمان سپاه و تفاوت نگاه امثال شهید رستگار و بهمنی با سیاسیکارانی مانند گنجی میگوید: "در عملیات خیبر هم تیپ 10 سیدالشهدا(ع) وارد عمل شد. بعد از آن عملیات، ابهاماتی در بین فرماندهان به وجود آمد، چون عملیاتهایی که بعد از فتح خرمشهر مثل رمضان، والفجر مقدماتی والفجر1 و خیبر که به نتایج مطلوبی نرسیده بود در بین برخی از فرماندهان همچون شهید رستگار و شهید بهمنی ابهاماتی به وجود آمده بود که باید به همین سبک به جنگ ادامه دهیم یا سبک دیگری را انتخاب کنیم لذا اعتراضاتی در سپاه تهران شکل گرفت که این اعتراضات عمدتاً درباره نحوه ادامه عملیاتها بود. یک گروه سیاسی هم با محوریت اکبر گنجی در پادگان امام حسین(ع) بود که تلاش کردند از این اعتراضات بهنفع خودشان استفاده کنند لذا در منطقه 10 سپاه ــ که مرکزش تهران بود ــ و پادگان ولیعصر اعتراضاتی شکل گرفت. اکبر گنجی که عمدتاً به بیت آقای منتظری وصل و بهدنبال منافع سیاسی خود بودند، بعد از این که امام راحل پیامی دادند امتحان سختی شکل گرفت، آنهایی که مانند شهید رستگار و شهید بهمنی ولایی و پیرو امام بودند به فرمان امام تمکین کردند و به جبهه برگشتند و جنگیدند، گروهی دیگر امثال اکبر گنجی که از همان ابتدا هم امام را قبول نداشتند سپاه را ترک کردند و به جبهه هم نیامدند."
بعد از پیام امام خمینی، شهیدان کاظم نجفی رستگار و حسن بهمنی با تمکین در برابر پیام امام راحل(ره)، ضمن استعفا از فرماندهی بهعنوان نیروی بسیجی عازم جبهه شدند. کاظم رستگار و حسن بهمنی در حین عملیات بدر در اسفند ماه سال 63 به شهادت رسیدند.
بعد از پایان گرفتن این اختلافات و شهادت حاج کاظم رستگار و حسن بهمنی، برخی دیگر به سپاه بازگشتند و با استقبال محسن رضایی روبهرو شدند، برای مثال، حسین اسکندرلو به فرماندهی گردان ارتقا یافت و 12 اردیبهشت 65 در عملیات سیدالشهدا(ع) منطقه «فکه» به شهادت رسید، شهید احمد غلامی به فرماندهی تیپ مستقل 110 شهید بروجردی رسید و سال 95 در سوریه به شهادت رسید.
صوت زیر مشروح کامل جلسه سپاه تهران است:
انتهای پیام/+