گریههای خانم بازیگر برای تلّ زینبیه/ منجزیپور: در کربلا به شیعه بودنم افتخار کردم
سارا منجزیپور از پیادهروی اربعین حسینی، عظمت و شکوه شیعه را به یاد میآورد اما وقتی به بالای تلّ زینبیه میرسد گریه امانش نمیدهد و دلش برای مصیبتهای امام حسین(ع) میسوزد.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، پیادهروی اربعین زیباییهایی دارد که خیلی از وجوهش وصفکردنی نیست. زائرانی که افتخار حضور در جمعِ راهپیمایان حسینی را داشتهاند گهگاه از خاطراتشان میگویند. سارا منجزیپور بازیگر سینما و تلویزیون هم یکی از همین زائرین است که این روزها میگوید امیدوارم هرچه زودتر نصیب شود در آن جاده زیباییها، قدم برداریم و چایی دلنشینِ زیارت بخوریم.
بغض و دلتنگی خانم بازیگر
منجزیپور سینما را با "خنده در باران" آغاز کرد. "از یاد رفته" و "پایتخت 1" و حتی "کلاه پهلوی" ضیاءالدین درّی جزو کارهایی است که نام و چهره این بازیگر را به یاد میآوریم. وقتی از او درباره کربلا و پیادهروی اربعین میپرسیم بغضش میگیرد و میگوید حیف که امسال قسمت نشد.
افتخار کردم شیعهام
این بازیگر سینما و تلویزیون به خبرنگار تسنیم گفت: همین که در لا به لای جمعیت چشمم به بارگاه ملکوتی امیرالمومنین(ع) و در کربلا به ضریح امام حسین(ع) افتاد در وهله اول خوشحال شدم و به خودم افتخار کردم که من شیعهام.
وی افزود: وقتی عظمت حضرت اباعبدالله(ع) و این جمعیت را میبینم که به عشق امام حسین(ع) به پیادهروی اربعین آمدهاند حسّ بسیار خوبی میداد که امسال از این احساس و ادراک و تماشایِ زیباییها محروم شدیم. امیدوارم هرچه زودتر افتخار قدم زدن در این جاده زیباییها را پیدا کنیم.
نمیتوانند حبّ اهلبیت را از ما بگیرند
در ادامه این گفتوگو منجزیپور از عشق و علاقهاش به اهلبیت میگوید که مشروح آن را در ادامه بخوانید:
منجزیپور با اشاره به اینکه افتخار میکنم عاشق اهلبیتم، خاطرنشان کرد: این اعتقاد به اهلبیت و امام حسین(ع) از کودکی در انسان شکل میگیرد. ما با این مراسمها بزرگ شدیم؛ متأسفانه برخی میگویند این اعتقادها کمرنگ شده اما کسی نمیتواند حبّ اهلبیت را از ما بگیرد. در اینستاگرام و فضایمجازی سؤالهای بیخودی و مسائل منحرفانهای میبینم که دنبال گمراهکردن آدمها مطرح میشود اما عشق به ائمه داشته باشید جلوی هرگونه انحراف و گمراهی را میگیرد.
بالای تلّ زینبیه دلم برای امام حسین(ع) سوخت
وی در خصوص سفر به کربلا گفت: یکی از آرزوهایم این بود که کربلا بروم. وقتی کربلا را دیدم آن لحظهای که بالای تلّ زینبیه رفتم خیلی آزارم دهد و برایم ناراحتکننده بود. من شاید تا آن موقع خیلیها را درک نمیکردم اما آنجا مدافعین حرم و خانوادههایشان را بهتر درک کردم. خیلی حرفها شنیدم که اینها پول میگیرند. تا زمانیکه سوریه نرفتم درک نمیکردم که این مدافعین واقعاً چه امنیتی برای مردم و چه عزتی برای مسلمانان و شیعیان به ارمغان آوردند.
