پس از پیروزی سیاسی در نیویورک؛ دقیقاً الان وقت اقدام است
تحولات اخیر در شورای امنیت و ناکامی مکرر آمریکا در همراه کردن دیگر کشورها علیه ایران در سازمان ملل متحد قابل توجه است، اما باید دانست برای دستیابی به نتایج ملموس در راستای منافع ایران و مجاب کردن کشورها به التزام عملی به تعهدات، نوبت انتظار نیست.
به گزارش خبرگزاری تسنیم، شورای امنیت سازمان ملل پس از تلاش یکماهه آمریکا برای بازگرداندن قطعنامههای قبلی سازمان ملل علیه ایران، با بی اعتنایی از کنار آن عبور کرد تا اینکه بار دیگر واشنگتن به در بسته بخورد.
«نه» اکثر اعضای دائم و غیردائم شورای امنیت به آمریکا در نوع خود حائز اهمیت و قابل توجه است. مقامات کشورمان از جمله رئیس جمهوری از این اتفاق در شورای امنیت به عنوان پیروزی یاد کردند. حسن روحانی در واکنش به این ماجرا گفت که آمریکا در طول یکماه 3 بار متحمل شکست شد.
آسیبهای خفتن در سرمستی پیروزی
آنچه که طی یکی دو ماه گذشته در نیویورک حادث شد، اتفاقی مثبت بود، اما این موضوع نباید باعث شود که از چند موضوع غفلت کنیم.
اول اینکه، ترسیم فضای پیروزی در این مقطع، نباید مطالبهگری ایران از طرفهای مقابل برای پایبندی به تعهدات برجامی را خدشهدار کند.
آنچه که کشورهای اروپایی و اعضای دائم و غیردائم شورای امنیت در این مدت اخیر در قبال آمریکا انجام دادند، اقدامی بود که باید از همان ابتدا و بلافاصله پس از خروج آمریکا از برجام، انجام میدادند. به عبارتی، آنها با تاخیر طولانیمدتی دست به مخالفت با آمریکا زدهاند. هر چند که کشورهای اروپایی پیشتر در مقام حرف و در قالب بیانیههایی با آمریکا ساز مخالف زده بودند، اما در عمل اقدام موثری را انجام نداده بودند. الان نکته مهم این است که مخالفت سیاسی و حقوقی آن به اقدامات عملی به ویژه در حوزه سیاسی ترجمه شود.
مقطع فعلی، نه نقطه هدف، بلکه آغازی بر پاسخگو کردن اعضای برجام به ویژه اروپاییها در خصوص پایبندی به مفاد توافق هستهای است. فضای ایجاد شده در پی رفتار اخیر شورای امنیت، نباید انتظارات و توقعات ایران از طرفهای مقابل در زمینه جامه عمل پوشاندن به تعهدات اصلی را بکاهد.
به عبارتی اروپاییها لطف مضاعفی را به ایران نکردهاند که الان تهران در قبال عدم پایبندی آنها در حوزه رفع تحریمها ساکت بماند. بنابراین باید به این موضوع اساسی توجه کرد که مخالفت با آمریکا فقط محدود به نیویورک نشود.
احتمالا واشنگتن برای تحمیل تصمیم و خواسته خود به زورگویی و تحریمهای یکجانبه علیه سایر کشورها روی خواهد آورد. در آن مقطع نیز کشورهای اروپایی و جامعه بینالمللی نباید وقعی به خواستهها و تهدیدهای آمریکا بنهند. اتفاقا آزمون واقعی برای کشورهای جهان در زمینه رعایت یا عدم رعایت خواستههای نامشروع آمریکاست. اگر طی روزها و هفتهها یا ماههای آتی، آمریکا به بهانه بازگشت مصنوعی قطعنامههای قبلی دست به اقدامات مخاطرهآمیز و غیرقانونی بزند، آن اقدام احتمالی نیز باید توسط جامعه بینالملل خنثی، محکوم و پاسخ داده شود.
