نگاهی به پشت جبهههای درگیری در دفاع مقدس
نقش پشت جبهه بسیار مهم و اساسی بود و در این میان در جنگ میان ارتش بعث و جمهوری اسلامی ایران بر خلاف آنچه تصورات جهانی انتظار داشت، آن طرفی پیروز بود که مقاومت و ایستادگی کرد و متکی به ملت خود عمل کرد.
خبرگزاری تسنیم-علیرضا جلالیان
دفاع مقدس هشت ساله مفهومی فراتر از یک جنگ میان نیروهای مسلح دو کشور دارد. به این معنا که هم در طرف دشمن بعث و هم در طرف جریان انقلاب اسلامی مفهومی از پشت جبهه و عوامل کمک کننده و محرک را میتوان یافت. در کارنامه جبهه بعث طبق آنچه که تاکنون از اسناد برآمده، پشتیبانی بیش از 80 کشور و تامین تسلیحات، کمک مالی، کمک اطلاعاتی، کمک دیپلماسی و کمکهای مستشاری و حتی ارتش اجارهای ثبت شده است. این جدای از بسیجسازی مردم عراق، حضور سازمان منافقین، همسوسازی تمامی دستگاههای حکومتی در عراق برای پشتیبانی از جنگ و نیز طرح سرباز مختصص پنج ساله در این رژیم در زمان جنگ بود.
به صورتی که ارتش عراق در لحظه آغاز رسمی و علنی جنگ با استعداد سه سپاه و حجم تسلیحات مشخصی وارد جنگ شد. در طول هشت سال هزاران اسیر عراقی به اسارت نیروهای ایرانی در آمدند، تعداد قابل توجهی از تانکها، زره پوشها و ادوات نظامی سنگین عراق یا به غنیمت گرفته و یا منهدم شد، تعداد زیادی از بالگردها و هواپیماهای عراق منهدم شد و تلفات زیادی به نیروهای ارتش بعث وارد آمد، بسیاری از تاسیسات نفتی عراق که اصلیترین شاهرگ اقتصادی صدام برای ادامه جنگ بود از بین رفت و... در اینجا زمانی که استعداد و توان نظامی ارتش بعث را با این حجم تلفات در پایان دفاع مقدس مقایسه میکنیم، تعجب برانگیز خواهد بود که با یک ارتش مجهزتر از همیشه و تسلیحات جدیدتر و بیشتر و با استعداد تیپ و لشکرها و سپاههای بیشتری روبرو میشویم که در این میان عامل اصلی چنین موضوعی تنها حامیان اصلی و عقبه و پشت جبهه ارتش بعث یعنی قدرتهای نظامی، مالی و اطلاعاتی و... دنیا بودند.
ارتش بعث در پایان جنگ مانند یک ارتش هیبریدی، بخشی با تسلیحات بلوک شرق و بخشی با تسلیحات بلوک غرب انباشته شده بود. قسمتی از ساختار آن به تبعیت از ناتو و ارتشهای پیمانهای ذیل ناتو مانند سنتو شکل گرفته بود، بخشی هم به تبعیت از ساختار و سازمان ارتشهای شوری سابق، بالگردهای روسی، هواپیماهای جنگنده روسی، فرانسوی و... انباشت این قدرت نظامی آن هم بعد از آن همه ضربههای کاری به بدنه ارتش عراق نشان از عزم جهانی برای پشتیبانی از صدام و مهار و نابودی ایران و انقلاب اسلامی داشت.
اما در طرف مقابل جمهوری اسلامی وجود داشت و به تعبیر رهبر معظم انقلاب در دفاع مقدس با آن مختصاتی که از ارتش عراق عرض شد «نقش پشت جبهه کمتر از خط مقدم نبود.» در کمترین میزان در امور پشتیبانی و لجستیک در بسیاری از عملیاتهای سالهای دوم تا انتهای جنگ، حتی در خطوط مقدم در شب عملیات رزمندگان با غذای گرم پذیرایی میشدند. یعنی شبکه و زنجیره پشتیبانی از جنگ آنچنان قدرت داشت که بتواند چنین عملیات تأمین اقلام، پخت و توزیع غذای گرم قبل از شب عملیات را انجام دهد و جالب این که بالای 90 درصد این شبکه و زنجیره مبتنی بر کمکهای مردمی و پشتبیانی مردم از جنگ بود. یعنی هم در تامین مواد اولیه، هم پخت و هم توزیع نقش اصلی را خود مردم داوطلب و کمکهای مردمی داشتند.
