ستارگان مدفون در تخت فولاد| روایتی از زندگی با برکت آیتالله اشرفی اصفهانی
گروه استانها- آیتالله اشرفی اصفهانی عالمی ژرفاندیش و واقعبین بود و بهخوبی میدانست که گرفتاری مسلمانان ناشی از تفرقه و جدایی آنان است.
به گزارش خبرگزاری تسنیم از اصفهان، تخت فولاد نام قبرستان قدیمی شهر اصفهان است که به نامهای لسانالارض و بابا رکنالدین نامیده میشده است. قدمت این گورستان از قرن چهارم هجری تاکنون است. دوره صفویه را میتوان اوج شهرت و اعتبار تخت فولاد دانست. احداث مصلای بزرگ شهر و بنای عظیم و زیبای مقبره بابا رکنالدین، این گورستان را در کانون توجه امرا، علما و مردم قرار دارد و روز به روز بر آبادانی آن افزوده شد. هر چند اصفهان در دوره صفویه به استثنای امامزادهها و مقابر خصوصی، دارای دوازده گورستان بزرگ بود اما گورستان بابا رکنالدین با دفن علمای بزرگی همچون میرفندرسکی، حاج آقا رحیم ارباب و غیره اهمیت ویژهای یافت.
خبرگزاری تسنیم در سلسله گزارشهایی به معرفی این علمای بزرگ میپردازد تا به شناخت مردم از آنها و تاثیراتی که در عالم اسلام و انقلاب داشتند کمک کند. در این گزارش به مناسبت شهادت شهید اشرفی اصفهانی به معرفی این عالم فاضل متقی و مجاهد عالیقدر میپردازیم.
عطاالله اشرفی اصفهانی عالم فاضل متقی و مجاهد عالیقدر، در شعبان 1322 قمری مصادف با 1281 شمسی، در خمینی شهر(سده) متولد شد. پدرش حجتالاسلام والمسلمین میرزا اسدالله از علمای دین و مردی زاهد بود. وی در حدود سال 1335 شمسی درگذشت و در مزار اندان خمینی شهر مدفون شد.
میرزا اسدالله فرزند حجتالاسلام والمسلمین میرزا محمد جعفر از علمای معروف و فاضل سده بود. جد اعلایش از علمای جبل عامل بود بنابر این، نسبش به جبل عامل لنبان منتهی میشود. شهید محراب در این باره میفرماید: "نسب بنده منتهی میشود به یکی از علمای جبل عامل. اینها در صدر اسلام، از برکت حضرت ابوذر اسلام اختیار کردند و بعد به سده آمدند و تا آنجا که در نظرم هست، اجداد پدری ما همیشه از علمای معروف محل بودهاند". مادرش بانو "نجمه" فرزند سید محمد تقی میردامادی است که نسبش به امام حسن مجتبی (ع) میرسد.
عطاالله پس از طی دوره نوجوانی و دوره مکتب خانه، تحصیلات ابتدایی و مقدماتی را نزد سید مصطفی در سده تلمذ کرد. در دوازده سالگی به توصیه پدر عالمش، از خمینی شهر عازم اصفهان شد و دروس حوزه را آغاز کرد و در 10 سال سکونت در حوزه علمیه اصفهان، در مدرسه نوریه دوره مقدمات و سطح فقه و اصول را در محضر اساتیدی، همچون حضرات آیات شیخ محمد حسین فشارکی، سید مهدی درچهای، سید محمد نجفآبادی و شهید سید حسن مدرس به پایان برد. سپس به قم هجرت کرده، دوره عالی و اجتهادی فقه و اصول را از محضر حضرات آیات عظام، شیخ عبدالکریم حائری، حاج سید محمد تقی خوانساری، سید صدرالدین صدر، سید محمد حجت و آیتالله العظمی بروجردی و فلسفه را از امام خمینی(ره) فرا گرفت.
آیتالله اشرفی اصفهانی در 40 سالگی به درجه اجتهاد رسید
فعالیتهای وی در تنظیم و تقریر دروس آیتالله بروجردی، سبب دوستی و علاقه فوقالعاده بین شاگرد و استاد شد. وی در سن چهل سالگی به درجه اجتهاد رسید و مرحوم آیتالله العظمی سید محمد تقی خوانساری برای ایشان اجازه اجتهاد صادر کرد.
شهید اشرفی اصفهانی در مدت 17 سال اقامت در قم در کنار تحصیل، به تدریس و تعلیم و تربیت طلاب جوان اشتغال داشت. آیتالله احمد جنتی از شاگردان او در دوره تدریس کفایه و مکاسب در حوزه علمیه قم بود.
وی در سال 1335 شمسی برای اداره حوزه علمیه کرمانشاه از طرف آیتالله بروجردی عازم آن دیار شد و به تدریس و تعلیم فقه، اصول و دیگر معارف دینی و اداره حوزه علمیه شهر پرداخت.
