گزارش تاریخ|چگونه نزدیکی به اسرائیل و پهلوی "انورسادات" را منفورِ ملت مصر کرد؟
۱۵ مهر سالروز اعدام انقلابی انورسادات رئیسجمهور مصر است. او با محبوبیت ضدصهیونیستیِ عبدالناصر به قدرت رسید، اما با سازش با اسرائیل و نزدیکی به محمدرضا پهلوی مورد نفرت و خشم مردم مصر و جهان اسلام قرار گرفت.
گروه تاریخ انقلاب خبرگزاری تسنیم – انورسادات پس از مرگ جمال عبدالناصر در سال 1970 میلادی در مصر به قدرت رسید. ناصر چهرهای محبوب و برجسته در میان مردم مصر و جهان عرب و اسلام بود. دلیل محبوبیت ناصر، بازیابی عزت اعراب و مسلمانان در برابر صهیونیستها بود. جهان عرب پس از شکست در برابر رژیم صهیونیستی در سال 1948 به شدت تحقیر شده بود، اما جمال عبدالناصر با برانگیختن دولتهای عربی، تقویت پانعربیسم و مبارزه با رژیم صهیونیستی توانست این حقارت را اذهان اعراب تاحدودی پاک سازد.
جدیدترین خبرها و تحلیلهای ایران و جهان را در کانال تلگرامی تسنیم بخوانید
پس از مرگ جمال عبدالناصر، سیاستمداران و مردم مصر از معاون او یعنی محمد انورسادات استقبال کردند و سادات رئیسجمهور مصر شد. در واقع سادات با توجه به محبوبیت ناصر به قدرت رسید و خود نیز از محبوبیتی که میراث ناصر بود، برخوردار شد.
** شکست در آستانه پیروزیِ بزرگ
سادات در ابتدای دوران ریاستجمهوریش همچون ناصر البته با فراز و فرودهایی توانست جایگاه مصر را در خط مقدم مبارزه با اسرائیل و رهبری جهان عرب حفظ کند و همچنان چهرهای محبوب برای مردم عرب باقی بماند.
در سال 1973 میلادی و تنها سه سال پس از به قدرت رسیدن سادات، چهارمین جنگ اعراب علیه اسرائیل با نام «جنگ رمضان» و به رهبری کشورهای مصر و سوریه آغاز شد. این جنگ با هدف خارج کردن تنگههای استراتژیک مشرف به صحرای سینا و کانال سوئز از سلطه اسرائیل و دستیابی به کانال سوئز طراحی و اجرا شد.
در جبههای که مصریها آن را فرماندهی میکردند، طی دو روز اول جنگ بیش از 250 دستگاه تانک اسرائیلی منهدم و بیش از هزار نفر نظامی اسرائیلی کشته و تعداد زیادی هم به اسارت درآمدند. عبور موفقیتآمیز نیروهای ارتش مصر از خاکریزهای بلندی که صهیونیستها در شرق سوئز احداث کرده بودند و آن را سدی نفوذناپذیر میخواندند، دنیا را شگفتزده کرد. تلاشهای ارتش اسرائیل برای بازپسگیری این منطقه در هفته اول با شکست مواجه شد و حتی شایعه شد نخستوزیر اسرائیل خودکشی کرده است. این موفقیت، جهان عرب را بسیار خوشحال کرد و سادات و مصر بیش از گذشته محبوب شدند.
اما در روزهای میانی جنگ به تدریج اوضاع به نفع رژیم صهیونیستی تغییر پیدا کرد و برخی اشتباهات نظامی موجب شد تا مصریها را در وضعیت نابسامانی قرار بدهد. به اعتقاد مورخان و کارشناسان نظامی، تصمیم ناگهانی انورسادات مبنی بر تغییر تاکتیک در جبهه صحرای سینا باعث شد تا نیروهای مصری شکست سنگینی متحمل شوند که میزان تلفات آن بیشتر از تمامی تلفات مصریها از زمان آغاز جنگ تا آن لحظه بود.
پل موقتی که نیروهای ارتش مصر برای عبور تجهیزات بر روی کانال سوئز نصب کردند
گفته میشود بسیاری از فرماندهان ارتش مصر با این تصمیم سادات مخالف بودند و برخی عقیده دارند آن هنگامی که ارتش مصر در آستانه پیروزی بزرگ و تحمیل شکستی سنگین به صهیونیستها بود، انورسادات خود تصمیم به تغییر توازن در صحنه نبرد گرفت؛ چراکه او خواهان یک راهحل مسالمتآمیز برای حل بحران بود، اما چون فرآیند مذاکرات امیدوارکننده نبود، تصمیم گرفت با انجام جنگی مسیر مذاکره را هموار کند. سادات دو روز بعد از گذشت آغاز جنگ به آمریکاییها اطلاع داد که قصد طولانی کردن جنگ را ندارد و زمانی هم که حافظ اسد رئیسجمهور سوریه او را به عدم آتشبس تشویق کرد، گفت به هیچوجه حاضر نیست دیگر با اسرائیل بجنگد. از این رو برخی معتقدند، ممکن است آمریکا که در آن زمان پشتیبانی جدی و قوی از اسرائیل میکرد، با دادن وعدههایی به سادات توانسته باشد صحنه جنگ را به نفع صهیونیستها تغییر داده باشد.