لجستیک و جابهجاییهای حجم عظیم نیرو، امکانات بسیاری از عملیاتها در توان لجستیکی سپاه یا ارتش نبود و در این میان عمده توان مردمی، کامیون داران و رانندگان وارد میدان میشد. تامین لباس، غذا و اقلام ضروری مورد نیاز رزمندگان همواره از طریق کمکهای مردمی انجام میگرفت و دولت عمدتا در تأمین تسلیحات و تجهیزات در جنگ مشارکت میکرد. خدمات بهداشتی درمانی در خطوط مقدم و عقبه از سوی بخش زیادی از جمعیت داوطلب جامعه پزشکی صورت میگرفت. 85 درصد از توان نیروی انسانی ایران در دفاع مقدس بدنه مردمی انقلاب یعنی بسیج بود که همگی به صورت صددرصد داوطلبانه و با انگیزههای معنوی در جنگ حضور داشتند و این حضور به حدی اهمیت داشت که در سالهای آخر جنگ یعنی سال 66 و 67 یکی از مشکلات اصلی کشور برای ادامه دفاع مقدس، کمبود نیروی داوطلب مردمی برای جنگ به علت فرسودگی روانی مردم و عدم تبلیغات مناسب برای حضور مردم در جبههها بود.
در همین زمان ارتش بعث همه تصرفات ایران در خاک عراق شامل جزایر مجنون، فاو و سایر مناطق را با کمک سلاحهای شیمیایی بازپس گرفت و در عملیات مرصاد بود که هجوم دوباره مردم داوطلب به جبههها نشان از اهمیت نیروهای مردمی در جنگ داد. بر این اساس جنگ در جبهه ایران، مردمی اداره شد و توان دولت در تأمین تجهیزات با توجه به تحریمهای نفتی بسیار کاهش یافت و در پایان دفاع مقدس توان نظامی ارتش جمهوری اسلامی به شدت فرسوده شد. چرا که بخش بسیاری از این توان، آمریکایی و غربی بود و بعد از انقلاب تأمین قطعات و خدمات مهندسی برای تسلیحات از طرف آمریکاییها و غربی تحریم شده بود. بر این اساس بسیاری از تجهیزات و ادوات نظامی پیشرفته آن زمان که در اختیار ارتش قرار داشت زمینگیر شده و عملا غیر قابل عملیاتی شده بود.
بخش زیادی از تانکهای ارتش در همان سال ابتدایی جنگ تحت فرماندهی بنی صدر در قابل چهار عملیات ناموفق نابود شده، توان هوانیروز و نیروی هوایی ایران به سبب انهدام بخشی از هواگردها و عدم تأمین قطعات و نبود توان بازآماد از بین رفته بود و عملا هیچ حامی خارجی از جمهوری اسلامی حمایت نمیکرد. حتی در تأمین سیمخاردار یا گونی کنفی برای سنگرسازی هم از خارج کشور به سبب تحریم عاجز بودیم.
همه این اوصاف در دو جبهه درگیر بیان شد تا یک نتیجه کلی از ماجرای دفاع مقدس را بیان کنیم و آن اینکه در حقیقت نقش پشت جبهه بسیار مهم و اساسی بوده است و در این میان در جنگ میان ارتش بعث و جمهوری اسلامی ایران بر خلاف آنچه تصورات جهانی انتظار داشت، آن طرفی پیروز بود که مقاومت و ایستادگی کرد و متکی به ملت خود عمل کرد، نه آن طرفی که از هر لحاظ در یک توافق نانوشته و بیسابقه بین دو بلوک قدرت شرق و غرب از هر دو طرف مورد حمایت قرار گرفت. با همه آن تلفات در انتها فربهتر از گذشته شد و با آتش بس میان ایران و عراق و عدم امکان ادامه درگیری با ایران راهی کشور گشایی جدید به سمت جنوب یعنی کویت شد که همه حامیانش در نقش مقابله نظامی با او قرار گرفتند و اثبات کردند که صدام و ارتش بعث به تنهایی مقابل ایران نبود و همان حامیانی که در حمله به ایران او را فربه کردند در حملههای که موافق منافع آنها نبود همین ارتش فربه را از هم پاشاندند.
در جنگ با ایران در مجامع بینالمللی سالها علیه ایران قطعنامه صادر کردند اما در جنگ کویت حتی قبل از کشیدن کار به مجامع بین المللی با اعزام نیرو با صدام برخورد کردند. اما در جبهه ایران همان حامیان پشت جبهه دفاع مقدس مسیر این حماسه را ادامه دادند تا انقلاب وارد گام دوم شود و در همه صحنههای منطقه و بین الملل شاهد تحولات جدید و غیرقابل پیشبینی و دور از تصور آنها در مورد قدرتگیری ایران باشند که همه در سایه عقبه مردمی و رهبری الهی رخ داده است.
انتهای پیام/