آثار قلمی و علمی آیتالله اشرفی اصفهانی را حدود سی مجلد نوشتهاند که بیشتر آنها چاپ نشده است اما آثار چاپ شده وی عبارتند از "لبیان" (برهان قرآن) در موضوع علوم قرآن به زبان فارسی، "تفسیر قرآن" خلاصهای از تفاسیر شیعه و سنی، "مجمع الشتات" در اصول دین و عقاید و کلام به زبان عربی در چهار مجلد، "مجموعهای پیرامون حروف مقطعة قرآن" به زبان فارسی، کتابی در موضوع غیبت امام عصر (عج)، "غروب آفتاب در محراب جمعه" در دو مجلد، جزوات درس فقهی و اصولی، تقریرات اساتید خود آیات عظام بروجردی، حجت کوه کمرهای، سید محمدتقی خوانساری و صدر.
آیتالله اشرفی اصفهانی عالمی ژرف اندیش و واقع بین بود
شهیـد اشـرفـی ویژگیهـا و روحیـات معنـوی برجستهای داشت. در مدت اقامتش در قم معمولاً صبحها یک ساعت قبل از اذان به حرم حضرت معصومه (ع) میرفت و به راز و نیاز میپرداخت.
آیتالله اشرفی اصفهانی عالمی ژرف اندیش و واقع بین بود و بهخوبی میدانست که گرفتاری مسلمانان ناشی از تفرقه و جدایی آنان است. در مناطق غربی کشور، بهویژه منطقه کرمانشاه و اطراف آن، شیعه و سنی در کنار هم زندگی میکردند. آیتالله اشرفی اصفهانی که در سال 1335 شمسی از سوی آیتالله بروجردی به آن شهر رفت، میدانست که مهمترین وظیفهاش حفظ وحدت و ایجاد برادری و صمیمیت در بین مردم آن شهر است و همیشه به این موضوع توجه بسیاری داشت.
اشرفی اصفهانی از شاگردان و یاران امام خمینی(ره) بود. وی بعد از رحلت مرجع بزرگ تشیع آیتالله بروجردی مردم را در امر تقلید از امام خمینی(ره) راهنمایی میکرد.
در دوران انقلاب اسلامی نیز آیتالله اشرفی اصفهانی به عنوان یار و یاور امام (ره)، محور مبارزات مردم کرمانشاه بود. با پیروزی انقلاب اسلامی نماز جمعه نقش مهمی در ثبات انقلاب اسلامی و خنثی کردن توطئههای ضد انقلاب داشت. امام خمینی (ره) در 14 ذیقعده سال 1399 قمری با صدور حکمی آیتالله اشرفی را به امامت جمعه کرمانشاه منصوب فرمود. وی نخستین امام جمعه بود که از سوی امام در کرمانشاه منصوب میشد. پیش از او سابقه اقامه نماز جمعه در کرمانشاه نبود.
فقر مانعی برای حرکتهای علمی و معنوی شهید اشرفی نبود
توجه به خواندن زیارت عاشورا و دلدادگی وی بـه امام حسین(ع) بـه گونـهای بـود کـه فرزندش مـیگوید: "هیـچ گـاه زیـارت عاشـورای او قطـع نمیشد. او از تربت مقدس امام حسین(ع) شفا میگرفت و دیگران را نیز به این عمل سفارش میکرد. از هنگام تکلیف تا پایان عمر شریف خویش، در شبهای جمعه، هیچ گاه زمزمه دعای کمیل ایشان ترک نمیشد".
آیتالله اشرفی در برخوردهای اجتماعی خویش آدابی نیکو داشت. تواضع و فروتنی و دوری از تکبر از دیگر ویژگیهای اخلاقی او بود.
شیخ عطاالله همانند بیشتر عالمان دینی از اوان طلبگی، با فقر و تنگدستی زندگی میکرد، اما هرگز مشکلات ناشی از فقر، نتوانست مانعی بر سر راه حرکتهای علمی و معنوی او ایجاد کند. هفده سال با دو فرزندش در یک حجره به سر برد و وضع نامساعد مالیاش اجازه نداد که خانوادهاش را به قم بیاورد و خانهای اجاره کند.
وقتی از طرف آیتالله بروجردی به کرمانشاه رفت، نزدیک به یک سال در مدرسه آیتالله بروجردی تنها بود، تا اینکه پس از مدتی، ایشان سفارش میکنند که او برای خود خانهای اجاره کند. پس از آن، وی خانهای اجاره کرد و خانوادهاش را به آنجا برد.
وی تا قبل از پیروزی انقلاب اسلامی، همچنان ساده زندگی کرد و با اینکه وجوه شرعی فراوانی به دستش میرسید و از سوی فقهای بزرگ عصر اجازه داشت که از آن استفاده شخصی کند، تا آخر عمر در همان خانه کوچک و ساده زندگی کرد. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی که ایشان نماینده امام و امام جمعه کرمانشاه شد و امکانات فراوانی در اختیارش بود، باز هم به همان زندگی ساده بسنده کرد.
سرانجام این عالم وارسته در ظهر جمعه 23 مهرماه 1361 شمسی در نماز جمعه کرمانشاه با انفجار نارنجکی توسط منافقان به شهادت رسید و بدین سان چهارمین شهید محراب انقلاب اسلامی شد.
پیکر مطهر وی پس از تشییع با شکوه مردم کرمانشاه به اصفهان انتقال داده شد و پس از مراسم با شکوهی به گلستان شهدای تخت فولاد اصفهان منتقل و به خاک سپرده شد.
انتهای پیام/164/ش