در نتیجه اسرائیلیها موفق شدند در روزهای بعد به شرق کانال سوئز نفوذ و حتی سپاه سوم مصر را نیز محاصره کنند. بلندیهای جولان هم پس از چند روز از دست سوریها خارج شد و ارتش اسرائیل در خاک سوریه اقدام به پیشروی کرد که البته با مقاومت سوریها ناکام ماند. با صدور قطعنامه 338 شورای امنیت سازمان ملل، دو طرف آتشبس را پذیرفتند و جنگ چهارم اعراب و اسرائیل، با عدم موفقیت اعراب به پایان رسید.
سادات که در آستانه پیروزی بزرگ و در اوج محبوبیت قرار گرفته بود، با آن تصمیم زمینه شکست ارتش خود را فراهم آورد و تاحدودی محبوبیتش در جهان عرب کاهش یافت؛ اما توانست زمینه دستیابی به راهحل خود یعنی مذاکره و سازش برای حل اختلافات و کاهش فشارهای آمریکا را فراهم سازد.
** سازش با اسرائیل در کمپ دیوید
پس از پایان جنگ، مقدمات مذاکره و سازش برخلاف خواست عمومی مردم مصر و جهان عرب پدید آمد.سادات در این راستا تلاش کرد خود را به آمریکا نزدیک کند و از شوروی دور سازد؛ البته او پیش از آغاز جنگ و در سال 1972 مستشاران روسی را از مصر اخراج کرده بود.
سادات در این فکر بود که با سازش با اسرائیل و آمریکا، میتواند مصر را در مسیر توسعه و رفاه بیشتر قرار بدهد. او در مجموع ارتباط با غرب را راهحل پیشرفت و توسعه میدانست و مدل توسعه غربی را میپسندید.
علاوه بر اینکه سادات میل به توافق و سازش داشت، نیکسون و کارتر روسایجمهور آمریکا نیز تلاش بسیاری داشتند تا مصر و اسرائیل را به هم نزدیک سازند. از این رو کارتر در سال 1978، سادات و بگین نخستوزیر رژیمصهیونیستی را به اقامتگاه روسای جمهور آمریکا در کمپدیوید مریلند دعوت کرد.
سادات و همسرش همزمان با حضور نیروهای اسرائیلی در لبنان به آمریکا رفتند. کارتر ریاست مذاکرات را تا رسیدن به توافق نهایی به دست گرفت. در ابتدا پیشنهادات متفاوتی از سوی سادات و بگین مطرح شد. کارتر تصمیم گرفت با هریک از آنان جداگانه مذاکره و نقش میانجی را ایفا کند. رئیسجمهور آمریکا سرانجام موفق شد، بگین و سادات را پای میز امضای موافقتنامه بنشاند و روابط مصر که در خط مقدم مبارزه با اسرائیل بود را با رژیمصهیونیستی عادی کند.
کارتر با دعوت از بگین نخستوزیر رژیم صهیونیستی و انورسادات به آمریکا، آنان را پای میز امضای قرارداد نشاند.
سادات با امضای پیمان کمپدیوید، مصر را از جبهه مبارزه با اسرائیل خارج کرد. این اقدام واکنشهای بسیاری در جهان عرب و جهان اسلام به دنبال داشت. او که با محبوبیت ضدصهیونیستی جمال عبدالناصر به قدرت رسیده بود، حالا به چهرهای منفور و خائن در بین مردم و افکار عمومی جهان عرب تبدیل شده بود.
علاوه بر ملتهای عرب، دولتهای سوریه، عراق، الجزایر، یمن جنوبی و لیبی و سازمان آزادیبخش فلسطین (ساف) که بعدها به جبهه پایداری معروف شدند نیز به شدت با اقدام سادات مخالفت کردند. سازمان آزادیبخش فلسطین با صدور بیانیهای، سادات را به شدت مورد حمله قرار داد و محکوم کرد. حافظ اسد هم اقدام سادات را علیه منافع عالی امت عرب و ضربه زدن به دستاوردهای سیاسی ملت فلسطین دانست. امام خمینی و مردم انقلابی ایران نیز نسبت به اقدام مصر واکنش نشان دادند.