اصل داستان این است که اروپا از سر حب ایران، به مخالفت با آمریکا در نیویورک نپرداخت؛ چه بسا که بسیاری از پایتختهای اروپایی در خصوص توان دفاعی و نظامی ایران با واشنگتن همنظر هستند. اما آنها برای رعایت منفعت بزرگتر برای خود که همان برجام است، دست به چنین کاری زدند. غرب از جمله اروپا توافق هستهای را ابزاری مهم برای مهار برنامه هستهای ایران میداند که شتاب توسعه آن را کنترل کرده و نظارت و بازرسی بیسابقه آژانس بینالمللی انرژی اتمی را بر آن اعمال کرده است. طبیعتا اروپا برای حفظ چنین اهرمی و صیانت از منافع خود، به مخالفت با آمریکا پرداخته است و مواضع آن چندان از سر ارادت به تهران نیست. بنابراین اروپاییها لطفی را به ایران نکردهاند که الان بخواهند مابهازایی را در قبال آن طلب کنند.
روی هم رفته، برجام با هدف رفع تحریمها و بهبود اوضاع اقتصادی کشور منعقد شد، اما با بدعهدی آمریکا و عدم پایبندی اروپاییها چنین اتفاقی نیفتاد. بالعکس از زمان خروج آمریکا از این توافق، به تحریمها افزوده شد. حال به فرصت رفع کامل تحریمهای وعده داده شده، ایران و طرف مقابل به گفته مقامات دولتی در حالت برد-برد قرار میگرفتند. پس اگر چنین اتفاقی نیفتاده باشد، طبیعتا پیروزی واقعی در قضیه برجام اتفاق نیفتاده است. بله درست، است در جلسه رایگیری مربوط به تمدید محدودیتهای تسلیحات و در ماجرای تلاش آمریکا برای بازگرداندن قطعنامههای قبلی، واشنگتن شکست سنگینی خورد. اما پیروزی ایران در ماجرای برجام منوط به مشاهده آثار اقتصادی رفع تحریمهاست. شاید به دور از هر گونه سیاسی کاری و رقابتهای جناحی یک معیار و قاضی بی طرفی را بتوان یافت که آن «بازار» است. بررسی وضعیت و واکنش بازار میتواند محک خوبی برای روشنگری باشد.
مسیر پیش رو
برخی تحلیلگران معتقدند که اعضای اروپایی برجام منتظر نتایج انتخابات ریاست جمهوری در آمریکا هستند تا پس از آن به تصمیمی درباره توافق هسته ای برسند. مشروط کردن شرایط به معادلات در واشنگتن، باز به نوعی نشان می دهد که کشورهای اروپایی همچنان نمی توانند مستقل از آمریکا عمل کنند و نیم نگاهی به ایالات متحده دارند. اما تهران معتقد است که نتیجه این انتخابات اهمیت و تفاوتی برای آن ندارد.
بنا بر همین استدلال و نگاه، انتظار برای انتخابات که مسئله ای داخلی در آمریکاست، اتلاف وقت برای ایران است. کشورهای اروپایی هم در دوران موسوم به «صبر استراتژیک» ایران وقت کُشی کردند، هم الان به دنبال خرید زمان به نفع خود و به ضرر ایران هستند. چرا که اروپا به دنبال حفظ محدودیت های و بازرسی های هسته ای است، اما ایران به دلیل تحریم ها شرایط اقتصادی سختی را تجربه می کند. لذا باید معادله به گونه ای باشد که طرفین هزینه نگهداری آن را بپردازند و تحمیل همه هزینه بر تهران نه عقلانی و نه پایدار است. حتی اگر فرض بر مذاکره با طرف های مقابل در آینده باشد، گذر زمان و فشار بیشتر بر ایران، اهرم چانه زنی ایران در آن را تضعیف خواهد کرد. بنابراین تهران یا باید طرف های مقابل را مجاب به برداشتن گام های عملی کرده یا دست کم خودش برخی گام های عملی در راستای راهبرد مقاومت فعال خود بردارد. تجربه ثابت کرده است که هر وقت ایران از سیاستی فعال پیروی کرده، بهتر توانسته است منافع خود را تحصیل کند.
اروپا یا باید برای حفظ برجام هزینه بپردازد یا اینکه برای عدم پایبندی به ایران. اینکه ایران مشخصا چه گامی را باید بردارد، در مجالی دیگر قابل بحث است، اما طبیعتا باید گام هایی باشد که فشار لازم را برای به حرکت در آوردن طرف مقابل را ایجاد کند.
انتهای پیام/.