یادِ مدافعان حرم افتادم
این بازیگر با اشاره به اینکه مقابل حرم حضرت زینب(س) گفتم که غیرتم قبول نمیکند داعشیها اهانت کنند، تأکید کرد: من هیچوقت دنبال ادا درآوردن نیستم! وقتی وارد حرم حضرت زینب(س) شدم به عنوان یک ایرانی به مدافعان حرم افتخار کردم و گفتم من هم نمیتوانم بگذارم یکی از این داعشیها به حرم نزدیک شوند. واقعاً مقابل حرم حضرت زینب(س) با خودم گفتم که غیرتم قبول نمیکند داعشیها اهانت کنند. مدافعین حرم با اعتقاداتشان پا به این میدان گذاشتند که به مسلمانان و شیعیان هتک حرمت نشود.
دلم را حرم حضرت زینب(س) جا گذاشتم
منجزیپور در پاسخ به این سؤال کجا دلتان خیلی لرزید و منقلب شدید، تصریح کرد: سه جا دلم لرزید؛ وقتی حرم حضرت ابوالفضل(ع) را دیدم دلم میخواست با ایشان درد و دل کنم. جای دیگر حرم حضرت علی(ع) بود که وقتی گنبدش را دیدم یک لحظه گفتم واقعاً افتخار میکنم شیعه حضرت علیام. احساس خیلی خوبی داشتم که وارد حرم حضرت زینب(س) شدم دلم را جا گذاشتم. غربت در آنجا خیلی زیاد بود و دلم برای مصیبتهای اهلبیت میسوخت.
باورم نمیشد دعوت شدم
وی با اشاره به اینکه واقعاً اهلبیت به دلِ آدمها نگاه میکنند و دعوتشان میکنند، گفت: وقتی به حرم حضرت زینب(س) رفتم و یا در کربلا و بینالحرمین قدم برمیداشتم باورم نمیشد دعوتم کردهاند؟! من اعتقاد و عشق به اهلبیت را دوست دارم و بر خودم میبالم عاشق اهلبیتم. امام حسین(ع) برای همه آزادگان جهان است و کسی نمیتواند ادعا کند که این آدم با آن آدم فرق دارد و دعوت نمیشود. اهلبیت به همه نظر دارند و یاریشان میدهند.
معجزهای که در کربلا اتفاق افتاد
منجزیپور از نذر و معجزهای گفت که در کربلا اتفاق افتاد؛ او گفت: نذر کردم حالِ پدرم خوب شود و سلامتیاش را بدست بیاورد به زیارتِ کربلا و مشهد خواهم رفت. مشهد را نتوانستم با ایشان بروم و خودشان رفتند اما با وجود بیماری همراه با پدرم مسیرهایی را حرکت کردیم که باورنکردنی بود. ساعتها پیاده میرفتیم و آن حجم آدمهایی که در حرم بودند و اتفاقات عجیب و غریب، پدر بیمارم را خسته نمیکرد.
نه سختی و خستگی دیدم و نه شلوغی!
وی افزود: پدر من حتی سرفه هم نکرد و عجیب بود برای من! من خستگی و شلوغی در پیادهروی اربعین، ندیدم. فکر میکنم آن چند روز برای خودم نبودم؛ ساعتی طول میکشید کفشهایم را تحویل بدهم. وقتی وارد حرم میشدم احساس میکردم درها را از پشت من میبندند. وقتی آمدم بیرون، پا برهنه تا هتل رفتم. من همیشه خدا را شکر میکنم به این سفرِ مقدس دعوت شدم و خاطراتش هیچوقت از یادم نمیرود.
دوست دارم سریال ارزشی بازی کنم
در پایان گفتوگو علاقه دارد بازی در کارهای ارزشی و سریالهای تاریخی مذهبی را تجربه کند. او میگوید: دوست دارم در سریالهای ارزشی خوب ایفای نقش کنم. اگر فیلمی درباره امام حسین(ع) به من پیشنهاد شود با جان و دل میپذیرم؛ وقتی سریال "مختارنامه" را هم میدیدم دوست داشتم در این سریال بازی میکردم. نقش جاریه را دوست نداشتم اما نقش عمره، همسر مختار را خیلی دوست داشتم.
انتهای پیام/