** برادرِ محبوب محمدرضا شاه
امضای پیمان کمپدیوید همزمان با اوجگیری انقلاب اسلامی مردم ایران بود. پس از امضای قرارداد کمپدیوید، اردشیر زاهدی سفیر وقت ایران در آمریکا به طرفین تبریک گفت و حُسنی مبارک وزیر دفاع مصر برای ارائه گزارشی از این قرارداد به شاه ایران که همپیمان بزرگ آمریکاو اسرائیل در منطقه و دوست سادات بود، وارد تهران شد.
انور سادات بر سر تابوت محمدرضا پهلوی
روابط شاه با سادات پس از جنگ چهارم و در راستای توسعه ارتباط با غرب، بیشتر شد. سادات در سال 1976 به ایران سفر کرد. او پیش از سفر در گفتگو با یک مجله فرانسوی گفت: «از دستاوردهایی که حاصل روابط نزدیک مصر و ایران است خوشحال و راضی هستم.»
روابط شاه با سادات به قدری دوستانه و گرم شد که او، سادات را «برادر محبوب» خود نامید. شاه برخلاف اینکه روابط خوبی با کشورهای عربی نداشت، اما با سادات ارتباط خوبی داشت و در واقع او میانجی بین مصر و آمریکا بود.
شاه در 26 دی ماه سال 57 و در پی بالا گرفتن تظاهراتهای مردمی، از کشور خارج شد. انورسادات از شاه دعوت کرده بود تا برای معالجه و سکونت به مصر برود. حضور محمدرضا پهلوی در مصر، سادات را هم در نزد مردم انقلابی ایران منفورتر از گذشته کرد و هم در نزد مردم مصر. مردم مصر از اینکه سادات به شاه مخلوع و فراری ایران پناه داده است، اعتراض کردند. برخی معتقدند که یکی از دلایل دعوت سادات از شاه، مقابله با نیروهای مذهبی در مصر بود.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی، سادات علیه انقلاب مردم ایران و نظام جمهوری اسلامی مواضعی اتخاذ کرد و تا پایان نیز برای رضایت خاطر آمریکا به حمایت از شاه و خاندان پهلوی پرداخت و آخرین رفیق شاه ایران لقب گرفت.
حسنی مبارک در کنار انور سادات. مبارک پس از مرگ سادات به ریاستجمهوری مصر رسید که با انقلاب مردم این کشور برکنار شد.
** پایانِ انورسادات
سادات که به امید توسعه و رفاه مصر، از محبوبیت خود گذشت و حاضر شد برای نزدیکی به آمریکا و غرب با اسرائیل قرارداد امضا کند، نه تنها توفیق خاصی به دست نیاورد، بلکه بر میزان نفرت عمومی از او افزوده شد و گروههای مخالف او متعدد و پرتعداد شدند.
سادات هرچند سعی در حل مشکلات داشت، اما انبوه بدهیهای خارجی دولت، باعث رکود اقتصاد مصر در دهه 1980 شد. البته پس از آن مبارک توانست با توجه به بازارهای داخلی، اصلاحاتی را به وجود آورد و مصر را از آن وضعیت خارج سازد.
افزایش نفرت عمومی از سادات، افزایش مخالفتهای گروههای اسلامگرا همچون اخوان المسلمین و الجهاد و وضعیت معیشتی و اقتصادی مصر، موجب شد تا فضای دیکتاتوری و آمرانه در مصر گسترش یابد. سادات پس از اینکه نتوانست جلوی رشد جنبشهای اسلامی را بگیرد، اقدام به دستگیری 300 نفر در سال 1980 کرد و کنترل مساجد این کشور را در دست گرفت. اخوانالمسلمین را هم تحت فشار بسیار گذاشت تا آنجا که این جنبش حالت مخفیانه و زیرزمینی پیدا کرد.
در نهایت در مقابل اقدامات ضداسلامی انور سادات و به دلیل سازش او با اسرائیل، سروان خالد اسلامبولی در تاریخ 6 اکتبر 1981 (15 مهر 1360) و در سالروز آغاز جنگ رمضان (جنگ چهارم اعراب و اسرائیل) اقدام به اعدام انقلابی وی کرد.
مراسم تشییع جنازه سادات با استقبال سرد مردم مصر روبرو شد. همچنین اگرچه کارتر، نیکسون و جرالد فورد در مراسم تشییع جنازه او شرکت کردند، اما مقامات رسمی جهان عرب حضور چندانی پیدا نکردند و تنها جعفر نُمیری رئیس جمهور سودان(کشورِ همسایه مصر) شرکت کرد.
تصویری از تشییع انور سادات با حضور شخصیتهای نظامی و سیاسی و استقبال سرد مردمی
انتهای پیام/